شب از نیمه گذشتو اندر خم یک کوچه ایم سرور
تو مو میبینیو من پیچش مو ای باران.......
دوس دارم بی ربط بگم اصلا : ))))
طفل که تا پاسی از شب بیدار بماند همین میشود
گرفتار اخطار و تهدید میشود

شب از نیمه گذشتو اندر خم یک کوچه ایم سرور
تو مو میبینیو من پیچش مو ای باران.......
دوس دارم بی ربط بگم اصلا : ))))
شعرت باران نداشت سالوادور
ندا هم ندیدم در آن سالوادور
ولی بود مملوء ازگوهر و دُر
تشکر میکنم از تو ای سالوادور![]()
خیلی جالب گفتی شعرت را منم ذوقم گرفت
راس میگید ندا شرمنده شعرم باران نداشت
خواستم بخوابم شر شر باران نذاشت
هر چی شعر خوب بلد بودم امشب گفتم
شوخیم جدی گرفت اون یکی باران نذاشت
منم برم بخوابم
وگرنه فردا کبابم
شبتون پرستاره
خیلی جالب گفتی شعرت را منم ذوقم گرفت
عذر میخواهم که باران وقت خوابت را گرفت
سالوادور سختست نامت حال شعرم راگرفت!
میروم من هم بخوابم عاقبت خوابم گرفت...![]()
ممنون ندا شعر بارانی مرا پسندیدی
راستی باران امروز اشکان را ندیدی
برسان سلام و درود از من به دوستان
اگر فردا باشگاه هر کدام را تو دیدی
سالوادور من فقط دیدم تو را
ممنون ندا شعر بارانی مرا پسندیدی
راستی باران امروز اشکان را ندیدی
برسان سلام و درود از من به دوستان
اگر فردا باشگاه هر کدام را تو دیدی
ز سالوادور بسی دارم گلایه
چرا من را نگفت آیم به سایه؟
ز حرم و گرمی خورشید سوزان
شدم با حزن و غم هفتاد لایه
پلیمر دیر امدی حالا چرا؟
ز سالوادور بسی دارم گلایه
چرا من را نگفت آیم به سایه؟
ز حرم و گرمی خورشید سوزان
شدم با حزن و غم هفتاد لایه
سالوادور من فقط دیدم تو را
کمی پیش تنی بیش را
اگر من ببنم اشکان تو را
رسانم به جان و دل سلام تو را
اگر بر من اکنون اجازه دهی
در این روم تنها گذارم تو را
با اجازتون من برم.
ممنونم بابت همراهی و اشعار زیباتون...![]()
ببخشای تو مهندس جستجو گر این بنده، تو
که شدی مفتکی برنزی زیر آفتاب تابنده تو
ببخشید شما را و تو خطاب میکنم، و شرمنده تشکر ندارم!
ببخشیدم من این دفعه گناهت
نبینم بار دیگر اشک و آهت
اگر سالوادوری و لایک داری
نزن پستای من را با کراهت
قربان شما
ممنون مهندس که بخشیدی گناهم
شاید هم ترسیدی این بار از آهم
سالوادور در اسپنیش باشد ناجی
ناجی نیم ولی بسته نباشد راهم
ببخشید دیر جواب دادم ساعت هنگ باشگاه بود
مخلصیم داداش
نکردم جان تو کاری من این دم
به پایت هر چه ریزم آن بُوَد کم
که زین پس با توام سالوادورا دوست
کنار یکدگر در شادی و غم
قربونت داداش
شادیت خواهم و فدای دل تو که چنین صفایی دارد
شاید آمدم آغاجاری که خوش آب و هوایی دارد
دل خسته خود را حذر از خوبرویان می کنم
چه کنم خام است از ایشان طمع دوایی دارد
دوست عزیز ممنون که بودید، من شاعر نیستم ولی تاپیک شعر حضرتعالی و دیدم،
که اشعار زیبایی سرودید.
ببخشید اگه خطایی سر زد از من پاپتی،
با اجازه تون من مرخص شم، شب بخیر،
یا حق.
شدی جغرافیت را چند جانم؟
دم صبح است، لیکن گو بدانم
کجا باشد هوای شهر ما خوش؟
به جانت ساکن آتش فشانم!!
برو سالوا خدا پشت و پناهت
مکن بازی تو با روح و روانم!
.
.
سحرجاناسحرجاناسحرجان
مرا پایاننامه کرده خرزوخان
قیافم دیدنی اعصابم ویران
نمیدانم کجابرم و بیام
درد پایان نامه ای کشیده ام که مپرس
طرح ها و پروژه هایی دیده ام که مپرس
ولی بدان این را دوست خوبم:
این لحظه ها همه نعمت است...من می دانم و باز مپرس...
(غصه نخور دوست من. واسه همه هست ایشالا درست میشه. فقط کافیه تمام تلاشتو کنی بقیش با خدا.)
بلی عزیزم میدانم
من باید استفاده کنم جانم
(دعاکن بعضی چیزاکه روهواس جورشه انجامش بدم حیفم میاداونام نباشن!...خخخخ. بعد سرموقع هم دفاع کنم.)
سحرجانا.....! (اسمت باید داخلش میبود)![]()
خدایا رحمتی کن بر حال زارماین که میگویی پایان نامه ام روی هواست
کارهاین نصفه و بی انتهاست
میهوا شکر کن هنوز هم در هواست
این نفس هایت که داری از خداست
خدایا رحمتی کن بر حال زارم
که دیگر طاقت دوری ندارم
:|
کیانا این چه حسی است که داری
خدایا فزون کن طاقتش ان طور که دانی![]()
نه اینکه کل عمر تو یر بقاست، ای اتی ای که چراغت هم اکنون در خفاست (یعنی چراغت خاموشه خخخ)
میسرایی از برایم شعر تو ای وانیونایتد
اخلاقت هستش خشن چرا انقد!!![]()
دلم را نشاندم به پای نگاهت
اتی جان گویم هرآن سلامت![]()
درود درود درود دورد به الناز
دورد به سروناز تبریز
درود درود درود دورد به الناز
دورد به سروناز تبریز
فصلی دگر گشودم با نام تو عزیزم
فریاد نامت ای اتی بر تارک وجودم
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
![]() |
مشاعره با اشعار شاهنامه | مشاعره | 18 | |
S | مشاعره با اشعار بداهه ... | مشاعره | 151 | |
P | مشاعره کودک ۷ ساله ایرانی - رها حسین پور معتمد | مشاعره | 0 | |
![]() |
مشاعره با اشعار فروغ فرخ زاد | مشاعره | 443 | |
![]() |
مشاعره عرفانی | مشاعره | 560 |