http://www.www.www.iran-eng.ir/attachment.php?attachmentid=233938&d=1425316087
سلام آقا سعید
دنبال چیز جالبی هستی ولی این چیزی که دنبالش هستی همونجور که خودتم گفتی نصفه نیمه نمیشه جای خوبی واستادی، ارزشمنده، برخلاف تصور خیلی ها. منم چند سال پیش تو وضعی مشابه شما بودم. نمیدونم چرا ولی به ذهنم رسید چرا؟ من بیام به این دنیا که چی؟ اصلا خدا چرا باید یه سری آدم درست کنه بفرسته تو این دنیا، حالا اینا تو این دنیا بیفتن به جون هم. یه سریشون خوب باشن و یه سری بد...خودشم بشینه اون بالا نگاه کنه؟؟؟ بعد اونیکه خوبه بره بهشت و اونیکه بد ببره جهنم!!! یه ذره بچه گانه است...یه روزم قیامت میشه و همه به جزاشون میرسن...خوب که چی؟؟؟ اینجا واسه من خیلی سوال بود که خوب این خدا پس قبل از خلقت آدم چیکار میکرده؟؟ قبل از آفرینش آدم و حوا؟؟ یعنی قبل از ما هم یه سری دیگه موجوداتی بودن؟؟ مگه نه اینکه برای خدا زمان و مکان معنی نداره و نا محدود هست...یا اینکه وقتی که قیامت شد همه به نتیجه اعمالشون رسیدن بعد اون چی میشه؟؟؟ قاعدتا یه ثباتی باید ایجاد شه پس بعد اون خدا میخواد چیکار کنه و چی بوجود میاد؟؟ آیا جهانی دیگه و مخلوقاتی دیگه؟؟ یا خیلی سوالای دیگه...
من کتابای زیادی خوندم، از خیلی ها سوال پرسیدم، چند بار قرآن رو بفارسی خوندم ...البته قرآن قدیمی که ترجمه فارسی اون واقعا روان نبود و هر خطش نیاز به تفکر داشت. به جایی رسیدم مثل شما که یهو دیدم از نمازی که میخونم هیچ لذتی نمیبرم ... هیچ حسی بهش ندارم...
خیلی کلنجار رفتم با خودم...
یه چیزایی فهمیدم...
الان چند ساله نمازم رو بفارسی میخونم. وقتی شروع میکنم میگم بنام خداوند بخشنده مهربان. شکر پروردگار عالمیان را. او که بخشنده و مهربان است. او که مالک و صاحب روز جزاست. خدایا فقط تو را میپرستم و فقط از تو یاری میجوییم...چنان حسی بهم دست میده که نگو... میفهمم یکی هست. دارم با اون حرف میزنم ... وجودش رو حس میکنم
دیگه اینکه فهمیدم:
کل قرآن فقط چند کلمه است بقیه اش مهم نیست: آدم باش، به کسی آزار نرسون، سرت به کار خودت باشه، مال کسی رو نخور،به کسی بدی نکن...
همین که شرت دامن کسی رو نگیره و آزارت به کسی نرسه بسه نیازی نیست خیرت به کسی برسه تا آدم خوبی باشی... حالا اگه این وسط تونستی دست کسی رو هم بگیری و کاری واسه کسی بکنی که خب اضافه کاری کردی و باید گفت دمت گرم...
خدا رو من اینجوری گشتم و پیداش کردم فهمیدم هست و نه خمس میخواد نه زکات. نیازی به نماز و روزه من و تو نداره. بزرگتر از این حرفاست که بخواد واسه حساب پس گرفتن از اینها خودش رو کوچیک کنه...
فهمیدم خدا فقط میگه برو زندگی کن و از زندگیت لذت ببر و این اجازه رو بده که بقیه هم از زندگیشون لذت ببرن...
رباعیات خیام رو بخون دقیقا همینا رو گفته...
اين يکد و سه روز نوبت عمر گذشـت
چون آب بـجويبار و چون باد بدشـت
هرگز غـم دو روز مرا ياد نـگـشـت
روزيکـه نيامدهسـت و روزيکه گذشت
***
من هيچ ندانم که مرا آنکه سرشت
از اهل بهشت کرد يا دوزخ زشـت
جامي و بتي و بربطي بر لب کشت
اين هر سه مرا نقد و ترا نسيه بهشت
ببين سحر جان من يه سوال برام پيش اومد.
مگه تو همون خدايي رو قبول نداري كه ميگه براي من نماز بخون؟كه ميخوني.
اونوقت چجوري حرف همون خدايي كه ميگه براي من نماز رو به زبان عربي بخون گوش نميدي؟
برام سوال شد خب.جواب بدي ممنون ميشم.
درسته اين ما هستيم كه بهش احتياج داريم.درسته كه اون همه چيز رو ميدونه و عالم هست.آره مهدیس عزیز
تو حرفام گفتم ولی دقت نکردی...
بازم میگم:
خدا رو من اینجوری گشتم و پیداش کردم فهمیدم هست و نه خمس میخواد نه زکات. نیازی به نماز و روزه من و تو نداره. بزرگتر از این حرفاست که بخواد واسه حساب پس گرفتن از اینها خودش رو کوچیک کنه...
این ماییم که به اون احتیاج داریم. به اینکه با اون حرف بزنیم. پس چه بهتر اینکه راحت حرفمونو بزنیم...
باور کن خدای ما فارسی هم میفهمه...
اگه قراره راحت حرفتو بزنی پس چرا اینجوری میگی"بنام خداوند بخشنده مهربان. شکر پروردگار عالمیان را. او که بخشنده و مهربان است. او که مالک و صاحب روز جزاست. خدایا فقط تو را میپرستم و فقط از تو یاری میجوییم"خب اگه با لهجه خودت حرف بزنی راحت نیستی؟بجای گفتن اینا مثلا بگی خدایا دمت گرم خیلی گلی!صاحب همه چی هم که هستی پس ازت کمک میخام !!فک میکنم اینجوری خیلی راحتتر باشه تا بخای معنی جملات عربی رو بخونی!آره مهدیس عزیز
تو حرفام گفتم ولی دقت نکردی...
بازم میگم:
خدا رو من اینجوری گشتم و پیداش کردم فهمیدم هست و نه خمس میخواد نه زکات. نیازی به نماز و روزه من و تو نداره. بزرگتر از این حرفاست که بخواد واسه حساب پس گرفتن از اینها خودش رو کوچیک کنه...
این ماییم که به اون احتیاج داریم. به اینکه با اون حرف بزنیم. پس چه بهتر اینکه راحت حرفمونو بزنیم...
باور کن خدای ما فارسی هم میفهمه...
درسته اين ما هستيم كه بهش احتياج داريم.درسته كه اون همه چيز رو ميدونه و عالم هست.
پس كسي كه عالم به همه چيز و همه كس و همه زبانهاست حتما وقتي يه سري دستورات صادر ميكنه براي مخلوقش ديگه مخلوق نبايد سليقه اي عمل كنه.هوم؟
اينكه تو چجوري پيداش كردي به من مربوط نيس چون تو خودت عقل داري و در نتيجه خوب و بدتو خودت بايد تشخيص بدي اما تا چه حد درسته؟؟؟؟اينم پاسخگوي خودت باش.
شب خوش .ممنون جواب دادي.
یه مورد دیگه!
اقا سعید یکی یکی پیش برو...اول وجودیا عدم وجود خدارو برای خودت اثبات کن(نه فقط ازروی ذهنیت پیشینتون...بلکه ازروی علم وقلبتون هردوشون رو همسو کنید)
وبعد برو سراغ دین...اینجوری راحتتر به جوابت میرسی(الان شما همه ذهنت رو روی مرحله اول بزار فعلا دین رو بی خیال شو)
===آره مهدیس عزیز
تو حرفام گفتم ولی دقت نکردی...
بازم میگم:
خدا رو من اینجوری گشتم و پیداش کردم فهمیدم هست و نه خمس میخواد نه زکات. نیازی به نماز و روزه من و تو نداره. بزرگتر از این حرفاست که بخواد واسه حساب پس گرفتن از اینها خودش رو کوچیک کنه...
این ماییم که به اون احتیاج داریم. به اینکه با اون حرف بزنیم. پس چه بهتر اینکه راحت حرفمونو بزنیم...
باور کن خدای ما فارسی هم میفهمه...
===درسته اين ما هستيم كه بهش احتياج داريم.درسته كه اون همه چيز رو ميدونه و عالم هست.
پس كسي كه عالم به همه چيز و همه كس و همه زبانهاست حتما وقتي يه سري دستورات صادر ميكنه براي مخلوقش ديگه مخلوق نبايد سليقه اي عمل كنه.هوم؟
اينكه تو چجوري پيداش كردي به من مربوط نيس چون تو خودت عقل داري و در نتيجه خوب و بدتو خودت بايد تشخيص بدي اما تا چه حد درسته؟؟؟؟اينم پاسخگوي خودت باش.
شب خوش .ممنون جواب دادي.
===اگه قراره راحت حرفتو بزنی پس چرا اینجوری میگی"بنام خداوند بخشنده مهربان. شکر پروردگار عالمیان را. او که بخشنده و مهربان است. او که مالک و صاحب روز جزاست. خدایا فقط تو را میپرستم و فقط از تو یاری میجوییم"خب اگه با لهجه خودت حرف بزنی راحت نیستی؟بجای گفتن اینا مثلا بگی خدایا دمت گرم خیلی گلی!صاحب همه چی هم که هستی پس ازت کمک میخام !!فک میکنم اینجوری خیلی راحتتر باشه تا بخای معنی جملات عربی رو بخونی!
)
امیدوارم به یه نتیجه مثبتی برسیم حداقلش!کلام خدا ترجمه ناپذیر است ......کاربری که میفرمایند عربی نمیخونن به خودشون مربوطه.....ولی چه بخوان و چه نه این خواست خداوند هست.....انشا نماز به عربی خواست خداوند هست و دلایلش هم یکی یکی در کلام الله مطرح شده ......یکی از مهمترین بحث ها نیز بحث وحدت است!
مورد بعد که میفرمایند خدا به نماز و زکات و اینها نیاز ندارد......بله!..حرفتان درست است.......خداوند نیاز ندارد....بلکه این ما هستیم که نیاز داریم!
شاید قیاس صحیحی در این مقیاس نباشد .....ولی میشود جواب شما رو داد!
اگر معلم ....... دانش آموزی را به انجام امور خاصی توصیه می کند .......... او به انجام آن امور احتیاج نداشته و با انجام دادن یا ندادن آن امور توسط دانش آموز نه چیزی از او کم میشود و نه اضافه!.......این ما هستیم که به توصیه های او نیاز داریم تا نمره قبولی رو کسب کنیم!
حالا معلم تکلیف بده....شما انجام ندی ......نتیجه برای شما چی میشه؟ یا تکلیف رو به یه شیوه دیگه انجام بدی.......معلم چجور تصحیح میکنه؟
حالا او که خداست و خالق و با هیچ مخلوقی قابل مقایسه کردن نیست
ما هستیم که نیازمندیم سعادتمند بشیم و بزرگترین سعادت غیر خشنودی خداوند است؟
میدونم چی میگی مسعود جان...ولی من به این مقدار کفایت نمیکنم.خب در اون صورت یکی هم میتونه بیاد بگه برو کتاب فلان مارکسیست رو بخون که ازش درباره عقاید اسلامی و نظرات علمای دینشون سوال کردن و اون همه رو پاسخ داده و رد کرده....من باید یجوری جامع نگاه کنم

شما در قبال مطلب دچار دو مشکل شدی ........یک ما نمیگیم فقط مسلمانان با خداوند حق صحبت دارند!......خیرانکار کردن موسی علیه السلام بر مناجات شبان:
قصه مشهوریست خلاصه آنکه شبانی خطاب به خدا میگفت تو کجائی تا چاکرت گردم کفش ترا بدوزم سرت را شانه کنم وجامه هایت را بشویم و..موسی شنید وگفت با کیستی گفت با آنکه مارا آفرید وزمین و چرخ از او پدید آمد موسی گفت کافر شدی اگر خاموش نشوی آتشی بر خلق افروخته میشود شبان گفت ای موسی دهانم رادوختی پس جامه درید وسر به بیبان نهادورفت
به موسی وحی شد که چرا بنده مارا جدا کردی
موسی از پی شبان رفت واورا یافت وگفت مژده که دستوری رسید آداب وترتیبی لازم نیست هرچه دل تنگت می خواهد بگو
آیا از این داستان چه می فهمیم خود مولوی خیلی سخنها دارد که در متن دو قسمت داستان باید دید به نظر میرسد مهمترش اینست که میگوید”
هان وهان گر حمد گوئی وسپاس
همچو نا فرجام آن چوپان شناس
ونیزمیگوید حمد تو اگرچه بهتر از او باشد همچنان ابتراست(چون سپاس ما منع نمیشود سپاس چوپان هم بلامانع است)
یک نکته اینکه شبان با آنکه خدا را با جهالت وصف کردولی اورا پدیدآرنده خود وجهان دانسته بود ومتوجه بوده که پدیده پدید آورنده دارد حالیه کمتر کسی خدارا با این صفت میشناسد وخدای بسیاری ازما ساخته توهمات وتلقیناتی است که از طفولیت پیدا کرده ایم وگاه توجه نداریم که خدا مبدا هر چیز وحیات کل وروح کل جهانست ولی اهل معرفت نشانه های او را شهود میکنند ونیز بجای اینکه اثباتش کنند وجودش را از بدیهیات می بینند
میبینید؟؟ الان همینایی که خدا رو هم قبول دارن دارن هی با هم کلنجار میرن که داره درست تر میگه...وای به حال اونی که میخواد کلا از صفر شروع کنه!!
اگه توی اسلام باشی،با عقاید یک میلیارد نفر درگیری ولی اگه کلا بیرون ایستاده باشی،با عقاید هفت میلیارد نفر!!
مگه میشه فقط خودت و خدای خودت رو در نظر بگیری؟ مگه میشه بدون مطالعه نظرات بقیه،من به همه حقیقت برسم؟؟ من ی طفلم هنوز.باید دستمو بدم به این و اون تا بتونم راه برم...ولی اگر خودت و خدای خودت رو در نظر بگیری، فقط با عقیده خودت و اون در سر کار داری ...
تویی و اون ...
میبینید؟؟ الان همینایی که خدا رو هم قبول دارن دارن هی با هم کلنجار میرن که داره درست تر میگه...وای به حال اونی که میخواد کلا از صفر شروع کنه!!
اگه توی اسلام باشی،با عقاید یک میلیارد نفر درگیری ولی اگه کلا بیرون ایستاده باشی،با عقاید هفت میلیارد نفر!!
هر کس به میزان معرفت و شناخت خدش نظر میده........تو رشته شما که پلیمر هست .......تا به حال همچین حالتی رخ نداده؟!
ولی تو رشته من که برق هست و برنامه نویسی بارها رخ میده .....الگوریتم همه یکی هست .......ولی الگوریتم یکی ممکنه با دو خط به جواب نهایی و نمره کامل برسه.....الگوریتم یکی با ده ها خط ....چون روش رو درست انتخاب نکرده......یکی هم ممکنه الگوریتمش در ظاهر به صورت تئوری درست باشه......ولی تو عمل درجا بزنه!.......خدا کنه هر کدوم میخوام باشیم این آخری نباشیم.....چون آخر بدشانسیه و از طرفی مشکل پیدا کردن خیلی سخته........خیلی سخت تر از نوشتن دوباره الگوریتم به شیوه دیگه!
میبینید؟؟ الان همینایی که خدا رو هم قبول دارن دارن هی با هم کلنجار میرن که کی داره درست تر میگه...وای به حال اونی که میخواد کلا از صفر شروع کنه!!
اگه توی اسلام باشی،با عقاید یک میلیارد نفر درگیری ولی اگه کلا بیرون ایستاده باشی،با عقاید هفت میلیارد نفر!!
حقیقت واحده........ولی راه رسیدن خیر!.......مثل همین جریان ما ......یا جریان الگوریتم......هدف همشون مثلا راه اندازی موتور سه فاز هست ولی هرکی منطبق با شناختش از دستورالعملها شروع میکنه به نوشتن خطهای برنامه .......حالا خدا معرفتشو عشقه.....دستورالعمل ها رو در اختیارمون گذاشته.....در کنارش راهنما هم برامون فرستاده که کدوم راه زودتر به حقیقت واقعی نه غیر واقعی مثل همونی که تو عمل قابل اجرا نبود ما رو میرسونه........البته جلوی قدرت اختیاری که خودش بهمون داده هم وای نایستاده ها ....گفته هر کی خواست از این راهنما که من مبعوثش کردم کمک بگیره هر کی هم خواست نه......اونیم که نرفت ......ان شاالله که سرانجام عاقبت بخیر بشه .....هرچند قطعا دیرتر ....اگر ما باور داریم که خداوند حکیم است و کسی که حکیمه هیچ کارش و حرفش بیهوده و عبث نیست...........اها...من میخوام به حقیقت اصلی برسم.حقیقت واحده دیگه.نمیشه که چند تا حقیقت داشته باشیم.هم خدا باشه هم نباشه.هم دین باشه هم نباشه....بالاخره حقیقت اصلی یکی بیشتر نیست.ممکنه از راههای مختلفی بخوایم برسیم بهش،ولی نمیشه هر کی به ی چیزی برسه و بگه این حقیقته.....این در صورتیه که واقعا یک حقیقت واحد وجود نداشته باشه و انسانها ماموردند که هر کی به اندازه فهمش به ی چیزی برسه
بهر حال الان ی جامعه کوچیک رو تو همین تاپیک میبینیم دیگه...میبینید اختلاف نظرات رو؟؟ حالا این رو به کل جهان بخوایم بسط بدیم چی میشه؟؟اون هفت میلیاردی که شما میگین همه عالم و دانای به مسائل نیستن.
شما باید به اهلش مراجعه کنین که اونم تعدادش اونقدری نیست که غیر قابل ممکن باشه.
مگه میشه فقط خودت و خدای خودت رو در نظر بگیری؟ مگه میشه بدون مطالعه نظرات بقیه،من به همه حقیقت برسم؟؟ من ی طفلم هنوز.باید دستمو بدم به این و اون تا بتونم راه برم...
| Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
|---|---|---|---|---|
|
|
یافتن روش موفقیت@@@@@ | گفتگوی آزاد | 2 | |
|
|
فرمول یافتن نام حیوان برای هر سال | گفتگوی آزاد | 11 | |
|
|
یافتن 13 تجربه جالب از يك كارمند دولت ایرانی | گفتگوی آزاد | 0 | |
|
|
یک فرمول ریاضی برای یافتن شریک زندگی! | گفتگوی آزاد | 0 | |
|
|
مقابله با پایان یافتن یك رابطه | گفتگوی آزاد | 0 |