بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

mohammad sadegh

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام
حال و احوال دوستان چطوره؟
البته اینجا که غیر از دو سه نفر کسی نیست،(a) یکی که داره گچکاری میکنه و خسته شده و الانه هاست که بره،(j) اون یکی عزیز هم که یه موقعی میاد، یه موقعی نمیاد،(n) نفر آخر هم که فقط میاد یه سلامی بکنه و بره بخوابه، درواقع هومن سُک سُک خودمونه. این شده کرسی ما، خودتون قضاوت کنین.
به هر حال چه خبرا؟
خوش میگذره؟
 

ARAMESH

مدیر راهنمای سایت
مدیر تالار
سلام
حال و احوال دوستان چطوره؟
البته اینجا که غیر از دو سه نفر کسی نیست،(a) یکی که داره گچکاری میکنه و خسته شده و الانه هاست که بره،(j) اون یکی عزیز هم که یه موقعی میاد، یه موقعی نمیاد،(n) نفر آخر هم که فقط میاد یه سلامی بکنه و بره بخوابه، درواقع هومن سُک سُک خودمونه. این شده کرسی ما، خودتون قضاوت کنین.
به هر حال چه خبرا؟
خوش میگذره؟
سلام شاکی خان!!به خودت بگو نه به مردم!!یادمه یکی بود چند وقت اصلا نمیومد!!غیبت داشت!!بازم به اینا که سلام رو میکننن همیشه!!:lol::thumbsup2:
 

mohammad sadegh

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام شاکی خان!!به خودت بگو نه به مردم!!یادمه یکی بود چند وقت اصلا نمیومد!!غیبت داشت!!بازم به اینا که سلام رو میکننن همیشه!!:lol::thumbsup2:
بله ولی اونموقع من سیستمی نداشتم که بیام، درضمن من الان فقط مسئله سه نفر رو مطرح کردم، حالا اگه قضیه بقیه رو میگفتم چی میگفتی؟ :D

تحویل کاراست اخه
تموم شه
از سک سک در میام
ایشالا نگار جان هر چه زودتر تموم بشه،
چه خبرا؟
 

Fathy

متخصص مهندسی سازه و زلزله
سلام بر همگی...

کی باورش میشه که 3 ماهه درس می خونم واسه کنکور که فردا بعد از ظهر برگزار می شه .... ولی من بی خیال .... الن اینجام؟
 

mohammad sadegh

عضو جدید
کاربر ممتاز
شهر

گاو ما ما مي كرد ...
گوسفند بع بع مي كرد ...
سگ واق واق مي كرد ...
و همه با هم فرياد مي زدند حسنك كجايي.
شب شده بود اما حسنك به خانه نيامده بود.حسنك مدت هاي زيادي است كه به خانه نمي آيد. او به شهر رفته و در آنجا شلوار جين و تي شرت هاي تنگ به تن مي كند. او هر روز صبح به جاي غذا دادن به حيوانات جلوي آينه به موهاي خود ژل مي زند.
موهاي حسنك ديگر مثل پشم گوسفند نيست چون او به موهاي خود گلت مي زند.
ديروز كه حسنك با كبري چت مي كرد . كبري گفت تصميم بزرگي گرفته است.كبري تصميم داشت حسنك را رها كند و ديگر با او چت نكند چون او با پتروس چت مي كرد.پتروس هميشه پاي كامپيوترش نشسته بود و چت مي كرد.پتروس ديد كه سد سوراخ شده اما انگشت او درد مي كرد چون زياد چت كرده بود.او نمي دانست كه سد تا چند لحظه ي ديگر مي شكند.پتروس در حال چت كردن غرق شد.
براي مراسم دفن او كبري تصميم گرفت با قطار به آن سرزمين برود اما كوه روي ريل ريزش كرده بود . ريزعلي ديد كه كوه ريزش كرده اما حوصله نداشت .ريزعلي سردش بود و دلش نمي خواست لباسش را در آورد .ريزعلي چراغ قوه داشت اما حوصله درد سر نداشت.قطار به سنگ ها برخورد كرد و منفجر شد .كبري و مسافران قطار مردند.
اما ريزعلي بدون توجه به خانه رفت.خانه مثل هميشه سوت و كور بود .الان چند سالي است كه كوكب خانم همسر ريزعلي مهمان ناخوانده ندارد او حتي مهمان خوانده هم ندارد.او حوصله ي مهمان ندارد.او پول ندارد تا شكم مهمان ها را سير كند.
او در خانه تخم مرغ و پنير دارد اما گوشت ندارد
او كلاس بالايي دارد او فاميل هاي پولدار دارد.
او آخرين بار كه گوشت قرمز خريد چوپان دروغگو به او گوشت خر فروخت .اما او از چوپان دروغگو گله ندارد چون دنياي ما خيلي چوپان دروغگو دارد به همين دليل است كه ديگر در كتاب هاي دبستان آن داستان هاي قشنگ وجود ندارد.​
 

Ali 1900

عضو جدید
سلام به بچه های کرسی نشین قصه گو :gol::D
خوفین؟
به به میبینم که تعمیرات داریم آرام خانم. خسته نباشی :smile:
نگار پس چرا این کاراتو تحویل نمیدی تموم بشه؟ :D
محمدصادق: چه طوری یا نه؟ ;)
فتحی جان بی خیال :eek:
 

mohammad sadegh

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام بر همگی...

کی باورش میشه که 3 ماهه درس می خونم واسه کنکور که فردا بعد از ظهر برگزار می شه .... ولی من بی خیال .... الن اینجام؟

سلام
حالت چطوره؟
سلامتی؟
اشکال نداره، درست میشه ایشالا، تو خودتو زیاد ناراحت نکن، این از عوارض قبل از کنکوره :D
 

mohammad sadegh

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام به بچه های کرسی نشین قصه گو :gol::D
خوفین؟
به به میبینم که تعمیرات داریم آرام خانم. خسته نباشی :smile:
نگار پس چرا این کاراتو تحویل نمیدی تموم بشه؟ :D
محمدصادق: چطوری یا نه؟ ;)
فتحی جان بی خیال :eek:
سلام
حال و احوال جناب؟
خوفید ایشالا؟
نه زیاد
 

@ RESPINA @

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام بر همگی...

کی باورش میشه که 3 ماهه درس می خونم واسه کنکور که فردا بعد از ظهر برگزار می شه .... ولی من بی خیال .... الن اینجام؟

سلام دوست خوب خسته درسا نباشی ان شاا... خبر خوبی ازت بشنویم و خوب امتحان بدی. به امید موفقیتت عزیز
 

ARAMESH

مدیر راهنمای سایت
مدیر تالار
مرسی محمدصادق!
سلام به بقیه ی تازه واردین!!خوبید؟شبتون بخیر:gol::D
 

Ali 1900

عضو جدید
سلام
حال و احوال جناب؟
خوفید ایشالا؟
نه زیاد
چرا نه زیاد؟ خب زیرشو زیاد تر کن :D
عجب پس کتاب فارسی ابتداییمون تا این حد عوض شده...:surprised:(بابت قصه)
سلام به همه دوستای کرسی نشین این شبها به لطف خدا خوبین؟
سلام بر دوست گرام :gol:
ما خوبیم شما چه طوری عزیز؟
 

mohammad sadegh

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام محمد جان مرسی شما چطوری؟
سعی میکنیم بر وقف مراد روزگارو سر کنیم؟ شما چه میکنی عزیز با سرنوشت؟

ما اِی بد نیستیم، شکر
والا ما کاری به سرنوشت نداریم، این سرنوشته که چه ها که با ما نمیکنه.
 

@ RESPINA @

عضو جدید
کاربر ممتاز
ما اِی بد نیستیم، شکر
والا ما کاری به سرنوشت نداریم، این سرنوشته که چه ها که با ما نمیکنه.

پس به ناچار یا رضایت باید باهاش ساخت.

شاید زندگی آن جشنی نباشد که آرزویش داشتیم
اما حال که به آن دعوت شدیم تا میتوانیم زیبا برقصیم
 

@ RESPINA @

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام
شبتون بخیر
کسی هست که فال ما رو بگیره

از دیده خون دل همه بر روی ما رود
بر روی ما زدیده چه گویم چها رود
ما در درون سینه هوائی نهفته ایم
بر باد اگر رود دل ما زان هوا رود
بر خاک راه یار نهادیم روی خویش
بر روی ما رواست اگر آشنا رود
سیل است آب دیده و بر هرکه بگذرد
گر خود دلش ز سنگ بود هم ز جا رود
 

Similar threads

بالا