کوچه های تنهایی

[mani24]

کـــجا ایــستــاده ای؟

چــگونــه اســت !

بــاد از هـــر جــهتـی کــه مــیوزد

عــطـر تــو را بــا خــود دارد؟

تـــو نــرفــته ای

مــیـدانم .

از جــایی در هــمیـن نـزدیکی

مــرا نـگاه میــکنی

فــقـط مــن نـمیبــینـمت .​

 

[baran72]

امان از حرفهایی که از چاقو هم بدترند!
دلت را تکه تکه میکنند
و تو حتی جوابی برایشان نداری...
هر چقدر هم اشک بریزی
داغی دلت خنک نمیشود که نمیشود
هی روزگار
پس کی میگذرد؟!
این روزهایت.

 

[tahereh68]

 

[tahereh68]

هی رفیق...!
میــ ـ ــכانی از کجای زنــ ـכگی بیشتر خسته ام...
آنجایی که وسط خنــ ـ ـכه هایم یکباره بغض میکنم...!!✘.
​

 

[baran72]

بی تابم!
دلم تاب می خواهد
و یک هل محکم!
که دلم هری بریزد پایین
هرچه را در خودش تلنبار کرده…

 

[mani24]

جایی باید باشد غیر از این کنج تنهایی

تا آدم گاهی آنجا جان بدهد


مثلا آغوشـــــــــــ ِ تو....

 

[mohammad azizi]

دیگر چیزی مرا به تو نمیرساند

نه این جاده ها

نه این ماشینها

و نه این پاهای بی خاصیتم

قبلا یک دلتنگی کوچک هم مرا به تو میرساند!!

 

[*zahedan]

چشمانم را مي بندم
نبينم قلبت سهم چه كسي مي شود.
.
.
گاهي كبك بودن بد نيست

 

[tahereh68]

می شود باران ببارد ؟

همین امشب !

قول می دهم فقط قطره های پاکش را بغل کنم !

و بی هیچ اشکی دستهایش را بگیرم

قول می دهم

فقط بویش را حس کنم !

اصلا اگر ببارد

فقط از پشت پنجره نگاهش می کنم

قول می دهم برایش شعر نگویم

فقط... می شود ؟

امشب.... ؟

خدایا

دلم به اندازه تمام روزهای بارانی گرفته ...

 

[mahtab n]

باز هم نیمه شبو تنهایی من...
باز هم سکوت در گوشم فریاد میزند...
باز هم غربت سرد مرا فرا گرفته...
باز هم یه کوه درد قلبم را می فشارد...
باز هم تالع ما آمد...
اما قسمت نبود...

mahtab n
​

 

[aynaz.m]

ناامیدی همیشه همزادم بوده
کنارم مینشیند
لحظاتی که
بی خودی با امید دست میدهم
میخندد با صدای چندشناکش
و وقتی
دوباره
امید
همچون
باد میرود
مینشیند روبه روی
اشکهایم
با لبخندهایی وقیحانه تماشایم میکند و
اهسته میگوید
دوباره من و تو تنها شدیم
میبینی
کسی نیست
میبنی
تنها
کافیست
روحت را
به تاریکی بدهی
ارام خواهی شد

 

[mani24]

عشـــــق یــعنی حـتی اگـه بدونـــی نـمیخوادتــــــ

بدونــــی نمیشـــــه

امــا نتـــونی ترکــشی کنـــی . .

نه خــــودشو , نه فکـــــرشو . . .​

__________________

 

[mani24]

همه می گویند “سخت گیر”م!

راست می گویند

همین است که انقدر “سخت”

به تو “گیر” داده ام . . .

 

[aynaz.m]

در بعضی روزها
انگاه که
باران میبارد
به زیرش
میروم
برایش از
تو میگویم
و او هم برایم میبارد
و من نیز با او میبارم
اخر باران از
تلخی دلتنگی میگوید
و من
تنها
در تصدیق سخنش میبارم

 

[mani24]

حکــــم اعــدام بود ...

اعدامـی لـحظه ای مـکث کـرد و بــوسه ای بر طنـاب دار زد

دادســتان گفت :

صـــبر کنید آقــای زنــــدانــی این چــــه کـــاریست ؟!

زنــدانی خـــنده ای کــرد و گفت :

بیچـــاره طـــناب نــمیزاره زمـــین بیفتم

ولی آدم ها بدجـــور زمــینــم زدن !​

​

 

[zahra.71]

[FONT=tahoma, verdana, arial, helvetica, sans-serif][SUB]آدمـی کـه مـنـتـظـر اسـت 
هـیـچ نـشـانـه ای نـدارد
هـیـچ نـشـانـه خـاصـی!!!
فـقـط بـا هـر صـدایـی بـر مـی گـردد....[/SUB][/FONT]

 

[mani24]

هر بار که می خواهم به سمـتـت بیایم

یادم می افتد ”دلـتـنـگی”
هرگز بهانه خوبی برایتکرار یک “اشتباه” نیست !!

 

[محدثه یوسفی]

کوچه ها تنها نیستند
ی روز خلوت
ی روز شلوغ
گاهی شبام ی راه میشن برا آدم تنها
گاهی باغ میشه توو مسیر عبوره قدم زدن 2عاشق
کوچه امید داره ک دوباره شلوغی میاد
اما من چی؟؟؟؟؟؟؟؟
من تنهام..................

 

[mani24]

هـیـچـکـس

سـرش شـُلـوغ نـیـسـت !

هـمـه چـیـز بـسـتـگـی بـه

" اولـویـت هـا " دارد ...

 

[*LOGAN*]

فاصله ی بین من و تو
از چهارپایه ی سست و چوبیِ بغض دلتنگی
تا نگاه قلاب شده به لجاجت قاب یک پنجره است...

 

[nasim_shsh]

به هرکس می گویم “تو“
به خودش میگیرد...!
اما نمی داند که
هیچ کس برای من
“تو”
نمی شود...!

 

[mahsa jo0on]

تلخ منم
همچون چای سرد
که نگاهش کرده باشی ساعات طولانی و ننوشیده باشی.‏
تلخ منم؛
چای یخ
که هیچکس ندارد هوسش را!

 

[aynaz.m]

در کوچه ها قدم میزنم
بی انکه حرفی بزنم
تنها
به ان سوی کوچه ها نگاه نمیکنم
جایی که
تو حضور داری
میترسم دوباره نگاه کنم
انگاه پاهایم به لرزه دربیاید
و تو را طلب کنم

 

[mohandes soror]

سوختم باران بزن ...شاید تو خاموشم کنی...


شاید امشب سوزش این زخمها را کم کنی!


آه باران من سرا پای وجودم آتش است...



پس بزن باران...بزن شاید تو خاموشم کنی...

 

[mani24]

کنار دریا عاشق باشی

عاشق تر می شوی...
و اگر دیوانه
دیوانه تر...

این خاصیت دریاست...
به همه چیز وسعتی از جنون می بخشد...

"شاعران"

از شهرهای ساحلی

جان سالم به در نمی برند!

 

[mani24]

این من هستم که وفادار خواهم ماند ، این تو هستی که تنها بی وفایی از تو جا خواهد ماند!

این من هستم که آخرش میسوزم ، این تو هستی که میروی و من با چشمهای خیس به آن دور دستها چشم میدوزم​

 

[aynaz.m]

ارام مینشینم
روی نیمکت همیشگی
چشم میدوزم به جای خالیت
اهسته لبخندی میزنم و مثل همیشه
با تو سخن میگویم
از دل تنگیهایم
از نگرانیهایم
سخن میگویم
و تو مثل همیشه
میشوی
شنونده تمام و کمال
حرفهایم
تنها
سر بر شانه ات میگذارم و
دوباره چشمانم را میبندم

 

[mani24]

در شبي غمگين‌تر از من قصه رفتن سرودي​

تاكه چشمم را گشودم از كنارم رفته بودي​

تاكه چشمم را گشودم از كنارم رفته بودي​

اي دريغادل سپردن به عشق تو بيهوده بود​

وعده‌ها و خنده‌هاي تو به نيرنگ آلوده بود​

اي ز خاطر برده عشق آتشينم​

رفتي اما من فراموشت نكردم​

چلچراغ روشن بيگانه بودي​

سوختم و بيهوده خاموشت نكردم​

رفتي اما قلب من راضي نشد​

بر تو و بر عشق خود نفرين كنم​

بي تو شايد بعد از اين افسانه‌ها​

ترك عشق و اين غم ديرين كنم​

اي دريغادل سپردن به عشق تو بيهوده بود​

وعده هاو خنده‌هاي تو به نيرنگ آلوده بود​

اي زخاطر برده عشق آتشينم​

رفتي اما من فراموشت نكردم​

چلچراغ روشن بيگانه بودي​

سوختم و بيهوده خاموشت نكردم​

رفتي اما قلب من راضي نشد​

بر تو و بر عشق خود نفرين كنم​

بي تو شايد بعد از اين افسانه‌ها​

ترك عشق و اين غم ديرين كنم​

 

[محدثه یوسفی]

گـاهـی دلِـت مـیـخـواد هـمـه بـغـضـات
کـه جـسـارت گـفـتـن کـلـمـه هـا رو نـداری…
از تــو نـگـاهِـت خـونـده بـشـه
امـا یـه نـگـاه گُـنـگ تـحـویـل مـیـگـیـری
و یـه جـمـلـه مِـثـلـه: چـیـزی شـده ؟؟؟!
اونـجـاسـت کـه بـُغـضـتـو بـا یـه لـیـوان سـکـوتـت سـر مـیـکـشـی
و بـا لـبـخـنـد مـیـگـی :
نــه هـیـچـیــ…!

 

[aynaz.m]

چه شوقی داره
اینجا پشت تمام کوچه ها
نامت میبرم
اروم از دل تنگیهام میگم
ولی
تو حتی نمیشنوی
حتی نمیبینی
خیال میکنی رفتم
در حالی که
کنارت هستم
و نگاهت میکنم
چشم انتظار اون لحظه ام
تا صدام کنی
اونقت
بگم جانم