گفتگوهای تنهایی

[aynaz.m]

اشکهایم را سرانگشتان خودم پاک میکند
نگاه همیشه تنهایم را ایینه با مهربانی در اغوش میگیرد
همین سرما درونم را بیشتر میکند
تنها به اسمانی مینگرم که میگویند
هر کس دست نیاز به سویش دراز کند تنهایش نمیگذارد
امام نمیدانم چرا باز هم تنهایم
a.m

 

[aynaz.m]

بعد از تو

هر خاطره فندکی شد و

شعری روشن کرد ...

واژه ها را پک میزنم

و تمام شعرها را دود می کنم

شعر اعتیاد می آورد

مخصوصاً

برای کسی که خوب بلد است با دود

چشمان تو را تصویر کند ... !

 

[aynaz.m]

 

[eelhamm]

- نگاهم می کنی

و چشم هایت چقدر خسته اند !

انگار از تماشای منظره ای دور برگشته اند –

 

[mani24]

- نگاهم می کنی

و چشم هایت چقدر خسته اند !

انگار از تماشای منظره ای دور برگشته اند –

ساعت های نبودنت روی مچم بسته نمیشود

حلقه می شوند دور گردنم !

 

[aynaz.m]

تمام وجودم را از منظه ای دور گرفته ام
به نگاهم نزدیک نشو
تمام وجودت را میسوزاند
این نگاه
وقتی تمام لحظات
من
پر شده
از بی کسی
از نبودن ادمهایی که باید
باشند ولیه میشه نبودنشان را به رخ دقایقم میکشند

 

[aynaz.m]

ادم گاهی سکوت میکند
نه اینکه حرفی ندارد نه
حرفهای زیادی در دلش دارد
ولی وقتی کسی نمیخواهد بشنود
سکوت میکند
تا مزاحم شادی بقیه نباشد

 

[mani24]

خسته ام از آرزوها ، آرزوهاي شعاري

شوق پرواز مجازي ، بالهاي استعاري

لحظه هاي کاغذي را، روز و شب تکرار کردن

خاطرات بايگاني،زندگي هاي اداري
.
.
.

 

[mani24]

من حال خوشی ندارم
ظاهرم خوب است
باطن خوبی ندارم
ميدانم حرفهايم را به تمسخر ميگيري
كاش كلمات جان داشتند
و ميتوانستند احساس مرا فرياد بزنند
تا حرفهای مرا باورم كني
تو خود هم سرگرداني نميداني چه ميخواهي
من از تو چه خواستم جز ذره اي مهر

آري خوب ميدانم كه ميخندي
حال من بدتر از همیشه است
با شماها هستم کسی صدای مرا میشنود

​

 

[aynaz.m]

وقتی غم را در حوالی دلم میبینم
حسش میکنم
که تو نیز غم داری
انگاه دلم سخت میگیرد
از حال غمناک تو
ارام میگیرد دلم
اگر تو دوباره بخندی

 

[saba62]

دلت را به هر کسی نسپار ، این روزها بعضی ها از سپرده ات هم بهره میخواهند …

 

[aynaz.m]

همیشه حضور داری
میان تک تک دقایق من
یادت بماند
قلبم در میان
تمام لحظات تنها
تو را تمنا میکند

 

[aynaz.m]

 

[khordad64]

میدانی انجا که تو حضور داری
دیگر
کسی
را نمیبینم
تمام وجودم تو را تمنا میکند
و تنها نگاهم به سوی توست

 

[mohammad azizi]

...................



بـه‌وقــت تنهــایــی،مــرد، زیــر بــاران سیگــار مــی‌کشــد؛
زن، پشــت پنجــره!


امــا، نــه بــاران، مهــم اســت،
نــه مــرد، نــه پنجــره، نــه زن!


مهــم،
تنهــایــی اســت کــه دود مــی‌شــود .

 

[ماه آسمونی]

من که مهم نیستم
لااقل یک شب بیا،ماه را ببوس...
از وقتی رفته ای
رنگ از رخش رفته...

 

[mohammad azizi]

روزگـــارلعنـــــتی!!

هـــر"سازی"زدی رقصــــیدم!!

بــی انـــصاف یــک بارهم تـــو،بــه"ســاز"مـن برقص!!!

ببـــــین دلـــم چــه"شــوری"می زند...!!!
​

 

[(رها)]

من فلج شدم
و تو
پرستار مهربانِ بهانه هایم

تصادف فجیحی بود
برخوردِ چشمهای ما ...


{ علی درویش }

 

[(رها)]

فردا
بهانه یِ خوبی است
نذری ِ مادر
که یک شعر لابه لای َ ش
بپیچم
و یک طعم از
.
.
.
بوسه ای یواشکی !


{ افشین صالحی }

 

["Coral"]

بَعضـــی وَقتـــا

اینقـــدر دِلــت از یِ حَــــرف میشکنه

که...

حتــــــی نـــــایِ اعتراضـم نــــــــداری

فَقـــط نگـــــــاه میکنــــی و

بی صِــــــدا...

می شکنـــــی : )

​

 

["Coral"]

نامَــردی را
​

​

مـُـــعلم بِ مـــا آموخت،
​

​

از هَمــــان کـــــــــــــــــــــودَکی میگــُــــفت :
​

​

جـــــــایِ خــــــــــــــالی را پُـــر کــــــــُـــــــــــــنید …

​

 

[ماه آسمونی]

سلامتی خودم.

چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

چون با همه خندیدم....

همه رو دلداری دادم....


نگران همه شدم... به همه اهمیت دادم.....


بغض های خیلیاروبه خنده تبدیل کردم!!!!!!!

ولی هیچکس حتی نفهمید تو دلم چی میگذره هیچ کس نفهمید......

 

[saba27]

این روزها کودک درونم، بازیگوشی را فراموش کرده است…

راستش را بگو
خودم به درک!
قلب این راهم شکستی؟؟

 

[saba27]

تنهایم ...

اما دلتنگ آغوشی نیستم ...

خسته ام ...

ولی به تکیه گاهی نمی اندیشم ...

چشمهایم تر هستند و قرمز ........

ولی رازی ندارم ...

چون مدت هاست ...

دیگر کسی را "خیلی" دوست ندارم...

 

[saba27]

گاهے دلمـ از ـهر چه آدمـ است مے گیرد...!

گاهے دلمـ دو کلمه حرف مهربانانه مےخواهد...!

نه به شکل ِ دوستت دارم و یا نه بــ ِ شکل ِ بے تو مے میرمـــ...!

ساده شاید ، مثل دلتنگ نباش... فردا روز دیگر ے ست !​

 

[saba27]

میـدونی بن بست زنـدگی کـجـاست؟؟
جــایــی کـه
نـه حـــق خــواسـتن داری
نـه تــوانــایـی فـــرامــوش کـــردن

 

["Coral"]

“گـِـریه” آخـریـن چیزیست کہ بـاقی میمـانـد …


و “بـُغـض” یکی مـانـده بہ آخـری …


و “اُمیـد” پیش از بـغض میتـرکـد !!!

​

 

[m.asn]

قصه از حنجره ایست ،كه گره خورده به بغض ،

یك طرف خاطره ها ،

یك طرف فاصله ها ،

درهمه حرفها ، حرف اخر زیباست ، آخرین حرف تو

چیست ، تا به ان تكیه كنم ، حرف من

دیدن پرواز تو در فرداهاست...

 

[saba27]

احساسم مرده است!

با شوک آمدنت هم زنده نمیشود...

برنگرد...!!​

​

 

[مــــ ـــــآری]

عمیقتــــریـن

فــاجعـــــه ی

جهــــان است،

_نـداشتـن ِ تــو_ ...