گفتگوهای تنهایی

وضعیت
موضوع بسته شده است.

f.babaei

عضو جدید
ادم میاد تو این تاپیکا جیگرش کباب میشه:cry:

جملاتتون تاثیر گذار بود خداخیرتون بده به دل من نشست اصن فکر کنم عاشق شدم فقط نمیدونم عاشق کی:surprised:
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ادم میاد تو این تاپیکا جیگرش کباب میشه:cry:

جملاتتون تاثیر گذار بود خداخیرتون بده به دل من نشست اصن فکر کنم عاشق شدم فقط نمیدونم عاشق کی:surprised:
[FONT=&quot]مراقب باش رفیق...[/FONT]
[FONT=&quot]آدم هــای عجیبـــی دارد اینجــا ![/FONT]
[FONT=&quot]دوستــی هــایشان نـــاگهانی ســت[/FONT]
[FONT=&quot]دلبستــن شـــان غریـــب است و رفتــن شان آشنـــا [/FONT][FONT=&quot][/FONT][FONT=&quot]![/FONT]
[FONT=&quot]آلـــیــــس کـــجـــایـــی؟![/FONT]
[FONT=&quot]بـــیـــا [/FONT][FONT=&quot][/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]ایـــنـــجـــا عــجــیـــب تــریــن ســـرزمــیــن دنـــیــاســت . . .[/FONT]
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[FONT=&quot]انتهای پاییز است،همان وقت که:[/FONT]
[FONT=&quot]همه دم می زنند از شمردن جوجه ها ![/FONT]
[FONT=&quot]روی تختت امشب ، بشمار ، تعداد دل هایی را که به دست آوردی [/FONT][FONT=&quot][/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]بشمار ،تعداد لبخند هایی که بر لب دوستانت نشاندی [/FONT][FONT=&quot][/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]بشمار ، تعداد اشک هایی که از سر شوق و غم ریختی [/FONT][FONT=&quot][/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]فصل زردی بود ، تو چقدر سبز بودی ؟![/FONT]
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[FONT=&quot]گفت دعا کنی،[/FONT]
[FONT=&quot]می آید ...[/FONT]
[FONT=&quot]گفتم:[/FONT]
[FONT=&quot]آنکه با دعا بیاید به نفرینی می رود؛[/FONT]
[FONT=&quot]خواستی بیایی، با دعا نیا؛[/FONT]
[FONT=&quot]با دل بیا...[/FONT]
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[FONT=&quot]این روزها هر جا بری انگاردلت بهونه میگیره .انگاری یه حس عجیبی داری.دلت یه جایی میخواد بره . یه حسی چشماتو پر اشک میکنه.دلت اروم و قرار نداره یه بوی خوشی همه جا به مشام میرسه. دلت دنبال این بوی خوش میره .خیلی سریع از تو. سریع تر از جسمت روحت رفته .کجا؟خوب دقت کنی میبینی دلت دیگه تو شهر خودت نیست.[/FONT]
[FONT=&quot]رفته پیش امام رضا ..[/FONT]
یا امام رضا
 

بهار00

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
برای خودم مردی شده ام . . .
این روزها درسکوت سرسخت . .
.
بی صدا گریه میکنم . .
.
ولی !!!
دنیا مواظبم باش . .
.
قلبم هنوز زنانه میزند!
 

بهار00

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
جنازه ای را میشناسم که نفس میکشه

و روزی هزار بار میمیره...

اینجا کسی را کشته اند...

به من که می رسی

به جای سلام ،

فاتحه ای بخوان
 

$marziyeh67$

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من…!

مرا که میشنـاسی؟! خودمم

کسی شبیه هیچکس!

کمی که لابه لای نوشته هایم بگردی پیدایم میکنی

مهربان، صبور، کمی هم بهانه گیر

اگر نوشته هایم را بیابی ، منم همان حوالی ام!!


دری هستم

که می‌توانست به آسمان باز شود

اگر لولایش به زمین

چفت نبود...


 

بهار00

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
گفت : فرق رویا با آرزو چیست ؟
گفتم : آرزو یک حقیقت نزدیک است ولی رویا یک آرزوی شیرین دست نیافتنی !
گفت من رویا هستم یا آرزو ؟
گفتم رویایی که به حقیقت پیوستن آن یک آرزوی شیرین است !

 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[FONT=&quot]من زنده بودم اما انگار مرده بودم[/FONT]
[FONT=&quot]از بس که روزها را با شب شمرده بودم[/FONT]
[FONT=&quot]یک عمر دور و تنها، تنها به‌جرم این‌که[/FONT]
[FONT=&quot]اوسرسپرده می‌خواست، من دل‌سپرده بودم[/FONT]
[FONT=&quot]یک عمر می‌شد آری در ذره‌ای بگنجم[/FONT]
[FONT=&quot]از بس که خویشتن را در خود فشرده بودم[/FONT]
[FONT=&quot]در آن هوای دلگیر وقتی غروب می‌شد[/FONT]
[FONT=&quot]گویی بجای خورشید، من زخم خورده بودم[/FONT]
[FONT=&quot]وقتی غروب می‌شد وقتی غروب می‌شد[/FONT]
[FONT=&quot]کاش آن غروب‌ها را از یاد برده بودم[/FONT]
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[FONT=&quot]من اگر کسی رو داشتم دیگه در به در نبودم [/FONT]
[FONT=&quot] با غم غربت و اندوه دیگه همسفر نبودم[/FONT][FONT=&quot] .[/FONT]
 

بهار00

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
عشق غریبه ای ست
که در ناکجای یک لحظۀ ناشناس
آشنای دیرینه ات می شود
و می انگاری
تمام دنیا را
بخاطر او
تا ملاقاتش آمده ای !
 

بهار00

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
لطفا خیلی دوستم نداشته باشید!
از آخرین باری که
خیلی دوستم داشتند تا امروز...
خیلی سخت گذشت...
 

mobinaaaa

عضو جدید
به شکوه گفتم برم ز دل یاد روی تو آرزوی تو
به خنده گفتا نرنجم از خلق و خوی تو یاد روی تو


ولی ز من دل چو برکنی حدیث خود بر که افکنی
هرکجا روی وصله ی منی ، ساغر وفا از چه بشکنی؟

........................................



گذشتم از او به خیره سری ، گرفته رهه مه دگری
کنون چه کنم با خطای دلم؟ گرم برود آشنای دلم
به جز رهه او نه راهه دگر ، دگر نکنم ، خطای دگر

...............................................


نخفته ام به خیالی ، نخفته ام به خیالی که می پزد دل من
خمار صد شبه دارم ، خمار صد شبه دارم ، شراب خانه کجاست؟!!!
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[FONT=&quot]یه مترسک شکسته [/FONT][FONT=&quot]٫[/FONT][FONT=&quot]عمری لباش و بسته[/FONT]
[FONT=&quot]شده همدست کلاغها [/FONT][FONT=&quot]٫[/FONT][FONT=&quot]شاهد غارت باغها[/FONT]
[FONT=&quot]می بینه اما نمی خواد [/FONT][FONT=&quot]٫[/FONT][FONT=&quot]کلاغها تنهاش بذارن[/FONT]
[FONT=&quot]ببرن هر چی که می خوان [/FONT][FONT=&quot]٫[/FONT][FONT=&quot]هر کی رو می خوان بیارن[/FONT]
[FONT=&quot]اخه تو امید باغی [/FONT][FONT=&quot]٫[/FONT][FONT=&quot]نه مترسک شکسته[/FONT]
[FONT=&quot]آخ مگه ندیدی وحشت رو تن گلها نشسته[/FONT]
[FONT=&quot]تو یه رخت باغبونی [/FONT][FONT=&quot]٫[/FONT][FONT=&quot]تو چرا نامهربونی[/FONT]
[FONT=&quot]واسه دلخوشی گلها تو از انتظار می خونی[/FONT]
[FONT=&quot]انتظار و چشم به راهی عادت چشمای خسته[/FONT]
[FONT=&quot]دلخوشی های خیالی بغض گلهای شکسته[/FONT]
[FONT=&quot]در میان کوهان آن پیمان با قایقرانها[/FONT]
 

بهار00

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
کاش همه می دانستند که کلاغی که دل دارد خیلی بهتر از طاووسی است که از تمام دنیا فقط زیبایی دارد...
 

بهار00

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بچـــه کـــه بـــاشی …

از “نقـــاشی”هـــایتـــ هـــم …

مــی‌ تــواننــد بـــه روحیـــاتــ و درونیـــاتتــ پی ببــرنـــد ،

بـــزرگ کـــه مــی‌ شـــوی …

از حــرفهـــایتـــ هـــم نمــی‌ فهمنـــد تـــوی دلتــ چـــه خبـــر استــ !
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[FONT=&quot]قلب مرا میان غمت جا گذاشتی[/FONT]
[FONT=&quot]تا در حریم غربت من پا گذاشتی[/FONT]
[FONT=&quot] رفتی و در سکوت تماشا نموده ام[/FONT]
[FONT=&quot] تنهایی ‌‌ِ مرا تو چه تنها گذاشتی[/FONT]
[FONT=&quot]رفتی و سهم عشق برای دل تو بود[/FONT]
[FONT=&quot] سهمی برای این دلم آیا گذاشتی ؟[/FONT]
[FONT=&quot] یک بغض کال، یک سبد از درد بی کسی[/FONT]
[FONT=&quot] سهم من غریب که اینجا گذاشتی[/FONT]
[FONT=&quot] گفتی بهار می رسد اما دروغ بود[/FONT]
[FONT=&quot] در قلب من غمی چو اهورا گذاشتی[/FONT]
[FONT=&quot] مجنون دیگری شدی و دشت پیش روت[/FONT]
[FONT=&quot] من را میان غصه چو لیلا گذاشتی[/FONT]
[FONT=&quot] گفتی که از بهشت نصیبی نبرده ای [/FONT]
[FONT=&quot] آن را تمام گردن حوا گذاشتی[/FONT]
[FONT=&quot] یک قطره اشک سهم من از روزگار شد[/FONT]
[FONT=&quot] در لحظه ای که پای به دنیا گذاشتی[/FONT]
 

بهار00

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خــــــدایـــا . . . !
امروز را مهمـانــم باش . . .
به یــک فــنــجـان قــهــوه ی ٺــلــخ
وقتش رسیده طعم دنیایت را بدانی !!
 

بهار00

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
شـــب هایم عجیب درد میکند . . . !
حتی دردهایم هم درد میکند . . . !
ایــن روزها از جـــنس دردم . . .
عـــلاجی نیست . ..
بــاکی نیست . . .
پر دردی هم عــالمی دارد . . .
” درد ” خودش درد ندارد . . .
این بـــی هــــمدم بودن است که درد را به رخ آدم میکشد . . .
ســرم درد میکند از این هــمه ســـردرگمی . . .
از این هـــمه سرگرمی های پـــوچ . . .
چشــمانم سوز دارد . . .
نــــه سوز سرما ! نه !
بلکه چـــشمانم میسوزد از این هــــمه آلـــودگی فکر و ذهن . . .
کــاش دنیـــا هم مکثی میـــکرد . . .
کــاش دنیـــا هم سرعت گیر داشت . . .
کــاش توقف میکرد انـــدکی در برابر غـــم هایم . . .
هه انگار عـــادت کرده ام به غصه خوردن . . . !
از تمام شیـــرینی های دنـــیا , این غـــصه ی تـــلخ بود که نصیب مــــن شد . . .
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[FONT=&quot]همچون روز روشن بر من هویداست[/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]که در مسیر زندگی ات روانه خواهی شد[/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]و شاید هیچگاه من در خاطرت نمانم[/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]و من بی شک هر جا باشم[/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]نشانی از تو دارم[/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]که با تو بودن را برایم زنده می کند[/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]تو می روی و من با لبخند بدرقه ات می کنم[/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]من می مانم و کوله باری از احساس تنهایی[/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]می مانم[/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]باز هم مثل همیشه[/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]اما می دانم[/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]در تنهایی هم[/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]با من هستی[/FONT]
 

بهار00

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
کمی عوض شدم
دیریست از خداحافــــظی ها غمگین نمی شوم

به کسی تکیه نمیکنم

از کسی انتظـــار محبت ندارم

خـــــودم بوسه میزنم

سر به زانوهایم میگذارم و سنگ صبور خــــــودم میشوم

چقدر بـــزرگ شدم یک شبه....



 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[FONT=&quot]سخته عاشق باشی ولی هیشکی ندونه[/FONT]
[FONT=&quot]اشکاتو زودی پاک کنی تا کسی ندونه[/FONT]
[FONT=&quot]سخته دوسش داشته باشی ولی ندونه[/FONT]
[FONT=&quot]سخته نگاهش بکنی اما نخونه[/FONT]
[FONT=&quot]سخته به قربون چشاش بری تو رویا[/FONT]
[FONT=&quot]قدم قدم گریه کنی کنار دریا[/FONT]
[FONT=&quot]سخته همش تو فکر باشی شاید نخوادت[/FONT]
[FONT=&quot]خاطره هات ورق ورق بیاد به یادت[/FONT]
 

بهار00

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
کاش یکی پیدا میشد
که وقتی میدید گلوت ابر داره و چشمات بارون,
به جای اینکه بپرسه "چته؟ چی شده؟"
بغلت کنه و بگه" گریه کن "
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[FONT=&quot]ازپشت پنجره خانه مان یواشکی بیرون را نگاه میکنم[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]کت شلواری های که در خلوت کوچه با سنگ[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]ریزها بازی میکنند مادری برای خنداندن فرزندش[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]شکلک در می اورد و پیرمردی که زیرچشمی به دختری[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]مینگرد...[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]چقدر دنیا زیباست از پشت پنجره خانه مان[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]بدون نقاب[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]بدون ریا[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
 

بهار00

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
روزای خوبی پشت این روزای من نیست...حس می کنم احساسمو از دست دادم
آغوش تو میراث من از زندگی بود...حس می کنم میراثمو از دست دادم
تنهایی من اتفاق تازه ای نیست...هر بار رفتی تا همیشه برنگردی
شاید نتونی حس کنی من چی کشیدم...چون هیچ وقت احساس تنهایی نکردی
با هر قدم از مقصد هم دور می شیم...ما پای رویاهای هم از دست می ریم
وقتی که دنیامون به هم راهی نداره...فرقی نداره از کدوم بن بست می ریم
هر جور می بینم نمی شه،دست من نیست...این خونه تا خونت شه خیلی کار داره
هر بار رفتی رو به تو دیوار بستم...بشمار این خونه چقدر دیوار داره
«روزبه بمانی»
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Similar threads

بالا