اشعار و نوشته هاي عاشقانه

دختر شرقی

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
جملگی در حكم سه پروانه‌ایم
در جهان عاشقان، افسانه‌ایم
اولی خود را به شمع نزدیك كرد
گفت: آی، من یافتم معنای عشق
دومی نزدیك شعله بال زد
گفت: حال، من سوختم در سوز عشق
سومی خود داخل آتش فكند
آری آری این بود معنای عشق ...
 

*setareh66*

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوباره دل هوای با تو بودن کرده....نگو این دل دوریه عشقتو باور کرده
دل من خسته از این دست به دعاها بردن...همه ی آرزوهام با رفتن تو مردن
حالا من یه آرزو دارم تو سینه....که دوباره چشم من تو رو ببینه
واسه پیدا کردنت تن به دل صحرا میدم---آخه تو رنگ چشات هیبت دنیا رو دیدم
توی هفتا آسمون تو تک ستاره ی منی...به خدا ناز دو چشماتو به دنیا نمیدم
 

Erris

عضو جدید
می روی از من و لبریز فغانم چه کنم
دوستت دارم و ترکت نتوانم چه کنم
تو طلبگار جوانان پر آوازه شدی
من که یک آدم بی نام و نشانم چه کنم
 

maryam_22

عضو جدید
کاربر ممتاز
گر سرو را بلند به گلشن کشیده اند
کوتاه پیش قد بت من کشیده اند
زین پاره دل چه ماند که مژگان بلند ها
چندین پی رفوش ، به سوزن کشیده اند
امروز سر به دامن دیگر نهاده اند
آنان که از کفم دل و دامن کشیده اند
آتش فکنده اند به خرمن مرا و ، خویش
منزل به خرمن گل و سوسن کشیده اند
با ساقه ی بلند خود این لاله های سرخ
بهر ملامتم همه گردم کشیده اند
کز عاشقی چه سود ؟ که ما را به جرم عشق
با داغ و خون به دشت و به دامن کشیده اند
حال دلم مپرس و به چشمان من نگر
صد شعله سر به جانب روزن کشیده اند
سیمین !‌ در آسمان خیال تو ، یادها
همچون شهاب ها ، خط روشن کشیده اند



سیمین بهبهانی
 

دختر شرقی

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
گفتمش در عشق پا برجاست دل
گر گشایی چشم دل، زیباست دل
گر تو ذورحمان شوی دریاست دل
بی تو شام بی فرداست دل
دل زعشق روی تو حیران شده
در پی عشق تو سرگردان شده
گفت در عشقت وفادارم بدان
من تو را بس دوست میدارم بدان
شوق وصلت را بسر دارم بدان
چون تویی مخمور خمارم بدان
با تو شادی می شود غم های من
با تو زیبا می شود فردای من
گفتمش عشقت به دل افزون شده
دل زجادوی رخت افزون شده
جز تو هر یادی به دل مدفون شده
عالم از زیبایی ات مجنون شده
بر لبم بگذاشت لب یعنی خموش
طعمه بوسه از سرم برد عقل و هوش
در سرم جز عشق او سودا نبود
بهر کس جز او در این دل جا نبود
دیده جز بر روی او بینا نبود
همچو عشق من هیچ گل زیبا نبود
خوبی او شهره آفاق بود
در نجابت در نکوهی طاق بود
روزگار اما وفا با ما نداشت
طاقت خوشبختی ما را نداشت
پیش پای عشق ما سنگی گذاشت
بی گمان از مرگ ما پروا نداشت
آخر این قصه هجران بود و بس
حسرت و رنج فراوان بود و بس
یار ما را از جدایی غم نبود
در غمش مجنون عاشق کم نبود
بر سر پیمان خود محکم نبود
سهم من از عشق جز ماتم نبود
با من دیوانه پیمان ساده بست
ساده هم آن عهد و پیمان را شکست
بی خبر پیمان یاری را گسست
این خبر ناگاه پشتم را شکست
آن کبوتر عاقبت از بند رست
رفت و با دلدار دیگر عهد بست
با که گویم او که هم خون من است
خصم جان و تشنه خون من است
بخت بد بین وصل او قسمت نشد
این گدا مشمول آن رحمت نشد
آن طلا حاصل به این قیمت نشد
عاشقان را خوش دلی تقدیر نیست
با چنین تقدیر بد تدبیر نیست
از غمش با دود و دم همدم شدم
باده نوش غصه او من شدم
مست و مخمور و خراب از غم شدم
ذره ذره آب گشتم کم شدم
آخر آتش زد دل دیوانه را
سوخت بی پروا پر پروانه را
عشق من از من گذشتی خوش گذر
بعد از این حتی تو اسمم را نبر
خاطراتم را تو بیرون کن زسر
دیشب از کف رفت فردا را نگر
آخر این یک بار از من بشنو پند
بر منو بر روزگارم دل مبند
عاشقی را دیر فهمیدی چه سود
عشق دیرین گسسته تار و پود
گرچه آب رفته باز آید به رود
ماهی بیچاره اما مرده بود
بعد از این هم آشیانت هر کس است
باش با او یاد تو ما را بس است
 

ni_rosa_ce

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
در وفای عشق تو مشهور خوبان جهانم چو شمع

شب نشین کوی سربازان و رندانم چو شمع

روز و شب خوابم نمی آید بچشم غم پرست

بس که در بیماری هجر تو گریانم چو شمع...

:cry:

:gol:
 

mahyam68

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من تموم قصه هام قصه توست
اگه غمگینه اون از غصه توست


یه دفه مثل یه آهو ، توی صحراها رمیدی
بس که چشم تو قشنگ بود ، گله گرگُ ندیدی

دل نبود توی دلم ، تورو گرگا نبینن
اونا با دندون تیز به کمینت نشینن

الهی من فدای تو ، چی کار کنم برای تو ؟
اگه تو این بیابونا ، خاری بره به پای تو...

یه دفه مثل پرنده ، قفس عشقُ شکستی
پرزدی تو آسمونا ، رفتی اون دورا نشستی

دل نبود توی دلم ، گم نشی تو کوچه باغا
غروبایی که تاریکه ، نریزن سرت کلاغا

نخوره سنگی به بالت
پرت نشه فکر و خیالت

من تموم قصه هام قصه توست
اگه غمگینه اون از غصه توست

یه دفه مثل یه گل ، رفتی تو دست خزون
سیل بارون و تگرگ ، میومد از آسمون

بردمت تو گلخونه
که نریزه رو سرت

که یه وقت خیس نشه
یخ کنه بال و پرت

نشکنی زیر تگرگ
نریزه از تو یه برگ

من تموم قصه هام قصه توست
یه دفه مثل یه شمع ، داشتی خاموش می شدی
اگه پروانه نبود ، تو فراموش می شدی

آره ؛ پروانه شدم که پرام سوخته شه
تا آتیش دل تو به دلم دوخته شه

که بسوزه پرو بالم ، که … راحت بشه خیالم
دارم از تو می نویسم

تو که غم داره نگات
اگه دوست داشتی بگو ، تا بازم بگم برات

اونقد می گم تا خسته شم
با عشق تو شکسته شم
 

eksir

عضو جدید
کاربر ممتاز
هزار جهد بکردم که سر عشق بپوشم
نبود بر سر آتش ميسرم که نجوشم
به هوش بودم از اول که دل به کس نسپارم
شمايل تو بديدم نه عقل ماند و نه هوشم
 

mahyam68

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
چو مرا ز عشق کهنه صنما به یاد دادی
دل هم چو آتشم را به هزار باد دادی
چو ز هجر تو بنالم ز خدا جواب آید
که چو یوسفی خریدی به چه درمزاد دادی
 

چاووش

عضو جدید
دست من و تو به هم که می پیوندند
پیمان جدید عشق را می بندند
باور بکنیم زندگانی زیباست
لب ها به همین بهانه ها می خندند


تحفه درویش تقدیم به دوستان
 

شبگرد23

عضو فعال شعر نو
کاربر ممتاز
من اگر تاریکم
مثل شب های دگر
پشت این پنجره ها
تو چرا خاموشی ؟
*
من اگر می بارم
مثل باران بهار
تو چرا نمناکی؟
*
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
بازو به دور گردنم از مهر حلقه کن
بر آسمان بپاش شراب نگاه را
بگذار از دریچه چشم تو بنگرم
لبخند ماه را...:gol:
 

دختر شرقی

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ای بهار، ای بهار افسونگر
من سراپا خيال او شده ام
در جنون تو رفته ام از خويش
شعر و فرياد و آرزو شده ام

می خزم همچو مار تبداری
بر علفهای خيس تازهء سرد
آه با اين خروش و اين طغيان
دل گمراه من چه خواهد کرد؟
 

شبگرد23

عضو فعال شعر نو
کاربر ممتاز
چند روزیست که دلم را به درخت دلتنگی محکم بسته ام .
درست از زمانی که تو رفتی ...
از پشت دیوار هر از گاهی سرکی می کشم
که نکند دلم به رسم بی وفایی ، طناب عشق تو را پاره کند ....
پر بکشد در هوای نبودن تو ، آزادانه پرواز کند ...
اما نه ... خیالم راحت است ....
دلم را با طناب عشق تو محکم بسته ام ....
به درخت دلتنگی ......
تا بیایی گره بگشایی ....

 

شبگرد23

عضو فعال شعر نو
کاربر ممتاز
پاکترین لحظه ها ثانیه های نایابند

زمانی ست که به چیزی دگر جز خود میندیشی

و آرام بر خدا زمزمه میکنی تا بیابد گمشده ای را

آن زمان تویی و آرزویی دگر

برای انسانی دگر

شاید که کسی هم برای تو

لحظه ای کوتاه آرزومند باشد و زمزمه وار
 

شبگرد23

عضو فعال شعر نو
کاربر ممتاز
...و ناگهـــــــــــــــان روزي
در همين نزديكي به پايان خواهم رسيد
آه اي روزهاي رفته!...
چه اندازه من پرم
از اندوه فرداهاي نامعلوم.
 

شبگرد23

عضو فعال شعر نو
کاربر ممتاز
امشب
به احترام تمام سالهای تنهایی ام
پوزخندی لبم را تلخ کرده است
سکوتم شکسته است
صبرم هوار می کشد
پنجره را باز می کنم
حتما فکر می کنم
وقتی که دیوارها فرو ریزند
.........
کسی مرا از پنجره نجات خواهد داد !!!!
 

شبگرد23

عضو فعال شعر نو
کاربر ممتاز
چه دشوار است،
راز چشمانِ ترا دانستن
و خموش از کنارَت گذشتن!
از گریبانِ تنگِ غنچه ها بپُرس
غوغای دل تنگی ام را!
این تندیس ِ محزونِ من است،
وارثِ ناسپاسی های عشق
و تازیانه های روزگار!
 

شبگرد23

عضو فعال شعر نو
کاربر ممتاز
برایت
دلتنگی عصر پاییز را می فرستم
مثل کلاغ های دم غروب
هیچ جا نیستم
فقط گاهی
یکی از پرهایم می افتد ...
 

شبگرد23

عضو فعال شعر نو
کاربر ممتاز
غروب بود

که صدای پاهایت
بین خش خش برگهای رنگی
گم شد

هنوز هم که هنوز است
غروب است

نمیدانم خورشید راه روزها را گم کرده
یا من
معانی را در جای خالیت
از یاد برده ام
 

شبگرد23

عضو فعال شعر نو
کاربر ممتاز
من از سواحل خطوط ظلمت فرياد مي كشم
خا كسترم را در قطره اي كن
با دريايي از اندوه
مر ا لبريز كن
تا صبحي ديگر
طلوعي ديگر.......

 

شبگرد23

عضو فعال شعر نو
کاربر ممتاز
من ظلمت و تباهی جاویدم
تو آفتاب روشن امیدی
برجانم ای فروغ سعادت بخش
دیر است این زمان که تو باریدی
دیر است......
 

شبگرد23

عضو فعال شعر نو
کاربر ممتاز
پشت پنجره ام را کوبید
گفتم که هستی؟
گفت:آفتاب
بی اعتنا طناب را آماده کردم
پشت پنجره ام را کوبید
گفتم که هستی؟
گفت:ماه
بی اعتنا طناب را آماده کردم
پشت پنجره ام را کوبیدند
گفتم که هستید؟
گفتند:همه ی ستارگان دنیا
بی اعتنا طناب را آماده کردم
پشت پنجره ام را کوبید
گفتم که هستی؟
گفت:پرنده آزادی
و من پنجره را با اشتیاق باز کردم.
 

شبگرد23

عضو فعال شعر نو
کاربر ممتاز
باز هم دلتنگم

نه دلتنگ دلتنگيها

دلتنگ عمري كه گذشت و در گير دار دل بود و حقيقت

ودلتنگم از اينكه چه دير يافتمش

ولي يافتمش
 

شبگرد23

عضو فعال شعر نو
کاربر ممتاز
خسته
شكسته و
دلبسته
من هستم
من هستم
من هستم
***
از اين فرياد
تا آن فرياد
سكوتي نشسته است.

لب بسته
در دره هاي سكوت
سرگردانم
 

Similar threads

بالا