با حال ترین گندی که زدی تو زندگیت از دوران بچگی تا حالا

mahdis.

عضو جدید
کاربر ممتاز
منفجر کردن دستگاه خنک کننده تو سربازی
اتش زدن خونه و باغ.............
تصادف با موتورم که موتورم پودر شد با 240 km/h
سوزوندن سرور دانشگاه
...دیگه الان چیزی مد نظرم نیست

یه تحقیق کن ببین تو گنیس اگه کسی نیس که با تو در این موارد رقابت کرده باشه اسمتو ثبت کن.دست کم نگیر خودتو.:d
حیفی.


شادی خانم گفتم بهت تحقیق کن دیدی همیشه یه دستی بالای یه دست دیگه هس.
منم با شادی موافقم.منم حرفی ندارم جناب امپراطور...
 

*breath*

عضو جدید
کاربر ممتاز
کوچک بودن نمیدونم دقیق چند سالم بود اون زمان اردک و جوجه رنگی زیاد می آوردن برا فروش اغلب هم مثال مواد پلاستکی یا اهن میدادن و جوجه رنگی یا جوجه اردک میگرفتن من اون روز بابام خونه نبود مامان هم توخونه بوده دیگه که چششو دور دیده بودم گوشه حیاط چند تا وسیله آهنی بود تو جعبه ...رفتم در حیاط و داد زدم اهای جوجه رنگی بیا بیا ...اومد گفتم اینا رو بدم جوجه اردک میدی اون بنده خدا هم اومد دید و بلافاصله برداشت و یه جوجه رنگی بهم داد خیلی راحت هم برداشت ... بعد ها فهمیدم بابا تازه این وسایل و خریده بود برا ماشینش که پول 30 یا 40 تا جوجه اردک بوده ..ولی باور کنید هیچی بهم نگفت ...فداش بشم
 
آخرین ویرایش:

sed ali

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع
کاربر ممتاز
کوچک بودن نمیدونم دقیق چند سالم بود اون زمان اردک و جوجه رنگی زیاد می آوردن برا فروش اغلب هم مثال مواد پلاستکی یا اهن میدادن و جوجه رنگی یا جوجه اردک میگرفتن من اون روز بابام خونه نبود مامان هم توخونه بوده دیگه که چششو دور دیده بودم گوشه حیاط چند تا وسیله آهنی بود تو جعبه ...رفتم در حیاط و داد زدم اهای جوجه رنگی بیا بیا ...اومد گفتم اینا رو بدم جوجه اردک میدی اون بنده خدا هم اومد دید و بلافاصله برداشت و یه جوجه رنگی بهم داد خیلی راحت هم برداشت ... بعد ها فهمیدم بابا تازه این وسایل و خریده بود برا ماشینش که پول 30 یا 40 تا جوجه اردک بوده ..ولی باور کنید هیچی بهم نگفت ...فداش بشم


به بابات بگو فدایی داری
 

mohammad370

عضو جدید
همین ماه پیش گرافیکم وسط بازی داغ می کرد رو اعصاب بود بازی تیک داشت
اومدم یه ابتکاری بزنم یه جای غالب پنیر رو توش اب ریختم بعد اون قطعه ی الومینیومی کارت گرافیک که خنکش میکنه رو گذاشتم تو اب...
این تا 1 هفته ای خوب کار میکرد تا 1 روز پام خورد به کیس و اب ریخت رو گرافیک و سوخت...
 

saba62

عضو جدید
کاربر ممتاز
همین ماه پیش گرافیکم وسط بازی داغ می کرد رو اعصاب بود بازی تیک داشت
اومدم یه ابتکاری بزنم یه جای غالب پنیر رو توش اب ریختم بعد اون قطعه ی الومینیومی کارت گرافیک که خنکش میکنه رو گذاشتم تو اب...
این تا 1 هفته ای خوب کار میکرد تا 1 روز پام خورد به کیس و اب ریخت رو گرافیک و سوخت...


:biggrin:
 

mahdis.

عضو جدید
کاربر ممتاز
همین ماه پیش گرافیکم وسط بازی داغ می کرد رو اعصاب بود بازی تیک داشت
اومدم یه ابتکاری بزنم یه جای غالب پنیر رو توش اب ریختم بعد اون قطعه ی الومینیومی کارت گرافیک که خنکش میکنه رو گذاشتم تو اب...
این تا 1 هفته ای خوب کار میکرد تا 1 روز پام خورد به کیس و اب ریخت رو گرافیک و سوخت...

اه.حیف شدا.:biggrin:
 

Takesh

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ما هر سری میریم ولایت خونه ننه مامانم :دی هی میگه یادته حوله و لباسامو رو رخت آتیش زدی ؟:D

یه بارم با لیوان کوبیدم تو سر بابای بابام سرشو شکستم . خدا رحمتش کنه خیلی مرد بود :(
 

amirdolu

عضو جدید
سر یک امتحان با دوستم برگه ها رو عوض کردیم و همه سوالارو نوشتیم ولی از فرط خوشحالی دوتایی یک اسمو (اسم منو) رو برگه ها نوشته بودیم و پشت سر هم برگه ها رو تحویل دادیم. مراقبه به دوستم گفت آقا شما اسمتم از رو بغل دستی نوشتی؟..... امتحان هم موند برای ترم بعدی.
 

saba62

عضو جدید
کاربر ممتاز
سر یک امتحان با دوستم برگه ها رو عوض کردیم و همه سوالارو نوشتیم ولی از فرط خوشحالی دوتایی یک اسمو (اسم منو) رو برگه ها نوشته بودیم و پشت سر هم برگه ها رو تحویل دادیم. مراقبه به دوستم گفت آقا شما اسمتم از رو بغل دستی نوشتی؟..... امتحان هم موند برای ترم بعدی.


:w15:
 

NEW MOHAMMAD

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
سر یک امتحان با دوستم برگه ها رو عوض کردیم و همه سوالارو نوشتیم ولی از فرط خوشحالی دوتایی یک اسمو (اسم منو) رو برگه ها نوشته بودیم و پشت سر هم برگه ها رو تحویل دادیم. مراقبه به دوستم گفت آقا شما اسمتم از رو بغل دستی نوشتی؟..... امتحان هم موند برای ترم بعدی.
ایول
خیلی باحال بود :w15::w15::w15:
 

mohadeseh.anzali

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
چن هفته پیش رفتیم یه پیتزا بخوریم.بعد که داشتیم برمیگشتیم یه آهنگ خعلی رقص و مسخره گذاشت منم که نیمیتونم جلو رقصمو بگیرم.اومدیم تو راه پله دوتا دونه حرکت رفتم رسیدیم پای میز که حساب کنیم دیدیم همونجا دوربین گذاشته بودن:|
 

M@HYA-J00N

عضو جدید
کاربر ممتاز
مورد داشتيم برا اينكه امتحان كنه وقتي جري با ماهيتابه ميزنه تو سر تام و سرش شكل ماهيتابه ميشه با ماهيتابه زده تو سر باباش...
البته مديونين فك كنين من بودم :D
 

f.babaei

عضو جدید
چن هفته پیش رفتیم یه پیتزا بخوریم.بعد که داشتیم برمیگشتیم یه آهنگ خعلی رقص و مسخره گذاشت منم که نیمیتونم جلو رقصمو بگیرم.اومدیم تو راه پله دوتا دونه حرکت رفتم رسیدیم پای میز که حساب کنیم دیدیم همونجا دوربین گذاشته بودن:|
:w15::w17:
 

parla_69

کاربر فعال تالار هنر ,
کاربر ممتاز
مورد داشتيم برا اينكه امتحان كنه وقتي جري با ماهيتابه ميزنه تو سر تام و سرش شكل ماهيتابه ميشه با ماهيتابه زده تو سر باباش...
البته مديونين فك كنين من بودم :D
:hypocrite::hypocrite::hypocrite::hypocrite:
شما که معصومیت از دس رفته ای یه پا:]
 

hossein 2014

عضو جدید
من وقتی بچه بودم رفتیم خانه فامیلمون من درحیاط بازی میکردم که چشمم به یک گلدان خیار افتاد سه چهارتا خوردم بعد دیدم دهنم خون میاد و درد میکنه رفتم به مامانم گفتم دیدن من گل کاکتوس زبان مادر شوهر را خوردم به جای خیار و دهنم پر خار بود
 

baran 2012

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من وقتی بچه بودم رفتیم خانه فامیلمون من درحیاط بازی میکردم که چشمم به یک گلدان خیار افتاد سه چهارتا خوردم بعد دیدم دهنم خون میاد و درد میکنه رفتم به مامانم گفتم دیدن من گل کاکتوس زبان مادر شوهر را خوردم به جای خیار و دهنم پر خار بود

بابا تو دیگه کی هستی؟:surprised:
 

دختر شاه پریون

عضو جدید
کاربر ممتاز
من وقتی بچه بودم رفتیم خانه فامیلمون من درحیاط بازی میکردم که چشمم به یک گلدان خیار افتاد سه چهارتا خوردم بعد دیدم دهنم خون میاد و درد میکنه رفتم به مامانم گفتم دیدن من گل کاکتوس زبان مادر شوهر را خوردم به جای خیار و دهنم پر خار بود
هیییی وای من:surprised:
 

nafas..

عضو جدید
سلام

ترم3 بودم یادش بخیر.مامانم ظهر قرمه سبزی درس کرده بود خیلی خوشمزه همیشه ام دو وعده ای صرف میشه
چون کل خونواده دوس دارن:smile:.شبم طبق روال قرمه سبزی صرف شد.فرداش رفتم دانشگاه اونجام قرمه سبزی بود
چشامو بستم خوردم. روزبعدم وارد سلف شدم دیدم بازم بوی قرمه سبزی میاد
دیگه هیچی حالیم نبود اونقد عصبی شده بودم هیچی دیگه به اون شخصی که اونجا بود یه داد بلد زدم این چه وضعیه هر روز قرمه سبزی مخم تلیت شد
یعنی چی مگه ما ادم نیستیم :mad: اونم گفت هر وقت میومدی تو سلف دوس داشتم فقط جز مرسی چند کلمه دیگه بگی ببینم پشت این ظاهر
زیبا کی هستی .منم همین جوری مات مونده بودم ینی اون..........بعدش گفت برو اخلاقتو درس کن......و این قرمه سبزی نیست خورشت کرفسه:(
یه حالی ازم گرفته شد اون روز.......
 

violet71

عضو جدید
سوار اتوبوس بین شهری شده یودم که برم یونی، اتوبوس راه نیفتاده بود هتوز ، شوفر اومد بالا داد زد این ساک صورتی مال کیه پایین اتوبوس ؟ بذارم تو بار یا برم؟، هیشکی جواب نداد
شوفر 4 ، 5 بار دیگه هم پرسید هیشکی جواب تداد، اتوبوس معطل همین بود فقط، دیگه کم کم صدا همه داشت درمیومد که آقا ولش کن برو
بعله یتده هم بلند شدم که بگم آقا من کلاس دارم یزو دیگه....
، که دیدم آآآآ اینکه ساک منه اون پایین:eek: !!!! :sweatdrop:
فقط ساکم قرمز بود به خدا نمیدونم چرا همه میگفتن هی صورتی!
 

violet71

عضو جدید
پیش دانشگاهی بودم ، سر کلاس شیمی بودیم، یه معلمی داشتیم که منو خیلی دوست داشت ،
، یه بار صدام زد پا تابلو منم انگ همون روز هیچی نخونده یودم در حد صفر،
متاسفاته وقتی پاشدم برم پا تخته این معلم محترم بنده شروع کرد به تعریف و تمجید از بنده حقیر،
که فلانی به درس گوش مبده و نمره هاش از همه شما همیشه بالاتر میشه و درس خوندن را از این یاد بگیرین و .....
بعد از نیم ساعت که حسابی ما را برد اون بالا بالاها ... گفت خب عزیزم حالا این تمرین را حل کن ببینم،...
هیچی دیگه از عرش به فرش اومدیم!
بچه ها :biggrin:
معلم :eek:
من :cry:
 

S0g@nD

عضو جدید
تازه ترین گندی ک زدم مربوط ب چند ساعت قبل میشه :w18:

بله داشتم آبجوش میریختم تو قوری ک چایی دم کنم ک ناگهان حواسم پرت شد و از صحنه دور شدم بعد از چندی ک ب خودم اومدم دیدم ای دل غافل ...

قوری لبریز شده و ریخته تو آشپز خونه :w09:

ولی خودمو نباختم و طی یک عملیات سریع السیر همه چی رو روبه راه کردم :smoke:

یکمم ریخت زیر گازو اینا ک بعدا تو خونه تکونی رو میشه ، واسه اون موقع هم خدا کریمه :w16:
 

Similar threads

بالا