معماری با مصالحی از جنس دل

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نمي دانــم چـــــــــرا . . .
بيــن ايــن همــه آدمـ ـــ ــ

پــيــله کــرده امــ ـــ
بــه " تـــ ـ ــو " !!
شــايـــد
... فــقط با تــو
پــروانــه مي شـــوم





 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
عشق یعنی مرا جغرافیا درکار نباشد

یعنی ترا تاریخ درکار نباشد

یعنی تو با صدای من سخن گویی

با چشمان من ببینی

و جهان را با انگشتان من کشف کنی...




 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

 

***##***

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز


دلم برای خودم تنگ شده

برای شیطنتـــــــ های بی وقفه،بی خیالی هر روزه،

برای آن احساساتــــــــ مهار نشدنی…

چه بی هوا این همه بزرگـــــــ شده..
چه قدی کشیده طاقتم… ضرب آهنگ قلبـــ♥ـــــم


چه آرام و منطقی میزند…!
چه شیشه ای بودم روزی، حالا اما به سختـــــــ شدن


هم رضا نمیدهم،به سنگـــــــ شدن می اندیشم
اینگونه اطمینانش بیشتــر است!!!


جای بستنی یخی های دوران کودکی ام را
قهوه های تلــــخ و پر سکوتــــــــ امروز گرفته است.


این روز ها لحن حرف هایم آنقــــــدر جدی شده
که خودم هم از خودم حسابـــــــ میبرم…

در اوج شادی هم قهقهه سر نمیدهم و به لبخندی
اکتفا میکنم…
 
آخرین ویرایش:

***##***

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
گاهی دلت نه عشق می خواهد ...
نه عاشقانه ....
گاهی دلت فقط یک رفیق شش دانگ می خواهد ..
که بنشینی کنارش ....
و بدانی ....
نه سکوتت ناراحتش می کند...
نه حرفهای بی سرو تهت ...
نه اخمهایت ....
و نه تمام دق دلیهایی که از کسی داری ...
و سرش خالی می کنی...
گاهی چقدر خوب است ...


بودن کنار کسی ....
که عاشقت نیست....
فقط دوستت دارد ....
همین..
 

***##***

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تو همچون دیگران رفتی ، ولی من همچنان ماندم
چنان که آمدم تا انتهای داستان ماندم

مرا تنها رها کردی شبی و بی خبر رفتی
بلاتکلیف من بین زمین و آسمان ماندم

تو را گم کرده ام آنگونه که گم کرده ام خود را
نشانی نیست از تو آنچنان که بی نشان ماندم

نه حالا ، بلکه عمری با دل من این چنین بودی
نبودی هر زمان بودم ، نماندی هر زمان ماندم

به اخم خود به من گفتی که از پیشم برو ! رفتم
ولی با چشم هایت لحظه ای گفتی بمان! ماندم

اگر بار گران بودی... اگر نامهربان بودی ...
تو گفتی می روی اما من ای نامهربان ماندم !
 

***##***

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تو که پیشم هستی
همه چیز تند تر میشود ...
ضربان قلبم تندتر می زند ...
عقربه های ساعت تندتر می دوند ...
از کسی شنیده ام....
درون ساعت که آب برود
از کار می افتد
یا دست کم عقربه هایش آرام تر حرکت میکنند!
امروز ساعتم را شسته ام !
و پهن کرده ام روی بند !
اینبار که بیایی
"هرگز زمان رفتنت نمی رسد "
 

ترانه3

کاربر بیش فعال
کاش زندگی دکمه ی آف داشت!
نه حوصله ی مرورخاطره دارم...
نه حوصله ی اتفاقی جدید...
خواب...
دلم یک خواب عمیق میخواهد
بدون ترس...بدون اضطراب...بدون فکر!
بدون تکرار این سوال
که آخرش چه می شود؟!
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
عشق خیلی تفاوت دارد با علاقه ، با اشتیاق ، با نیاز ، با شور و هیجانات ...
عشق یک پدیده بسيار پيچيده است كه بسيار به ندرت اتفاق مى افتد و عاملِ نجاتِ آدم است از معضلاتِ حيات و هستى .
خوشا آن روزگار كه عشق به سراغِ آدم مى آيد
چون كه عشق آمدنى است ، جُستَنى نيست !

#شمس_لنگرودى
 

ترانه3

کاربر بیش فعال
بعضی وقتا آدم اونقد دلش از زندگی میگیره که
حتی نفس کشیدن هم براش سخت میشه ...
حتی خودش هم نمیدونه چه مرگشه،
خدا درکنار تمام نعمت هاش،نعمت فراموشی
هم به آدما داده...

اما نمیدونم چرا من از این نعمت محرومم،
نه میتونم گذشته را فراموش کنم،
نه میتونم آینده را بسازم....
رو به رو سراب ، پشت سر خراب!

دلم برای خودم تنگ شده،برای اون روزا که از
خنده ی ته دل، اشکم در بیاد!
خیلی وقته که زندگی نمیکنم.
فقط از سر عادت نفس میکشم که منو جای
مرده ها خاک نکنن!
خیلی دلم گرفته....
کاش میشد برم یه گوشه،به دنیا پشت کنم و
بگم : من دیگه بازی نمیکنم....


 

ALIREZA.F.1988

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]عاشقانه با من باش.....[/FONT][FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]
[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]عشق فقط کنار هم بودن نیست.....[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]عشق فقط حرف عاشقانه نیست....[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]عشق فقط ظاهر نیست.....[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]عاشق که باشی...[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]حتی اگرم نباشم....[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]تو عاشقانه با منی....[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]عشق یعنی منو تو....[/FONT][FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]
[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]ماورای تمام فاصله ها....[/FONT]
 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تــــــو چـــنـــان زیبــــا شــــده ای میــــان شعـــرهــــایــــم

کـــه گـــمــان نــــکنــــم خــــودت هـــم بــــدانــــی

اینــکه میـــخوانــــی شــعر نیـــســت

خــــوده تــــویــــی...!

 

***##***

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
میترسم از آدم ها...
آدمهایی که دست میگذارند روی تنهایی ات....
مجوز ورود میگیرند...
و تنهاترت میکنند....
آدمهایی که سایه می اندازند روی سرت...
و بی تفاوت، سایه سنگین میکنند...
آدمهایی که ساده میگیری بودنشان را...
و سخت می کنند گذر لحظه هایت را...
آدمهایی که کوه معرفت میشوی برایشان...
و آنها مدام می لرزانندت با آتشفشان بی معرفتی هایشان...
آدمهایی که به هزار و یک خاطره،دلبسته شان می شوی...
و انها بی تفاوت می گذارند و میروند...
از آدمها میترسم.
 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
همین که همیشه همراهمی......

همین که من هیچ تنهایی رو بدون تو حس نکردم......

همین که همه چیز رو به تو میسپارم.......

همین که حتی نمی تونم تشکر کنم حتی ی خوبیتو......

فقط ی کلمه می نوییسم......" باش"
 
بالا