نگذر از این خانه...نگزار که بمیرم.
اینجا من نفس هایت را نفس کشیده ام و با هر نگاهت مست شده ام...
نگذر...
اینجا پر از توست ...هوایش درد گریه هایت را دارد...پنجره هایش برق چشمانت را و دیوارانش سنگینی تکیه ات را....
من ک هیچ...بروی خانه هم دیگر روح ندارد....نگذر...
((مکتوب))
3آبان 93
اینجا من نفس هایت را نفس کشیده ام و با هر نگاهت مست شده ام...
نگذر...
اینجا پر از توست ...هوایش درد گریه هایت را دارد...پنجره هایش برق چشمانت را و دیوارانش سنگینی تکیه ات را....
من ک هیچ...بروی خانه هم دیگر روح ندارد....نگذر...
((مکتوب))
3آبان 93