تو ک مطمئنم نشنیدی
والا اصن نفهمیدم چی گفتی :دی صرف دستور داد دیگه چه صیغه ایه
تو ک مطمئنم نشنیدی
والا اصن نفهمیدم چی گفتی :دی صرف دستور داد دیگه چه صیغه ایه
این گند مال دوران کودکیمونه<میگم کودکیمون چون گند منو دوستمه>ما دوتا رفیق بودیم حدودا 6 الی 7 ساله منو دوستم تازه گیا تو کوچمون با یه دختره لوس دوست شده بودیم دختره یه گردنبند بدلی خوشگل گردنش بود منو دوستمم آرزو داشتیم واسه چند دقیقه گردنمون باشهواسه همین تصمیم گرفتیم یه روز گولش بزنیمو گردنبندو کش بریم ..
خلاصه یه روز با هر ترفندی بود با چرب زبونی گردنبندو از گردنش در آوردیم و هر طور شد کاری کردیم گردنبندو که دست ما بود فراموش کنه...به محض رفتن دختره به خونشون گردنبندو زیر یه سنگ قایم کردیم که فردا صبح زود بیایم ورش داریم...صیح روز بعد<من که هر روز تا 9 میخوابیدم و بیشتر >اون روز ساعت 6 از خونه اومدم بیرون که به خیال خودم زرنگی کنم...
وقتی رسیدم پای سنگ همزمان با رسیدن من دوستمم اومد اونجا...تو نگو مامانم داره تعقیبم میکنه چون هیچ چیز نمیتونست اون ساعت روز منو از رختخواب بیرون بکشه...به محض دیدن گردنیند دوهزاریش افتاد دیگه خوتون تصور کنید چه بلای سرمنو دوستم آورد
دشمنتون شرمنده...منم شنیدم دو زاری ولی همیشه فک میکردم دوهزاری درسته...خب ما با اسکناس حساب میکنیمشرمنده ایراد نمیگیرما ولی واسم سواله آخر دو زاری ؟ یا دو هزاری درسته؟؟؟
من فک میکنم دو زاری باشه چون سکه ای بوده!!!
سوتی که چه عرض کنم؟ما که نا خدای سوتی ایم.
داشتم با مسئولین محترم شرکت فلان صحبت میکردم...یه چیزی میخواستم برام انجام بدن که رضایت نمیدادن،
خلاصه مدیر بهم گفت برو پیش رئیس..اگه اون موافقت کرد منم "حرفی ندارم".
منم رفتم پیش رئیس خیلی رک بهش گفتم جناب رئیس،مدیر گفته رضایت دست شماست،من "کاره ای نیستم" !!!! :دی
رئیس:
بقیه ارباب رجوع ها:
من بعد از چند دقیقه:
قاتل!بچه که بودم 2 تا جوجه برام خریدن اولین باری بود که با جوجه بازی میکردم نمیدونستم اینقد ظریفه اولیشو همون لحظه که بهم دادن از خوشحالی خفش کردم و دومیشم باهاش ماشین بازی کردم یهنی مث ماشین میکشیدمش رو قالی بیچاره در همون حال جون داد بعد این پاهاش رو دیدم همه زخم بود
قتل غیر عمد بودقاتل!
ی بار اس دادم به دوستم بهش گفتم تو می دونی مهتاب چش شده قاطی کرده
بعد اشتباهی اس رو برای مهتاب فرستادم
احساسات من در اون لحظه
اولینش فرمت کردن اشتباهی یکی از درایواری کامپیوتر هنگام نصب ویندوز که حدود 90 گیگ اطلاعات پرید فک کنم نزدیک یه ماه همش در حال ریکاوری بودم )))
بعدش سوزوندن اتو، کامپیوتر ، پرینتر، تلفن
سوزوندن سیمکارت خواهرم
یکیشم که من و داداشم همیشه به هم اس ام اس فحش میدادیم البته بد نبودا در حد بوزینه و شغال و بو گندو ..همشم ابراز علاقه بودا ... یه بار اشتباهن برا یکی از پسرای کلاسمون فرستادم ))) ....
فعلا چیز دیگه ای یادم نیست.... یه بارم یه کار کردم تا حد تعلیق از دانشگاه خواهرم رسید فک کنم از همه وحشتناک تر بود
یه تحقیق کن ببین تو گنیس اگه کسی نیس که با تو در این موارد رقابت کرده باشه اسمتو ثبت کن.دست کم نگیر خودتو.
حیفی.
منفجر کردن دستگاه خنک کننده تو سربازی
اتش زدن خونه و باغ.............
تصادف با موتورم که موتورم پودر شد با 240 km/h
سوزوندن سرور دانشگاه
...دیگه الان چیزی مد نظرم نیست
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
****بی حال ترین فرد باشگاه کیه****؟؟؟؟؟ | زنگ تفريح | 7 | ||
بزرگ ترین خدمتی که تا به حال به یک نفر یا به همه کردی بنویس | زنگ تفريح | 14 | ||
ضد حال | زنگ تفريح | 14 | ||
الان در حال حاضر تنها نگرانیت چیه؟؟؟؟؟ | زنگ تفريح | 174 | ||
شرح حال منه بی ادعا !!! | زنگ تفريح | 185 |