یک راز ...قانون جاذبه را به کار ببریم!!حتی شما!!

یک راز ...قانون جاذبه را به کار ببریم!!حتی شما!!

  • بله

    رای: 556 90.7%
  • خیر

    رای: 29 4.7%
  • در مورد آن اطلاعی ندارم.

    رای: 28 4.6%

  • مجموع رای دهندگان
    613
  • نظرسنجی بسته .

R@mtin.eng

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام , ممنون از پریسا , ستایش و پرشین عزیز به خاطر مطالب خوبشون ;), مخصوصا مطالبی که خودشون نوشتن خیلی ارزش داره :w27:
خیلی ها از قانون جاذبه مطلع هستن ولی همش گله میکنن که چرا جواب نمیده :w19: امیدوارم بتونم توی این پست توجیه هشون کنم:w10: البته با کمک بقیه دوستان که نظرشونو میگن .:w36:

قانون جاذبه میگه که هر فکری شبیه خودش رو جذب میکنه یا اگر شما چیزی رو توی ذهنتون ببینید به زودی اونو به دست میارین <<افکار تبدیل میشن به اجسام>> ولی این یک تعریف ساده از این قانون هست و صرفا با دونستن همین تعاریف ساده نمیشه از قانون جاذبه استفاده کرد:w20: برای همین شما شکست میخورید و به اون چه که میخواین نمیرسین:w09: خب این که ما یک هدف داشته باشیم و از ته دل و با تمام وجود تاکید میکنم با تمام وجود بخوایم که به اون برسیم :w11:
گام اول و در حقیقت مهم ترین قدم در این قانون هست ولی کافی نیست من خودم وقتی سنم کمتر بود و از این قانون اطلاع نداشتم به طور غریزی از اون استفاده میکردم ولی بدون رعایت مراحل و مدیریت اونها ولی کم و بیش نتیجه میگرفتم چون گام اول رو که خواستن با تمام وجود بود رو رعایت میکردم و تقریبا نصف کار رو انجام میدادم ولی بی خبر از این که میتونم با استفاده از این قانون و رعایت اصول اون میتونم به هرچی که میخوام برسم:w34: و این اون رو لذت بخش میکنه :w40:.. پس گام اول : درخواست اون چیزی رو که میخوایم بدست بیاریم .
<< نقش ما به عنوان یک انسان برای استفاده از این قانون اینه که به افکارمون و اون چیزی که میخوایم پایبند باشیم >> گام دوم در واقع همینه که ما هدفمون رو زود فراموش نکنیم و لحظه لحظه جلوی چشممون باشه و بهش فکر کنیم:w10::w42: , <<تمام چیزهایی که توی زندگیتون وجود داره خودتون جذب کردید >> پس بیایم به چیزهایی که میخوایم داشته باشیم فکر کنیم تا اونها رو بدست بیاریم :w11:<< هر فکر فرکانسی داره برای همین اگه یک فکری رو بارها و بارها توی ذهنتون بیارید اونو جذب میکنید >> << چه فکر کنید میتوانید یا نمیتوانید در هر صورت حق با شماست >> :w16: برای اجرای گام دوم بهتره که مصادیق اون چیزی رو که میخواین داشته باشین همیشه جلوی چشمتون باشه یه عکس یا یه نوشته که شما رو یاد اون میندازه :book: اگه میخواید در کنکور قبول بشید با تمام جزییات به قبول شدن و موفق شدن در کنکور فکر کنید مثلا اون روزی رو ببینید که توی سایت جلوی رشته موردعلاقتون نوشته قبول:w17: یا روزی که میرید دانشگاه برای ثبت نام :w14:. گام دوم: تفکر و تجسم مداوم اون چیزی رو که میخواید بدست بیارید و داشته باشید.
.
.
.
 

R@mtin.eng

عضو جدید
کاربر ممتاز
<< مشکل اینجاست که مردم فکر میکنند که چه چیزی رو نمیخوان و تعجب میکنند که چرا براشون رخ میده >>:w29: اهدافی که دنبال میکنید نباید توش فکر ها و جنبه های منفی بیارید مثلا نباید بگید وای اگه قبول نشم و اونو تجسم کنید که قبول نشدید و چه اتفاقاتی براتون میافته:w13:, اهداف باید روی طرح مثبت نوشته شوند .;) شما یک جا نشسته اید و به کوهی از مشکلات فکر میکنید احساس بدی دارید به خاطر مشکلات مالی یا روابط ناموفق ...:w09: اینو به خودتون اثبات میکنید با تمام سطوح وجودتون حس میکنید این اون سیگنالی هست که به کاینات عرضه میکنید:w06: و اون چیزیه که بیشتر بدست خواهید آورد.:wallbash: پس اینکه مثبت و با خوشحالی به اهدافتون فکر کنید خیلی مهمه :w17::w16: که عدم اجرای این بیشترین دلیل شکست خوردن افراد در اجرای این قانون است . گام سوم: به اون چه که میخواین با خوشحالی و مثبت فکر کنید . << یک فکر مثبت صدها بار قوی تر از یک فکر منفیه >>

اگه این سه قدم رو در اجرای قانون جاذبه به طور کامل و صحیح و به صورت صادقانه و از ته دل انجام بدید , مطمعنا و بدون شک جواب خواهید گرفت ;) , نمیگم اجرای این سه گام کار راحتیه ولی اگه ذهنتون رو با مطالعه کتاب ها و فیلم ها و مطالب در زمینه مدیریت ذهن تقویت کنید حتما براتون راحت میشه << ذهن میتونه معجزه کنه و شما رو ببره به اون چیزی که میخواین >> اگه همین اصول ساده رو رعایت کنید .:w16:

با آرزوی موفقیت و رسیدن به هدف های قشنگتون .:gol:

<< شما در جهانی هستید که فاصله زمانی بر اون حکم فرماست , رخدادها نیاز به زمان دارند>> به زودی بهش میرسید :w11:
 

Setayesh

مدیر تالار کتابخانه الکترونیکی
مدیر تالار
سلام دوستان عزیز:w14:
اول:عذرخواهی بابت غیبت چند روزه! درگیر انتخاب واحد و جمع و جور کردن کارام بودم.:sweatdrop:
دوم:تشکر از دوستان عزیزی که تاپیکو تنها نذاشتن مخصوصا اقای achilles بابت زحمتی که کشیدن.:w27:راستش مطالبی که بوسیله ی خود دوستان نوشته می شه خیلی به دل می شینه!مطالب عالی بود خصوصا سه گامی که نوشتین اما به نظر میاد گام های دیگه ای هم وجود داره!مثلا انتظار برای دریافت پاسخ!به نظر من خیلی مهمه!پس تا اینجا شد:
1-درخواست با تمام وجود
2-تجسم و تصور درخواست
3-تفکر مثبت درمورد درخواست

درسته؟؟
سوم:بهتره دیگه وارد ده دقیقه ی دوم بشیم.به زودی خلاصه ای از 10 دقیقه دوم را اینجا می ذارم.شما هم می تونید نکات مهم رو بذارید.:w10:
چهارم:دوستان عزیز لطف کنن با مطالب تاپیک پیش برن.چون موضاعات گوناگونی هست که با این قانون در ارتباطه!البته مطمئنا در بررسی فیلم به اونها هم میرسییم.در غیر اینصورت مطالب خارج از بحث اگه در رابطه با فیلم باشه خیلی بهتره!:w34:
فعلا...:w40:
 

alone_1980

عضو جدید
کاربر ممتاز
با سلام خدمت دوستان عزيز
من با اجازه دوستان تازه وارد اين باشگاه شده‌ام :smile:ولي تجربيات خوبي درباره قدرت ذهن و قانونن جذب دارم كه كاملاً اينها رو درك كردم:thumbsup2: و براي بزرگ‌تر شدن ذهنم دارم تلاش مي‌كنم و براي اين اينارو گفتم كه واقعاً اگه كسي شكي در مورد اين موضوع داره بهتره بيشتر تأمل كنه.:w10:
من يك زماني در كلاب كوئست فعاليت مي‌كردم و با كتاب حكايت دولت و فرزانگي آشنا شدم من اين كتاب رو واقعاً درك كردم و تونستم زمان كارهام رو تو دستم بگيرم :w11:كه هنوز هم اين كار رو كما بيش انجام ميدم ولي در مورد بقيه موارد نتونستم خوب از پسشون بر بيام چون واقعاً نخواستم:w09:.
حالا بگم از زمان:
من در بعضي مواقع خيلي عجله داشتم و بايد به جايي ميرفتم وقتي از خونه ميومدم بيرون فقط به اين فكر مي‌كردم كه من به موقع به كارم خواهم رسيد و به هيچ عنوان هيچ مشكلي براي من تو مسير پيش نمي‌آيد:w21: بخاطر همين افكار و دور نگه داشتن افكار منفي مثل (اوه خداي من اگه دير برسم چي ميشه؟:wallbash:) يا اينكه (واي اگه ترافيك باشه:exclaim:) و ... رو از ذهنم كاملاً دور نگه مي‌داشتم و هيچ وقت از اون موقع به ياد نميارم كه واقعاً اين موضوع در مورد زمان براي من پيش اومده باشه بخاطر اينكه من از اين موضوع جواب گرفتم و كاملاً به اون اطمينان دارم:w40: بخاطر همين هم هيچ وقت ساعت نميتونه من رو اسير خودش بكنه و اين منم كه ساعت رو به دستم گرفتم تا هميشه من به موقع به كارهام برسم.

كلاً اين مطالب رو گفتم براي اينكه بدونيد

"اگه ايمان داشته باشي كه كاري رو به انجام خواهي رساند، به انجامش مي‌رساني"
 

alone_1980

عضو جدید
کاربر ممتاز
من يه مقاله تو سايت مردمان خوندم :w10:كه ديدم انگار فقط به درد اين تاپيك ميخوره؛:D

اهميت نوشتن اهداف و آرزوها:


نوشتن آرزوها و اهداف اولین قدم مهم به سمت دست پیدا کردن به آنهاست. اول به این دلیل که نوشتن آنها محبورتان می کند اهدافتان را تصویرسازی (تجسم) کنید. و دوم به این دلیل که عمل نوشتن آنها، تعهدی نسبت به آنها در شما ایجاد میکند. فقط 5% از جمعیت جهان واقعاً برای نوشتن اهداف و آرزوهایشان وقت می گذارند شاید به همین خاطر است که افراد کمی هستند که واقعاً در زندگیشان موفق باشند و همان زندگی را داشته باشد، که آرزوی داشتنش را دارند.

نوشتن اهداف، خط سیر شما را به سمت موفقیت ایجاد می کند. بااینکه فقط عمل نوشتن اهداف می تواند پروسه را به حرکت بیندازد، اما این هم اهمیت دارد که هر از گاهی اهدافتان را مرور کنید. یادتان باشد، هرچه تمرکز بیشتری روی اهدافتان داشته باشید، احتمال بیشتری هست که به آنها دست پیدا کنید.

در زير به چهار قانون نوشتن اهداف اشاره مي‌كنيم:
1- نوشتن اهداف به شكل مثبت:
براي آنچه كه مي‌خواهيد كار كنيد نه آنچه كه مي‌خواهيد از آن بگذريد. بخشي از اعلت اينكه چار اهدافمان را مي‌نويسيم اين است كه دستورالعمل‌هايي براي ذهن ناخودآگاهمان تنظيم كنيم. ذهن ناخودآگاه شما ابزاري بسيار كارآمد است، نمي‌تواند خوب را از بد تشخيص دهد و قضاوت هم نمي‌كند. تنها عملكرد آن انجام دستورالعمل‌هايش است. هر چه دستورالعمل‌هاي شما مثبت‌تر باشد، نتيجه مثبت‌تري هم به دست مي‌آوريد.
همچنين مثبت فكر كردن در زندگي روزمره به شما در رشدتان بعنوان يك انسان كمك مي‌كند. پس آنرا فقط محدود به تعيين هدف نكنيد.
2- نوشتن اهداف با جزئيات كامل
به جاي اينكه فقط بنويسيد "خانه نو" بنوسيد "يك خانه 300متري با چهار اتاق خواب، 3حمام دستشويي و چشم انداز كوهستان روي يك زمين 1000متري".
يكبار ديگر داريم ذهن ناخودآگاهمان يك دسته دستورالعمل دقيق و جزء به جزء مي‌دهيم تا روي آن كار كند. هرچه اطلاعات بيشتري در اختيار آن بگذاريد، آخر كار نتيجه واضح‌تري به دست مي‌اوريد. هر چه نتيجه‌تان دقيقتر باشد، ذهن ناخودآگاهتان كارآمدترخواهدشد.
آيا ميتوانيد چشمانتان را ببنديد و خانه‌اي كه در بالا اشاره كردن را تجسم كنيد؟ دورتادور خانه قدم بزنيد. در آستانه در اتاق اصلي بديستيد و مهي كه روي كوه‌ها را گرفته تماشا كنيد. به باغچه پر از گوجه فرنگي، لوبياسبز و خيار نگاه كنيد. مي‌توانيد ببينيد؟ پس ذهن ناخودآگاهتان هم مي‌تواند.
3- نوشتن اهداف به زمان حال
اهدافتان را به زمان حال بنويسي. اين كار باعث مي‌شود ذهن ناخودآگاهتان مسيري با كمترين مقاومت را انتخاب كند.
اگر بنويسيد "در آينده لاغر خواهم شد" ذهن ناخودآگاه با اين تصور كه اين كار مربوط به آينده است وارد عمل نمي‌شود.
پس اهدافتان را به زنام حال و اول شخص بنويسيد، انگار كه واقعيت دارند.
4- بازنويسي اهداف
وقتي كلمات نوشته شوند و بعد دوباره‌نويسي شوند، حداكثر تأثير را خواهند داشت. پس به يكبار نوشتن راضي نشويد اهدافتان را يادداشت كنيد و بعد دوباره آنها را به زباني ديگر بازنويسي كنيد، صفات انگيزه‌دهنده به‌ آن اضافه كنيد و مختصر و مفيدشان كنيد. يك هفته بعد شايد نياز باشد كه باز اصلاحشان كنيد. همينطور به اين اصلاح كردن‌ها ادامه دهيد.

نوشتن اهداف اولين قدم براي واقعي‌تر جلوه دادن آنهاست. بعضي وقت‌ها وقتي چيزي را به صورت نوشته داشته باشيد، اهميت بيشتري پيدا مي‌كند. همنين برنامه‌ريزي براي آنها ساده‌تر مي‌شود.

منبع:http://www.mardoman.net/success/writegoals/
 

alone_1980

عضو جدید
کاربر ممتاز
مشكلات را دور بزنيم

مشكلات را دور بزنيم

باسلام خدمت دوستان عزيز
وقتي يه هدفي رو تعيين مي‌كنيم يكي از مهيج ترين كار ها رو انجام داديم و با يك برنامه‌ريزي صحيح اون رو دنبال مي‌كنيم ولي ما نمي‌دونيم كه در آينده چه چيزي پيش خواهد اومد، يهو در بين اين برنامه‌ريزي و مسيري كه ما پيش رو داريم تا به هدف خودمون برسيم خواه ناخواه يكسري مشكلات پيش‌بيني نشده سر راه ما سبز مي‌شند كه به ظاهر ما اونها رو غلبه ناپذير احساس مي‌كنيم، اين موانع ممكن هست هر چيزي باشه يه دوست، يه دشمن، مادي و معنوي و ... وقتي كه ما به اين نوع موانع مي‌خوريم احساس عجز و نااميدي مي‌كنيم، در اين موقع هستش كه هدف ما گم ميشه اونم بخاطر اينكه همه ذهن ما اين مانع پيش آمده ميشه،
اين موانع نااميد كننده كه به 2 دسته تقسيم مي‌شوند:
1- موانعي كه به نظر شما خيلي عظيم و بزرگ هستند و شما به قول معروف نمي‌توانيد آنها را از سر راه بداريد.
2- موانعي كه به نظر شما خيلي عظيم نيستند و شما خودتان با آنها سرگرم مي‌شويد و هدف يادتان مي‌رود.

در اين موقع ما 3راه براي مبارزه با اين موانع پيش رو داريم:
1- هدف خودمان را رها كنيم. شما برای توجیه آن ممکن است اینگونه استدلال کنید که هدف آنچنان هم با اهمیت نبوده و یا به سادگی تن به شکست داده و تسلیم گردید. این واکنش معمولا پاسخی متداول میباشد. بویژه در افرادی که در ابتدای مسیر نیل به اهدافشان با موانع برخورد میکنند
2- منتظر بمانيد تا مشكل خودش حل شود.اين واكنش معمولا شما را مجددا به گزينه نخست هدايت خواهد كرد.
3- مشكل را دور بزنيد. بيان آن سهل اما عمل به آن معمولا دشوار است از آنجایی که طبیعت موانع اینگونه است که مسیر حرکت شما را کاملا مسدود میسازد. با تمرکز صرف به هدف، شما اقرار خواهید کرد که مشكل، مشكل است و تکان نخواهد خورد و بدنبال مسیری جدید برای نیل به هدفتان خواهید گشت. معمولا موانع غیر منتظره در مسیر حرکت شما ظاهر خواهند گشت و عمدتا با خلاقیت و عزم شما حذف و یا جابجا خواهند شد. اما هنگامی که یک مانع واقعی جلوی پای شما سبز شد یاد بگیرید آن را از روی طبیعت مانع بودنش و سماجتش شناسایی کنید.
وقتی شما در ابتدا هدفی را تعیین میکنید باید تلاش کنید تا موانع پیش روی خود را پیش بینی کرده و مطابق با آن برنامه ریزی کنید. اما زمانیکه با یک مانع غیر منتظره برخورد کردید به عقب بازگشته و به ماهیت هدف خود تمرکز کنید. خلاق باشید ممکن است یک مسیر به مراتب سهل تر و هموار تر از مسیر پیشین خود برای دستیابی به هدفتان بیابید. هنگامی که از نمای بالا به مسیر حرکت خود نظر میکنید ممکن است موفق به یافتن آن مسیر سهل تر گردید که آن وقت باید از مانع تشکر هم بکنید
 

khoshgele

عضو جدید
salam be kolieie dostan .man be maghalat va seminarhaii ke rajebe kar afarini dar khosose reshteie manabe tabei -mohite zist hast niz daram.
khahesh mikonam har ki har etelaati dare bem bede.:surprised:
 

aryana.sh

عضو جدید
کاربر ممتاز
من راز رو همین 2 ساعت پیش دیدم!
درسته شکی هم توش نیس...
چه مثبت و چه منفی...هر چی فکر کنی به سمتت جذب می شه:confused:
نگران کننده نیس؟!! :surprised:
شاید ادم بخواد به سقوط از بالای یه برج بلند فکر کنه!! :cry:
 

Parisa R

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من راز رو همین 2 ساعت پیش دیدم!
درسته شکی هم توش نیس...
چه مثبت و چه منفی...هر چی فکر کنی به سمتت جذب می شه:confused:
نگران کننده نیس؟!! :surprised:
شاید ادم بخواد به سقوط از بالای یه برج بلند فکر کنه!! :cry:

خوب به این سرعت که جواب نمیگیری اگه یادت باشه تو فیلم اون قسمتی که به یه فیل فکر می کنه و ظاهر میشه راجع به همین مسئله داره توضیح میده.
 

R@mtin.eng

عضو جدید
کاربر ممتاز
به نظرتون کاربردیتر صحبت کنیم بهتر نیست تا بخوایم همش نقد و بررسی کنیم؟؟؟ به نظر من از تجربیاتتون در به کار گیری این قانون بگید , وقتایی که از این قانون استفاده کردین , درباره کنترل افکارتون بگین آیا براتون سخت نیست همش مواظب باشین به چی فکر کنم به چی نکنم؟؟
 

alone_1980

عضو جدید
کاربر ممتاز
به نظرتون کاربردیتر صحبت کنیم بهتر نیست تا بخوایم همش نقد و بررسی کنیم؟؟؟ به نظر من از تجربیاتتون در به کار گیری این قانون بگید , وقتایی که از این قانون استفاده کردین , درباره کنترل افکارتون بگین آیا براتون سخت نیست همش مواظب باشین به چی فکر کنم به چی نکنم؟؟


باسلام
به نظر من اول بياييد اين راز رو به خوبي دركش كنيم و بعد شروع به كار باهاش بكنيم البته نظر شما خيلي خوبه ولي خوب يكسري كه به اين تاپيك سر مي‌زنند معلوم نيست اصلاً با راز آشنا باشند يا نه پس بهتره كه اونهام اين مباحث رو بخونن و متوجه بشن كه اصلاً در رابطه با چه چيزي ما داريم صحبت مي‌كنيم;)
 

alone_1980

عضو جدید
کاربر ممتاز
چند سخن درباره قانون جذب

چند سخن درباره قانون جذب

قانون جذب نمي‌داند 5 دقيقه پيش، 5روز پيش، 5ماه پيش و پنجاه سال پيش چه ارتعاشي از شما ساطع شده است، قانون جذب تنها به ارتعاشي كه هم اكنون مي‌فرستيد توجه دارد.;)

وقتي از آنچه نمي‌خواهيد به آنچه مي‌خواهيد مي‌رويد كلمات تغيير مي‌كنند. وقتي كلمات تغيير كنند ارتعاش تغيير مي‌كند. شما در هر لحظه تنها يك ارتعاش را از خود ساطع مي‌كنيد.:w11:

قانون جذب به هر ارتعاشي كه از خود ساطع مي‌كنيد بيشتر مي‌دهد، خواه اين ارتعاش مثبت يا منفي باشد. قانون جذب تنها به ارتعاشات شما واكنش نشان مي‌دهد.:w14:

وقتي در بيان خود به آنچه نمي‌خواهيد اشاره مي‌كنيد، در واقع توجه و انرژي خود را به آنچه نمي‌خواهيد صرف مي‌كنيد.:w39:

احساسات مثبت و منفي نمي‌توانند به طور همزمان وجود داشته باشند. يا احساس مثبت وجود دارد يا احساس منفي. مسئوليت شما اين است كه مطمئن شود احساسات مثبت بر ذهن شما غلبه داشته باشند. ناپلئون هيل :w33:
 

alone_1980

عضو جدید
کاربر ممتاز
چند نكته

چند نكته

ببيند چه كاري به شما احساس خوب مي‌دهد، آن كار را بيشتر انجام دهيد.:D

قانون جذب به چگونگي احساس شما درباره حرفتان و چگونگي احساستان درباره فكري كه مي‌كنيد واكنش نشان مي‌دهد;)
 

Parisa R

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
به نظرتون کاربردیتر صحبت کنیم بهتر نیست تا بخوایم همش نقد و بررسی کنیم؟؟؟ به نظر من از تجربیاتتون در به کار گیری این قانون بگید , وقتایی که از این قانون استفاده کردین , درباره کنترل افکارتون بگین آیا براتون سخت نیست همش مواظب باشین به چی فکر کنم به چی نکنم؟؟

دوست عزیزم از اونجایی که این قانون ریزه کاریهایی داره که باید کامل درک بشه تا بشه ازش نتیجه گرفت تصمیم گرفتیم از فیلم راز شروع کنیم و هر 10 دقیقه از فیلم رو بررسی کنیم، نکاتش رو با همکاری هم پیدا کنیم و به چیزهایی که قبلاً توجه نکردیم توجه کنیم و بعد از تموم شدن کل فیلم و درک کامل این قانون دست به کار بشیم ، در حال حاضر هم 10 دقیقه ی اول رو بررسی کردیم و تا چند روز آینده 10 دقیقه ی دوم رو شروع می کنیم، خوشحال میشیم شما هم با ما همراه بشید!:w33:

همه ی دوستان عزیزی که تازه به جمع ما اومدند لطفاً طبق برنامه پیش برید تا تاپیک از مسیر اصلی خودش منحرف نشه!
:w40:
 

Setayesh

مدیر تالار کتابخانه الکترونیکی
مدیر تالار
salam be kolieie dostan .man be maghalat va seminarhaii ke rajebe kar afarini dar khosose reshteie manabe tabei -mohite zist hast niz daram.
khahesh mikonam har ki har etelaati dare bem bede.:surprised:

سلام دوست عزیز
بهتره این موضوع رو توی تالار مربوط به رشته ی خودتون مطرح کنید.البته فکر کنم سایر رشته های مهندسی باشه!موفق باشید.

من راز رو همین 2 ساعت پیش دیدم!
درسته شکی هم توش نیس...
چه مثبت و چه منفی...هر چی فکر کنی به سمتت جذب می شه:confused:
نگران کننده نیس؟!! :surprised:
شاید ادم بخواد به سقوط از بالای یه برج بلند فکر کنه!! :cry:

سلام.من فکر نمی کنم با یک بار فکر کردن این اتفاق بیفته!تازه اگر قرار باشه به این موضوع فکر کنیم و اتفاق بیفته که خیلی بده!منظورم اینه که به این راحتی که نیست.نهایتا اینکه باید درگیر همچین شرایطی باشی،یعنی زمینه ی این کارو داشته باشی،وگرنه تا به این حد هم جدی نیست،البته این نظر منه!فکر زیاد شما راجع به این موضوع باعث می شه که شما هر چه بیشتر بخواید این کارو انجام بدید و در نهایت شرایط به خوبی براتون فراهم می شه(که امیدوارم نشه)!:(
که البته به زمان هم نیاز داره!


به نظرتون کاربردیتر صحبت کنیم بهتر نیست تا بخوایم همش نقد و بررسی کنیم؟؟؟ به نظر من از تجربیاتتون در به کار گیری این قانون بگید , وقتایی که از این قانون استفاده کردین , درباره کنترل افکارتون بگین آیا براتون سخت نیست همش مواظب باشین به چی فکر کنم به چی نکنم؟؟

منم اولش همینو گفتم.تجربیات خودمون خیلی بیشتر کمک می کنه! ولی بهتره که در انتها بررسی بشه،شاید که در این مسیر هم پی به اشتباهات خودمون ببریم!
ولی متاسفانه من هیچ تجربه ی خوبی ندارم.یه چند باری امتحان کردم.جواب نداده!ولی از اونجا که مطمئنم راهم اشتباه بوده،ناامید نشدم.مشکل اساسی من همین افکاره!فکر خوب و بد من راجع به هدفی یکسانه که فکر می کنم باید خوب خیلی بیشتر باشه.من خیلی راحت متوجه اشتباهم شدم.

^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^
در 10 دقیقه ی دوم راجع به افکار و احساس صحبت می کنه!و می گه که کنترل افکار کار خیلی سختیه!:(این فیلم واقعا مفیده!و هر حرفی که افراد در آن می گن قابل تامله!خوشحال می شم همراه ما باشید.ممنون..........

بابت مطالب و تجربه ی alone_1980که خیلی خوب و مفید بود هم ممنون:gol:
 
آخرین ویرایش:

Setayesh

مدیر تالار کتابخانه الکترونیکی
مدیر تالار
چکیده ای از 10 دقیقه ی دوم

چکیده ای از 10 دقیقه ی دوم

به نام یگانه ی هستی بخش
سلام دوستان عزیز و همراه ،اینم خلاصه ای از 10 دقیقه ی دوم:
افرادی که در این 10 دقیقه صحبت می کنند:


دکتر مایکل بک ویت...............؟
دکتر جان دمارتینی...................فیلسوف
ایستر هیکس......................the teachings of abraham
دکتر فرد الن ولف.................فیزیکدان کوانتوم
باب پراکتور........................فیلسوف
دکتر جو ویتالی....................متخصص متافیزیک
دنیس ویتلی........................روانشناس
بن جانسون.........................پزشک
باب دویل............................نویسنده

دکتر مایکل بک ویت:"پس ان چیزی راکه شما به سوی خود جذب می کنید افکار غالبی در ذهن شما هستند،چه این افکار آگاهانه باشد و چه ناخوداگاه !قانونش همینه!":victory:

خانم هیکس مصداق جالبی از قانون جاذبه در جامعه را نشان می دهد:"وقتی کسی مدام از بیماری حرف می زنه خودش بیماره!"

دکتر الن ولف:"من نمی خوام همینطوری از تفکر امیدوارانه بگم یا دیوانگی خیالی:hypocrite:(البته این جمله رو با حالت تمسخر می گه!)،"می خوام از مفهوم اساسی تری بگم.فیزیک کوانتوم داره به این یافته می رسه که:"شما نمی توانید جهانی را داشته باشید بدون اینکه ذهن را با ان تلفیق کنید."

پراکتور:اگر شما اینو درک نمی کنید به این معنی نیست که باید ردش کنید!خیلی ها الکتریسیته را هم درک نمی کنند اما از تمام دستاوردهاش استفاده می کنند حتی خود من!
:w29:
بک ویت:"بیشتر کسانی که این راز را درک می کنند به دلایل افکار منفی به وحشت می افتند،:w45:اما دو چیز در اینجا مهمه:
اول:امروزه علم ثابت کرده که یک فکر مثبت صدها بار قویتر از فکر منفی است.
(دومیشو تا اینجا که نگفته!!)
هیکس:"رخدادها به زمان نیاز دارند که این واقعا به نفع ماست."
ویتالی:"باید در انتخاب افکار دقت کنید چون شما با افکارتان مجسمه ای از خودتان می سازید"

بک ویت مثالی جالب از قانون گرانش می زند:اگر شما از ساختمانی پرت شوید ،چه خوب باشید چه بد،حتما زمین می خورید!
:w28:
ویتالی:"در اولین برخورد خواهید گفت:من این مشکلاتو جذب نکردم اما من می گم شما اونارو جذب کردید،قبول این حرف خیلی سخته ولی پذیرفتن این فرضیه زندگیتون تغییر می ده!"

هیکس:کنترل یا نظارت بر افکار ادمو دیوونه می کنه!:w20:

افکار شما احساست شمارو پدید میارند.از دیدگاه ما تنها دو احساس وجود داره:
خوب(عشق،امید،خوشحالی) :w40::w17: و بد(گناه،عصبانیت و ناامیدی):w39::w00::w04:
دویل:"اگر یکروز با احساس خوبی بیدار شوید،طبق قانون جذب موقعیت هایی را جذب می کنید که این حسو تداوم می بخشه!":w30:

بک ویت:"هر انچه دوست دارید را احساس کنید،جهان هستی به ترانه ی وجود شما پاسخ خواهد داد":w32:

هیکس:"چیزی که فکر می کنید و چیزی که احساس می کنید و چیزی که پدیدار می شه همیشه یکسان هستند."

^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^
دوستان عزیز،مطالب زیاد بود اما من خلاصه کردم تا طولانی نشه!باقیش با شما!;)
 

alone_1980

عضو جدید
کاربر ممتاز
باسلام به همه دوستان همراه؛
مي‌خوام ايندفعه از يك درخواست محكم حرف بزنم كه واقعاً ذهنم رو نسبت به اون مشغول كردم و درخواستم رو به قول معروف از ته دل خواستم.
من از سال 1383 مستاجر بودم و دوست داشتم كه خونه داشته باشم حتي اگه 30متر باشه فقط اينكه براي خودم باشه.
تا سال 1386 به همين منوال بود تا اينكه من به اين نتيجه رسيدم كه وقتي مي‌تونم زمان رو اسير خودم بكنم چرا مكان رو نتونم و به اين فكر افتادم كه من بايد خونه بخرم و ذهنم رو درگير اين مسأله كردم من وقتي به اين فكر افتادم كلاً 9ميليون تومان پول داشتم و به هر كسي مي‌گفتم من تا سال ديگه يه خونه50-60متري مي خرم به من مي‌خنديد و مي‌گفت اي بابا تو هم شوخيت گرفته با 9 ميليون تو خونه هم نمي‌توني اجاره كني چه برسه به اينكه بخواهي بخري.
از اينكه ديگران در مورد من اينجوري فكر مي‌كردند عذاب مي‌كشيدم، من يه تجربه داشتم اونم زمان بود و اونهايي كه اين حرفها رو در رابطه با من مي‌زدند از اين موضوع خبر نداشتند من به خودم قول دادم كه تا سال 1387 يك خونه 50-60 متري مي‌خرم«البته اين فكر در ارديبهشت ماه86 به ذهنم رسيد» من هر روز به اين موضوع فكر مي‌كردم شبها خودم رو توي خونه خودم احساس مي‌كردم و باحاش خيلي حال مي‌كردم چون بالاخره خونه خودمه ديگه خوب خوشحالي هم داره.
من قبل از اين موضوع زياد به اين ور و اون ور زده بودم براي تهيه پول ولي چون واقعاً خودم رو به اين محدود مي‌كردم كه من نمي‌تونم، نمي‌تونستم، تا اينكه يكي از روزهاي شهريور ماه 1386 يه بنده خدايي اومد پيش من و گفت اگه بتوني يه پيش‌فاكتور به من بديد (من كارمند يكي از نمايندگي‌هاي ايران خودرو هستم) من هم يه جايي براي شما تلافي مي‌كنم، گفتم مگه شما شغلتون چيه گفت من يكي از كارمندان بانك .... هستم، گفتم باشه و سريع براش رديف كردم و اون هم خوشحال رفت.
بعد از چند روزي پيش خودم فكر كردم كه اگه بتونم يه وام 7ميليوني بگيرم با پول خودم ميشه 16ميليون تومان در همين اثنا بودم كه يكي از همكارام اومد و گفت بيا باهم شريكي يه زمين بخريم من هم گفتم چقدر پول داري گفت من يه 9تومني دارم گفتم ما رو گرفتي تو با 9تومن مي‌خواهي زمين بخريم گفت مگه تو چقدر پول داري ناخودآگاه گفتم 16ميليون (انگار كه واقعاً وام رو گرفته بودم) گفت خوب اگه من بتونم يه وام خودرو بگيرم پول منم ميشه 16ميليون اونوقت 32ميليون داريم مي‌ريم يه زمين مي‌خريم و مي‌زاريم باشه صددرصد سودِخوبي مي‌ده گفتم باشه اما از كجا مي‌خواهي اين وام رو بگيري گفت توكل به خدا درست مي‌شه.
فردا صبحش زنگ زدم به همون بنده خدا بانكيه گفت آقا من در خدمتم، شما اين مدارك رو بياريد مشكلي نداره منم از خدا خواسته سريع مدارك رو آماده كردم و رفتم شعبه خيلي سريع كارام جفت و جور شد و بعد از يك هفته وام رو به من دادند منم سرمست از اينكه 16ميليون رو تونستم جور كنم(البته به كمك ذهن‌ناخودآگاهم كه اون لحظه به من گفت تو 16ميليون تومن پول داري) به همكارم گفتم ببين يه بنده خدايي هست من اينكارو براش كردم و يه وام 7ميليوني برام درست كرد ميخواهي براي تو هم بهش بگم، گفت اي بابا من از خدامه اين وام جور بشه.
جفتمون عزم‌مون رو جزم كرده بوديم براي اينكه يه تيكه زمين بخريم بخاطر همين تو اون روزها همش حرفهامون تو محور زمين خريدن مي‌گذشت كه كجا بخريم چند متر بخريم چه‌جوري بخريم و از اين حرفا تا اينكه به اون بنده خدا زنگ زدم و جريان همكارم رو براش تعريف كردم، اون هم بدون هيچ ناراحتي گفت باشه اين مدارك رو فردا بيارين شعبه، ماهم جفتمون مدارك رو جور كرديم و چند روز بعد صبح اول وقت برديم شعبه و همه چي حل شد تا اينكه اون هم وامش رو گرفت.
ديگه بايد دنبال زمين مي‌گشتيم بالاخره 32ميليون تومن پول داشتيم ديگه، رفتيم هشتگرد كرج و يه زمين 196متري خريديم به همان قميت 32ميليون تومن و گذاشتيم باشه.
تا اينكه پدرم (البته يادم رفت بگم من از برج 2 سال 86 رفتم منزل پدرم چون ديگه پول نداشتم كه خونه اجاره كنم) تو برج 1 سال 87گفت بايد بري و براي خودت خونه بخري گفتم بابا من كه پول كافي ندارم گفت من نمي‌دونم بايد بري و بخري.
بالاخره باهم راه افتاديم رفتيم هشتگرد و من به چندتا بنگاه سر زدم ديدم واي خدا قيمت زمين‌ها سر به فلك كشيده و خيلي خوشحال شدم كه مي‌تونم بالاخره خونه بخرم زمين رو به قيمت 61ميليون تومان فروختيم.
حالا بايد سهم دوستم رو هم مي‌دادم و براي خودم 30ميليون و 500هزار تومن مي‌موند گفتم خوب من الان 30تومن دارم 18تومن هم وام مي‌گيرم و ... سرتون رو درد نيارم من زمين رو تو 27/01/87 فروختم و يه خونه 60متري تو كرج همون روز تونستم بخرم با قيمت 66ميليون تومن اون هم تو محله‌هاي خوبش (گوهردشت).
وقتي رفتم توي خونه خودم اصلاً نمي‌دونيد چه حسي داشتم خيلي باحال بود.
حالا بگم از افرادي كه دقيقاً يكسال پيش منو مسخره مي‌كردن آقا هموشن داشتن ميتركيدن انگار كه آتيششون زدي انقدر ناراحت بودن كه نگو البته ظاهراً خوشحال بودن ولي من به آرزوم رسيدم.

من تونستم يكبار ديگه از قدرت ذهنم استفاده كنم من واقعاً از موقعي‌كه فيلم راز رو ديدم به آرزوهاي خيلي بزرگ فكر مي‌كنم نه آرزوهاي بزرگ چون وقتي ما به آرزوهاي خيلي بزرگمون دست پيدا كنيم، دست پيدا كردن به آرزوهاي بزرگ خيلي راحت مي‌شه.
باورتون نميشه بچه‌ها من تا قبل از سال 86 هميشه فكر مي‌كردم كه نمي‌تونم خونه بخرم ولي وقتي ذهنمو نسبت به اين موضوع عوض كردم اين اتفاق قشنگ برام رخ داد.

به اميد اون روز كه همه اين قدرت رو دركش كنن و بتونن به آرزوهاي مثبتشون برسن.
 

alone_1980

عضو جدید
کاربر ممتاز
تنها گنجي كه ارزش يافتن را دارد هدف است. (پاستور)

يك چيز مي‌تواند همه چيز را عوض كند، انتخاب هدف و چسبيدن به آن. (اسكات‌ريد)

براي رسيدن به هدف 3چيز نياز است: 1- اراده 2- توان و 3-صبر

خوشبختي كيفيت ذهني است كه انديشه از آن لذت مي‌برد. (ماكسول مالتز)
 

حمید...HaMiD

عضو جدید
کاربر ممتاز
من معتقدم که در انسان نیرویی هست که اگه چیزی رو بخواییم اونهم با تمام وجود حتما بهش میرسیم.
یه جورایی خودمون قانون جاذبه میشیم.
 

alone_1980

عضو جدید
کاربر ممتاز
اعتقاد به خواسته

اعتقاد به خواسته

من معتقدم که در انسان نیرویی هست که اگه چیزی رو بخواییم اونهم با تمام وجود حتما بهش میرسیم.
یه جورایی خودمون قانون جاذبه میشیم.


بله اينكه مي‌گين با تمام وجود يعني اينكه واقعاً ذهن رو درگير اون مسئله كرديد و اينكه اون رو تو حباب ارتعاشات خودتون قرار داديد و هر چيزي كه داخل اين حباب باشه سريعتر به برون انعكاس پيدا مي‌كنه و به حقيقت مي‌پيونده;)
 

R@mtin.eng

عضو جدید
کاربر ممتاز
بیشتر کسانی که این راز را درک می کنند به دلایل افکار منفی به وحشت می افتند،:w45:
مشکل اساسی من همینه , دیدین وقتی آدم میخواد یه کاری رو نکنه بدتر همش فکر اون کاری که نباید بکنه میافته , میدونم نباید بهش فکر کرد ولی متاسفانه ما هنوز ناشی هستیم و این مشکلاتو داریم:confused:

alone_1980 تبریک میگم که اهداف قاطعی داری و توی رسیدن بهشون ثابت قدم هستی ;)

setayesh جان من هم زیاد موفق نبودم و میدونم که تقصیر از خودم بوده که نتونستم افکارمو کنترل کنم , چند روز پیش همین 4شنبه امتحان آیین نامه رانندگی که به اون راحتی هست و خوب خونده بودم و میدونستم قبول میشم رو با یک غلط توی امتحان افتادم :confused:با اینکه همش میگفتم به خودم که باید مثبت فکر کنم و به قبولی فکر میکردم ولی ...
 

Hamed_Saha

عضو جدید
به نظر من به محض اينكه چيزي رو از خدا بخواهيد و براش دعا كنيد خدا دعاتون رو اجابت مي كنه، فقط فقط و فقط بايد بگردي و پيداش كني،به همين سادگي...:(
 

alone_1980

عضو جدید
کاربر ممتاز
درون را نگه‌دار

درون را نگه‌دار

مشکل اساسی من همینه , دیدین وقتی آدم میخواد یه کاری رو نکنه بدتر همش فکر اون کاری که نباید بکنه میافته , میدونم نباید بهش فکر کرد ولی متاسفانه ما هنوز ناشی هستیم و این مشکلاتو داریم:confused:

alone_1980 تبریک میگم که اهداف قاطعی داری و توی رسیدن بهشون ثابت قدم هستی ;)

setayesh جان من هم زیاد موفق نبودم و میدونم که تقصیر از خودم بوده که نتونستم افکارمو کنترل کنم , چند روز پیش همین 4شنبه امتحان آیین نامه رانندگی که به اون راحتی هست و خوب خونده بودم و میدونستم قبول میشم رو با یک غلط توی امتحان افتادم :confused:با اینکه همش میگفتم به خودم که باید مثبت فکر کنم و به قبولی فکر میکردم ولی ...

Achilles عزيز من تو كتاب قانون جذب خوندم كه نوشته بود اين فكر شما نيست كه كائنات به اون جواب مي‌دن، اونا به احساس دروني شما جواب مي‌دن پس حس درونيت رو درست كن.;)
 

aryana.sh

عضو جدید
کاربر ممتاز
وقتی به چیزی فکر می کنی و ارزوی رسیدن به چیزی رو داری و برای رسیدن به هدفت تلاش میکنی کاینات فورا می گه: فرمانبردارم سرورم! ;)
پس مراقب افکار و ارزوهات باش :book:
 

R@mtin.eng

عضو جدید
کاربر ممتاز
Achilles عزيز من تو كتاب قانون جذب خوندم كه نوشته بود اين فكر شما نيست كه كائنات به اون جواب مي‌دن، اونا به احساس دروني شما جواب مي‌دن پس حس درونيت رو درست كن.;)
خب دقیقا سختیش همینجاست;) حکایت همون قضیه ی که گفتم به هر چی نمیخوای فکر کنی بدتر میشه ..
 

حمید...HaMiD

عضو جدید
کاربر ممتاز
بله اينكه مي‌گين با تمام وجود يعني اينكه واقعاً ذهن رو درگير اون مسئله كرديد و اينكه اون رو تو حباب ارتعاشات خودتون قرار داديد و هر چيزي كه داخل اين حباب باشه سريعتر به برون انعكاس پيدا مي‌كنه و به حقيقت مي‌پيونده;)
مرسی. دقیقا.
 

Parisa R

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
:w30:به همه ي دوستان جديدي که به اين تاپيک سر مي زنند خوشامد ميگم!
 

Setayesh

مدیر تالار کتابخانه الکترونیکی
مدیر تالار
Achilles عزيز من تو كتاب قانون جذب خوندم كه نوشته بود اين فكر شما نيست كه كائنات به اون جواب مي‌دن، اونا به احساس دروني شما جواب مي‌دن پس حس درونيت رو درست كن.;)

فکر و احساس؟؟به نظر نمیاد تفاوتی داشته باشه!افکار ما ناشی از احساسات ماست!!ااحساست ما هم ناشی از افکار ما!گه خوب فکر کنیم حسمون هم خوبه اما افکار بد روی یک حس خوب هم تاثیر میذاره!
مثلا قراره یه مصاحبه داشته باشیم،اول حس خوبی داریم،پر از انرژی!!اما تا اینکه پامونو داخل اتاق می ذاریم افکاری از قبیل:چرا اینطوری نگاه می کنه؟؟حتما فکر می کنه من خیلی خنگم؟؟شاید ظاهرم خوب نیست؟حتما از من خوشش نیومده؟؟و.....باعث می شه که احساس خوبمون خراب بشه!!
نظرتون چیه؟؟
 

alone_1980

عضو جدید
کاربر ممتاز
فكر

فكر

فکر و احساس؟؟به نظر نمیاد تفاوتی داشته باشه!افکار ما ناشی از احساسات ماست!!ااحساست ما هم ناشی از افکار ما!گه خوب فکر کنیم حسمون هم خوبه اما افکار بد روی یک حس خوب هم تاثیر میذاره!
مثلا قراره یه مصاحبه داشته باشیم،اول حس خوبی داریم،پر از انرژی!!اما تا اینکه پامونو داخل اتاق می ذاریم افکاری از قبیل:چرا اینطوری نگاه می کنه؟؟حتما فکر می کنه من خیلی خنگم؟؟شاید ظاهرم خوب نیست؟حتما از من خوشش نیومده؟؟و.....باعث می شه که احساس خوبمون خراب بشه!!
نظرتون چیه؟؟

تفكر عبارت است از مربوط كردن چند معلوم به یك دیگر برای بدست آوردن یك معلوم جدید و تبدیل كردن یك مجهول به معلوم

فکر يکي از اعمال ذهني بشر و شگفت انگيزترين آنها است . ذهن ، اعمال‏ چندي انجام مي‏دهد . مادر اينجا فهرست‏وار آنها را بيان مي‏کنيم تا عمل‏ فکر کردن روشن شود و تعريف فکر مفهوم مشخصي درذهن ما بيابد .

1 - اولين عمل ذهن تصوير پذيري از دنياي خارج است . ذهن از راه حواس‏ با اشياء خارجي ارتباط پيدا مي‏کند و صورتهايي از آنها نزد خود گرد مي‏آورد .

2 - پس از آنکه از راه حواس ، صورتهايي در حافظه خود گرد آورديم ، ذهن ما بيکار نمي‏نشيند ، يعني کارش صرفا انبار کردن صورتها نيست ، بلکه‏ صورتهاي نگهداري شده را به مناسبتهايي از قرارگاه پنهان ذهن به صفحه‏ آشکار خود ظاهر مي‏نمايد . نام اين عمل يادآوري است .

3 - عمل سوم ذهن تجزيه و ترکيب است .

4 - تجريد و تعميم .

5 - عمل پنجم ذهن همان است که مقصود اصلي ما بيان آن است ، يعني تفکر و استدلال که عبارت است از مربوط کردن چند امر معلوم و دانسته براي کشف‏ يک امر مجهول و ندانسته . در حقيقت فکر کردن نوعي ازدواج و توالد و تناسل در ميان انديشه‏هاست . به عبارت ديگر : تفکر نوعي سرمايه‏گذاري‏ انديشه است براي تحصيل سود و اضافه کردن بر سرمايه اصلي . عمل تفکر خود نوعي ترکيب است اما ترکيبي زاينده و منتج ، بر خلاف ترکيبهاي شاعرانه و خيالبافانه که عقيم و نازا است.
 

alone_1980

عضو جدید
کاربر ممتاز
مثبت فكر كنيد

مثبت فكر كنيد

  • تنها گنجي كه ارزش يافتن دارد هدف است. (پاستور)
  • يك چيز مي‌تواند همه چيز را عوض كند، انتخاب هدف و چسبيدن به آن. (اسكات ريد)
  • براي رسيدن به هدف 3 چيز نياز است: اراده، توان و صبر
  • خوشبختي كيفيت ذهني است كه انديشه از آن لذت مي‌برد. (ماكسول مالتز):w21:
:w33:

:w36:
 

Similar threads

بالا