شما چطور برای دین، عقاید و ترویج معروف تبلیغ می‌کنید؟

modir banoo

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام
اگه نحوه تبلیغ دین رو در بلاد کفر (!!) یعنی اروپا با کشور خودمون مقایسه کنیم خیلی چیزا مشخص میشه...
در اروپا وقتی دارید بیرون قدم میزنید یک جوان خوش تیپ با ظاهری کاملا مرتب و آراسته (کت و شلوار و کراوات) خیلی با ادب میاد جلو و با شما چند قدمی رو هم قدم میشه و یه کتاب دینی رو بهتون هدیه میده... و ازتون درخواست میکنه که مطالعه کنید و درصورتی که سوالی داشتید یا علاقمند بودید در جلساتشون شرکت کنید...
در کشور خودمون هم گند زدن تو امر به معروف و هم نهی از منکر... یعنی رفتار کسی که امر به معروف میکنه و یا نهی از منکر میکنه دیدنی هستش!!:biggrin: حداقلش اینه که یک نیروی نظامی عهده دار این کاره که خیلی زشته... کسی که قصد اصلاح و هدایت داره نباید قدرتی داشته باشه!! باید فقط خواهش کنه... همین!!
ولی متاسفانه برنامه ریزی کنندگان برای این مسائل کاسه داغتر از آش هستن (دلواپسان) و گند میزنن به باور و اعتقاد ملت...

مطلب دیگری که هست اینه که همش داریم تبلیغات میکنیم که تمام ملت های جهان در فساد غرق هستن و فقط ایران اسلامی هست که پرچم دار اخلاق و دین هست!!!! (توی پست چند تا از دوستان کاملا مشهوده)
کلام آخر... اصلاح این جامعه تقریبا غیر ممکنه...


شدیدا باهاتون موافقــــــــــم ;)
 

s_aa

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
سلام...
یکی ازموردهای خوب ،که قبل ازاطلاع رسانی ِ اگاه ِ عزیز ذهنم رو درگیرکرده و ذهنم به چالش افتاده بود...
موردهای زیادی دراین باره موثرن که نیازبه دسته بندی داره.
ومهمترین عامل این دسته بندی "شناخت" هست.
اینکه قرارهست چه شخصی ،درچه برهه زمانی ،درچه محدوده زمانی ،در چه رده سنی ،حرفهایی رو بشنوه...
حالایا ازجانب من ِ نوعی ،یا مثلا یک نمونه ی درست ِ آمربه معروف و...
اینکه من ِ نوعی چگونه باشم و چگونه حرف بزنم و با چه روشی کارم رو انجام بدم یک بحث مفصل تری رو میطلبه که برمیگرده به شناخت شخصی هرکسی ازخودش و هدفی که داره (هدف میتونه ،همراه کردن دیگران درمسیردرستی باشه که شخص نوعی معیارزندگیش قرارداده و دیگران رو دراون تجربه سهیم میکنه)
یعنی جدای ازمراحلی که فکرمیکنم لازمه کاربشه برای "شناخت "شخص اطلاعات گیرنده(شناخت عمومی افراد) ، مراحلی لازمه جهت کاری که خودشخص برای شخصی سازی خودش انجام میده (خودسازی فردی)و علاوه برهمه اینا مراحلی لازمه جهت چگونگی بیان مسایل وهمراه کردن شخص ،
.
.
.
درموردمرحله سوم:میشه ازتبلیغات درست و موثردراین باب به جای تشبیه های مسخره ای که عمومیت پیداکرده استفاده کرد...(همونقدرکه عملکرد قوی دررسانه تصویری میتونه موثرباشه ،ضعف دراون تمام فرهنگ و حرف موردنظر رو ریشه کن میکنه...)
رسانه های تصویری مث پوستر ،بنر ،تبلیغات ،تلویزیون ،بازی ها و ...همه اینا با به کارگیری روش درست تبلیغ ونماد تصویری درست به مرورزمان جایگزین مناسبی برای فرهنگ نادرست جاافتاده ، میشن.همونطورکه این فرهنگ غلط مثلا بدحجابی به مرورجای خودش رو پیداکرده و طبیعی شده...
رسانه شنیداری..:میشه مسایل رو به نوعی متفاوت تر بیانش کرد.همه ما ازعقوبت و خطاها خبرداریم ولی نمیتونیم بگیم دست به کارغلط نمیزنیم یا نزدیم...اماخودمن به شخصه ممکنه مسئله یی باشه که به صرف یک بیان درست ،قانع شده باشم و دیگه تکرارش نکنم.
.

.
.
بازهم باید فکرکنم ...
عمری باشه برمیگردم...
 

Tik TAAk

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سلاماگه نحوه تبلیغ دین رو در بلاد کفر (!!) یعنی اروپا با کشور خودمون مقایسه کنیم خیلی چیزا مشخص میشه...در اروپا وقتی دارید بیرون قدم میزنید یک جوان خوش تیپ با ظاهری کاملا مرتب و آراسته (کت و شلوار و کراوات) خیلی با ادب میاد جلو و با شما چند قدمی رو هم قدم میشه و یه کتاب دینی رو بهتون هدیه میده... و ازتون درخواست میکنه که مطالعه کنید و درصورتی که سوالی داشتید یا علاقمند بودید در جلساتشون شرکت کنید...در کشور خودمون هم گند زدن تو امر به معروف و هم نهی از منکر... یعنی رفتار کسی که امر به معروف میکنه و یا نهی از منکر میکنه دیدنی هستش!!:biggrin: حداقلش اینه که یک نیروی نظامی عهده دار این کاره که خیلی زشته... کسی که قصد اصلاح و هدایت داره نباید قدرتی داشته باشه!! باید فقط خواهش کنه... همین!!ولی متاسفانه برنامه ریزی کنندگان برای این مسائل کاسه داغتر از آش هستن (دلواپسان) و گند میزنن به باور و اعتقاد ملت...مطلب دیگری که هست اینه که همش داریم تبلیغات میکنیم که تمام ملت های جهان در فساد غرق هستن و فقط ایران اسلامی هست که پرچم دار اخلاق و دین هست!!!! (توی پست چند تا از دوستان کاملا مشهوده)کلام آخر... اصلاح این جامعه تقریبا غیر ممکنه...


تایید میشه

من یک بار در بلاد کفر که بودم :)d ) در خیابون که بودیم یک خانم با شخصیتی اومدن و یک کتاب انجیل بهم دادن

و خودشون رو اهل اسلواکی معرفی کردن و گفتن که روز یکشنبه مراسم داریم و در کلیسایی که ادرسشو بهم داد حضور پیدا کنید

حضور شما موجب شادی ما خواهد بود

خب منم ازش تشکر کردم و گفتم حتما میام ( الکی:d ) ولی خب کتابشو هنوز دارم و وقتی مطالعه میکردم فهمیدم بعضی از عقایدشون

به دین ما نزدیکه
 

Unknown_S

متخصص سیستم های قدرت
کاربر ممتاز
سلام ، تبريک ميگم عيد رو بهتون.

االان مشکل خوندن اين احاديث که نيست؟

مشکل نوعه برخورد هست.(اگه درست فهميده باشم)

دو تا قضيه جا افتاده:
اون بده خدايي که اين متن رو خونده کي بوده ؟روحاني يا غير روحاني
اون متن حتما يه پيش زمينه و پس زمينه اي داره(من نديدم روحاني هايي که سخنراني ميکنن بدون پيش زمينه و مقدمه چيني مستقيم اين احاديث رو بگن.)



1- به نظر شما ایراد نحوه تبلیغ بچه مذهبی‌ها کجاست؟ از چه چیزیش بیشتر بدتون میاد؟

از نظر من ديد کوتاه بيني افراد مهم هست، الان به بعضي از مذهبي ها احاديث ازدواج رو که ميگيم ناراحت ميشن چرا؟
چون باب سليقه اون فرد نيست
فک ميکنن هر چي ما دوست داريم حکم وحي هست هر چي باب ميلمون نيست خرافاته و تحريف شد
ه
تو بقيه موضاعات هم همين طور هست
واسه بعضي از مذهبي ها که احکام نماز هم بايد باب ميلشون باشه.


2- اگر شما بخواید برای یک مساله‌ای تبلیغ کنید، چه جوری اینکار رو انجام میدید؟ یه جورایی عملی بگید.

اين ها رو که ميگم تجربه دارم

شخصيت شما واسه اون فرد مهم و تاثير گذار هست(که از شما چه شخصيتي تو ذهنش حک شده)
نوع رفتار گذشتتون واسه اون فرد مهم و تاثير گذار هست(که ببينه عملتون با رفتارتون تناقض داره يا نه)
نحوه برخورد و نوع پوشش تون مهم و تاثير گذار هست (از يه فرد با تيپ غربي زياد تاثير پذيري توقع نميره)
و خيلي مسايا ديگه که الان وقت ندارم توضيح بدم.
اتفاقا یکی از این مشکلات خوندن این احادیث هستن که معلوم نیست از کجا اومدن!!
حرف نابجا رو هم مهم نیست که روحانی بگه یا شخص دیگری...


جالبه که نتیجه گیری شما از بحث، کوتاه بینی بقیه هست!!!
وقتی کسی رو میخوایم اصلاح کنیم نباید چیزی بگیم که ناراحت بشه.... بلکه باید از دری وارد شد که خودش قبول داشته باشه و بهش بر نخوره...
شما باید جوری بگید که ایشون دوست داشته باشن...این یک اصله... اگر قصد اصلاح باشه البته!!


تیپ غربی یعنی چی دقیقا؟ مثلا طرف چی بپوشه به نظر شما؟ چه تیپی داشته باشه؟
آقا یا خانوم محترم.... اون پیراهنی که بیرون رفتنی به تن میکنید غربیست!! کت و شلواری که میپوشید غربیست!!
لباس محلی کشور ما خیلی جالب هستن... با یه سرچ ساده میتونید متوجه بشید که به لطف لباس های غربی الان افراد توی شهرها خیلی تمیز و مرتب میگردن...
کاش توهمات ملت درباره واژه غرب هم اصلاح بشه یه روزی!!!
 

puyan khan

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
این الان نابه؟؟؟؟؟؟ خخخخ
اینم یه تبلیغ ناب

 

rahino

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
این الان نابه؟؟؟؟؟؟ خخخخ

تو کشور ما با اوجور تبلیغاتی که روی بیلبوردای سایر خیابونا میبینیم بله نابه............(دقت کنید برا نمایش یه یخچال کلی فکر میکنن اما برا نشر یه فرهنگ ............)
 

modir banoo

عضو جدید
کاربر ممتاز
تو کشور ما با اوجور تبلیغاتی که روی بیلبوردای سایر خیابونا میبینیم بله نابه............(دقت کنید برا نمایش یه یخچال کلی فکر میکنن اما برا نشر یه فرهنگ ............)


اولین بار که پستتونو دیدم فکر می کردم دارین شوخی یا مسخره می کنین، ولی الان می بینم نه جدی بود!
در واقع شما از بین بد و بدتر، بد رو انتخاب کردین
 

شهید یوسف الهی

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
تو کشور ما با اوجور تبلیغاتی که روی بیلبوردای سایر خیابونا میبینیم بله نابه............(دقت کنید برا نمایش یه یخچال کلی فکر میکنن اما برا نشر یه فرهنگ ............)
فکر کنم اینجا داره ی اشتباه پیش میاد فکر کنم راهینو داره از نظر اندازه میگه و مدیر بانو درباره مفهوم تبلیغ حرف یزنن
 

modir banoo

عضو جدید
کاربر ممتاز
فکر کنم اینجا داره ی اشتباه پیش میاد فکر کنم راهینو داره از نظر اندازه میگه و مدیر بانو درباره مفهوم تبلیغ حرف یزنن


:| :|
فکر نمی کنم ایشون اندازه تبلیغ مدنظرشون باشه ها!
دوباره بخونید نوشتشونو

تو کشور ما با اوجور تبلیغاتی که روی بیلبوردای سایر خیابونا میبینیم بله نابه............(دقت کنید برا نمایش یه یخچال کلی فکر میکنن اما برا نشر یه فرهنگ ............)
 

.:ارمیا:.

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
سلام.
از استارتر تشکر می کنم بابت تاپیک خوبشون. :gol:

با توجّه به اینکه هرکسی از زاویه ی دید خودش به این قضیه نگاه کرده و به نظرم خیلی ها به نکات خوبی هم اشاره کردن، لازم نمی بینم منم همون حرفهارو بزنم.
فقط یه نکته ای بود که امروز به ذهنم رسید، نمی دونم مطرح شده یا نه [راستش وقت نکردم همه ی پستهارو کامل و با دقت بخونم.] اینکه:

مد شده(!) همه جا سخن از نقد و نقد منصفانه و نقد مخرب و چگون نقد کنیم و چگونه نقد بپذیریم و ... است. خوبه که بلد باشیم و انجام بدیم؛ ولی آشی است که زیادی شور شده به نظرم!
فقط یادگیری نقد و نقادی و نقد پذیری و ... کافی نیست. در کنارش باید یاد بگیریم تحسین، تشویق و تقدیر کردن رو.

اینکه مرتب سعی کنیم ایرادات رو به هم یادآور بشیم و مثل دوربین ثبت تخلف منتظر باشیم یکی تخلّفی کنه و چیک چیک ازش عکس بگیریم و سریع بکوبیم تو صورتش، منصفانه نیست!
حس می کنم خیلی وقته فراموش کردیم از همدیگه تعریف کنیم. مثلا خیلی وقته ندیدم یکی به یکی دیگه بگه:
" امروز چه خوش قیافه شدی!" / " امتحان به این سختی رو 20 شدی؟ معلومه باهوشی!" و... " این کاری که امروز انجام دادی خیلی کار خدا پسندانه ای بود! آفرین!"
یا زل زل تو صورت طرف نگاه می کنیم و چیزی نمی گیم یا یه جوری کارشو بی ارزش می کنیم یا پشت سرش...!

به نظرم اومد خیلی بهتره که برای اینکه معروفی رو تبلیغ کنیم برای کسی، اوّل شروع کنیم از اون فرد تعریف کنیم.
با این فرمول که اول بهش نشون بدیم چقدر خوبه. استعدادش رو در خوب بودن بهش یاد آوری کنیم.
بعد بهش بگیم که چقدر میتونه بهتر باشه. بعد اینکه این بهتر شدن چه تاثیرایی داره. و در آخر هم بهش بگیم که خب اینطوری بودن تأکید شده.

[تو یکی از نظرات خوندم که نوشته بودن "خواهش کنیم". من با این لفظ "خواهش" موافق نیستم.
نه حالت تضرع و خواهش و التماس باشه که طرف محل نذاره و نه اینکه تحکّم و خشونت باشه تو لحن.
ولی حالت تأکید داشته باشه. بگیم که این مثلاً تو اسلام تأکید شده و واجبه عزیزم!]


اینطوری چندتا پیامد داره:

- اینکه طرف نمی خوره تو ذوقش.
- اینکه حس نمی کنه چقدر بد و گناهگاره.
- حس نمی کنه ما داریم خودمون رو برتر از اون می بینیم.
- متوجّه میشه استعداد داره خیلی بهتر از اینی که هست باشه.
____________________________________________________________

یه بار پیرامون یه مسئله ی واجبی در اسلام، به دوستم گفتم: فلانی! بیا منم یه نصیحتی کن که آدم شم!
گفت: من تو رو نصیحت نمی کنم. خودت میدونی چی درست تره. خودت از پس خودت برمیای!
ماهم اعتماد به نفس گرفته و برای اینکه به خودمون نشون بدیم از پس خودمون برمیام، رفتیم و متحوّل شدیم!

نه اینکه همه رو به این طریق و به این سادگی بشه متحوّل کرد... منظورم شیوه ی بیان و روش رفتاره. :gol:
___________________________________________________________

* کتاب واجب فراموش شده | مجموعه گفتارهای امام خامنه ای در مورد امر به معروف و نهی از منکر رو همه توصیه می کنم بخونن.
ابهامات من رو در مورد این فریضه خیلی خوب برطرف کرد.
 

Paydar91

کاربر فعال تالار مهندسی برق ,
کاربر ممتاز
1- متاسفانه چون یک عده به اسم دین هر کاری می کنند و کردند مردم دین گریز شدند...وقتی یک ادم می بینند که اداعای مذهبی بودن داره خاطرات بدی براشون تداعی میشه که خود به خود مقابلش یک گارد تدافعی می گیرند...از ماست که بر ماست... به نظرم معارف دین رو باید از اهلش رفت و یاد گرفت...یعنی باید خودمون بریم دنبالش...دینو نباید از من نوعی و ماها یاد گرفت...یا اونی که توی مسیر شما دیدید...یا اونی که ازش سو استفاده کرد و... بلکه باید از اهلش یاد گرفت اون وقت دیگه ادم ته دلش قرصه..و براش جاذبه داره... بعضی ها بهتره تبلیغ نکنند پون بیش تر موجب دوری و گریز بقیه میشند...

2- مثلا من بخوام راجب یک پوشش خاص و درست تبلیغ کنم...سعی میکنم جایی که هستم بهترین بشم و زبان و زد خاص و عام بشم طوری که یک الگوی هر چند کوچکی باشم..بعدش با رفتارم ...با پوشیدن همیشه اون پوشش خوب و ثابت و ایجاد یک حس خوب در اطرافیان شده یک نفر رو یک کمی به این سمت پوشش متمایل کنم... بعدش که بیش تر اعتمادشون رو جلب کردم راجب عقایدم باهاش صحبت کنم و این طوری در دراز مدت تاثیر بذارم.
 

rahino

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
اولین بار که پستتونو دیدم فکر می کردم دارین شوخی یا مسخره می کنین، ولی الان می بینم نه جدی بود!
در واقع شما از بین بد و بدتر، بد رو انتخاب کردین

ببخشید من متوجه منظورتون نشدم میشه واضح تر توضیح بدین
 

rahino

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
این تبلیغ کاملا گویاست و حق مطلب رو ادا میکنه




شکلاتی که پوشش داره اگه دهها حشره هم دورش باشن نمیتونن بهش تعرض کنند اما اونی که بدون پوشش هستش فقط یه حشره برا آلوده کردنش کفایت میکنه
خانومی که با پوشش تو جامعه حاضر میشه کمترین اثرش برا خودش اینه که نگاه های آلوده رو جذب خودش نمیکنه تا برسه به پیامدای دیگش
اما خانومی که بدون پوشش مرسوم میاد بیرون و یه جورایی میخواد جلب توجه کنه مسلما باعث جذب نگاههای بیمار میشه
اما اون تبلیغ زورو واقعا حجاب رو به سخره گرفته با اون مقایسه ی پوشالیش
 

modir banoo

عضو جدید
کاربر ممتاز
این تبلیغ کاملا گویاست و حق مطلب رو ادا میکنه




شکلاتی که پوشش داره اگه دهها حشره هم دورش باشن نمیتونن بهش تعرض کنند اما اونی که بدون پوشش هستش فقط یه حشره برا آلوده کردنش کفایت میکنه
خانومی که با پوشش تو جامعه حاضر میشه کمترین اثرش برا خودش اینه که نگاه های آلوده رو جذب خودش نمیکنه تا برسه به پیامدای دیگش
اما خانومی که بدون پوشش مرسوم میاد بیرون و یه جورایی میخواد جلب توجه کنه مسلما باعث جذب نگاههای بیمار میشه
اما اون تبلیغ زورو واقعا حجاب رو به سخره گرفته با اون مقایسه ی پوشالیش


به نظر من این نوع تبلیغات بیشتر یه نوع توهینه
زن به شکلات تشبیه شده و مرد به مگس؟؟!!!
شما خودت تو قرآن نگاه کن، کِی قرآن از این جور مثالای نامربوط استفاده کرده و به یه ارزش بی حرمتی کرده؟!
به نظرم تا وقتی که فکر تبلیغاتی مبلغین و مسئولین فرهنگی ما در همین حده، سخن خدا و پیامبرشو بنویسن رو در و دیوار واسه تبلیغ حجاب، خیلی بهتر و قابل قبول تر از این نوع تبلیغات مضجکه!
 

rahino

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
به نظر من این نوع تبلیغات بیشتر یه نوع توهینه
زن به شکلات تشبیه شده و مرد به مگس؟؟!!!
شما خودت تو قرآن نگاه کن، کِی قرآن از این جور مثالای نامربوط استفاده کرده و به یه ارزش بی حرمتی کرده؟!
به نظرم تا وقتی که فکر تبلیغاتی مبلغین و مسئولین فرهنگی ما در همین حده، سخن خدا و پیامبرشو بنویسن رو در و دیوار واسه تبلیغ حجاب، خیلی بهتر و قابل قبول تر از این نوع تبلیغات مضجکه!

عزیز من چندین ساله که مسئولین فرهنگی جامعه زحمت میکشیدند و احادیث رو رو در و دیوار مینوشتند اما اکثرا ساده از کنار این نوشته ها میگذشتند بدون توجه
این تبلیغ برا همه جور سنی مناسبه چه پسر و چه دختر
حجاب رو مفهومی توضیح داده و بعنوان یه پوشش ازش یاد کرده که جلوی مزاحمتها رو میگیره
ضمنا آقا پسرایی که چشششون دنبال ناموس مردمه از همون مگس هم پایین ترند چون لااقل مگس حرمت همنوع خودشو داره اما اینا نه
مثلا تو درس علوم وقتی میخواستیم سایه رو توضیح بدیم از یک شمع استفاده میکردیم به جای خورشید
ما که مقام خورشید رو پایین نیاوردیم که
چون میخواستیم یه مثال عینی داشته باشیم از شمع استفاده کردیم حالابا این تبلیغ هم ارزش زن و حجاب پایین نیومده به مزاحمین هم توهینی نشده چون مگس نماد مزاحمته
 

rahino

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
حـالـم از چـادری هـا بـه هـم مـی خـورد!

این متن خاطره یک روحانی جوان است. که پیشنهاد می‌دهیم تا انتها آن‌را بخوانید.

بگذارید از اول سفر برایتان بگویم سفری که با خواهران دانشجو جهت زیارت مشهد مقدس برگزار شده بود از میان اتوبوسی که ما با آن‌ها همسفر بودیم حداکثر چند نفر انگشت شمار با چادر الفت داشتند.ذا وقتی وارد اتوبوس شدم کمی ترسیدم از اینکه عجب سفر سختی در پیش دارم. نمی‌دانستم با این همه بی‌حجاب و... چگونه باید برخورد کنم مخصوص چند نفر از آن‌ها که خیلی شیطنت داشتند ناچار مثل همیشه به ناتوانی خود در محضر حضرت وجدان عزیز اعتراف کرده و دست به دامن صاحب کرامت امام ثامن حضرت رضا (ع) شدم.


یکی از اتفاقاتی که باعث شد خستگی سفر را به طور کلی فراموش کنم لطف خدا در اجرای امر به معروف و نهی از منکر بدون چماق بود.


داستان از اینجا شروع شد روز اول تصمیم گرفتم برای چادر سخت گیری شدید نکنم لذا چند نفر از دختران دانشجو که سوئیت آن‌ها معروف به سوئیت اراذل و اوباش بود (اسمی که بچه‌ها بخاطر شیطنت بیش از اندازه برایشان انتخاب کرده بودند و خودشان هم خوششان می‌آمد) و به قول همه همسفران دردسر سازهای سفر بودند تصمیم گرفتند به صورت دسته جمعی برای خرید به بازار بروند اما چون تا به حال به مشهدمقدس نیامده بودند و به قول یکی از آن‌ها فقط به خاطر تفریح سفر مشهد آمده بودند؛ لذا از من خواستند که به عنوان راهنما با آن‌ها بروم من هم با تردید قبول کردم وقتی که به راهروخروجی هتل آمدند متوجه وضعیت و پوشش بسیار نامناسب آن‌ها شدم لذا سرم را پایین انداختم و کمی خودم را ناراحت و خجالت زده نشان دادم.


سرگروه بچه هاکه متوجه قضیه شده بود با تعجب گفت: حاج اقا مگر چادر برای بازار رفتن هم الزامی است؟


گفتم: از نظر من نه! ولی به نظر شما اگر مردم یک روحانی را با چند نفر دختر بدون چادر ببینند چه فکری می‌کنند؟


یکی از بچه‌ها بلند گفت: حق با حاج آقا است خیلی وضعیت ما نا‌مناسب است هرکس ما را با این پوشش با حاج آقا بیند یا گریه می‌کند یا می‌خندد و یا از تعجب اشتباهی با تیر چراغ برق تصادف می‌کند.


بقیه غیر از دو نفر حرف او را تایید کردند ولی یکی از مخالفان گفت: حاج آقا من و مادرم و تمام خانواده ما در عمرمان یکبار هم چادر نپوشیده‌ایم لذا نه تنها بلد نیستم! بلکه از چادر متنفرم! من دوست ندارم با چادر خودم را زندان کنم! حیف من نیست که زیر چادر باشم اصلا وقتی چادری‌ها را می‌بینم حالم به هم می‌خورد و دلم می‌خواهد دختران چادری را خفه کنم.


گفتم: به فرض که حق با شما است ولی خود شما هم اگر یک روحانی را با دختران مانتویی ببینی در بازار تعجب نمی‌کنی؟ اصلا برای تو قابل تصور است یک روحانی مسوول دختران بی‌چادری باشد؟ گفت: قبول دارم ولی سخت است چادر پوشیدن!


گفتم: حالا شما یکبار امتحان کنید یکبار که ضرر ندارد تا بعد از آنکه می‌خواهید وارد حرم امام رضا بشوید و چادر الزامی است حداقل یاد گرفته باشید که چگونه چادر سر کنید.


بالاخره با بی‌میلی تمام چادر بر سر کرد و گروه 7 نفره اراذل اوباش که 4 نفر آن‌ها شاید اولین بارشان بود چادر بر سر می‌کردند مثل بچه‌های خوب و مثبت همراه من به راه افتادند.


اگر کسی اولین بار آن‌ها را می‌دید می‌گفت گروه امر به معروف خواهران هستند!


اما اصل قضیه از وقتی شروع شد که یک دزد کیف قاپ به کیف‌‌‌ همان دختر مخالف چادرکه می‌خواست دختران چادری را با دست خود خفه کند! حمله کرد.


ولی وقتی آن آقا دزده می‌خواست کیف دستی آن خانم را که پر پول بود بدزدد به علت اینکه آن دخترخانم چادر بر سر داشت موفق به گرفتن کیف او که قسمتی از آن زیر چادر بود نشد و قضیه به خوبی تمام شد.


همین که این اتفاق به ظاهر ساده افتاد‌‌‌ همان خانم پیش من آمد و گفت: حاج اقا چادر هم عجب چیز خوبی است و من نمی‌دانستم.

فکر نمی‌کردم چادر اینقدر به‌دردم بخورد. حاج‌ آقا بخدا هیچ وقت در عمرم به اندازه‌ای امروز که با چادر به بازار آمدم احساس امنیت نکرده بودم.


وقتی این حرف‌ها را به من می‌گفت من در رویای خودم غرق شده بودم و پیش خودم می‌گفتم: خدایا‌ای کاش همه بچه مذهبی‌ها که خاک پای همه آن‌ها طوطیای چشم من است می‌دانستند که لذت و اثر امر به معروف و نهی از منکر بدون چوب و چماق چقدر زیاد است و برعکس اثر معکوس تذکر دادن با تندی و خشونت و چوب و چماق چقدر زیاد است.


و تعجب و لذت زیارت امام رضا برای من آن زمان زیاد شد که دیدم تا آخر سفر آن خانمی که حاضر نبود به هیچ وجه چادر بپوشد هیچ چیزی حتی خنده دیگران و خانواده مخالف چادر نتوانستند چادر را از سر این دختر خانم که از مدیران محترم ارذل و اوباش دانشگاه بود بردارد!

 

مسروری

عضو جدید
کاربر ممتاز
دست از سر «حجاب و عفاف» برداریم!

دست از سر «حجاب و عفاف» برداریم!

سلام
این متن در یکی از وبلاگ هایی بود که من خیلی سر میزنم
دیدم بی ارتباط با این تاپیک نیست

______________________________________________________

اگر بفهمید قرار است توی این پُست دربارهٔ «حجاب و عفاف» بنویسم، چقدر طول می‌کشد تا این صفحه را ببندید؟ سه سوت؟ چند ثانیه؟ بعد از یک اسکرول کلی؟ یا بعد از خواندن کل مطلب؟
من باشم احتمالاً به احترام نویسنده یک اسکرول می‌کنم و ....بعد می‌بندم.

راحت‌تر بگویم؛ من ِ چادری ِ طرفدار حجاب، آلرژی پیدا کرده‌ام
به عبارت «حجاب و عفاف» از بس که هر کسی از راه رسید شعار حجاب و عفاف داد و «طرح».
و از بس که در پس ِ کارهای سطحی ِ کارشناسی نشده، آدم‌ها را زده کرده‌ایم نسبت به حجاب؛ توی کاریکاتورهای‌مان بدحجابان را شیطانی و آتشین، و چادری‌ها را فرشته‌سان کشیدیم؛ شاخه‌گل دست خوش‌حجاب‌ها دادیم و آن‌ها را آدم‌تر از بدحجابان فرض کردیم و با مأمورین نیروی انتظامی به استقبال بدحجاب‌ها رفتیم…

هر وقت بحثِ کار کردن روی حجاب و عفاف می‌شد، خودم را کنار می‌کشیدم. می‌گفتم این‌طوری نمی‌شود. شروع کار باید با یک تحقیق میدانی علمی باشد. شالودهٔ کار باید نتایج یک آسیب‌شناسی علمی و درست و درمان باشد. با کاریکاتور و شعر و داستان و وبلاگِ حجاب و عفافی نمی‌شود فرهنگ‌سازی کرد. نه که نشودها؛ کار عمیق و وسیعی نمی‌شود کرد؛ تأثیرگذاری‌ش آن‌طور که باید، ماندگار نیست. مخاطبِ این طور چیزها اغلب کسانی هستند که به حجاب معتقدند، نه آن‌ها که گروه هدف ما هستند.

کار فرهنگی اتیکت ندارد
کار فرهنگی یک حرکت زیر پوستی است. یواشکی باید به مخاطبت خوراک بدهی، نه که بسته‌بندی کنی و رویش اتیکت بزنی «بستهٔ حجاب و عفاف» و تقدیمش کنی! کار فرهنگی اگر لو برود نصف بیشتر اثر خودش را از دست می‌دهد. به همین روندِ هجمهٔ فرهنگی غرب نگاه کنید. اگر غرب می‌خواست مدل ما کار کند تک و توک آدمی پیدا می‌کرد که جام زهرآگینش را از دستش بگیرند و صاف بریزند توی حلقشان.
کار فرهنگی، یعنی نهادینه کردن یک باور. اغلب باورها یک شبه شکل نمی‌گیرند. نهادینه کردن نیاز به زمان دارد؛ یک پروژهٔ بلندمدت است. مگر آن‌ها که حجاب‌شان را برداشتند یک شبه بی‌حجاب شده‌اند که یک روزه، با یک همایش و یک نمایشگاه و یک شاخه گل و چند تا پوستر باحجاب شوند؟این ساده‌اندیشی است که خیال کنیم با این طرح‌های کوتاه‌مدت ظاهری و پوسته‌ای یا با گشت ارشاد و تذکر و گرفتن و بردن و امضا و تعهد، وضع پوشش در جامعه اصلاح می‌شود.باید رو آورد به حرکت‌های اساسی و حساب‌شدهٔ زیرساختی -که البته بعضی رو آورده‌اند.
اما بخشی از کارهای فرهنگی در کشور ما، یا به دلیل جوان بودن جمعیت و کم‌شکیبایی‌ای که جوان‌ها عموماً دارند، یا به خاطر ژست‌های سیاسی و پر کردن رزومهٔ کاری و کارنامهٔ افتخارات، به صورت کوتاه‌مدت و مقطعی انجام می‌گیرد که به همین دلیل کم‌اثر و فانی است.

به حجاب گیر ندهیم!
باید بجای کار مستقیم روی حجاب و پوشش، رفت سراغ چیزهای دیگری که اگر باشند، خودبه‌خود مسئلهٔ پوشش هم -اگر نگوییم حل می‌شود- بهبود پیدا می‌کند؛ چیزهایی که مسبب بدپوششی‌اند.یکی از راه‌هایش، کار کردن روی حل مشکلات خانواده است. به جای صرف این همه هزینه برای برپایی نمایشگاه و همایش و کارهایی از این دست، اگر آن هزینه را روی خانواده‌ها سرمایه‌گذاری کنیم و سعی کنیم هر خانواده را با مشاور روانشناس مجربی آشنا کنیم و یادشان بدهیم که از همان ابتدا با همکاری مشاور ضعف‌های زندگی‌شان را، نقاط برخوردشان را رفع کنند، فرداروز به مشکلات حادتری دچار نمی‌شوند که نتیجه‌اش بشود بی‌توجهی به فرزند و شخصیت و هویت و خواسته‌هایش.

خیلی از همین کسانی که رو آورده‌اند به تبرّج و خودنمایی (نمی‌گویم «همه‌شان»)، به خاطر این است که در خانواده جدی گرفته نشده‌اند. حساب نمی‌شوند. نظراتشان هیچ‌وقت دیده نمی‌شود. همیشه به‌شان به عنوان «بچه»‌ای که توان درک و تشخیص ندارد نگاه می‌شده و اجازهٔ حرف زدن نداشته‌اند. به هزاران طریق تحقیر شده‌اند و در نهایت، شرایط خانواده طوری بوده است که حالا از بودن در منزل احساس آرامش و رضایت نمی‌کنند.
وقتی خواسته‌های اولیه، در خانواده که مهم‌ترین نهاد و مرکز شکل‌گیری شخصیت و احساسات است، تأمین نشود، طبیعی است که آدم جای دیگری دنبال رفع و رجوعش باشد. کم‌ترینش همین خودنمایی است.

یک راه حل دیگر، ایجاد و پرورش تفکر انتقادی در افراد است. اگر بچه‌ها از همان دوران کودکی، در خانه و مهد و مدرسه یاد بگیرند که برای هر چیزی دلیلی را جست‌وجو کنند و دیدی پرسشگر به اطراف‌شان داشته باشند، دیگر به راحتی مصرف‌کنندهٔ هر تفکر و هر روشی نخواهند بود.

یکی‌ش همین مُدهای پوشش.این راه‌های زیرساختی و غیرمستقیم زیاد است. افزایش اعتماد به نفس؛ ابراز علاقهٔ پدر و مادر به یکدیگر در مقابل فرزندان؛ به زبان آوردن و تحسین زیبایی‌های ظاهری و اخلاقی دختر توسط پدر و برادر و محارمش؛ روابط دوستانهٔ خواهر و برادرها؛ افزایش ارتباط با نسل پیشین و پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها…

راه‌های بهبود وضع سلامت روانی جامعه زیاد است. شما هم پیشنهاد بدهید!


 

"The moon"

عضو جدید
کاربر ممتاز
به نظر من بهترین تبلیغ اینه که تبلیغ نکنیم ، چون از اونجایی که خودمون خرده شیشه زیاد داریم ، حین تبلیغ ، اون طرف مقابل خرده شیشه های ما رو هم میبینه و در ذهنش حالت منفی ایجاد میشه ، بنظرم اگه هیچی نگیم و هیچ ادعایی نداشته باشیم و فقط سرمون تو کار خودمون باشه و کار خودمونو خوب انجام بدیم ، اونوقت همه نحوه کار مارو میبینن و خودبخود درستی و زیبایی و دانایی و نیکویی تبلیغ میشه.
 

old eng

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
به نظر من بهترین تبلیغ اینه که تبلیغ نکنیم ، چون از اونجایی که خودمون خرده شیشه زیاد داریم ، حین تبلیغ ، اون طرف مقابل خرده شیشه های ما رو هم میبینه و در ذهنش حالت منفی ایجاد میشه ، بنظرم اگه هیچی نگیم و هیچ ادعایی نداشته باشیم و فقط سرمون تو کار خودمون باشه و کار خودمونو خوب انجام بدیم ، اونوقت همه نحوه کار مارو میبینن و خودبخود درستی و زیبایی و دانایی و نیکویی تبلیغ میشه.
من دیروز به شما احسنت گفته بودم چرا پاک شده یعنی اسپم بود؟ خوب نظر شما خیلی خوب بود با یه تشکر نمیشد ازش رد شد. ولی یه چیزی ام به حرفاتون اضافه کنم مشکل اصلی که من میبینم اینه که الان مبلغین آدمارو همون آدمای چندین سال پیش فرض میکنن. بابا طرف اینهمه تحصیلات داره اینهمه مطالعه داره و فهم و شعور هزار تا کتاب بیشتر از تو خونده ولی بازم میخاد با همون بیسیکی که بلده تبلیغ کنه. و این واقعا خیلی زشته. یعنی که مبلغا اصلا در نظر نمیگیرن با کی صحبت میکنن. یه چیز دیگه هم اضافه کنم اینکه اگه مبلغان ما کارشون رو بلدن چرا جلوی چاپ خیلی از کتاب ها گرفته میشه. یا بعضا در نهایت تعجب میبینیم سایتایی که میشه دانلودشون کرد هم فیلتر اند فیلتره. واقعا مبارزه یا به چالش کشیدن درستی یا غلطی یک نظریه براشون انقد سخته که جلوی کتابی رو میگیرن؟ این خیلی زننده بوده همیشه برای شخص من. به نظر من باید اجازه تفکر و مطالعه داده بشه و بعد تصمیم گیری بشه. نه اینکه فکر کنن نه الا بلا اینی که من میگم ولاغیر. این از نظر خدا و پیغمبر هم منفوره. و به شور گذاشتن یک تفکر یک ایده ولو غلط خیلی هم کار قشنگیه.
 

محمد ساوه

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
به نظر من بهترین تبلیغ اینه که تبلیغ نکنیم ، چون از اونجایی که خودمون خرده شیشه زیاد داریم ، حین تبلیغ ، اون طرف مقابل خرده شیشه های ما رو هم میبینه و در ذهنش حالت منفی ایجاد میشه ، بنظرم اگه هیچی نگیم و هیچ ادعایی نداشته باشیم و فقط سرمون تو کار خودمون باشه و کار خودمونو خوب انجام بدیم ، اونوقت همه نحوه کار مارو میبینن و خودبخود درستی و زیبایی و دانایی و نیکویی تبلیغ میشه.

با عرضه سلام...

ببینید دوسته گرامی ،این تاپیک ایجاد شده که راهه حل بدین...پاک کردن صورت مسأله که راه نیست...هست؟

اینجا بحثه..شما نظراته دیگرانو خوندید؟پست اوله منو دیدید؟اینجا ملت درده دین دارن،شماره 8
اینکه با رفتاره ما جامعه درست بشه که راه نیست...من با رفتارم میتونم چند نفرو درست کنم...اسمش روشه...تبلغ...یعنی رسوندن مطلب به دیگران...

دقیقن مثله کسی میمونید که مثلن میخواد به بقیه بفهمونه سوسیس و کالباس ها نا سالم هستند و برای فهموندنش،خودش نمیخوره:surprised:این راه نیست.....با عرضه پوزش،فراره

اینجا همه قشره تحصیلکرده هستند...نظرات باید بزرگ باشه و سازنده....قراره به نتیجه برسیم....

اجازه بدین پست اتونو لایک نکنم....چون منطق اتون منطقه امر به معروف نیست.قرار نیست به خاطره اینکه من خرده شیشه دارم طرف حرف امو قبول نکنه....دینه بدونه امر به معروف....دینه قاتلین کربلاس....اونا نماز جماعت و روزه و حج و ذکات و خمس داشتن...کافر نبودن

http://www.dl.rmarof.com/fileupload/mp3/pishvaz-1391-09-15/30927-4416653.mp3
 
آخرین ویرایش:

zeynab_ghhh

کاربر بیش فعال
من یه جورایی با همه نظرات the moon,zahra zand,محمد ساوه گرامی موافقم.

به نظرم بستگی به طرف مقابل داره.اگر کسی که داریم دینو براش تبلیغ میکنیم، خودش پس زمینه اعتقادی و مذهبی داره،میشه باهاش بر اساس موازین و منابع دینی صحبت کرد و تبادل اطلاعات کرد.
اما اگر کسی خودش پس زمینه مذهبی نداره،باید بر اساس منطق باهاش صحبت کرد.یعنی از همون راه علم و تجربه زندگی لاییک و بدون خدا.غربیا میگن ما تجربه میکنیم،علم بدست میاریم،بر اساس اون برنامه ریزی میکنیم.خب ما هم همون کارو کنیم.یعنی مثلا در مورد احکام اجتماعی مثه احکام حجابو نگاهو ...بیایم جامعه غربی رو به تصویر بکشیم.در مورد واقعیت های نتایجی که خودشون بهش معترفن و بهش رسیدن صحبت کنیم.اونوقت ببینیم حالا منطقمون نتایج واقع شده اونارو قبول داره یا نه.اگر قبول داره که هیچ.اما اگر نتایجو قبول نداشت،اونوقت ما منطق اسلامو باز نه در قالب تبلیغ مذهبی،در قالب یک منطق مخالف فرهنگ افسارگسیخته منهای خدای غربی،مطرح کنیم.

در طول ارتباط با طرف مقابل به نظرم خیلی مهمه که تا حدودی تشخیص بدیم طرف مقابلمون واقعا دنبال حق و حقیقت هست یا نه.چون یه وقتایی طرف خودش میدونه چه خبره!حتی ته دلش به حقانیت اسلام هم معترفه.اما نمیخواد ایمان داشته باشه.حالا بخاطر منافع خودش یا عدم تمایل به ترک گناه یا هرچیز دیگه ای،وانمود میکنه که مخالفه و قبول نداره.میشه قضیه همونی که خواب نیست،به نظر میاد که خوابیده.اینجور آدما رو خیلی دعوت کنیم یا نکنیم،فرقی نمیکنه.و سواء علیهم ا انذرتهم ام لم تنذرهم لا یومنون...در آیات اول سوره بقره خداوند خودش بهتر از هرکسی انواع افراد رو توصیف میکنه.

بعدم چرا میگیم تبلیغ؟مگه اونایی که بدون دین دارن زندگی میکنن،میگن ما داریم بی دینیو تبلیغ میکنیم؟دین یه ایدئولوژیه.همونطور که لاییک بودن واسه خودش یه ایدئولوژیه.هرکدوم یه سبک زندگی داره که رفتار و افکار مارو در همه زمینه ها شامل میشه.لزوما اگر حرفی میزنیم یا رفتاری میکنیم که مطابق با دستور دینمونه،نمیخوایم تبلیغش کنیم.ما منطق دینمونو قبول داریم و بر اساس اون زندگی میکنیم.حالا اینکه دیگران هم اون منطقو بپذیرن،خود به خود ترویج و تبلیغ دین اتفاق میفته.
 

Mʀ Yᴀsɪɴ

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
در جواب گفته های گوناگون که دوستان دادن یه چیز هایی لابه لای اون میگم حرفام نقض حرفای دوستان نیست نگرش نوع دیگری اونه

محمد ساوه : آقا سید درد دین داشت،نمیگفت هرکی رو تو گوره خودش میخوابونن یا هرکی صلاحه دنیا و آخرته خود اشو بهتر میدونه...

قران کریم میفرماید که هرکس مسئول سرنوشت دیگریست و در قیامت از انان بازخواست میشود (پس این ایه قران خط بطلانی به یه حرف جا افتاده در ایران میکشد که هر کی رو تو گور خودش میخوابونن



جواب شهریاری 2 :
در زمان ما، دیگه با حدیث خواندن، کسی به دین ترغیب نمیشه بنظرم.

باید با هنر و تکنولوژی افراد رو به دین ترغیب کرد. یعنی با آهنگ، فیلم، انیمیشن و...

دقیقا همون کاری که غربی ها دارن انجام میدن و موفق هم هستن متاسفانه.(کلام رهبری هست)

قرن 21 را تقریبا قرن علم و تفکر خطاب میکنند در سراسر دنیا .

در زمان عقل به عقلش رجوع کن تابتونی تبلیغ کن

باید روی حیا و عفت کار بشه تا صرفا حجاب.
هیچ وقت نمیتونی از پله اول بپری پله اخر اهسته اهسته امیدوارم متوجه شده باشین اگر نشدین توضیح بیشتر میدم


مدیر بانو :
به نظرم تبلیغ برای هر چیزی از جمله حجاب نباید به صورتی باشه که بخوان عقایدشون رو تحمیل کنن​


عقاید باید تحمیل بشه اما نه به زور به عشق

به عشق تحمیل باید کرد

مثل وهب نصرانی




 

Mʀ Yᴀsɪɴ

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بسم الله الرحمن الرحیم

به نام خداوند بخشنده مهربان

بزرگترین درسی که من بچه مسلمون اونو تو قران میبینم بسیار ساده از اون میگذرم

درک بسم الله الرحمن الرحیم یکی از بزرگترین تبلیغ های این زمانه میتونه باشه از نظر من یاسین

پس گوش کن ببین چه میگوید

بخوان

بخوان ای بنده من

بخوان ای بنده من مرا به بخشندگی


بخوان

بخوان ای بنده من مرا به مهربانی


بخوان

بخوان ای بنده من مرا به بخشندگی و مهربانی


من خدایی هستم که اگر گناهی از تو بنده سر زند میبخشم مرا به گذشت بشناس و وقتی گذشتم ازت تو را مهربانی میکنم


پس ای بنده من مرا به بخشندگی و مهربانی من بشناس


خب این شد ایه اول قران مجید

یعنی خدای حق تعالی برای تبلیغ خودش فقط خواست بگه من خدای مهربانم و بخشنده

یعنی قران تک بعدی میتونه باشه؟

یا هم زمان این که میگوید ای بنده من مرا بخوان به بخشندگی و مهربانی

همین درس را هم به تو میدهم

درسی که سر لوحه کتاب خود قرار داده ام درسی که تاریخی برای ان نیست

پس ای بنده من ببخش

ببخش و در عین حال بخشندگی مهربان باش


به همین دلایل است که خداوند بزرگ میفرماید قران کتابیست برای اندیشمندان اهل تفکر


چیزی که میتونی تو رفتار دلیل وجودیت تمام چیز عالم حضرت محمد ص ببینی

طوری که محمد را به پیامبر نیکی ها و مهربانی ها خطاب میکنند

ایا محمدی که فاصله او با خداوند به اندازه یه قبضه شمشیر رسید جز ایه اول قران کریم انجام داد؟ بخشندگی ومهربانی

برای تبلیغ در عصر امروز ایا نمیشود از ایه اول خدا کمک گرفت؟

ایا خدای حق تعالی برای تبلیغ اولیه خود از ساده ترین راه استفاده کرده؟


برای تبلیغ دین عقاید مذهب

شرط اول این است که اورا ببخشی و درگذری از کارهای قبل اورا و در ان واحد همانند خدا و همانند محمد ص اورا پاک ببینی زیرا خدا به نیت و جرقه کوچکی و لحظه فکری در ذهن شخص اورا طیب

وطاهر میسازد زیرا خودش فرمود من خداوند بخشنده ومهربان ام

پس جفاست که من اورا از خود پاک تر نبینم

شرط دوم این است به او مهربانی کنی با مهربانی سخن گویی

اثرات مهربانی را همه دوستان میدونند نیازی به توضیح ان نیست

اگر من به شخصی ارزش بدم با گذشتن از اعمال قبلی و و احترام بگذارم اورا و نسبت به او مهربان باشم عکس العمل شخص میتونه چی باشه؟

ایا با مشت میکوبنه تو دهنم یا به خاطر داشتن احساس ارزش و رفتار نیکو نسبت به او سعی در انجام دادن یا کم اون مجاب به شنیدن حرف هایم و بهتر از ان احساس امنیت کند

تا راحت حرف دل خودش را بزند

کدوم یک از اشخاص این باشگاه اگر یک شخص خاص به او ارزش دهد و به او مهربانی کند و احساس امنیت کند برایش احترام قایل نیس و کم اون به حرفایش گوش نمیدهد؟

تا اینجا شد

اول گفتن به نام خداوند بخشنده مهربان

و توضیح دادن از بخشندگی و مهربانی خدا بی مثال و تمثیل

و انجام دادن همین کار

و شرط دیگر ارام بودن شخص و لبخند و شیوه صحیح حرف زدن

ملایمت و مهربانی و خوش رویی یکی از شروط اساسی برای ترویج هر کاریست

تا این جا شد جذب کردن فرد

از این مرحله به بعد

باید هرکس را با هر ایده و هر نظر پذیرا باشین

برای پذیرا بودن نیاز به دانستن و مطالعه دارد

که خیلی از بچه مسلمون ها این اطلاعات ها رو دارن

برای شخص باید احترام خاصی قایل شوی و امنیت برای او فراهم کنی تا از هر منظر که او میخواهد بحث کند و شروع به گفتن انجام دهد

همه افراد به یک شکل نیستن

یکی خدا را قبول دارد اما بعضی چیز ها رو قبول ندارد

یکی با حجاب یکی با محرمیت یکی با نماز

که میشه تخصصی اینجا

که نسبت به منطق نسبت به سبک زندگی نسبت درسی که خونده نسبت به عوام بودن نسبت به خاص بودن او سخن بگویی

اگر با عقل پیش میرود تو باید با گشاده رویی با مهربانی از همین درگاه او پیش روی

یک سری قوانین ریز در بحث کردن هست

اگر در محیطی باشه که وایت بورد دسترسی دارین فقط گوش بدین به سخنان شخص مقابل و نوشتن نکته های لابه لای سخنان اون شخص

نکته های که خود او میگوید

سوال هایی که در یک بحث اولیه میپرسد

شروع به نوشتن کنید

و در اخر نوشتن سوال های خود اورا به او نشان دهید و ایا قبول دارد سوالات خودش را یا ن

و با مهربانی و گشاده رویی و با مکث بین سخنان و اروم صحبت کردن

جواب اورا دهید

اما چگونه جواب میدهی

جواب را از مهربانی خدا از فواید از احادیث ایمه از مهربانی بگویید برای درک این موضع میتونین احادیث قدسیه رو بخوننین که چند نمونه رو اینجا میگذارم

قال الله عزّوجلّ:اي موسي! هر‌كه از گناهكاران نزد تو آمد و به تو پناه برد، بگو خوش آمدي و آسوده شدي، چه جايگاه بزرگي است پيشگاه خداوند جهان. و بر ايشان آمرزش بخواه و بر ايشان مانند يكي از خودشان باش.


قال الله عزّوجلّ:اي احمد! مي‌داني به كدام دليل تو را بر ديگر انبيا برتري دادم؟ به دليل يقين و حسن خلق و سخاوت نفس و دلسوزي براي مردم.(ارشادالقلوب1/205)



http://www.rasekhoon.net/hadith/show/628414/%D8%A7%D9%89-%D9%81%D8%B1%D8%B2%D9%86%D8%AF-%D8%A2%D8%AF%D9%85-%D9%85%D9%86-%D8%B3%D9%87-%D9%86%DB%8C%DA%A9%D9%89-%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%AA%D9%88-%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%87%E2%80%8F-%D8%A7%D9%85-1-%DA%86%DB%8C%D8%B2%D9%87%D8%A7%DB%8C%D9%89-%D8%A7%D8%B2-%D8%AA%D9%88-%D8%B1%D8%A7-%D9%BE%D9%88%D8%B4%D8%A7%D9%86%D8%AF%D9%85-%DA%A9%D9%87-%D8%A7%DA%AF%D8%B1-%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%88%D8%A7%D8%AF%D9%87%E2%80%8F-%D8%A7%D8%AA-%D9%85%D9%89%E2%80%8F-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B3%D8%AA%D9%86%D8%AF-%D8%AA%D9%88-%D8%B1%D8%A7-%D8%A8%D9%87-%D8%AE%D8%A7%DA%A9-%D9%86%D9%85%D9%89-%D8%B3%D9%BE%D8%B1%D8%AF%D9%86%D8%AF-2-%D9%88%D8%B3%D8%B9%D8%AA-%D8%B1%D8%B2%D9%82-%D9%88-%D8%B1%D9%88%D8%B2%D9%89-%D8%A8%D9%87-%D8%AA%D9%88-%D8%AF%D8%A7%D8%AF%D9%85-%D8%A2%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%A7%D8%B2-%D8%AA%D9%88-%D9%82%D8%B1%D8%B6-/
خداوند عزّ و جلّ فرمود:
اى فرزند آدم! من سه نیکى درباره تو کرده‏ ام:1. چیزهایى از تو را پوشاندم که اگر خانواده‏ ات مى‏ دانستند تو را به خاک نمى سپردند.2. وسعت رزق و روزى به تو دادم، آنگاه از تو قرض خواستم ، ولى تو نیکى و خیرى پیش نفرستادى.3. هنگام مرگ، مهلتى دادم تا در یک سوم دارایى خود وصیّت کنى، ولى تو خیر و نیکى پیش نفرستادى.
 

zeynab_ghhh

کاربر بیش فعال
دلم خواست یه مصداق از همون فرمایش پیامبر اکرم ص که نکلم الناس علی قدر عقولهم بگم.
اگر واقعا به دنبال تاثیرگذاری هستیم،باید ذهن طرف مقابلی که اهل ایمان نیست و خودشم معترفه به نداشتن این ایمان،به نحوی وارد یک چالش تفکر بیشتر کنیم تا به منطق مشترک باهاش برسیم.
اینکه صرفا زبونی نهی و امر کنیم،بی تاثیر نیست.حداقلش اینه که اگه 20 نفر دیگه هم اینو بهش بگن،هنجار و ناهنجار جامعه از بین نمیره.حداقل مجبور میشه وقتی در جامعه هست هنجار رو رعایت کنه.مثه آدمه سیگاری که مجبوره در مکان عمومی بخاطر قانون و دیگران، سیگار نکشه.اما اگر واقعا دنبال تاثیرگذاری هستیم،باید سعی کنیم یه کاری کنیم که تو خلوتشم سیگار نشکه.

ببینین بزرگترین و مهمترین تفاوت زندگی بدون دین غرب با سبک زندگی دینی ما در فرد گرایی غرب و خانواده گرایی دینه.در جامعه شناسی غربی کوچکترین واحد جامعه بر اساس خود فرد تعریف میشه.فردی که کاری نداره از کجابه این دنیا اومده،چرا اومده و کجا میره.یعنی کاری به خالقش(اصل توحید) و کاری به هدف و غایت خلقت(اصل معاد و بازگشت به خدا) نداره.در صورتیکه در دین،کوچکترین عضو خانواده ست.خانواده ای که جامعه در راستای تعالی و پیشرفت اون گام برمیداره ولاغیر.حالا به دلیل همین فردگراییه که در جامعه غربی یک فرد میتونه هرکار دلش خواست بدون توجه به خانواده یا جامعه انجام بده.چون مهم خود فرده نه خانواده.
وقتی مبدا و مقصد وجود رو قطع کنیم،میمونه این دنیا.این دنیا و همه لذت هاش.ما هرکار بخوایم میکنیم،بعدم میمیریمو تمام.یه مثال عینی میزنم.مثلا طلاق.
طلاق در فرهنگ ما مذمومه.حتی در خانواده هایی که مذهبی نیستن.با اینکه زیاد شده،اما باز پایداری خانواده یک ارزش تلقی میشه.اما همین طلاق برای سبک زندگی مدرن،اصلا چیز مذمومی نیست.چون مهم فردگراییه.یعنی فرد هروقت دلش بخواد،هرکار خواست میتونه بکنه.علاوه بر این،سود اقتصادی بیشتری تولید میکنه.یک جامعه سرمایه داری مدرن،به چه چیزی مهمتر از تولید پول بیشتر از هر راه و وسیله ای نیاز داره؟پس هرآنچه که پول بیشتر وارد کنه،مسلما بهتره.حالا چرا طلاق این مزیت پولسازی بیشترو در برداره؟
چون مصرف یه خانواده که با هم زندگی میکنن،بیشتر از تک تک اعضا که به صورت تنها زندگی میکنن هست.
حساب کنیم مواد غذایی،هزینه رفت و آمد،مسکن و ... تازه این که واسه مادیات قضیه س.
واسه بهم ریختن روحی و افسردگی و آسیب عصبی و جسمی....ماشالله بنگاه های مشاوره و روانشناسا و پزشکا و ...
در جامعه ای که غایتش تولید پول صرف پول باشه.ارزش تولید بیشتر پول برای خود پول و چرخیدن بهتر چرخه اقتصادی جامعه مدرن،اخلاق و خانواده تا جایی محترمه که به کاهش مصرف گرایی و کاهش تولید پول منجر نشه،چه بهتر که زن ها و مرد ها از هم جدا شن!چه بهتر که خیانت بیشتر بشه!چه بهتر که از زن و مرد هر نوع استفاده ابزاری بشه برای لذت بیشتر،مصرف بیشتر و مهمتر از همه،پول بیشتر....
نتیجه اخلاقی اینکه،فروپاشی خانواده برای نظام سرمایه داری مدرن،نه تنها چیز بدی نیست،بلکه عالیه.
پس پیش به سوی جامعه ای عاری از خانواده....


ما اگر تلاش بیشتری برای رسیدن به این منطق مشترک بر اساس تجزیه تحلیل واقعیات موجود اطرافمون کنیم،خود به خود مردم بیشتر به سمت دین کشیده میشن.باید از خارج دین جذابیت ایجاد کنیم،بعد کم کم به داخل دین متمایل کنیم.
 

old eng

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
با عرضه سلام...

ببینید دوسته گرامی ،این تاپیک ایجاد شده که راهه حل بدین...پاک کردن صورت مسأله که راه نیست...هست؟

اینجا بحثه..شما نظراته دیگرانو خوندید؟پست اوله منو دیدید؟اینجا ملت درده دین دارن،شماره 8
اینکه با رفتاره ما جامعه درست بشه که راه نیست...من با رفتارم میتونم چند نفرو درست کنم...اسمش روشه...تبلغ...یعنی رسوندن مطلب به دیگران...

دقیقن مثله کسی میمونید که مثلن میخواد به بقیه بفهمونه سوسیس و کالباس ها نا سالم هستند و برای فهموندنش،خودش نمیخوره:surprised:این راه نیست.....با عرضه پوزش،فراره

اینجا همه قشره تحصیلکرده هستند...نظرات باید بزرگ باشه و سازنده....قراره به نتیجه برسیم....

اجازه بدین پست اتونو لایک نکنم....چون منطق اتون منطقه امر به معروف نیست.قرار نیست به خاطره اینکه من خرده شیشه دارم طرف حرف امو قبول نکنه....دینه بدونه امر به معروف....دینه قاتلین کربلاس....اونا نماز جماعت و روزه و حج و ذکات و خمس داشتن...کافر نبودن

http://www.dl.rmarof.com/fileupload/mp3/pishvaz-1391-09-15/30927-4416653.mp3
نه اصلا بحث این نیست که زبانی نباشه. ولی شعور هر کسی اینو ثابت میکنه که اگه دانششو و مهارت کافی نداری تو تبلیغ پس انجام نده. حتی بعضا شاید بحث شیشه خورده ام نباشه ولی اصلا طرف نمیدونه و نمیتونه. بحث مبلغان فردی که هیچ. خود کمیته فرهنگ و ترویچ حجاب یه کاری کرد که الان پشیمونه. همون بگیر و ببند اینا. خوب ببینید چه فاجعه ای شد. نتیجه گیری شخصی من از این کارها اینه که این راه هایی که همه تا اینجا رفتند به کردستان است. پس هیچ کاری نکنن سنگین ترن. خود من شخصه برخورد های خوبی ندیدم. و چیزی که دارم میگم اول به خاطر تجربه های شخصی خودم هستش و نه شنیده هام. بعدم شما میگید نظرات باید بزرگ باشه؟ اصلا یعنی چی. ی کم فکر کنین میبینین این حرف اساسا جایی نداره نظر نظره بزرگو کوجیک نداره و اساسا انسان های عمیق به همه چیز گوش میدن و فکر میکنن و اتفاقا هرگز نظری رو رد نمیکنن چون هر نظری پیشینه ی ذهنی و عملی زندگی یک شخص هست. بیش از این قادر به توضیح نیستم.
 
بالا