الان ناراحتی الی ؟!!!! :|
نه ...فعلا حالم خوش نیس ....
من برم سلفی فهلنی ..
بابای عزیزم

الان ناراحتی الی ؟!!!! :|
په نه په تویی؟بحث خوشگلش حتما شمایی والا..
من نیاز به اجازه کسی ندارم...من دستور میدم کی بیاد کی نیاد...افتاد..
نه اینجا هر بحثی ازاده...راجع به چیزاییم که فک نمیکنی میشه حرف زد..![]()
خو بعضیا حساسن دیگه..
من نمیدونمخودت بهتر میدونی ماجرا چیه. من اگه حساس بودم N سال تمام توو اینترنت نمیتونستم با این و اون سر و کله بزنم. پس چرا با بقیه به این مشکل نخوردم؟
خوفم
شما خوبی خانم دوتور؟؟
آهابله......باشه بذاببینیم چی میشه.....فعلاکه وخت نداریم....دراسرع وقت خاطراتمونم میذاریم.....چون شمایین
![]()
ترم های قبل تر ینی چی؟!میگم نظرتون چیه از خاطرات ترم های قبل تر هم بگیم؟
عاخه من هنوز زیاد خاطره ی بالینی ندارم![]()
بله
بر و بچ مهندس به مبحث جسد و تشریح و ... خیلی علاقه دارنیک خاطره از جسد یادمه الان منتهی یه کم بی ادبیه
البته واسه ما پزشکی ها مشکلی نداره ولی نه که اینجا باشگاه مهندسانه میگم شاید یه کم چیز باشه
حالا بگم یا نگم؟
![]()
آخه چرا مهندسان باید به تشریح علاقه داشته باشن؟! خو اگه دوس دارین بگینبله
بر و بچ مهندس به مبحث جسد و تشریح و ... خیلی علاقه دارنیک خاطره از جسد یادمه الان منتهی یه کم بی ادبیه
البته واسه ما پزشکی ها مشکلی نداره ولی نه که اینجا باشگاه مهندسانه میگم شاید یه کم چیز باشه
حالا بگم یا نگم؟
![]()
بله
بر و بچ مهندس به مبحث جسد و تشریح و ... خیلی علاقه دارنیک خاطره از جسد یادمه الان منتهی یه کم بی ادبیه
البته واسه ما پزشکی ها مشکلی نداره ولی نه که اینجا باشگاه مهندسانه میگم شاید یه کم چیز باشه
حالا بگم یا نگم؟
![]()
سلام مرسی شما خوبین؟سلام همشهری خوبی؟؟/
دوستامونو صدا بزن بیان تو تاپیک پزشکی اسپم کنیم تا بدونن ب چی علاقه داریم![]()
خوبم ممنون
رفت خانووم دکتر
پس پستای اسپمو بپاکیم
هممممممنون عسیسم
خیلی باحال بود:دی
لاپاراتومی چیه دقیقا؟
از یه خانوم آبیدل انتظاری جز این نیسترم 4 / بیمارستان امام خمینی / بخش گوارش
تو بخش ی مریض داشتیم که زندانی بود!خیلی ترستناک بود!صورت پر جای چاقو ؛ قد 2 متر به طوری که پاهاش از پایین تخت بیرون بود!دستاشو با دستبند و پاهاشو با زنجیر قفل کرده بودن به تخت! 2 تا زندانبان داشت! حالشم خیلی بد بود.... ینی لاپاراتومی تشخیصی براش انجام داده بودن و مریض بیهوش بود... حالا قرار بود که ما بریم محل لاپاراتومیشو پانسمان کنیم!
ما که رفتیم تو اتاقش یهو زندانبانه پرید تو گف میخواید دستبندشو باز کنم؟!؟ گفتم نه اقا :|
شروع کردیم به پانسمان.. به صورت بسیار تابلویی ترسیده بودیم! این زندانبانه هم عین چی زل زده بود رفته بود رو مغز من :|
یهو مریضه ی تکون خورد من ی قدم رفتم عقب چسبیدم به دیوارقلبم تو دهنم میزد .
حالا من با چشای گرد و پنس تو ی دستم و گاز استریل تو دست دیگم همینطوری چسبیده بودم به دیوار و زل زده بودم به مریضه! مطمئن شدم از اینکه دیگه تکون نمیخوره رفتم پانسمانشو تموم کردم :|
دیگه از در اتاقشم رد نمیشدم :|
خیلی بد بود:|
پ.ن : این خاطره ترسناک بود بیشتر، حداکثر میتونید به ترسیدن من بخندید!البته لازم به ذکر است که هیشکی از ترسش قبول نکرد که پانسمانش کنه ، من از همه شجاع تر بودم
هوم؟!؟از یه خانوم آبیدل انتظاری جز این نیس
زندانبانه به سیمای شما زل زده بود؟!![]()
عاخه بچز پزشکی از سال 4م وارد بخش های بالینی میشنترم های قبل تر ینی چی؟!
من از ترم 2مم خاطره گفتم! از این قبل تر میره تو دبیرستان
همممممممممم خود دانی![]()
درخواست ها زیاد بوده عاخهآخه چرا مهندسان باید به تشریح علاقه داشته باشن؟! خو اگه دوس دارین بگین
حتمابگوو من خیلی دوس دارم :|
شرمنده دیشب کاری پیش اومدخانوم دکتر فک کنم مریض داشتن!!!
اون خانومه توی بلندگو گفت خانوم دکتر کورالین بیان بخش![]()
یه بارم review قبل از آناتومی اندام بودیم .. 20 نفری بالای یه جسد وایساده بودیم که یهو همون دوستم با پنس یه رگ رو گرفت پرسید این چیه؟! .. هیشکی نمیدونست .. خلاصه خودمونو کشتیم آخرش نفهمیدیم این چیه .. از ترس اینکه مبادا همین فردا تو امتحان بیاد با پنس قطعش کردیمخلاصه توی چند ترمی که ما آناتومی داشتیم جسد بیچاره ریش ریش شد![]()
![]()
نظرم راجب تعریف خاطره ها عوض شد:|
کارتون واقعا ناپسند بوده
اما خیلی باحاله خوشبحالتون! ما ک نمیتونیم برگه فرمولو از کتاب جداکنیم ک تو امتحان نیاد خخخخخخ
تمام چند ترم رو ی جسد کار میکنین؟؟؟
ی دوس داشتم-آقا بود این بنده خدا شاعربود. بعد پزشکی قبول شده بود همون سال اول انصراف داده بود
پ.ن: ممنون خانم دکتر
اون خاطره هم درخواست زیاده تعریف کنش
آجیییییی![]()
نه بابا جسده خودشم همچین کامل نبودهامثلا یه انگشت نداشت کلاً
نه ببین جسدها زیادن ولی جسد های اصلی محدودنما یه جسد داشتیم هم شهریمون بود اون خیلی خوب بود همیشه تو امتحان میومد
![]()
کار درستی کرد دوستت![]()
________________________________
اوکی میگمبزار ببینم کی بود ... اممممم review آناتومی تنه بود
20،30 نفری بالای یه جسد بودیم اعم از دختر و پسر
یه دختره مشهدی تو کلاسمون بود خیلی گیر بود
یه رگ زیر ...... هست که این گیر داده بود میخوام ببینم
حالا انگار قراره فردا همین تو امتحان بیاد
خلاصه از این اصرار و از پسرا انکار
تا اینکه آخر سری یکی از پسرا از کوره در رفت گفت چیو میخوای ببینی انقدر؟ خوردنیه مگه؟![]()
یعنی از شدت خنده و خجالت رفتیم زیر میز تشریح![]()
خیلی چیزا...مثلا چی؟![]()
په نه په تویی؟
اؤهؤف. زن باس حرف شنوی داشته باشه، اینطوری پیش بری همیشه دختر میمونیا
راجع به چیا؟![]()
خودت بهتر میدونی ماجرا چیه. من اگه حساس بودم N سال تمام توو اینترنت نمیتونستم با این و اون سر و کله بزنم. پس چرا با بقیه به این مشکل نخوردم؟
اگه تو هم دوسال هر هفته میرفتی بالا سر جسد همینجوری میحرفیدیآجیییییی
راجب جسد اینجوری میحرفی؟؟؟ خوشبحالت من خون ببینم فشارم میفته:|
خوبه ب همشهریات لطف داری
پسره هم عجب جوابا داده ها![]()
شرم آوره
راجب مشهدیا با احتیاط بحرف![]()
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
![]() |
جایزه نوبل فیزیولوژی و پزشکی The Nobel Prize in Physiology or Medicine | پزشکی | 2 | |
![]() |
پوستر و عکس آموزشی پزشکی | پزشکی | 3 | |
![]() |
دانلود برنامه های پزشکی برای اندروید | پزشکی | 0 | |
![]() |
◥فهرست دانشگاههای علوم پزشکی در ایران◤ | پزشکی | 34 | |
![]() |
معرفی سایت های پزشکی | پزشکی | 113 |