بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

Ali 1900

عضو جدید
سما خانوم دستتون درد نکنه واقعا داستانای قشنگی گفتین امشب ;):gol:
داداش حسین گل کاشتی دست گلت درد نه جیگر ;) :gol:
معصوم خانم شبت خوش :gol:
نسیم خرداد جان شب شما هم بخیر :gol:دیگه اینجا غریبی نکنیااااااااااااا ;)
شب همگی هم بخیر مام رفتیم لالا :gol: خوش باشید دوستان :gol:
 

mohammad sadegh

عضو جدید
کاربر ممتاز
شب همه دوستانی که رفتن و دارن میرن بخیر و خوشی:gol:
امیدوارم شب آرومی داشته باشین:gol:
خوابای طلایی ببینین:gol:
 

Civil Boy

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
بیا محمد حسین راضیت میکنیم!!بیا با هم کنار میایم!!بیا دوزخ نشو!
انجا که همه معتادن!!:eek::surprised::surprised: سیگار که چیزی نیست!!بیا یه پک بزن ببین چه حالیه!!!به به!!
دفعه اخري باشه كه مي گي من خ ري د ني نيس تم
اگه بابام بفهمه مي يام اينجا بين يه همچين رفيقاي نابابي ديگه نمي زاره بيام
برو ترك كن من يه كلينيك توپ مي شناسم

بچه ها ما رفتيم ...مجداد نميخواد كسي از جاش بلند بشه غير از آقايون :D
شب همگي خوشhttp://www.www.www.iran-eng.ir/images/icons/icon_gol.gif
شبت خوش هم دانشگاهي خواباي خوب خوب ببني
 

**sama

عضو جدید
سما خانوم دستتون درد نکنه واقعا داستانای قشنگی گفتین امشب ;):gol:
داداش حسین گل کاشتی دست گلت درد نه جیگر ;) :gol:
معصوم خانم شبت خوش :gol:
نسیم خرداد جان شب شما هم بخیر :gol:دیگه اینجا غریبی نکنیااااااااااااا ;)
شب همگی هم بخیر مام رفتیم لالا :gol: خوش باشید دوستان :gol:


خواهش میکنم قابل نداشت;)
شب خوش خوابای رنگی ببینید:gol:
 

secret_f

عضو جدید
کاربر ممتاز
سما خانوم دستتون درد نکنه واقعا داستانای قشنگی گفتین امشب ;):gol:
داداش حسین گل کاشتی دست گلت درد نه جیگر ;) :gol:
معصوم خانم شبت خوش :gol:
نسیم خرداد جان شب شما هم بخیر :gol:دیگه اینجا غریبی نکنیااااااااااااا ;)
شب همگی هم بخیر مام رفتیم لالا :gol: خوش باشید دوستان :gol:
شب شما هم بخیر:gol:
 

Civil Boy

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
سما خانوم دستتون درد نکنه واقعا داستانای قشنگی گفتین امشب ;):gol:
داداش حسین گل کاشتی دست گلت درد نه جیگر ;) :gol:
معصوم خانم شبت خوش :gol:
نسیم خرداد جان شب شما هم بخیر :gol:دیگه اینجا غریبی نکنیااااااااااااا ;)
شب همگی هم بخیر مام رفتیم لالا :gol: خوش باشید دوستان :gol:
قابلي نداشت
شبت خوش خواباي خوب خوب ببني
 

**sama

عضو جدید
منم ديگه برم
استي سما جان ممنون از داستان هاي قشنگت
شب همگي خوش خواباي خوب خوب ببنيد
يا حق

خواهش میکنم.شب شمام به خیر خوب بخوابید.:gol:

خوب ظاهرا همه رفتن.ارامش جون شبت به خیر
محمد صادق جان شب شما و همگی به خیر:gol:
 

mohammad sadegh

عضو جدید
کاربر ممتاز
خب دیگه
مثل اینکه هر شب من باید در اینجا رو ببندم، بذار ببینم کسی دیگه نمونده؟ نه دیگه همه رفتن :D
شب بخیر:gol:
 

mohammad sadegh

عضو جدید
کاربر ممتاز
خب چیه مگه تازه 2 شده.:cry::crying:.
چیکار کنم اخه وارد سایت نمیشد..

یعنی چی نمیشد؟ پس بقیه چجوری بودن؟
خب حالا که میبینی همه رفتن، میخوای چیکار کنی؟
ببین فرزانه خانوم یه کاری بکن، از جوونیت خیر ببینی، ثواب داره
اگه میتونی یه قصه الان بگو که هم زیر کرسی یه کاری کرده باشی، هم من خوابم بگیره، دستت هم درد نکنه ... :D
بدو منتظرم :D
 

Eshragh-Archi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
كار

چون در دوره‌ی سنی ِحسّاسي هستم، پدرم جوانكِ مضحكي را مامور كرده زير نظرم بگيرد؛ و او با آن دماغ عقابي و هيكل ِ قناسش، هميشه و هر جا دنبالم است.
يك دفتر خاطراتِ قلابي با عكس ِ شمع و پروانه روی جلدش، و يك خودكارِ سبز ِ بيك در دست دارد و تمام حركات و رفت و آمدهايم را يادداشت مي‌كند.
يك‌بار از او پرسيدم كه از پدرم چه‌قدر دستمزد مي‌گيرد.
گفت: روزي دو هزار تومان!
وجودش برايم غير قابل تحمل شده است. شب‌ها هم خوابش را مي‌بينم.
فكري به سرم زده است.
از او مي‌پرسم كه چه‌قدر بايد بدهم تا زير ِنظرم نگيرد.
مي گويد: روزي دو هزار تومان!
*
دانشگاه را ول كرده‌ام و در يك شركتِ ساختماني كار مي‌كنم، در كارگاهِ بتون‌سازي. از ساعتِ 6 صبح تا ساعتِ 6 عصر.
روزي دو هزار و پانصد تومان دستمزد مي‌گيرم.
دو هزار تومانش را به جوانكِ دماغ‌عقابي مي‌دهم و پانصد تومانِ بقيه را هم تخمه و آدامس و بستني مي‌گيرم.
عصرها كه به خانه برمي‌گردم، حسابي غذا مي‌خورم و فورن می‌گیرم مي‌خوابم. زير نظر هيچ‌كس هم نيستم.
جوانكِ دماغ‌عقابي را ديگر نمي‌بينم.
شماره حسابي دارد كه روزي چهار هزار تومان به آن واريز مي‌شود.
پدرم صبح زود دو هزار تومانش را به حسابِ او مي ريزد؛ و من، ظهر، وقت استراحتِ كارگاه.
هر دو خيالمان راحت است.
 

@ RESPINA @

عضو جدید
کاربر ممتاز
چه سخت است اینکه مردی را به دل غم باشد اما اشک نتواند
دلش را درد جان سوزی بسوزاند ولیکن گریه نتواند
من آن شب گریه میکردم و تو با خندهایت بزم را رونق فضا بودی
من آن شب گریه میکردم و تو با لحظه هایت درد را بر من روا بودی
من آن شب گریه میکردم من آن شب گریه میکردم
 

@ RESPINA @

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوستای خوب کرسی نشین این ایام و به همه تسلیت میگم
هر گاه دلت شکست مارا به رسم رفاقت دعایی کن
ممنون از همتون
 

Similar threads

بالا