گفتگوهای تنهایی

وضعیت
موضوع بسته شده است.

ALIREZA.F.1988

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
هر شب که می‌خواهم بخوابم، می‌گویم
صبح که آمدی با شاخه‌ای گل سرخ
وانمود می‌کنم هیچ دل تنگ نبوده‌ام
صبح که بیدار می‌شوم می‌گویم
شب، با چمدانی بزرگ می‌آید
و دیگر نمی‌رود...

#کیکاووس_یاکیده
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
دوست داشتن تو
زیباترین گلی ا‌ست
که خدا آفریده!
گفته بودم؟

#عباس_معروفی
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
◽️
آدمها برای چیزهایی که دوستشان دارند نشانه می‌گذارند..
همیشه در خاطرشان هستند و از یادآوریشان ذوق میکنند..
مثلا وجود تو برای من نشانه است
آن لبخندت که دل و دینم را بر باد میدهد.. نگاه کردن به صورت معصومت هنگام خواب و نفس های منظمت جانی به جانم اضافه میکند
یا امان از دلبری هایی که موهایت برای این دله مریض احوال من میکند... همه اینها نشانه های وجود توست.. نشانه های خوشبختی برای من است..
جانانم غریب واژه ایست خوشبختی بدون "وجود تو"چه چیز بهتر از وجود تو برای خوشبختی؟!

#فاطمه_احمدی
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
همیشه کسانی هستند
که در نهایت دلتنگی
نمی توانیم آنها را در آغوش بگیریم
بدترین اتفاق شاید همین باشد...

#ايلهان_برك
 

*M.A*

کاربر بیش فعال
دلم نمی خواد با احدی درموردش صحبت می کنم
ولی اینجا که می تونم بگم
ترسیدم خیلی زیاد
ترسیدم از آینده از روزای پیش رو
از سرنوشت از احساسم
خسته شدم از اینهمه شب بیداری
کاش فردا بیاد یه چیزی بگه که همون بس بشه واسه اینکه تا ته عمر خودم رو بسپارم بهش
دیگه کشش رو ندارم
تنها یک زندگی کاری نمی خوام اصلا این شدنی نیست
حالم اصلا خوب نیست اصلا
از فشار فکری دلم می خواد شقیقه هام رو سوراخ کنم و هرچی تو ذهنمه رو بریزم بیرون
علیرضا نا آرومه و من رو هم نا آروم کرده
من ترسیدم از این نا آرومیش
 

*M.A*

کاربر بیش فعال
سلام عزیزم
دلم گرفته..
درست از روزی که دیدمت دلم گرفت و دوست دارت شدم
درست از روزی که سختیای زندگیتو فهمیدم دلم گرفت و ترسیدم که نکنه این سختیا، دل سختت کردند
اینروزا دست و دلم به هیچ کاری نمیره
اینروزا نه فکرم و نه قلبم اجازه نزدیک شدن بهت رو نمیده
از همیشه ساکت تر و بی حوصله ترم
و شاید غصه دار تر
تو نمی دونی چقدر چشم انتظار نشستم که اسمت بالای صفحه باشه
که دوتا گردالی سبز خبر از اومدنت بدند
تو شریک آینده امی ولی من دارم تنهایی این درد دوری رو به دوش می کشم
کاش امروز نگاهت بیوفته به آسمون کاش..
کاش بفهمی چقدر واسم ارزش داشتی که تا اینجا باهات پیش اومدم
اینا همه حرفاییِ که هزار بار تو دلم بهت می گم ولی تو هرگز نخواهی شنید
دل تنگم چه ناباور و بهت زده ام اینروزا
هنوزم باورم نیست که تونستی به وادیه احساسم وارد بشی.
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
همیشه نمیشه تنها بود!
اما گاهی تنهایی بهتر از بودن با کسایی که فقط موقعیتی که کنارت پیدا می کنند می خوان و خودت هیچ اهمیتی نداری.
گاهی هم دستهات بذار تو جیبت گاهی گرمای جیبت مهربانتر از ادمهاست!
گاهی منتظر دوست داشتن کسی که دوستش داری نباش، اگر دوستت داشت وقتی بهش اعتراف میکردی جای ممنون گفتن بهت، بهت میگفت منم دوستت دارم!
#آیناز
 

ALIREZA.F.1988

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
همین که هستی
همین که لا بلای کلماتم
نَفَس میکشی و
راه میروی
همین که پناه ِ واژه هایم شده ای
همین که سایه ات هست

همین که کلماتم از بی "تو"یی
یتیم نشده اند
کافی‌ست برای یک عمر آرامش ؛

باش!

حتی همین قدر دور

 

***##***

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اشــــــــک ها قــــــطره نیســـــــتند
بلـــــــکه کلمـــــــاتی هســـــــــتند که می افتــــــــند
فقط بخاطر اینکه پیدا نمیــــــکنند کــــــــسی را
که معنــــــی این کلـــــــمات را بفهـــــــمد . . .
 

plant_biology

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اشــــــــک ها قــــــطره نیســـــــتند
بلـــــــکه کلمـــــــاتی هســـــــــتند که می افتــــــــند
فقط بخاطر اینکه پیدا نمیــــــکنند کــــــــسی را
که معنــــــی این کلـــــــمات را بفهـــــــمد . . .

افرين خيلي فشنگ بود.
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
‍ آن ها که سال ها در پیله تنیده اند
می دانند
پروانه ها وقت پریدن
یکنفر نیستند
دوتا هستند
صد تا می شوند
هزار تا پر می زنند
و
آسمان کم کم
آبی می شود
آن ها ساعت ها و روزها یادشان نمی ماند
خانه ها و مسیرها یادشان نمی ماند

نقشه ی پرواز
روی هر بال
هر روز عوض می شود
و شعر تازه ای از چشم های تو
بر لب های من می ریزد


آی تیر و کمان ها!
اخراج پروانه ها از آسمان ممکن نیست
وقتی ما هنوز در باغچه هایمان
داریم گل های سرخ می کاریم

این را به تفنگ ها هم بگویید!



#زهره_چورلی
#شعر_سپید
۴اسفند۹۶
 

***##***

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
حرف هایی هست که نمی توانی با هیچکس بگویی
نام این احوال تنهایی ست
و تنهایی درد بی درمانی ست
که باید سرت را بگذاری سه کنج اتاقت
و فقط به حال خویش گریه کنی...

علی_سلطانی
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
تنهایی یک حس درونی ست...حسی که گاهی در سکوت شب به سراغت می آید و گاهی در شلوغی روز... گاهی در خلوتت احساس تنهایی می کنی و گاهی در جمع... احساس تنهایی وقتی به سراغت می آید که زندگی ات پُر از آدم هایی باشد که قدرت پُر کردن تنهایی ات را ندارند ... آدم هایی که کنارشان بیشتر احساس تنهایی می کنی... کسانی که نه خواسته هایت را می بینند و نه درکت می کنند ... روزها و ماه ها و سال ها کنارشان هستی بدون آنکه تو را بفهمند ... همه ی آدم ها در ذهنشان دنیایی دارند که وقتی از پُر شدن تنهایی شان نا اُمید می شوند به آن پناه می برند... با خودشان حرف می زنند و درد و دل می‌کنند...یک دنیای عجیب که گاهی مجبور می شوند در آن زندگی کنند...

#حسین_حائریان
📃
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Similar threads

بالا