عشقی که ادم مجبور شه تو دلش نگه داره
اگه یه روز بفهمه که اون طرف هیچ علاقه ای بهش نداره
اگه حرف دلتو بهش بزنی دیگه بهت اهمیت نمیده
بترسی از روزی بهت بگه باید جدا شیم
از روزی که بهت زنگ بزنه و بگه من نامزاد کزدم
دلت میخواد زمین دهن باز کنه و تو این دنیا نباشی
بزاری از اون شهر بری تو یه شهر دیگه ولی بازم تو همون شهرم ببینیش
ولی نه تنها با کسی که دلت میخواست تو جای اون باشی
اگه یه روز بفهمه که اون طرف هیچ علاقه ای بهش نداره
اگه حرف دلتو بهش بزنی دیگه بهت اهمیت نمیده
بترسی از روزی بهت بگه باید جدا شیم
از روزی که بهت زنگ بزنه و بگه من نامزاد کزدم
دلت میخواد زمین دهن باز کنه و تو این دنیا نباشی
بزاری از اون شهر بری تو یه شهر دیگه ولی بازم تو همون شهرم ببینیش
ولی نه تنها با کسی که دلت میخواست تو جای اون باشی