[FONT="]یه مترسک شکسته [/FONT][FONT="]٫[/FONT][FONT="]عمری لباش و بسته[/FONT]
[FONT="]شده همدست کلاغها [/FONT][FONT="]٫[/FONT][FONT="]شاهد غارت باغها[/FONT]
[FONT="]می بینه اما نمی خواد [/FONT][FONT="]٫[/FONT][FONT="]کلاغها تنهاش بذارن[/FONT]
[FONT="]ببرن هر چی که می خوان [/FONT][FONT="]٫[/FONT][FONT="]هر کی رو می خوان بیارن[/FONT]
[FONT="]اخه تو امید باغی [/FONT][FONT="]٫[/FONT][FONT="]نه مترسک شکسته[/FONT]
[FONT="]آخ مگه ندیدی وحشت رو تن گلها نشسته[/FONT]
[FONT="]تو یه رخت باغبونی [/FONT][FONT="]٫[/FONT][FONT="]تو چرا نامهربونی[/FONT]
[FONT="]واسه دلخوشی گلها تو از انتظار می خونی[/FONT]
[FONT="]انتظار و چشم به راهی عادت چشمای خسته[/FONT]
[FONT="]دلخوشی های خیالی بغض گلهای شکسته[/FONT]