مشاعرۀ سنّتی

[MaRaL.arch]

من روی خوش زندگی ام را که ندیدم
هر روز دعا کرده ام ای کاش دو رو بود

دلم ز نازکی خود شکست در غم عشق
وگرنه از تو نیاید که دل شکن باشی
​

 

[وهاب...]

یارم چو قده به دست گیرد
بازار بتان شکست گیرد

 

[joey]

دلم ز نازکی خود شکست در غم عشق
وگرنه از تو نیاید که دل شکن باشی
​

یار مفروش به دنیا که بسی سود نکرد
آنکه یوسف به زر ناسره بفروخته بود

 

[MaRaL.arch]

یار مفروش به دنیا که بسی سود نکرد
آنکه یوسف به زر ناسره بفروخته بود

دلتنگم و دیدار تو درمان من است
بی رنگ رخت زمانه زندان من است

 

[joey]

دلتنگم و دیدار تو درمان من است
بی رنگ رخت زمانه زندان من است

تو مگو مارا بدان شه بار نیست
با کریمان کارها دشوار نیست

 

[MaRaL.arch]

تو مگو مارا بدان شه بار نیست
با کریمان کارها دشوار نیست

ترکیب پیاله ای که در هم پیوست
بشکستن آن روا نمی دارد مست
چندین سرو پای نازنین از سرو دست
بر مهر که پیوست و به کین که شکست
​

 

[joey]

ترکیب پیاله ای که در هم پیوست
بشکستن آن روا نمی دارد مست
چندین سرو پای نازنین از سرو دست
بر مهر که پیوست و به کین که شکست
​

تو را نادیدن ما غم نباشد
که در خیلت به از ما کم نباشد
من از دست تو در عالم نهم روی
ولیکن چون تو در عالم نباشد

 

[*FARZAN*]

تو را نادیدن ما غم نباشد
که در خیلت به از ما کم نباشد
من از دست تو در عالم نهم روی
ولیکن چون تو در عالم نباشد

دوش دیدم ک ملائک در میخانه زدند
گل ادم بسرشتند و ب پیمانه زدند

 

[joey]

دوش دیدم ک ملائک در میخانه زدند
گل ادم بسرشتند و ب پیمانه زدند

دل از سنگ باید که از درد عشق
ننالد خدایا دلم سنگ نیست

مرا عشق او چنگ اندوه ساخت
که جز غم در این چنگ آهنگ نیست

 

[MaRaL.arch]

دل از سنگ باید که از درد عشق
ننالد خدایا دلم سنگ نیست

مرا عشق او چنگ اندوه ساخت
که جز غم در این چنگ آهنگ نیست

بازم ت

تورا که چون جگر غنچه جان گل رنگ است
به جمع جامه سپیدان دل سیاه مرو

 

[joey]

بازم ت

تورا که چون جگر غنچه جان گل رنگ است
به جمع جامه سپیدان دل سیاه مرو

شما نمیگی من "و" از کجا پیدا کنم ....

واعظان کین جلوه بر محراب و منبر می کنند
چون به خلوت میروند آن کار دیگر می کنند

 

[MaRaL.arch]

شما نمیگی من "و" از کجا پیدا کنم ....

واعظان کین جلوه بر محراب و منبر می کنند
چون به خلوت میروند آن کار دیگر می کنند

ده روز مهر گردون افسانه است و افسون
نیکی به جای یاران فرصت شمار یارا

 

[joey]

ده روز مهر گردون افسانه است و افسون
نیکی به جای یاران فرصت شمار یارا

آسمان گو مفروش این عظمت کاندر عشق
خرمن مه به جوی خوشه پروین به دو جو

 

[ریحانه سعادت]

آسمان گو مفروش این عظمت کاندر عشق
خرمن مه به جوی خوشه پروین به دو جو

وحشی سبب دوری و این قسم سخنها/این نیست که ما هم نشنیدیم ،شنیدیم

 

[*FARZAN*]

وحشی سبب دوری و این قسم سخنها/این نیست که ما هم نشنیدیم ،شنیدیم

مرا چشمیست خون افشان ز دست ان کمان ابرو
جهان بس فتنه خواهد دید از ان چشم و از ان ابرو

 

[MaRaL.arch]

مرا چشمیست خون افشان ز دست ان کمان ابرو
جهان بس فتنه خواهد دید از ان چشم و از ان ابرو

ولیک با همه عیب از تو صبر نتوان کرد
بیا و گر همه بد کرده​ای که نیکویی

 

[*FARZAN*]

یاد باد آن ک ز ما وقت سفر یاد نکرد
ب وداعی دل غمدیده ما شاد نکرد

 

[mehdi.chem]

یاد باد آن ک ز ما وقت سفر یاد نکرد
ب وداعی دل غمدیده ما شاد نکرد

در پرده پوشانده ست اسرار مگویم را
بغضی که می گیرد گریبان گلویم را

دست دعایم دور زانوهام پیچیده
سنگی شکسته شیشه های آرزویم را

 

[MaRaL.arch]

در پرده پوشانده ست اسرار مگویم را
بغضی که می گیرد گریبان گلویم را

دست دعایم دور زانوهام پیچیده
سنگی شکسته شیشه های آرزویم را

الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها
ک عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها..

 

[joey]

الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها
ک عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها..

اندر دل بی وفا غم و ماتم باد
آن را که وفا نیست ز عالم کم باد

 

[MaRaL.arch]

اندر دل بی وفا غم و ماتم باد
آن را که وفا نیست ز عالم کم باد

دلا خو کن ب تنهایی ک از تن ها بلا خیزد
سعادت آن کسی دارد ک از تن ها بپرهیزد
:|

 

[joey]

دلا خو کن ب تنهایی ک از تن ها بلا خیزد
سعادت آن کسی دارد ک از تن ها بپرهیزد
:|

در این زمانه بی های و هوی لال پرست
خوشا به حال کـلاغان قیل و قال پرست

 

[s_aa]

در این زمانه بی های و هوی لال پرست
خوشا به حال کـلاغان قیل و قال پرست

تنت به نازطبیبان نیازمند مباد
وجودنازکت آزرده گزند مباد

 

[MaRaL.arch]

تنت به نازطبیبان نیازمند مباد
وجودنازکت آزرده گزند مباد

در قمار زندگانی عاقبت ما باختیم.
بس که تک خال محبت بر زمین انداختیم

 

[s_aa]

در قمار زندگانی عاقبت ما باختیم.
بس که تک خال محبت بر زمین انداختیم

میخانه اگر صاحب صاحب نظری داشت
می خواری و مستی ره و رسم دگری داشت

 

[MaRaL.arch]

میخانه اگر صاحب صاحب نظری داشت
می خواری و مستی ره و رسم دگری داشت

تو زندان بان من بودی و من زندانی ات , اما
اگر نیکو بیندیشی تو هم زندان من بودی

 

[s_aa]

تو زندان بان من بودی و من زندانی ات , اما
اگر نیکو بیندیشی تو هم زندان من بودی

یاد باد آنکه مرا یار عزیزت خواندی

یاد این یار عزیز کهن از یاد مبر

 

[IRANIAN VOCAL]

یاد باد آنکه مرا یار عزیزت خواندی

یاد این یار عزیز کهن از یاد مبر

رواق منظر چشم من آشیانه ی توست ........................... کرم نما و فرود آ که خانه خانه ی توست

 

[ریحانه سعادت]

رواق منظر چشم من آشیانه ی توست ........................... کرم نما و فرود آ که خانه خانه ی توست

تنها و نا مراد در این سالهای سخت
من بودم و نوای دل بینوای من
دردا که بعد از آن همه امید و اشتیاق
دیر آشنا دل تو، نشد آشنای من

 

[IRANIAN VOCAL]

تنها و نا مراد در این سالهای سخت
من بودم و نوای دل بینوای من
دردا که بعد از آن همه امید و اشتیاق
دیر آشنا دل تو، نشد آشنای من

ندانمت به حقیقت که در جهان به چه مانی ........................... جهان و هر چه در او هست صورت اند و تو جانی