بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

[Civil Boy]

تو خوبی!!!!چقدر پول داده بهت؟؟چند خریدتت !!

من كلا خريدني نيستم
اينو يادت باشه
هرچي گفتم واقعيت بود

 

[ARAMESH]

من که رفتم بخوابم صبح خیلی کار دارم شب همتون بخیر ولی یه شعر از حسین پناهی میگم بعد میرم
شب در چشمان من است به سیاهی چشم هایم نگاه کن
روز در چشمان من است به سفیدی چشم هایم نگاه کن
شب و روز در چشم های من است به چشم های من نگاه کن
پلک اگر فرو بندم جهانی در ظلمات فرو خواهد رفت

شبت بخیر معتاد عزیز.خوابهای ترک ببینی

 

[**sama]

بچه ها اگه موافق باشيد من يه داستان كه نه يه نامه عاشقانه ي زيبا است بزارم كم كم برم

خوشحال میشیم و منتظریم محمد حسین جان

 

[ARAMESH]

من كلا خريدني نيستم
اينو يادت باشه
هرچي گفتم واقعيت بود

چرا بابا هر آدمی یه قیمتی داره!!

 

[@ RESPINA @]

بچه ها اگه موافق باشيد من يه داستان كه نه يه نامه عاشقانه ي زيبا است بزارم كم كم برم

بگو دیگه میخوام برم بخوابم عزیز

 

[nasim khanom]

سلام نسیم عزیز.
سلام نسیم خانوم گل گلاب!!بابا اون جمله چی بود گفتی!!الان همه گیج شدن!!نگار که نیم خیز شده!!محمد صادق و محمد حسین هم کامل پا شدن!!
نسیم عزیز ما اینجا القاب و نسبت نداریم!!!خاله ماله نداریم!!بعدا روی احساساتمون تاثیر میذاره (هنگام پودر کردن)

سلام آرامي
اِ اِ اِ مگه نگار تغيير هويت داده؟ حيف شدا....

بچه ها اگه موافق باشيد من يه داستان كه نه يه نامه عاشقانه ي زيبا است بزارم كم كم برم

بگو دوست عزيز
راستي رفيقت هنوز سلش تموم نشده؟

 

[@ RESPINA @]

چرا بابا هر آدمی یه قیمتی داره!!

پسرهای مثل ما گل اصلا قیمت ندارن

 

[secret_f]

من که رفتم بخوابم صبح خیلی کار دارم شب همتون بخیر ولی یه شعر از حسین پناهی میگم بعد میرم
شب در چشمان من است به سیاهی چشم هایم نگاه کن
روز در چشمان من است به سفیدی چشم هایم نگاه کن
شب و روز در چشم های من است به چشم های من نگاه کن
پلک اگر فرو بندم جهانی در ظلمات فرو خواهد رفت

شبت بخیر

 

[**sama]

کمک در زير باران

کمک در زير باران

کمک در زير باران

يک شب، حدود ساعت ٥/١١ بعدازظهر، يک زن مسن سياه پوست آمريکايى در کنار
يک بزرگراه و در زير باران شديدى که می‌باريد ايستاده بود. ماشينش خراب
شده بود و نيازمند استفاده از وسيله نقليه ديگرى بود. او که کاملاً خيس
شده بود دستش را جلوى ماشينى که از روبرو می‌آمد بلند کرد. راننده آن
ماشين که يک جوان سفيدپوست بود براى کمک به او توقف کرد. البته بايد توجه
داشت که اين ماجرا در دهه ١٩٦٠ و اوج تنش‌هاى ميان سفيدپوستان و
سياه‌پوستان در آمريکا بود. مرد جوان آن زن سياه‌پوست را به داخل ماشينش
برد تا از زير باران نجات يابد و بعد مسيرش را عوض کرد و به ايستگاه قطار
رفت و از آن جا يک تاکسى براى زن گرفت و او را کمک کرد تا سوار تاکسى
شود.

زن که ظاهراً خيلى عجله داشت از مرد جوان تشکر کرد و آدرس منزلش را
پرسيد. چند روز بعد، مرد جوان در خانه بود که صداى زنگ در برخاست.. با
کمال تعجب ديد که يک تلويزيون رنگى بزرگ برايش آورده‌اند. يادداشتى هم
همراهش بود با اين مضمون:
«از شما به خاطر کمکى که آن شب به من در بزرگراه کرديد بسيار متشکرم.
باران نه تنها لباس‌هايم که روح و جانم را هم خيس کرده بود. تا آن که شما
مثل فرشته نجات سر رسيديد. به دليل محبت شما، من توانستم در آخرين
لحظه‌هاى زندگى همسرم و درست قبل از اين که چشم از اين جهان فرو بندد در
کنارش باشم. به درگاه خداوند براى شما به خاطر کمک بی‌شائبه به ديگران
دعا می‌کنم.»
ارادتمند
خانم نات کينگ‌کول

 

[Civil Boy]

اين يه نامه عاشقانه لطفا نظرتونو در موردش بگيد​

​

علاقه و محبت شدیدی که سابقا به تو ابراز می کردم
دروغ و بی اساس بود و در حقیقت نفرت من نسبت به تو
روز به روز بیشتر میشود و هرچه تو را بیشتر می شناسم
به دورویی و دورنگی تو بیشتر پی می برم و
این احساس در قلبم جای می گیرد که بالاخره باید
از هم جدا شویم و دیگر به هیچ وجه حاضر نیستم که
روزی شریک زندگی تو باشم
اگرچه دوستی با برگها بهاری کوتاه بود ولی
بسیاری از اوراق و صفحات زندگی تو برای من روشن شده و مطمئن هستم که
جز تظاهر و دورویی چیز دیگری نیست
اگر دوستی ما سر بگیرد تمام عمر را
با پشیمانی خواهم گریست و اگرچه افسانه ی آشنایی ماغیر از این باشد از هم جدا
خوشبخت می شویم و حالا لازم است بگویم
این موضوع را هیچ وقت فراموش نکن و مطمئن باش
این نامه را سرسری نمی نویسم و چقدر ناراحت کننده است اگر
در صدد دوستی با من باشی بنابراین من از تو می خواهم
جواب نامه را ندهی چون نامه ی تو سراسر از
دروغ و تظاهر و خالی از هر گونه
محبت و علاقه است و تصمیم گرفتم برای همیشه
تو و یادگار عشقت را فراموش کنم چون دیگر به هیچ وجه نمی توانم
دوستت داشته باشم و شریک زندگی تو باشم​

حالا اگر می خواهی به علاقه و محبت من نسبت به خودت پی ببری نامه ای را که نوشتم دوباره یک خط درمیان بخوان​

 

[@ RESPINA @]

اين يه نامه عاشقانه لطفا نظرتونو در موردش بگيد​

علاقه و محبت شدیدی که سابقا به تو ابراز می کردم

دروغ و بی اساس بود و در حقیقت نفرت من نسبت به تو
روز به روز بیشتر میشود و هرچه تو را بیشتر می شناسم
به دورویی و دورنگی تو بیشتر پی می برم و
این احساس در قلبم جای می گیرد که بالاخره باید
از هم جدا شویم و دیگر به هیچ وجه حاضر نیستم که
روزی شریک زندگی تو باشم
اگرچه دوستی با برگها بهاری کوتاه بود ولی
بسیاری از اوراق و صفحات زندگی تو برای من روشن شده و مطمئن هستم که
جز تظاهر و دورویی چیز دیگری نیست
اگر دوستی ما سر بگیرد تمام عمر را
با پشیمانی خواهم گریست و اگرچه افسانه ی آشنایی ماغیر از این باشد از هم جدا
خوشبخت می شویم و حالا لازم است بگویم
این موضوع را هیچ وقت فراموش نکن و مطمئن باش
این نامه را سرسری نمی نویسم و چقدر ناراحت کننده است اگر
در صدد دوستی با من باشی بنابراین من از تو می خواهم
جواب نامه را ندهی چون نامه ی تو سراسر از
دروغ و تظاهر و خالی از هر گونه
محبت و علاقه است و تصمیم گرفتم برای همیشه
تو و یادگار عشقت را فراموش کنم چون دیگر به هیچ وجه نمی توانم
دوستت داشته باشم و شریک زندگی تو باشم​

حالا اگر می خواهی به علاقه و محبت من نسبت به خودت پی ببری نامه ای را که نوشتم دوباره یک خط درمیان بخوان​

جالب بود حالا واقعا خوابم گرفت شب بخیر

 

[Ali 1900]

شبت بخیر حمید جون

ولی آرام، محمد حسینم بد نگفتا
آواتارش خیلی هم قشنگه خیلی هم بهش میاد من که خیلی خمشم اومد آخه آواتارش مثل خودش جیگره

 

[mohammad sadegh]

تو خوبی!!!!چقدر پول داده بهت؟؟چند خریدتت !!

آرام تموم شد؟ دیگه که نظری درباره آواتارم نداری؟
درضمن دفعه آخرت باشه درباره عزیز دلم محمد حسین جونم همچین کلمه هایی به کار میبری ها ... مگه همه مثل تو هستن؟

سلام سما خانومي خوبي

سلام عزييييزم چطوري نسيمي واي چه حال ميده آدم به هم اسمش سلام بده

منم موافقم

سلام علي آقا
اِ اِ اِ حالا كه نوبت سلام كردن شد پات گرفت اما تا 10 مين قبل ميخواستي ماهارو پودر كني

بععععععععععععله كه همه منو ديدن...اگه تو نديدي چشم بصيرت نداشتيhttp://www.www.www.iran-eng.ir/images/icons/icon8.gif
منو بگو كه از آواتار يوغور تو دفاع كردم ...اه اه اصلا خيلي هم بدهhttp://www.www.www.iran-eng.ir/images/icons/icon8.gif ( ببين محمد صادق يه كار كردي به بازيگر مورد علاقم توهين كنم )

من که دیدم، نه فقط تو رو ، بلکه اون حرفتو هم درباره آقایون محترم هم شنیدم، خواستم بهت نشون بدم دنیا دست کیه
جدی؟ این بازیگرو تو هم دوست داری، چه جالب، نه دمت گرم، ایول
حاضرین محترم، جمیعا برای سلامتیه نسیم خانوم یه صلوات بلند بفرست ...
دومیشو بلند تر ...
سومیشو بلندترتر ...

نسیم همین ها که در موردش خودش گفت ها .....ورچوله!!!!!(به زبان ببره ای یعنی برعکس!!)

تو همون فارسیه سادتو درست حرف بزن، باقیش پیشکشت ...

محمد صادق جان شما چطوری؟ تا اینجا که داستانام گریه دار نبود؟

ممنون، شکر
گریه دار که نه، ولی درش جای بسی تامل داشت>
ممنون به خاطر داستانت

من كلا خريدني نيستم
اينو يادت باشه
هرچي گفتم واقعيت بود

ایول داداش محمد حسین که از حرف حق نمیگذری

 

[**sama]

اين يه نامه عاشقانه لطفا نظرتونو در موردش بگيد​

علاقه و محبت شدیدی که سابقا به تو ابراز می کردم

دروغ و بی اساس بود و در حقیقت نفرت من نسبت به تو
روز به روز بیشتر میشود و هرچه تو را بیشتر می شناسم
به دورویی و دورنگی تو بیشتر پی می برم و
این احساس در قلبم جای می گیرد که بالاخره باید
از هم جدا شویم و دیگر به هیچ وجه حاضر نیستم که
روزی شریک زندگی تو باشم
اگرچه دوستی با برگها بهاری کوتاه بود ولی
بسیاری از اوراق و صفحات زندگی تو برای من روشن شده و مطمئن هستم که
جز تظاهر و دورویی چیز دیگری نیست
اگر دوستی ما سر بگیرد تمام عمر را
با پشیمانی خواهم گریست و اگرچه افسانه ی آشنایی ماغیر از این باشد از هم جدا
خوشبخت می شویم و حالا لازم است بگویم
این موضوع را هیچ وقت فراموش نکن و مطمئن باش
این نامه را سرسری نمی نویسم و چقدر ناراحت کننده است اگر
در صدد دوستی با من باشی بنابراین من از تو می خواهم
جواب نامه را ندهی چون نامه ی تو سراسر از
دروغ و تظاهر و خالی از هر گونه
محبت و علاقه است و تصمیم گرفتم برای همیشه
تو و یادگار عشقت را فراموش کنم چون دیگر به هیچ وجه نمی توانم
دوستت داشته باشم و شریک زندگی تو باشم​

حالا اگر می خواهی به علاقه و محبت من نسبت به خودت پی ببری نامه ای را که نوشتم دوباره یک خط درمیان بخوان​

خیلی جالب بود.مرسسسسسسسسسی

 

[kachal63]

شب همگی خوش
خدانگهدارتون

 

[ARAMESH]

من فهمیدم وسطش که باید یک خط در میون خوند!!!چقدر من باهوشم ها!!

 

[Civil Boy]

چرا بابا هر آدمی یه قیمتی داره!!

گفتم كه من خريدني نيستم كه بخواي روم قيمت بزاري
اون سيگارت خاموش كن همرو خفه كردي عين كارخونه فقط فقط دود توليد مي كنه

 

[nasim khanom]

خيلي باحال بود محمد حسين جان...مرسي

 

[secret_f]

اين يه نامه عاشقانه لطفا نظرتونو در موردش بگيد
علاقه و محبت شدیدی که سابقا به تو ابراز می کردم
دروغ و بی اساس بود و در حقیقت نفرت من نسبت به تو
روز به روز بیشتر میشود و هرچه تو را بیشتر می شناسم
به دورویی و دورنگی تو بیشتر پی می برم و
این احساس در قلبم جای می گیرد که بالاخره باید
از هم جدا شویم و دیگر به هیچ وجه حاضر نیستم که
روزی شریک زندگی تو باشم
اگرچه دوستی با برگها بهاری کوتاه بود ولی
بسیاری از اوراق و صفحات زندگی تو برای من روشن شده و مطمئن هستم که
جز تظاهر و دورویی چیز دیگری نیست
اگر دوستی ما سر بگیرد تمام عمر را
با پشیمانی خواهم گریست و اگرچه افسانه ی آشنایی ماغیر از این باشد از هم جدا
خوشبخت می شویم و حالا لازم است بگویم
این موضوع را هیچ وقت فراموش نکن و مطمئن باش
این نامه را سرسری نمی نویسم و چقدر ناراحت کننده است اگر
در صدد دوستی با من باشی بنابراین من از تو می خواهم
جواب نامه را ندهی چون نامه ی تو سراسر از
دروغ و تظاهر و خالی از هر گونه
محبت و علاقه است و تصمیم گرفتم برای همیشه
تو و یادگار عشقت را فراموش کنم چون دیگر به هیچ وجه نمی توانم
دوستت داشته باشم و شریک زندگی تو باشم

حالا اگر می خواهی به علاقه و محبت من نسبت به خودت پی ببری نامه ای را که نوشتم دوباره یک خط درمیان بخوان​

خب اگر همه اش رو با هم بخونی...معلومه که فردی که اینو نوشته یا واقعا به اینایی که میگه رسیده یا داره بهانه میاره...اگر یه در میون هم بخونی معلومه که یا واقعا دوستش داره یا نداره
در کل جالب بود

 

[nasimkhordad]

شبتون خوش
​

 

[Civil Boy]

جالب بود حالا واقعا خوابم گرفت شب بخیر

خواهش مي كنم
شبت خوش خواباي خوب خوب ببني

خیلی جالب بود.مرسسسسسسسسسی

خواهش مي كنم

من فهمیدم وسطش که باید یک خط در میون خوند!!!چقدر من باهوشم ها!!

اره جــــــــــــــــــون خودت
قبلا ديده بودي

شب همگی خوش
خدانگهدارتون

شبت خوش خواباي خوب خوب ببني

 

[**sama]

شب همگی خوش
خدانگهدارتون

شبت به خیر عزیز خوب بخوابی

 

[secret_f]

شب همگی خوش
خدانگهدارتون

شبتون خوش
​

شبتون بخیر

 

[ARAMESH]

گفتم كه من خريدني نيستم كه بخواي روم قيمت بزاري
اون سيگارت خاموش كن همرو خفه كردي عين كارخونه فقط فقط دود توليد مي كنه

بیا محمد حسین راضیت میکنیم!!بیا با هم کنار میایم!!بیا دوزخ نشو!
انجا که همه معتادن!! سیگار که چیزی نیست!!بیا یه پک بزن ببین چه حالیه!!!به به!!

 

[Civil Boy]

شبتون خوش​

شبت خوش خواباي خوب خوب ببني

 

[secret_f]

بیا محمد حسین راضیت میکنیم!!بیا با هم کنار میایم!!بیا دوزخ نشو!
انجا که همه معتادن!! سیگار که چیزی نیست!!بیا یه پک بزن ببین چه حالیه!!!به به!!

آرام خودتی؟

 

[nasim khanom]

بچه ها ما رفتيم ...مجداد نميخواد كسي از جاش بلند بشه غير از آقايون
شب همگي خوشhttp://www.www.www.iran-eng.ir/images/icons/icon_gol.gif

 

[ARAMESH]

شب همگی اونایی که رفتن بخیر.همه تون خوابای پفکی ببینید

 

[ARAMESH]

آرام خودتی؟

هان...چیز...نه...آره...نه...هان....نمیدونم..هول شدم...

بچه ها ما رفتيم ...مجداد نميخواد كسي از جاش بلند بشه غير از آقايون
شب همگي خوشhttp://www.www.www.iran-eng.ir/images/icons/icon_gol.gif

نسیم صبر کن من رو ببر!!این سکرت یه جوری من رو نگاه میکنه!! شبت خوش

 

[**sama]

ممنون، شکر
گریه دار که نه، ولی درش جای بسی تامل داشت>
ممنون به خاطر داستانت

خواهش میکنم .


میخوام اگه دوست دارید ی داستان کمی گریه دار بگم