خيلي وقته ديگه بارون نزدهرنگ عشق به اين خيابون نزدهخيلي وقته ابري پرپر نشدهدل آسمون سبك تر نشدهمه سرد رو تن پنجره هامثل بغض توي سينه ي منهابر چشمام پر اشكه اي خداوقتشه دوباره بارون بزنه
شب شد و ستاره تو آسمون نشسته
زیر نور مهتاب آقا رضا نشسته
