جبر و اختیار بحث فلسفی پیچیده ای نیست !!
بحث الهیات پیچیده ای است.
و متاسفانه انسان های باستان الهیات رو به نام فلسفه معرفی کردن.
برتراند راسل بهترین تعریف رو از فلسفه داره، فلسفه به خودی خود وجود ندارد، بلکه برزخی هست بین علم و الهیات که میتواند به هر کدام نزدیک تر شود.
هرچه به الهیات نزدیک شود میزان جزمیات و خیالات بیشتر شده و هرچه به علم نزدیک تر شود رنگ واقعی تر به خود میگیرد.
این مواردی که شما اشاره میکنین رو در چارچوب الهیات میشه دید نه فلسفه !!!!
اینکه خداوندی هست که خالق زمان هست، انسان هایی هستند که واسطه هستند و به اذن او کاری میکنند، تماما ادعاهای الهیات هست و چطوری پای فلسفه رو به این عقاید تعبدی باز میکنید، جای سئوالات بسیاری است.
دنیای مادی و غیر مادی هم نداریم.
هیچ چیز غیر مادی در جهان تا به امروز کشف و ضبط نشده.
فکر کردن مادی است چون به کمک سلول های مادی مغز انجام میشه، هوشیاری مادی هست چون به کمک داروی مادی بیهوشی ، از بین میره.
اما متاسفانه ما فکر میکنیم، ماده یعنی جامد و مایع و گاز !!!
در حالیکه هرچه در این جهان درک میشه و حس میشه علل مادی و حاصل واکنش هایی شیمایی، الکترومغناطیسی و... هست و تماما ماده هستند.
انگار بگیم اینترنت مادی هست یا غیر مادی !!!
تفسیر کردن تاریخ و نگاه شیر یا خطی به جهان هم یکی دیگر از نقاط ضعف تفکرات مذهبی هست.
همانطور که در اثر انداختن سکه به بالا یا شیر میاد یا خط، مذهبی ها هر اتفاقی رو یا میگن حکمت یا رحمت !!!
دعا هم در چارچوب همین دیدگاه به زندگی تعریف میشه و پدیده های رندم از نظر منطقی و علمی ارزشی ندارن، چون به هر حال یکی از این دو حالت رخ خواهد داد.
پس به نظر شما چیز غیر مادی وجود نداره و همه چیز باید مادی باشه که شما قبول کنید!!!؟
هه! این اعتقاد رو که خیلی از روشنفکرهای مثل شما هم قبول ندارن،پس اونوقت میشه تعریف درد و غم و شادی و روح رو به عنوان ماده بگین تا ما هم یاد بگیریم؟
