من فکر میکنم در تاپیکی که زدم حرفامو به زبان ساده گفتم ، لطفا اگه خوندید نظرتون رو بفرمایید.
من فکر میکنم در تاپیکی که زدم حرفامو به زبان ساده گفتم ، لطفا اگه خوندید نظرتون رو بفرمایید.
با تشکر از راهنماییهای همگی تا اینجا
هر کسی به وسع خودش مطالبی رو گفته
ولی متاسفانه ی عده فک کنم هنوز منو درک نکردن کامل
چون بعضی از دوستان راه حل هایی که ارائه میدن اینجوریه:
خب تو قبول کن که خدایی هست و خدا حکیمه و کاراش زیباست،
حالا شروع کن تفکر کردن!
در واقع به جای اینکه تکالیف کلاس اولی به من بدن،
از جدول ضرب شروع کردن!
با تشکر از راهنماییهای همگی تا اینجا
هر کسی به وسع خودش مطالبی رو گفته
ولی متاسفانه ی عده فک کنم هنوز منو درک نکردن کامل
چون بعضی از دوستان راه حل هایی که ارائه میدن اینجوریه:
خب تو قبول کن که خدایی هست و خدا حکیمه و کاراش زیباست،
حالا شروع کن تفکر کردن!
در واقع به جای اینکه تکالیف کلاس اولی به من بدن،
از جدول ضرب شروع کردن!
برادرم .........یعنی مشکل شما الآن شده وجود خدا؟......شما چه تو خصوصی چه اینجا که گفتی خدا رو قبول داری
به بچه کلاس سومی که دوباره نمیان الف،ب بابا آب داد یاد بدن!........البته ما کی هستیم که بخوایم در این زمینه ها به شما یاد بدیم.......چون تخصصمون واقعا نیست.....و ما اگه اطلاعاتی هست به صورت تخصصی دنبال نکردیم بلکه بیشتر به خاطر اطلاعات عمومی بوده
فکر کردن جدول ضرب نیست. الفبای انسانیته ، مگر نه اینکه فرق ما و حیوان در فکر کردنه ، خب فکر کردن یعنی اینقدر سخته که جدول ضرب باشه؟
جالبه امضای شما هم درباره فکر کردنه. من متوجه نمیشم چی میگید
منظورتون از همه چیز چیه؟!........منظورتون صفات اوست؟....دقیق منظورتو بیان کن برادرم....پس شما خداوند رو به عنوان خالق جهان هستی قبول داری؟بله دوستان من گفتم خدا رو قبول دارم
ولی نه اونقدر با براهین و ادله محکم که بتونم همه چیزشو اثبات کنم
در واقع مثل ی کلاس اولی که میتونم فقط الف ب ق ج رو بنویسم.ولی هنوز نمیتونم کلمات رو بنویسم
میخوام از پایه با قدرت شروع کنم.این منظور منه.....من وقتی هزار تا شبهه در مورد خدا تو ذهنم باشه،چه سودی داره برم شروع کنم نحقیق درباره امامت!!
مثله خیلیهای دیگه که این حرفهارو زدن فقط از یک جنبه وارد شدی. یعنی چشمتو بروی تمام قوانین و آیه های خشن بستی. همه چی گل و بلبل بود.
موفق باشی. بدرود
بله دوستان من گفتم خدا رو قبول دارم
ولی نه اونقدر با براهین و ادله محکم که بتونم همه چیزشو اثبات کنم
در واقع مثل ی کلاس اولی که میتونم فقط الف ب ق ج رو بنویسم.ولی هنوز نمیتونم کلمات رو بنویسم
میخوام از پایه با قدرت شروع کنم.این منظور منه.....من وقتی هزار تا شبهه در مورد خدا تو ذهنم باشه،چه سودی داره برم شروع کنم نحقیق درباره امامت!!
منظورتون از همه چیز چیه؟!........منظورتون صفات اوست؟....دقیق منظورتو بیان کن برادرم
دوست عزیز، تفکرتون رو ستایش میکنم که جنبه های مثبت و انسانیه مذهب رو در نظر گرفتید. اما عنوان تاپیکتون این بودآیه ی خشن؟!؟
یعنی چه آیه ای؟
من اینجا مقدمه ای بر زیبایی نوشتم نه کتاب جامع شناخت خدا
خب منم در نوشته هام همینو گفتم دیگه. مطمئنید خوندید اصلا!؟؟؟!؟؟؟
به نظر من اول از همه باید به این گفته برسیم: الم یعلم بان الله یری؟ ( آیا ندانستی که خداوند می بیند؟)
باید اول به این باور برسیم که خدا می بینه.
و بعد از اینکه این رو فهمیدیم ، پایه و اساس تمام کارهامون رو این قرار بدیم: انما اعظکم بواحده : ان تقوموا لله... (پیامبر بزرگ: شما را فقط و فقط به یه چیز سفارش میکنم : که قیام کنید به خاطر خدا)
یعنی هرکاری انجام میدیم ، فقط خدا رو درش ببینیم ، به خاطر خدا قدم برداریم. درس میخونیم ، بگیم به خاطر خدا بود ، خوبی میکنیم ، بگیم برای خدا بود ، زندگی میکنیم ، بفهمیم برای خدا بود ، به یک کودک لبخند می زنیم ، بدانیم برای خدا بود. همون وحدتی که قبلا گفتم ، بیاییم در کارهامون پیاده کنیم و از بین n تا کار ، فقط و فقط یک هدف داشته باشیم و اون هم "به خاطر خدا" بودن باشه.
بعد از اینکه کمی راه افتادیم و زیبایی های خداوند رو دیدیم ، بریم تحقیق کنیم ببینیم دیگه خداوند چه زیبایی دارد؟ دیگه چه خبره در عالم خلقت؟
به نظر من ، اگر واقعا بدون غرض و با رعایت انصاف به آفریده های خدا بنگرید ، غیر از زیبایی نخواهید دید. بنده به شخصه گاها انقدر در کارهای خداوند زیبایی می بینم که اصلا عقل از سرم میپره و احساس میکنم روحم داره صیقل میخوره.
حالا من زیاد حرف زدم و نمیدونم تا چه اندازه تونستم مطلب رو بیان کنم. باز شما نظرتون رو بفرمایید من اگر چیزی به یادم افتاد بیان میکنم
خب منم در نوشته هام همینو گفتم دیگه. مطمئنید خوندید اصلا!؟؟؟!؟؟؟
به نظر من اول از همه باید به این گفته برسیم: الم یعلم بان الله یری؟ ( آیا ندانستی که خداوند می بیند؟)
باید اول به این باور برسیم که خدا می بینه.
و بعد از اینکه این رو فهمیدیم ، پایه و اساس تمام کارهامون رو این قرار بدیم: انما اعظکم بواحده : ان تقوموا لله... (پیامبر بزرگ: شما را فقط و فقط به یه چیز سفارش میکنم : که قیام کنید به خاطر خدا)
یعنی هرکاری انجام میدیم ، فقط خدا رو درش ببینیم ، به خاطر خدا قدم برداریم. درس میخونیم ، بگیم به خاطر خدا بود ، خوبی میکنیم ، بگیم برای خدا بود ، زندگی میکنیم ، بفهمیم برای خدا بود ، به یک کودک لبخند می زنیم ، بدانیم برای خدا بود. همون وحدتی که قبلا گفتم ، بیاییم در کارهامون پیاده کنیم و از بین n تا کار ، فقط و فقط یک هدف داشته باشیم و اون هم "به خاطر خدا" بودن باشه.
بعد از اینکه کمی راه افتادیم و زیبایی های خداوند رو دیدیم ، بریم تحقیق کنیم ببینیم دیگه خداوند چه زیبایی دارد؟ دیگه چه خبره در عالم خلقت؟
به نظر من ، اگر واقعا بدون غرض و با رعایت انصاف به آفریده های خدا بنگرید ، غیر از زیبایی نخواهید دید. بنده به شخصه گاها انقدر در کارهای خداوند زیبایی می بینم که اصلا عقل از سرم میپره و احساس میکنم روحم داره صیقل میخوره.
حالا من زیاد حرف زدم و نمیدونم تا چه اندازه تونستم مطلب رو بیان کنم. باز شما نظرتون رو بفرمایید من اگر چیزی به یادم افتاد بیان میکنم
سلام
اینو کلا به چهار نفر تا حالا گفتم.دیگه اینجا علنیش میکنم اصلا هم ابایی ندارم....من دیگه نه نماز میخونم،نه روزه خواهم گرفت و نه دیگر احکام اسلامی.در واقع دیگه اصلا مسلمون نیستم.شاید با شنیدن این حرفام بعضی دوستای اینجام از من بدشون بیاد،نمیدونم.ولی دیگه تصمیم رو گرفتم.ترک اسلام من بخاطر ناحق بودن اسلام نبود یا اینکه دوسدارم بی خیالی طی کنم و دیگه هیچوقت به چیزی پابند نباشم.همین دو سه هفته پیش،ی روز دقیقا سر نماز ظهر،وسط نماز،نمازمو عمدا رها کردم.اخه چه نمازی؟ چه کشکی؟ من چرا اصلا باید خم و راست بشم؟ ایا این حقه واقعا؟ ایا تشنگی کشیدن و خمس دادن حقیقت واقعیه؟ تا کی میخوام الکی همینجوری برم جلو؟؟ از بچگی بهم گفتن این خداست اینا قرانه اینم پیامبر و اماما.اینا همه مقدسن یالا حالا شروع کن به پرستش و احترامشون!!! این سینه زدنا،حسین حسین گفتنا، عزاداریا، زیارت رفتنا و ..... اینا واقعا به چه درد من میخورن؟(تفکر)
بخون،بخور،نخور،بخواب،برو،نرو،ببر،نبر......با این فعلا بزرگ شدیم
چند وقتی بود فکرم درگیر بود تا اینکه دیگه یهو از اسلام اومدم بیرون و الان هیچ دینی ندارم
25 سالمه الان....ربع قرن عمر کردم.نمیدونم چقد تا مرگم فرصت دارم.درس کار زندگی بدبختی....وقت میشه ایا به حقیقتی رسید بالاخره یا نه
هر کسی هم ی چیزی میگه.یکی با دلیل میگه خدا نیست.یکی مستدل میگه خدا هستت.یکی میگه اسلام خوبه.یکی میگه اسلام بده.یکی میگه دین بکی میگن بی دینی ......کلا نمیدونم.... مثلا حبابی توی هوا سرگردانم.
بعد جالبه یبار از ی سخنران مذهبی که اومده بود شهرمون در مورد پیدا کردن حقیقت سوال کردم،گفت اگه وقت میکنی برو پیدا کن(با لحن منفی).یعنی هیچی دیگه! معلومه اصلا پس وظیفه انسان چیه روی زمین؟؟؟ صرفا تقلید؟؟!!!!!
الان میخوام خودم حقیقت رو حالا به اندازه وسع و توانم پیدا کنم....حالا از کجا باید شروع کنم؟ بعد هزار تا کتاب رو خوندم.هر کی هم ی چیزی گفت.ایا حقیقت اون چیزیه که من برداشت میکنم؟ ایا ممکن نیست خطا کنم؟؟ اگه عقلم ی چیزی گفت ولی قلبم چیز دیگه ای،چکار کنم؟ چجوری اینا رو همسو کنم؟؟ و سوال و سوال و سوال سوالتی دیگر.......
دوسدارم خواهرام،برادرام،اونایی که جای پدر و مادر من هستن بیان اینجا کمکم کنن...ببینم من باید چکار کنم بالاخره؟ کجا برم؟
پیشاپیش ممنون از همگی
چند روز پیش خاطرات مستر همفر رو میخوندم.هر بلایی سر ما میاد از کشور انگلستان سرچشمه میگیره و البته مسیحیت و یهودیت. اولش فکر میکردم که مسیحیان خیلی مردم بی ازاری هستن . و تنها سیاست مدارهاشون مانند حکومت امریکا و اروپا هست که به اسم ازادی روزگار اسلام را سیاه کردن. بعدا فهمیدم نه بابا کشیشهای متعصب هم نه تنها با انها موافقند بلکه تمام مارا کافر به حضرت مسیح دانسته و در این راه از هیچ کاری رو گردان نیستند. اقای بوش پسر. رئیس جمهور قبلی امریکا رابطه تنگاتنگی با سران کشیش در امریکا داشت. و در زمان او بود که جنگهای سلیبی نوین و حمله به کشورهای اسلامی شکل گرفت. و مورد حمایت شدید خاخامهای یهودی و کشیشهای مسیحی بود.
کسی که بخاد برای خودش دینو روشی انتخاب کنه باید نسبت به ادیان دیگه هم اطلاع داشته باشه .....این فقط حرف من بود ....فکر نکنید که فقط ما هستیم که میگوییم اسلام بر حق است و هیچ دینی غیر از ان قابل قبول نیست. مسیحیها هم دقیقا همین نگرش را دارند و ما را کافر میدانند. حال انکه تنها دینی که پیامبران گذشته را تکذیب نکرده اند همین اسلام است. یهودی ها هم در کشور و مدارسشان میگویند مسلمانان و مسیحیان کافرند. و یهود بر حق است. این طبیعی است که هر قوم و ایینی خود را بر حق بداند. پس بیخودی ژست روشنفکری نگیریم که چرا در کشورمان دینهای دیگر را رد میکنیم.این صحیح است که در هر دینی حقایقی وجود دارد. ولی دلیل بر کامل بودن ان نیست هرچند که از همان حقایق در دنیای اسلام به وفور یافت میشود.
شما کافیه به سیاست ها و کارهایی که در چند قرن گذشته تا به حال از انها سر زده نگاه کنید کافیه که پی به عقیدشون ببرید.کسی که بخاد برای خودش دینو روشی انتخاب کنه باید نسبت به ادیان دیگه هم اطلاع داشته باشه .....این فقط حرف من بود ....
من کاری ب مسیحیا و یهودیا ندارم ...این حرف شما مثل اینه یکی بخاد اسلامو بشناسه بگه مسلمونا اینجورین روحانیاشون اخونداشون فلان سیاستو دارن
حرفایی که شما در مورد اروپاییا و کشیشا گفتید در حالی که باید از خود اون دین و بنیانگذار دین صحبت بشه نه قضاوت راجب ادمایی که پیرو اون دین هستن.....
این بحث از چه نظر مربوط میدونید به بحث؟!
از دید من هر کسی که افراط کنه، در هر دینی باشه به خطا رفته...
اینجا بحث این نیست که کی بده!! بحث اینه که چه راهی میتونه خوب باشه و عقیده هرکس چیه در این مورد...
کارهایی که از اونا سر زده ب خاطر دینشون نبوده ربط به خاسته های شخصی خودشون داشته...دینشون هیچ وقت اینو ازش نخاسته...من نمیدونم چرا باز حرف خودتونو میزنید....هیچ دینیو نمیشه از روی پیروانش قضاوت کرد....مث اینه اسلامو بخای با شناخت داعش بشناسی......شما کافیه به سیاست ها و کارهایی که در چند قرن گذشته تا به حال از انها سر زده نگاه کنید کافیه که پی به عقیدشون ببرید.
لازم نیست برید از خودشون بپرسید.از رفتارشون کاملا مشخصه.هر چند که من با سایر ادیان اشنایی دارم.
حضرت محمد بنیانگذار اسلام بودو بس....بنیانگذار وهابیت کسه دیگه ای بوده محمد بن الوهاب.....اینا چه ربطی ب هم دارن....شما کافیه به سیاست ها و کارهایی که در چند قرن گذشته تا به حال از انها سر زده نگاه کنید کافیه که پی به عقیدشون ببرید.
لازم نیست برید از خودشون بپرسید.از رفتارشون کاملا مشخصه.هر چند که من با سایر ادیان اشنایی دارم.و اینکه بنیان گذار دین هیچ ربطی به پیروان دین نداره.بطور مثال وهابیها به نظر شما را حضرت محمد را میروند. پیامبر به انها گفته که بچه ها رو سر ببرید؟ حضرتم موسی به یهودیان گفته که مردم بیگناه رو بمباران کنید و یا حضرت مسیح به کشیشها دستور داده که انسانهای غیر مسیحی را در اتش بسوزانید؟
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
![]() |
یافتن روش موفقیت@@@@@ | گفتگوی آزاد | 2 | |
![]() |
فرمول یافتن نام حیوان برای هر سال | گفتگوی آزاد | 11 | |
![]() |
یافتن 13 تجربه جالب از يك كارمند دولت ایرانی | گفتگوی آزاد | 0 | |
![]() |
یک فرمول ریاضی برای یافتن شریک زندگی! | گفتگوی آزاد | 0 | |
![]() |
مقابله با پایان یافتن یك رابطه | گفتگوی آزاد | 0 |