مشاعره با شعر سعدی

Ghazal_joon

عضو جدید
کاربر ممتاز
یوسف به بندگیت کمر بسته بر میان بودش یقین که ملک ملاحت از آن توست
 

Ghazal_joon

عضو جدید
کاربر ممتاز
در وهم نیاید که چه مطبوع درختی پیداست که هرگز کس از این میوه نچیدست
 

joghd123

عضو جدید
کاربر ممتاز
تا ندانی که سخن عین صواب است مگوی
وانچه دانی که نه نیکوش جواب است مگوی
 

Ghazal_joon

عضو جدید
کاربر ممتاز
یار زیبا گر هزارت وحشت از وی در دلست بامدادان روی او دیدن صباح مقبلست
 

joghd123

عضو جدید
کاربر ممتاز
تو پاک باش و مدار ای برادر از کس باک
زنند جامه ی ناپاک گازُران بر سنگ
 

Ghazal_joon

عضو جدید
کاربر ممتاز
گر کند انعام او در من مسکین نگاه ور نکند حاکمست بنده به فرمان اوست
 

Ghazal_joon

عضو جدید
کاربر ممتاز
مغیلان چیست تا حاجی عنان از کعبه برپیچد

خسک در راه مشتاقان بساط پرنیان باشد
 

Similar threads

بالا