معماری با مصالحی از جنس دل

hassan2010

عضو جدید
کاربر ممتاز
گفتگوی ماه و نابینا:
نابینا گفت:دوستت دارم
ماه گفت:توکه منو نمیبینی پس چطوری دوستم داری؟
نابینا گفت:اگر میدیدمت عاشق زیباییت میشدم/ اما الان که نمیبینمت عاشق خودت هستم
 

hassan2010

عضو جدید
کاربر ممتاز
وقتی خسته ای از دنیا، از مردمانش و حتی از نزدیکترین افراد توی زندگیتاونوقته که دیگه زندگی برات معنی نداره، اونوقته که دوس داری نفس کشیدن هم از زندگیت خط بخوره تا راحت بشی...خدا برای هیچکس نیاره, این لحظه خیلی ...
 

hassan2010

عضو جدید
کاربر ممتاز
لبــخَنـב بزَن…
بـבون انتظـــآر پاسخـﮯ از בنیــــآ….
بـבان روزی בنیا آنقَـבر شَرمَنـבه مـ ﮯشوב کــِ بهـ جـــآﮯ پآسخ
لبــخَنـבت
بآ تَمـــــآم سازهــــــآیَت مـﮯ رَقصَـב…
 

hassan2010

عضو جدید
کاربر ممتاز
آن قدر مرا سرد کرد …از خودش ..از عشقش ..که حالا به جای دل بستن یخ بستم …حالا به سمت احساسم نیا که لیز میخوری !!
 

hassan2010

عضو جدید
کاربر ممتاز
قلبی دارم خسته از تپیدنمــــی گــــویــنــد ســـــاده ام ..!مـــی گـــویـــنـــد تــــو مــــرا با یــک نــگــاه ..یـــک لبـــــخـنـــد ..بــه بــازی میـــــگیــــری ..!مــــــی گـــــوینــــد تـــرفنــدهـــایت ، شـــیطنـــت هــــایت ..و دروغ هایـــت را نمــــی فهمــــم ..مــــــی گویند ســــاده ام ..!اما مــــــــن فـــــقــــــط ساکــــــــتمهمیـــــــــن!درد فرآوان دارمو آنــــها ایــــن را نمـــــــیفــــهمنــــد ..!!‬
 

Melina666

عضو جدید


ساده که میشوی

همه چیز خوب میشود
 

fahimeh89

عضو جدید
کاربر ممتاز
در تـو تـمام مـی شود
کـوره راه ِ تـنهایـی
جـاده هـای لجـن گـرفـته،
روزی کـه تـو مـی آیی.
سبـز می شود
با تو
بی نهـایـت لمـس می شود .

ای جـاری ِ زلال ِ زنـدگـیم
اکـنون کـه سراپــا عـطـشم
ریـشه هایم را بـبوس،
ســـــبز می شوم ...
 

ایلین1366

عضو جدید
کاربر ممتاز
هيچ کس ويرانيم را حس نکرد...
وسعت تنهائيم را حس نکرد...
در ميان خنده هاي تلخ من...
گريه پنهانيم را حس نکرد...
در هجوم لحظه هاي بي کسي...
درد بي کس ماندنم را حس نکرد...
آن که با آغاز من مانوس بود...
لحظه پايانيم را حس نکرد....
 

ایلین1366

عضو جدید
کاربر ممتاز
به فکر تنهایی نباش .....تنهایی خودش تنهاست.....تنها به فکر کسی باش که بی تو تنهاست
 

ایلین1366

عضو جدید
کاربر ممتاز
دلم تنگ است اين شبها يقين دارم كه مي داني
صداي غربت من را از احساسم تو مي خواني
شدم از درد تنهايي گلي پژمرده و غمگين
ببار اي ابر پاييزي كه دردم را تو مي داني
ميان دوزخ عشقت پريشان و گرفتارم
چرا ای مرکب عشقم چنين اهسته مي رانی؟!
 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یکــ دوستـتـــ دارمــ ... حتــی ازنـوع شُـل و ولـش ... از جانب تــو ..
قـوام مـی بـخشـد ... به وجودت در دلـم . . . کاش بـفهمـی . . .!
 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نه
تو دروغگو نیستــے
مـלּ حواسم پرت است!
گفته بودے دوستـ ـَم دارے بـــ ـ ـے اندازه
خوب که فکر می کنم
تازه می فهمم که “بـــ ـے اندازه” یعنـــے چه!

 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
گفت جبران میکنم...
گفتم کدام را؟ عمر رفته را؟ روی شکسته را؟ دل مرده اماتپیده را؟
حالا من هیچ....
جواب این تار موهای سفید را میدهی؟
نگاهی به سرم کرد و گفت چه پیر شده ای؟
گفتم جبران میکنی؟
گفت کدامش را...
 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خبر از من داری؟…
خبر از دلتنگی های من چطور؟

و آن پروانه های شادی که در نگاهم بودند…
خبرش رسیده که مرده اند؟
هیچ سراغ دلم را میگیری؟
کسی خبر داده که آب رفته ام از خستگی؟
مچاله ام از دلتنگی؟
آه… که هیچ کلاغی نساختیم میان هم
وجدانت راحت…
خبرهای من به تو نمی رسد…


دلم آسمان “جمعه” است ، می گیرد و نمی بارد !





 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
روزی در خیال عشق تو بودم ،
تا تو را به دست نیاوردم بی خیال نشدم
با همان خیال خوش ، عاشقت شدم ،
با همان خیال ، همان آرزوی محال ،
در دریای بی کران عشقت غرق شدم.

 

ایلین1366

عضو جدید
کاربر ممتاز
آنقدر در تـــــــــــو غــرق شـــده ام..

که از تلاقـــى نگاهـــم بادیگرى

احســـاس خیانــت میـــکنم!!

عشـــــــــــق یعنى همین...
 

نادین

عضو جدید
کاربر ممتاز
تو در هوای تمام شعرهایم جا مانده ای!

خودت را که میگیری از بیت هایم،

هوای جملاتم ابری میشود...

با من بمان،

تا پایبند شعرهایم

با تو اردیبهشت شود...
 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
وقتیـــــ نباشیـــــ...

فرقیـــــ نمیکند کهـــ شنبهـــ استـــــ ... یا سهـــــ شنبهـــ ..!

تمامـــــ روز ها ..

جمعهـــــ استـــــ ...

و
زنـــدگـــــــــیــــ تعطیـــــــــــــ ...!
 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اگر بدانی ؛ چه قــــدر دلتنگم !
اگر بدانی ؛ چه قــــدر دوستت دارم !
اگر بدانی ؛ دلم برای دیدنت ,
برای شنیدن ِ صدایت پر می زند !
اگر بدانی ؛ جز تو , کسی را نمی خواهم !
اگر ..
اگر بدانی ؛ می آیی ؟





 

fahimeh89

عضو جدید
کاربر ممتاز
آمدنت را حيران بنگرم
يا رفتنت را مات بمانم؟!.....
باد آورده را بـاد مي برد ،قبول!!!
ولي" دلــــم "را كه بـــاد نياورده بود......
 

hassan2010

عضو جدید
کاربر ممتاز
در این زمانه همه می خواهند عاشق باشند.
عشق احساسی نیست که به توان آن را ساده انگاشت.
عشق احساسی نیست که آن را حقیر شمارد.
"عشق را باید گرامی داشت"
 
بالا