معماری با مصالحی از جنس دل

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اسطوره شدن ...

گاهی سکوت می آموزد بودن همیشه در فریاد نیست اسطوره شدن یعنی در


عین رفتن بمانی ، یعنی باشی یا نباشی دوستت داشته باشند و دلتنگت شوند...

 

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
هیچگاه

تو را...

آنگونه
دوست نخواهم داشت...

که
زندانیم باشی...!

زندانبانی...

شغل مورد علاقه ام نیست...!

و از دید من...

زندان...

منفورترین مکان دنیاست...!

من...

تارهای افکار خویش نیز...

گسسته ام...!

چه برسد...

به تو...!!!

تو میتوانی پرنده باشی...

اما...

اینکه بخواهی
تا چه حد...

در آسمان من...

اوج بگیری...

در خود توست...

میزان اوج گرفتن و پروازت...

بستگی دارد به...

"آرزویت""باورت""خواستنت""صداقتت"

و...

"عشقت"

هر میزان که...

از
چشمه عشق...

سیرابتر بنوشی...

بیشتر اوج خواهی گرفت...!

من...

تو را...

آرزو نخواهم کرد...!

آنکه با
دل می آید...

با دل میماند...

و این...

می ارزد به تمام زندگی...!!!
 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من از می زدگانم ..!
جدّ من
انگور عرفانی است ..

و کارم
با دف و تنبور
و
آلات پریشانی است....

 

مریدا

عضو جدید
کاربر ممتاز
رﻓـﺎﻗـﺖ ﺑِﻪ ﺗِـﻌﺪﺍﺩ ﻧﯿﺴـﺖ ﺑِﻪ ﻣـَﻌﺮﻓـَﺘﻪ ...
.
.
ﯾـﻮﺳـِﻒ 11تا ﺑـَﺮﺍﺩﺭ ﺩﺍﺷـﺖ ﻭ
ﺣـــُﺴـــﯿـﻦ ﯾـِﻪ ﺩﻭﻧـِﻪ ﻋـَــــﺒـﺎﺱ ...
 

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
⇇مــَن خــُـوب بـُـودَمـ۰۰۰

وَلـےخُوبـےمـُدنـَبود۰۰!

واسه هَــمـــيـــنــ۰۰۰??

بِـــمبَدکَـــردَنــــ۰۰!

چــُـونخــُـوبــےخــُـوبـــــ نَبــــــود۰۰!!↘
 

Autumn girl

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
هر پرهــــــیزکار گذشـــــــته ای دارد و هر گناهکار آینده ای پس ، قضــــــــاوت نکن . . .
 

Autumn girl

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
هرگز کسی را قضاوت نکنید چون شما هرگز نمیدانید زندگی آنان چگونه است و چه بر آنان میگذرد یا آنان در چه شرایطی هستند.
 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

خوشا به حال آنانکه همیشه د رخوابندبی خبر از خویشتن خویش و آنچه گذشته است و میگذرد
خسته ام از بیداری......................
دستانم را به زنجیر بکش
پرده ی سیاهی بر دریچه ی قلبم بیاویز

چشمانم را بر روی هر چه دیدنست ببند
و گوشهایم را بر روی هر چه شنیدنیست
بر لبانم مهر سکوت بنشان
بگذار کمی بخوابم
و دمی آرام گیرم
خسته ام از بیداری..............
خسته....!!!





 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
در این میخانه ی خاموش و دور افتاده و خلوتکم و کم کم
من و خلوت
لبی تر می کنیم آهسته و نم نم
حریفم خلوت و ساقی سکوت ساکت صحرا
و من خاموش خاموشم
و چشم انداز من تا چشم بیند دشت

همین است و همین بازی است
و دیگر هیچ و دیگر هیچ..........





 

(رها)

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
ﻧﻪ ﺁﻧ‌ﺠﺎ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺧﻮﺵ ﮔﺬﺷﺖ
ﻧﻪ ﺍین‌جا
ﺍﺳﻢ ﺩﺭﺑ‌ﺪﺭﯼ‌ﻫﺎ ﺭﺍ ﺳﻔﺮ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ‌ﺍﻧﺪ
ﺑﺎ ﭼﻤﺪﺍﻧﯽ
ﺳﻨﮕﯿﻦ ﺍﺯ ﺁﺭﺯﻭﻫﺎ
ﺩﺭ ﺁﻭﺍﺭﮔﯽ‌ﻫﺎ ﭘﯿﺮ ﻣﯽﺷﻮﯾﻢ !
ﺍﺯ ﻏﺮﺑﺘﯽ
ﺑﻪ ﻏﺮﺑﺘﯽ ﺩﯾﮕﺮ ﺭﻓﺘﻦ ﺳﻔﺮ ﻧﯿﺴﺖ
ﺣﺮﮐﺖ ﻧﺎﮔﺰﯾﺮ ﺑﺎﺩ ﺍﺳﺖ
ﺍﺯ ﺷﻬﺮﯼ ﺑﻪ ﺷﻬﺮ ﺩﯾﮕﺮ ..


{ رسول یونان }
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
این روزها از اعتماد کردن متنفرم
به دلم اجازه نمیدهم دوباره کار دستم دهد
و شعارهای انسانیت را از هر کس میشنود او را باور کند.. نه!
همه درست شبیه به هم اند...
فقط بعضی ها بهتر و باور کردنی تر دروغ می گویند
 

AvA-6586

کاربر فعال تالار حسابداری ,
کاربر ممتاز
[FONT=&quot]همه زندگيم " درد" است؛ درد...[/FONT]
[FONT=&quot] نمي دانم عظمت اين كلمه را درك مي كني يا نه؟ [/FONT]
[FONT=&quot] وقتي مي گويم درد،[/FONT]
[FONT=&quot] تو به دردي فكر نكن كه جسم انسان ممكن است از يك بيماري شديد بكشد...[/FONT]
[FONT=&quot] نه؛ روحم درد مي كند...[/FONT]
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
می خواهم نباشم
کاش سرم را بردارم و برای یک هفته
در گنجه ای بگذارم و قفل کنم!
در تاریکی یک گنجه خالی
و روی شانه هایم در جای خالی سرم چناری بکارم
و برای یک هفته در سایه اش آرام بگیرم....
 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
گنجشک میخندید به اینکه چرا هرروز بی هیچ پولی برایش دانه میپاشم...
من` میگریستم` به` اینکه` حتی` اوهم` محبت` مرا` از`سادگی ام`
میپندارد`





 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یک آغوش ...
گاهی برای آرام کردن کسی درد دل کردن
کافی نیست
یک آغوش بس است
ﺗﻮ ﮐﻪ ﻣﻲ ﺩﺍﻧﯽ
ﻣﺒﺪﺍ ﻭ ﻣﻘﺼﺪ ﻣﻦ
ﺁﻏﻮﺵ ﺗﻮﺳﺖ
ﭘﺲ ﺩﺳﺖ ﺑﻪ ﺳﻴﻨﻪ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻠﻢ
ﻫﺮﮔﺰ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﮕﻴﺮ
ﭼﻮﻥ ﺑﻪ ﺩﺳﺘﺎﻧﺖ ﺣﺴﻮﺩﯼ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﮐﺮد
ﮐﻪ ﺟﺎﯼ ﻣﺮﺍ
ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍند.....
 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دلم خوش نیست . . .
غمگینم . . .
کسی شاید نمیفهمد . . .
کسی شاید نمیداند . . .
کسی شاید نمیگیرد مرا از دست
تنهایی . . .
تو میخوانی فقط شعری و زیر لب آهسته میگویی :
عجب احساس زیبایی . . . !
تو هم شاید نمیدانی . . . !





 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
حالم خوب است اما.. دلم تنگ آن روزهایی شده که میتوانستم از ته ته ته دل بخندم!




 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
همیشه در سختی ها به خودم می گفتم

” این نیز بگذرد ..”

هنوز هم می گویم ..

اما حال می دانم آنچه می گذرد عمرِ من است ، نه سختی ها

 
بالا