چرا دعایمان برای ازدواج نمی گیرد؟

omid20110

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
جبر و اختیار بحث فلسفی پیچیده ای نیست !!
بحث الهیات پیچیده ای است.
و متاسفانه انسان های باستان الهیات رو به نام فلسفه معرفی کردن.

برتراند راسل بهترین تعریف رو از فلسفه داره، فلسفه به خودی خود وجود ندارد، بلکه برزخی هست بین علم و الهیات که میتواند به هر کدام نزدیک تر شود.
هرچه به الهیات نزدیک شود میزان جزمیات و خیالات بیشتر شده و هرچه به علم نزدیک تر شود رنگ واقعی تر به خود میگیرد.

این مواردی که شما اشاره میکنین رو در چارچوب الهیات میشه دید نه فلسفه !!!!
اینکه خداوندی هست که خالق زمان هست، انسان هایی هستند که واسطه هستند و به اذن او کاری میکنند، تماما ادعاهای الهیات هست و چطوری پای فلسفه رو به این عقاید تعبدی باز میکنید، جای سئوالات بسیاری است.

دنیای مادی و غیر مادی هم نداریم.
هیچ چیز غیر مادی در جهان تا به امروز کشف و ضبط نشده.
فکر کردن مادی است چون به کمک سلول های مادی مغز انجام میشه، هوشیاری مادی هست چون به کمک داروی مادی بیهوشی ، از بین میره.

اما متاسفانه ما فکر میکنیم، ماده یعنی جامد و مایع و گاز !!!
در حالیکه هرچه در این جهان درک میشه و حس میشه علل مادی و حاصل واکنش هایی شیمایی، الکترومغناطیسی و... هست و تماما ماده هستند.
انگار بگیم اینترنت مادی هست یا غیر مادی !!!

تفسیر کردن تاریخ و نگاه شیر یا خطی به جهان هم یکی دیگر از نقاط ضعف تفکرات مذهبی هست.
همانطور که در اثر انداختن سکه به بالا یا شیر میاد یا خط، مذهبی ها هر اتفاقی رو یا میگن حکمت یا رحمت !!!
دعا هم در چارچوب همین دیدگاه به زندگی تعریف میشه و پدیده های رندم از نظر منطقی و علمی ارزشی ندارن، چون به هر حال یکی از این دو حالت رخ خواهد داد.

پس به نظر شما چیز غیر مادی وجود نداره و همه چیز باید مادی باشه که شما قبول کنید!!!؟
هه! این اعتقاد رو که خیلی از روشنفکرهای مثل شما هم قبول ندارن،پس اونوقت میشه تعریف درد و غم و شادی و روح رو به عنوان ماده بگین تا ما هم یاد بگیریم؟ :)
 

دختر شاه پریون

عضو جدید
کاربر ممتاز
خوب بله، اگر پیرو نگاه شیر یا خطی به زندگی باشین، کلا زندگی دو حالت بیشتر نداره:

اگر خوشبخت شدی یک لطف و کرامت بوده، اگر بدبخت شدی یک حکمته.


مسلما با چنین دیدگاه های باستانی به زندگی هیچ چیزی رو نمیشه گفت اشتباه چون برای هر چیزی میشه حکمت تراشید.

هیچ بشری از آینده خودش خبر نداره (استثنا هم نداره)، این باورهای خرافی شما و اجداد بزرگوارتون هست که به دیگران تزریق میکنید که از آینده خبر داشتند و رفتند به جنگ و ...
اینکه بردگان همیشه محتاج اربابشون هستند رو قبول دارم، کسی باور بردگی در او زنده بشه، چاره ای جز التماس و خوار کردن خودش جلوی ارباب نداره، چون میدونه بدون وجود ارباب، برده بدبخت محکوم به نابودیه.

در پایان شما فرض کنید حرفای من بی اساس است و حرفای شما اهالی محترم خاورمیانه جهان سومی پر از اساس و منطق و علم و حقیقت است. :)

فرض کنیم این حرفی که شما میگی غلط باشه
یعنی هر خوشبختی ای لطف نیست و هر بد بختی ای حکمت نیست
حالا اینو توجیه کن
خودت حرف خودتو توضیح بده.....
شاید بگی ممکنه خوشبختی ها حق مسلم ما و بدبختی ها اشتباهات و کم لطفی های خداست!

خوب خدا از نظر تو کیه؟
لابد خدای تو اشتباه میکنه و گاهی اوقات واست بد میخاد!
خدای ما اینجوری نیست!!!

خدای ما خودش گفته واسه کسی بد نخاید که به خودتون بر میگرده
مکر نکنید که من مکارترم
چاه نکنید که خودتون توش نیفتید
از این 3 حالت که رد شد، یا خدا اون چیزی رو که به نظرت واست بدبختیه جلو راهت قرار داده که تو اون سختی تو به یه چیز ارزشمند برسی...میتونه تجربه باشه واسه باقی عمرت و تو شرایط سخت تر کمکت کنه
و یا اینکه از چشم تو بدبختیه...و از نظر خدا که آخر همه چیزو میدونه بهترین اتفاق ممکن بوده و نباید زود قضاوت کرد

اصلا از ذات خدا به دوره که برای بنده اش بد بخواهد....چیزیه که خودش نفیش میکنه اونوقت خودش سرپیچی میکنه؟!! با عقل جور در میاد؟



ضمنا خدا هیچوقت لفظ زشت برده رو بکار نبرده و همیشه مارو به عنوان بنده خطاب کرده
خدا اگر میخاست مارو به بردگی بکشه لازم نبود مارو بیافرینه .....چون بی نیازه و برده ها معمولا واسه رفع نیاز استخدام میشن
خدا مارو آفرید که تو این دنیا و آخرت ما از وجود خدا بهره ببریم و یه چیزی گیر ما بیاد....حالا بماند که با دست خودمون گند میزنیم به همه چی
ولی در اصل موضوع تغییری ایجاد نمیشه
ما اومدیم که از خدا و وجودش بهره ببریم...کودوم برده ای با این دلیل خلق و یا استخدام میشه؟!!
 

omid20110

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
و جادلهم بالتی هی احسن
این فرمان خدا ب فرستاده اش هست.خداوند از ایشان میخان که ب روش نیکو بحث کنند و در جای دیگر از قرآن میخواهندکه با کمک از خود قرآن بحث کنند و در جای دیگر بالموعظ حسنه که باز هم تاکیدبر روش نیکوست
شما اگر پیرو خداو فرستادگانش هستی اینها و نمونه های دیگ شما رو به نیکو صحبت کردن دعوت کردند
ایشون بارها توجیه مناسب خواستند و دریافت نکردند یا حداقل برای ایشون قابل قبول نبوده،به این بی فکری نمیگن، بعضی جاها مطرح کردن بعضی مسائل در عین حال که شبهه هست توهین یا زیر سواال بردن مقدسات هست ک اتفاق افتاده اینجا
البته بحث در فضای مجازی بسیار بسیار بسیار سخت هست

درباره رعایت ادب من بارها به آقای هاشمیان تذکر دادم که همونطوری که ما توهین نمیکنیم،ایشونم حق نداره توهین کنه و اگه نظرات رو خونده باشین به این نتیجه میرسین ولی خب کسیکه بخواد با تعصب برخورد کنه و همه چیزرو منکر بشه نمیشه بحث کرد،باور کنید من این بحثهارو خیلی خیلی تجربه کردم حتی به خوبی یادمه با کسی آنقدر بحث کردم و ادله آوردم که طرف کم آورد و آخرشم گفت که من نظریه داروین رو قبول دارمو جد و آباد من میمون بودن....یعنی با کسیکه نخواد بی تعصب با مسئله ای برخورد کنه نمیشه بحث کرد.!
 

omid20110

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
فرض کنیم این حرفی که شما میگی غلط باشه
یعنی هر خوشبختی ای لطف نیست و هر بد بختی ای حکمت نیست
حالا اینو توجیه کن
خودت حرف خودتو توضیح بده.....
شاید بگی ممکنه خوشبختی ها حق مسلم ما و بدبختی ها اشتباهات و کم لطفی های خداست!

خوب خدا از نظر تو کیه؟
لابد خدای تو اشتباه میکنه و گاهی اوقات واست بد میخاد!
خدای ما اینجوری نیست!!!

خدای ما خودش گفته واسه کسی بد نخاید که به خودتون بر میگرده
مکر نکنید که من مکارترم
چاه نکنید که خودتون توش نیفتید
از این 3 حالت که رد شد، یا خدا اون چیزی رو که به نظرت واست بدبختیه جلو راهت قرار داده که تو اون سختی تو به یه چیز ارزشمند برسی...میتونه تجربه باشه واسه باقی عمرت و تو شرایط سخت تر کمکت کنه
و یا اینکه از چشم تو بدبختیه...و از نظر خدا که آخر همه چیزو میدونه بهترین اتفاق ممکن بوده و نباید زود قضاوت کرد

اصلا از ذات خدا به دوره که برای بنده اش بد بخواهد....چیزیه که خودش نفیش میکنه اونوقت خودش سرپیچی میکنه؟!! با عقل جور در میاد؟



ضمنا خدا هیچوقت لفظ زشت برده رو بکار نبرده و همیشه مارو به عنوان بنده خطاب کرده
خدا اگر میخاست مارو به بردگی بکشه لازم نبود مارو بیافرینه .....چون بی نیازه و برده ها معمولا واسه رفع نیاز استخدام میشن
خدا مارو آفرید که تو این دنیا و آخرت ما از وجود خدا بهره ببریم و یه چیزی گیر ما بیاد....حالا بماند که با دست خودمون گند میزنیم به همه چی
ولی در اصل موضوع تغییری ایجاد نمیشه
ما اومدیم که از خدا و وجودش بهره ببریم...کودوم برده ای با این دلیل خلق و یا استخدام میشه؟!!

درضمن ذکر این نکته هم لازمه که خدا هیچ وقت بد بندشو نمیخواد و اگه بنده دعا کنه و چیزی بخواد اگه لیاقت و ظرفیتشو داشته باشه و اون دعا هم واسش خیر باشه بهش میده وگرنه زمان استجابت دعارو به تاخیر میندازه تا بنده ظرفیت لازم رو کسب کنه،خدا بارها و بارها تو قرآنم گفته که هر خبی که به شما میرسد به خودتان نسبت میدهید و هر بدی که به شما میرسد را به خدایتان نسبت میدهید در حالیکه اینطوری نیست و هرکسی نتیجه اعمال خودش رو میبینه.
 

omid20110

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
شما حتی کلمه دین رو جهت دار ترجمه میکنین؟؟ دین یعنی قرآن و سیره ائمه؟!!
دین یک مجموعه از تعاریفه، مجموعه ای از فلسفه و اخلاق و علوم تجربی و علوم ماورایی....
ولی مشکل با بخش ماورایی دینه که ادعا میکنه تغییری درش رخ نمیده و بهترینه و همین بخش میتونه اسباب خیلی گرفتاری ها بشه و پیروانشو همیشه تو عالم خلسه نگه داره

دین رو جهت دار معنی نکردم بلکه تمام چیزهایی که شما میگین در این دو موردی که گفتم یافت میشه مثلا قرآن راجب همه چیز از جمله اخلاقیات و آداب اجتماعی و اقتصاد و سیاست و...حرف زده و مصداق عملیش هم سیره پیامبر(ص) و ائمه هستش که ما باید از این دو طبق فرمایش پیامر در کنار هم بهره بگیریم تا به سعادت برسیم.
 

دختر شاه پریون

عضو جدید
کاربر ممتاز
من متوجه نمیشم.
چرا وقتی همسر امام حسن ایشون رو با سم کشت، این میشه حکمت.
اما کسی بدون دعا همسری انتخاب کرد و همسرش اورو زد کشت میشه تقصیر خودش.

لطفا این رو بشکافید.


ببین خیلی چیزا هستن که درکشون برای ما سخته

مثلا وقتی ما دعا میکنیم دعای ما از این جهان خارج میشه و میره به جایی که هیچ زمانی نیست و تقدیر هنوز نوشته نشده و خداوند تقدیر مارو بر اساس دعامون تغییر میده
یعنی سرنوشت ما مثل یک درخت میمونه ...با توجه به آرزوها و دعاهایی که میکنیم چنیدن شاخ و برگ داره که ما با حق انتخابمون میتونیم سر از هر شاخ و برگی در بیاریم و سرنوشت متفاوتی داشته باشیم

سرنوشت امام حسن ولی با ما فرق داره...ایشون مثل ما بین بد و بدتر و بهتر و بهترین حق انتخاب از جنس مارو نداره...ایشون معصوم بودن و خطا و اشتباه تو کارشون نداشتن
پس مسلما تقدیرشون این بوده که به دست همسرشون به شهادت برسن

ولی ما حتی اگر همسری رو که انتخاب میکنیم مارو به قتل برسونه نمیتونیم قضاوتی در این باره بکنیم
چون با عقل ناقص ما نمیشه از این قضایا پرده برداری کرد و رای کلی ما اینه که لابد راه اشتباهی رو انتخاب کردیم که این بلا سرمون اومده!
 

دختر شاه پریون

عضو جدید
کاربر ممتاز
درضمن ذکر این نکته هم لازمه که خدا هیچ وقت بد بندشو نمیخواد و اگه بنده دعا کنه و چیزی بخواد اگه لیاقت و ظرفیتشو داشته باشه و اون دعا هم واسش خیر باشه بهش میده وگرنه زمان استجابت دعارو به تاخیر میندازه تا بنده ظرفیت لازم رو کسب کنه،خدا بارها و بارها تو قرآنم گفته که هر خبی که به شما میرسد به خودتان نسبت میدهید و هر بدی که به شما میرسد را به خدایتان نسبت میدهید در حالیکه اینطوری نیست و هرکسی نتیجه اعمال خودش رو میبینه.
من تاکید کردم به نظر ماا شاید بدبختی باشه...وگرنه خدا هرگز بد بنده اش رو نمیخاد...این طرز تفکر ما و برداشت ماست که اینجوریه
 

دختر شاه پریون

عضو جدید
کاربر ممتاز
نه خیر خبر نداشته، در این صورت یکجور خودکشی محسوب میشه.

ایشون خبر داشتن
اصلا معصومین از این راه امتحان میشدن
یعنی بدونن که چه اتفاقی قراره براشون بیفته و ولی از علم لدنی خودشون استفاده نکنند و بتونن با متعارف برخورد کردن در مسائل و مشکلات( مثل بیماری ها....زخم ها و جراحات در جنگها....نحوه ی مرگشون) اسوه و الگوی مردم باشند
اگر اونها از علم خودشون استفاده میکردند هیچ وقت از چشم مردم کار شاقی نکرده بودند...اونها وظیفه داشتند که حتی در کوچیکترین کارهاشونم از این علمشون کمک نگیرند چون مردم عادی دچار شک و شبهه نشن و اعتمادشون رو از دست ندن
 

دختر شاه پریون

عضو جدید
کاربر ممتاز
نه خیر هیچ کدام خبر نداشتن !!!
دلیلی هم نداره خبر داشته باشن. دلیلی نداره هیچ انسانی از آینده خودش خبر داشته باشه.
چون در اینصورت انسان موجودی مختار نیست و موجودی مجبور هست که سرنوشت او از قبل به طور کامل نوشته و مشخص است.

خبر داشتن برادر من خبر داشتند اگر خبر نداشتند که امام حسن سم رو نمیخوردند!!!
اصلا مسئله همینجاست!
شاید بگین علم لدنی امامان اگر قرار نیست ازش استفاده کنند پس به چه درد میخوره؟
اتفاقا استفاده میکنند خوب هم استفاده میکنند فقد نه به شکل و شمایلی که ما ممکن بود استفاده کنیم
مثلا اگر ما جای امام حسین بودیم با یک نگاه همه دشمنانو هلاک میکردیم و استغفرولله گند میزدیم به هرچی اسوه و الگو و ....هست
چون مردم منتظر بودند ما با یک اشاره همه ی مشکلات رو حل کنیم و هدایت نمیشدند
یعنی به گونه ای طلبکار هم میشدند و میگفتند اگه شما هم مثل ما بودید و علم غیب نداشتید در حد ما میمنودید و اگر ماهم مثل شما بودیم کارهای بزرگی میکردیم
امام حسن دقیقا از علم غیبش استفاده کرد و میدونست که با خوردن سم و شهید شدنشون مردم بیدار میشن و میتونن حق رو از باطل تمیز بدن و به خاطر همین فایده ، این شهادت رو با جون و دل قبول کردند
ضمنا مرگ برای من و شما بد طلقی میشه...برای معصومین مخصوصا با این دلیل زیبا بهترین اتفاق ممکنه و از نظر اونها چیزی رو از دست نداده بلکه بدست آوردند ما باید به حالشون غبطه وبخوریم نه اینکه مذمتشون کنیم

جواب خط آخر رو هم تو پیامای قبلی دادم
 

دختر شاه پریون

عضو جدید
کاربر ممتاز
شرمنده شما فکرتون دست کتاب های دینی هست؟
یعنی چی همه چیز از پیش تعیین شده و انسان موجودی مختار هست؟

دیگه حرف از این بی منطق تر نمیشه.
انگار بگین سناریو فیلم از قبل نوشته شده ولی بازیگرها مختارن هر طور دوست دارن بازی کنن.
چه معنی جالبی از اختیار !!!!



ترجیح میدم به این تفتیش عقاید ادامه ندم.
من خدمتتون عرض کردم کسی از آینده خودش خبر ندارد.
حالا شما هی نام ببرید.

قضا...قدر ...اختیار

هیچ کودوم با هم منافاتی ندارند

ما مثل شی گیاه یا حیوان نیستیم ....مثلا سنگی که از بالا به پایین میفته هیچ کاری نمیتونه بکنه غیر از افتادن! و یا گیاهان و حیوانات هیچ اختیاری ندارند و همینکه شرایط رشد براشون فراهم شد رشد کنند یا بطور غریزی عمل کنند...ما خیلی کارهارو با فکر و اراده ی خودمون انجام میدیم پس مختاریم
ضمنا تو سرنوشت خودمون هم دخیلیم
یعنی رو به هر سمتی بکنیم و اون راه رو انتخاب بکنیم سرنووشتمون میتونه با راهای دیگه ای که ممکن بود انتخاب کنیم فرق کنه...مثل یه 4 راه که میتونی از هر کودوم از راها بری شاید مقصدت در آخر با بقیه راها متفاوت باشه و شاید هم با توبه و یا.... بتونی خودت رو به مقصدی که باید برسونی!

پس آدم مختاره

اینی هم که میگن بدون اراده ی خدا هیچ برگی از درخت نمیفته یعنی خدا تو همه ی مسائل این دنیا نقش داشته اگه قراره ما نفس بکشیم و ....خدا اسبابشو( اندامهای تنفسی) از قبل فراهم کرده یعنی خدا خواسته که نفس بکشیم پس ما توانایی نفس کشیدن رو داریم...حالا اگه بخوایم این نفس رو بگیریم میتونیم خودمونو از پنجره پرت کنیم پایین...اینجاست که اختیار معنی میگیره
یا مثلا اگه بریم زیر یه دیواری که داریه میفته وایسیم( خدا آخرعاقبت دیوار خراب رو فروریختن قرار داده) نمیتونیم بگیم اگه خدا بخاد من نمیمیرم....خدا بهت اراده و اختیار داده میتونی زیرش وایسی و میتونی فرار کنی و سرنوشتتو تغییر بدی

بطور کلی ما سرنوشتهای گوناگونی داریم که همه جز به جز نوشته شدن و بنا به تصمیمات ما در شرایط حساس ممکنه راه پرپیچ و خم و یا یک راه راست باشن که در آخر به مقصدهای گوناگونی میرسن!
 

omid20110

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
اقای هاشمیان یک سوال دارم از خدمتتون،اگه ائمه علم نداشتن پس چطوریه که وقتیکه امام رضا(ع) از شهادت خودش خبر میده و حتی به یارش میگه که منتظر اومدن پسرشون باشن که میان و دفنشون میکنن،و از کجا پسرشون از شهادت پدر خبردار میشه و یک شبه از مدینه به مشهد میاد تا پدر رو دفن کنه؟ اینها به غیر از کتابهای دینی در همه کتابهای تاریخی هم یافت میشه؛لطفا اینم توضیح بدین.
 

دختر شاه پریون

عضو جدید
کاربر ممتاز
پس کارهایی که از روی اختیار انجام دادن ارزش خاصی نداشته.
اگر امام علی از آینده خبر داشته و رفته در بستر پیامبر خوابیده و مطمئن بوده هیچیش نمیشه، چرا میگین کار بزرگی کرده؟
قشنگ آینده رو دیده که چه خبره و نمیدونم وقتی ما کامل آینده رو میدونیم چه ارزشی برای کارهامون نوشته میشه !!!

والا من هرچی خوندم نفهمیدم چی گفتین !!!
شما از یک طرف میگین سرنوشت هرکسی از قبل تعیین شده، باز میگین مختاری بری بهشت یا جهنم !!!

از یک طرف باور دارین امام علی از قبل میدونست ابن ملجم قراره ایشون رو شهید کنه، از یک طرف میگین ابن ملجم مختار بوده !!!!
ابن ملجم چند درصد شانس برای پشیمانی داشته وقتی همه چیز از قبل مشخص شده که در فلان روز یکی بیاد و یکی رو بکشه.

اینا دقیقا نشون میدن انسان ها مثل یک مشت عروسک خیمه شب بازی دارن یک نمایش رو اجرا میکنند.

ببین دوست گل.
بازم میگم عقیده شخصیم برای خودم هست و دلیلی برای عنوانش ندارم.

به موضوع جالب خوابیدن امام علی در بستر پیامبر اشاره کردی.
ممنون میشم این سئوالم رو جواب بدی :

اگر امام علی از آینده خبر داشته و رفته در بستر پیامبر خوابیده و مطمئن بوده هیچیش نمیشه، چرا میگین کار بزرگی کرده؟
قشنگ آینده رو دیده که چه خبره و نمیدونم وقتی ما کامل آینده رو میدونیم چه ارزشی برای کارهامون نوشته میشه ؟!!![/QUOTE]

اینجا دو تا فرض هست:
1 یا اون حضرت طبق این اصل( که معصومین باید مثل مردم عادی رفتار کنند و هرگاه اراده کنند چیزی را بدانند به آنها گفته میشود وگرنه اطلاعی ندارند)، از سلامتی شون آگاه نبودند و با علم به اینکه زنده میمونند نرفتند بلکه فکر میکردند که به شهادت میرسند که این خودش یه فضیلت هست و کار خیلی بزرگیه
2 و یا اینکه میدونستند و پیامبر ایشون رو مطلع کردند گفتند به تو آسیبی نمیرسه و ضمنا وظایفی رو هم برای بعد از این قضیه واسشون مشخص کردند که خوب بازهم چون ذره ای شک و احساس خطر به دل راه ندادند و با شجاعت تن به این کار خطرناک دادند بازهم کارشون ستودنی هست
 

mahz

کاربر حرفه ای
ببین دوست گل.
بازم میگم عقیده شخصیم برای خودم هست و دلیلی برای عنوانش ندارم.

به موضوع جالب خوابیدن امام علی در بستر پیامبر اشاره کردی.
ممنون میشم این سئوالم رو جواب بدی :

اگر امام علی از آینده خبر داشته و رفته در بستر پیامبر خوابیده و مطمئن بوده هیچیش نمیشه، چرا میگین کار بزرگی کرده؟
قشنگ آینده رو دیده که چه خبره و نمیدونم وقتی ما کامل آینده رو میدونیم چه ارزشی برای کارهامون نوشته میشه ؟!!!


اینجا دو تا فرض هست:
1 یا اون حضرت طبق این اصل( که معصومین باید مثل مردم عادی رفتار کنند و هرگاه اراده کنند چیزی را بدانند به آنها گفته میشود وگرنه اطلاعی ندارند)، از سلامتی شون آگاه نبودند و با علم به اینکه زنده میمونند نرفتند بلکه فکر میکردند که به شهادت میرسند که این خودش یه فضیلت هست و کار خیلی بزرگیه
2 و یا اینکه میدونستند و پیامبر ایشون رو مطلع کردند گفتند به تو آسیبی نمیرسه و ضمنا وظایفی رو هم برای بعد از این قضیه واسشون مشخص کردند که خوب بازهم چون ذره ای شک و احساس خطر به دل راه ندادند و با شجاعت تن به این کار خطرناک دادند بازهم کارشون ستودنی هست
[/QUOTE]

سلام ببخشید نا مربوط پست گذاشتم
اما دختر شاه پریون من مقاله میخوام کارم گیره
لطف میکنی تودرخواست مقالات جوابم رو بدی
 

olel_albab

مدیر تالار ریاضی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
جبر و اختیار بحث فلسفی پیچیده ای نیست !!
بحث الهیات پیچیده ای است.
و متاسفانه انسان های باستان الهیات رو به نام فلسفه معرفی کردن.

برتراند راسل بهترین تعریف رو از فلسفه داره، فلسفه به خودی خود وجود ندارد، بلکه برزخی هست بین علم و الهیات که میتواند به هر کدام نزدیک تر شود.
هرچه به الهیات نزدیک شود میزان جزمیات و خیالات بیشتر شده و هرچه به علم نزدیک تر شود رنگ واقعی تر به خود میگیرد.

این مواردی که شما اشاره میکنین رو در چارچوب الهیات میشه دید نه فلسفه !!!!
اینکه خداوندی هست که خالق زمان هست، انسان هایی هستند که واسطه هستند و به اذن او کاری میکنند، تماما ادعاهای الهیات هست و چطوری پای فلسفه رو به این عقاید تعبدی باز میکنید، جای سئوالات بسیاری است.

دنیای مادی و غیر مادی هم نداریم.
هیچ چیز غیر مادی در جهان تا به امروز کشف و ضبط نشده.
فکر کردن مادی است چون به کمک سلول های مادی مغز انجام میشه، هوشیاری مادی هست چون به کمک داروی مادی بیهوشی ، از بین میره.

اما متاسفانه ما فکر میکنیم، ماده یعنی جامد و مایع و گاز !!!
در حالیکه هرچه در این جهان درک میشه و حس میشه علل مادی و حاصل واکنش هایی شیمایی، الکترومغناطیسی و... هست و تماما ماده هستند.
انگار بگیم اینترنت مادی هست یا غیر مادی !!!

تفسیر کردن تاریخ و نگاه شیر یا خطی به جهان هم یکی دیگر از نقاط ضعف تفکرات مذهبی هست.
همانطور که در اثر انداختن سکه به بالا یا شیر میاد یا خط، مذهبی ها هر اتفاقی رو یا میگن حکمت یا رحمت !!!
دعا هم در چارچوب همین دیدگاه به زندگی تعریف میشه و پدیده های رندم از نظر منطقی و علمی ارزشی ندارن، چون به هر حال یکی از این دو حالت رخ خواهد داد.

این طور که از ابتدای این پست شما برمیاد، شما آشنایی علمی با الهیات و فلسفه ندارید. چرا که اگر فلسفه یا الهیات رو دنبال می کردین متوجه میشدین که مساله جبر و اختیار در همه فلسفه های موجود از جمله دترمینیسم و ایندترمینیسم، مارکسیسم، هگلیسم، اندیشه های اسپینوزا هست، قصدم از آوردن این اسامی این هست که بدونین در کلیه مکاتب فلسفی این بحث وجود داره، یا اساس فلسفه غرب و یا اسلامی بر این مبنا هست و یا اگر هم از مبانی فکری اون ها نیست این سوال به عنوان یک چالش بزرگ مطرح میشه و جالب اینجاست که اگر حل شده بود این همه دیدگاه های متفاوت فلسفی در این باره وجود نداشت. حتی در مکاتب فلسفی که خدا رو قبول ندارند این مساله وجود داره و نظریه تکامل و ... در اون ها مطرح میشه. ولی این بخش از صحبت هاتون که من در محدوده فلسفه اسلامی جواب این سوالات رو دادم درست هست، میشه با دلیل رد کرد اما در فلسفه نه من انسان باستان میشناسم و نه مدرن، من عقل میشناسم و دلیل عقلی.
شما متاسفانه در مورد وجود ذهنی، وجود عینی، وجود وهمی، وجود غیرمادی که همه فلسفه ها اون رو قبول دارند اما مصداق های متفاوتی دارند آشنا نیستین، این نشون دهنده عدم اطلاع شما از فلسفه هست. بگذاین من بی دلیل این مطلب رو نگم، شما لازم و ملزوم رو یکی می دونین و این یک اشتباه logic در استدلال شماست که وسیله رسیدن به وجود را با خود وجود یکی می گیرین اگر کمی اصطلاحات فلسفی می خواین دنبال این قضیه بگردین تصدیق با تصور فرق داره. این اصل منطقی رو می تونین هر جا بخونین و این بخش قرمز رنگ صحبت های خودتون رو بررسی کنین و به علمی نبودن اون پی خواهید برد.
شما حتی مجرد بودن علم و اطلاعات رو که تقریبا مکاتب غربی فلسفی هم قبول دارند زیر سوال می برید.
در مورد بخش آخر از صحبت هاتون که تفکرات مذهبی رو این طور می بینین من فقط می تونم بگم متاسفم که در زندگی شما انسان های متعصبی بودند که دیدتون رو اینقدر در مورد دنیا کوتاه کردند. دنیا بسیار بزرگتر از وسعت دید شماست.
 

هاشمیان20

عضو جدید
این طور که از ابتدای این پست شما برمیاد، شما آشنایی علمی با الهیات و فلسفه ندارید. چرا که اگر فلسفه یا الهیات رو دنبال می کردین متوجه میشدین که مساله جبر و اختیار در همه فلسفه های موجود از جمله دترمینیسم و ایندترمینیسم، مارکسیسم، هگلیسم، اندیشه های اسپینوزا هست، قصدم از آوردن این اسامی این هست که بدونین در کلیه مکاتب فلسفی این بحث وجود داره، یا اساس فلسفه غرب و یا اسلامی بر این مبنا هست و یا اگر هم از مبانی فکری اون ها نیست این سوال به عنوان یک چالش بزرگ مطرح میشه و جالب اینجاست که اگر حل شده بود این همه دیدگاه های متفاوت فلسفی در این باره وجود نداشت. حتی در مکاتب فلسفی که خدا رو قبول ندارند این مساله وجود داره و نظریه تکامل و ... در اون ها مطرح میشه. ولی این بخش از صحبت هاتون که من در محدوده فلسفه اسلامی جواب این سوالات رو دادم درست هست، میشه با دلیل رد کرد اما در فلسفه نه من انسان باستان میشناسم و نه مدرن، من عقل میشناسم و دلیل عقلی.
شما متاسفانه در مورد وجود ذهنی، وجود عینی، وجود وهمی، وجود غیرمادی که همه فلسفه ها اون رو قبول دارند اما مصداق های متفاوتی دارند آشنا نیستین، این نشون دهنده عدم اطلاع شما از فلسفه هست. بگذاین من بی دلیل این مطلب رو نگم، شما لازم و ملزوم رو یکی می دونین و این یک اشتباه logic در استدلال شماست که وسیله رسیدن به وجود را با خود وجود یکی می گیرین اگر کمی اصطلاحات فلسفی می خواین دنبال این قضیه بگردین تصدیق با تصور فرق داره. این اصل منطقی رو می تونین هر جا بخونین و این بخش قرمز رنگ صحبت های خودتون رو بررسی کنین و به علمی نبودن اون پی خواهید برد.
شما حتی مجرد بودن علم و اطلاعات رو که تقریبا مکاتب غربی فلسفی هم قبول دارند زیر سوال می برید.
در مورد بخش آخر از صحبت هاتون که تفکرات مذهبی رو این طور می بینین من فقط می تونم بگم متاسفم که در زندگی شما انسان های متعصبی بودند که دیدتون رو اینقدر در مورد دنیا کوتاه کردند. دنیا بسیار بزرگتر از وسعت دید شماست.

من در مورد جبر و اختیاری که شما بحث کردی گفتم مربوط به الهیات میشود !!!
هر جبر و اختیاری که توش صحبت از خدا و در طول اراده خدا و... بشه مربوط به الهیات است و صحبت از فلسفه کردن وقتی هیچ علمی در کار نیست معنی نمیده.

جبر و اختیاری که علم از آن صحبت میکنه در واقع تکامل و ویژگی های به ارث رسیده و ژنتیک هست و زمین تا آسمان با این دید شما به جبر و اختبار فرق داره.
حتما یک تاپیک فلسفی ایجاد کنید شما که علامه فلسفه هستید، من ببینم غیر از علم و الهیات چطوری میشه به مسئله جبر و اختبار پرداخت و این فلسفه ای که مستقل از این دو هست رو از شما یاد بگیرم.

اینکه میگین من عقل میشناسم و دلیل عقلی، نشون میده حتی ساده ترین تعریف عقل رو نمیدونین !!!
منظورتون از استدلال عقلی چیست؟
با گزاره های ریاضی استدلال های عقلی تون رو بیان میکنید یا با آزمایشات تجربی یا استدلال هایی که صرفا از نظر شما عقلانی است؟
وقتی میگین استدلال من کاملا عقلی بود، باید تعریفتون رو از عقل بگین.
چون من هیچ استدلال عقلی از شما ندیدم، اینکه این جهان یک خدایی دارد و او باید واسطه تعیین کند و واسطه ها از آینده خبر دارن، معلوم نیست استدلال عقلی از چه جنسی هست !!! صرفا یک استدلال کلامی هست و برای باورمندان به ان کلام هم ارزش دارد.

اون فلسفه قدیم رو گویا شما هنوز در آن غرق هستی.
فلسفه غالب امروز فلسفه علم هست و همه چیز رو هم در غالب ماده میتونه تشریح کنه و هیچ چیزی غیر مادی وجود نداره.
شما مطالعاتتون قدیمی هست و هنوز در قرن های 17 و 18 و 19 و باورهای یکسری فیلسوفی که از علم تجربی بهره خاصی نداشتند، سیر میکنید. به فلسفه نوین علم قدم بگذارید تا ببینید همه این چیزها کاملا رد شده و زیر سئوال هست.
و امروز فلسفه علم به طور کامل خودش رو از الهیات جدا کرده. و الهیات مانده و فیلسوف های پیش از دوران نوین علم پس از انیشتن.
 

هاشمیان20

عضو جدید
خوب به قول دوستمون بزار با زبون خوش باهات صحبت کنم...گرچه من بی ادبی نکردم فقط مثل خودت باهات صوحبت کردم که گویا در شان من نبوده و اشتباه کردم

ازدواج خوب نه صرفا به دعا بستگی داره و نه محصول تحقیق و بررسی خوبه
تو همین ایران خودمون به چی میگی تحقیق و بررسی خوب؟ چنتا کلمه قشنگ سوار کردی دلیل نداره درست باشه
هزاران نفر هستن دوروبرمون که با تحقیق و بررسی به اصطلاح خوب میرن جلو و به نتیجه ی خوبی نمیرسن و ختم میشه به طلاق
چرا باید از کسی که میدونیم از ما دانا تره کمک نگیریم؟ دعا کردن ازت کم میکنه؟ چرا هردوی اینا نباید با هم باشه؟ چرا میخاید با دور کردن یه مشاور خوب و کمک نخاستن ازش خودتونو مستقل و بی نیاز و روشنفکر جلوه بدید؟

ترجیح میدم بیش از این بحث به سمت جبر و اختیار مذهبی نره، چون مسیر تاپیک این بنده خدا هم کاملا منحرف شد.

دعا کردن در مجموع تاثیری در موفق شدن یا نشدن ازدواج نداره.
حرف من هم این بود که دعا یک پدیده کاملا رندُم هست.
شما میتونی تضمین کنی هرکس تحقیق و بررسی کرد و دعا هم کرد صد در صد ازدواجش موفقه؟
اگر میتونی این رو تضمین کنی، میتونی بگی دعا تاثیر داره.

اما اگر بخواهی بگی ممکنه حکمت خدا یک چیز دیگه باشه و ... این میشه همون شیر یا خط انداختن.
من با دور کردن از یک مشاور خوب، خودم رو روشن فکر جلوه نمیدم.
این انسان هست که به بن بست رسیده و توهم برش داشته که جهان خدایی داره که در جز جز زندگیش دخالت میکنه و دعا کنه بهش کمک میکنه.

انسان روی زمین هیچ یار و مددی نداره و این دعا و توسل و... فقط یک دلخوشی برای انسان های ضعیف هست که همه درهای موفقیت رو بسته میبینند.
و با این کارا میخوان به آرامش برسن، اگر باور داشته باشن در اثر تلقین به آرامش میرسن، اگر باور نداشته باشن در اثر تلقین به آرامش نمیرسن.

انسان در طول تاریخ خودش اخلاق رو خلق کرده، خودش دین رو خلق کرده، خودش رو از بلایای طبیعی حذف کرده و هرکاری کرده خودش کرده.
شما نمیتونین این رو درک کنین چون به عنوان یک بنده از همه نظر نیاز به یک ارباب رو در خودتون و زندگیتون حس میکنین، من تونستم با این جهان بینی کاملا کنار بیام و خوشحال هستم که بنده هیچ موجودی نیستم تا برای خم و راست نشدن جلوی اون ارباب روزی حساب پس بدم.
 

olel_albab

مدیر تالار ریاضی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
من در مورد جبر و اختیاری که شما بحث کردی گفتم مربوط به الهیات میشود !!!
هر جبر و اختیاری که توش صحبت از خدا و در طول اراده خدا و... بشه مربوط به الهیات است و صحبت از فلسفه کردن وقتی هیچ علمی در کار نیست معنی نمیده.

جبر و اختیاری که علم از آن صحبت میکنه در واقع تکامل و ویژگی های به ارث رسیده و ژنتیک هست و زمین تا آسمان با این دید شما به جبر و اختبار فرق داره.
حتما یک تاپیک فلسفی ایجاد کنید شما که علامه فلسفه هستید، من ببینم غیر از علم و الهیات چطوری میشه به مسئله جبر و اختبار پرداخت و این فلسفه ای که مستقل از این دو هست رو از شما یاد بگیرم.

اینکه میگین من عقل میشناسم و دلیل عقلی، نشون میده حتی ساده ترین تعریف عقل رو نمیدونین !!!
منظورتون از استدلال عقلی چیست؟
با گزاره های ریاضی استدلال های عقلی تون رو بیان میکنید یا با آزمایشات تجربی یا استدلال هایی که صرفا از نظر شما عقلانی است؟
وقتی میگین استدلال من کاملا عقلی بود، باید تعریفتون رو از عقل بگین.
چون من هیچ استدلال عقلی از شما ندیدم، اینکه این جهان یک خدایی دارد و او باید واسطه تعیین کند و واسطه ها از آینده خبر دارن، معلوم نیست استدلال عقلی از چه جنسی هست !!! صرفا یک استدلال کلامی هست و برای باورمندان به ان کلام هم ارزش دارد.

اون فلسفه قدیم رو گویا شما هنوز در آن غرق هستی.
فلسفه غالب امروز فلسفه علم هست و همه چیز رو هم در غالب ماده میتونه تشریح کنه و هیچ چیزی غیر مادی وجود نداره.
شما مطالعاتتون قدیمی هست و هنوز در قرن های 17 و 18 و 19 و باورهای یکسری فیلسوفی که از علم تجربی بهره خاصی نداشتند، سیر میکنید. به فلسفه نوین علم قدم بگذارید تا ببینید همه این چیزها کاملا رد شده و زیر سئوال هست.
و امروز فلسفه علم به طور کامل خودش رو از الهیات جدا کرده. و الهیات مانده و فیلسوف های پیش از دوران نوین علم پس از انیشتن.
هر چی بیشتر پست میذارین به عمق بی سوادی شما بیشتر پی می برم، لطفا در دائره المعارف ها دنبال تعریف فلسفه علم و فلسفه باشید و اگر سرچ کنین می بینین تعریفی که شما دارین کاملا اشتباه است.
همه این بحث ها رو کنار بگذارین میشه فرق بین لازم و ملزوم رو شرح بدین و این گزاره منطقی که ربطی به فلسفه نداره و پایه فلسفه هست حالا هر فلسفه ای رو در اون پست قبلیتون که قرمز رنگ هست توضیح بدین؟
 

هاشمیان20

عضو جدید
هر چی بیشتر پست میذارین به عمق بی سوادی شما بیشتر پی می برم، لطفا در دائره المعارف ها دنبال تعریف فلسفه علم و فلسفه باشید و اگر سرچ کنین می بینین تعریفی که شما دارین کاملا اشتباه است.
همه این بحث ها رو کنار بگذارین میشه فرق بین لازم و ملزوم رو شرح بدین و این گزاره منطقی که ربطی به فلسفه نداره و پایه فلسفه هست حالا هر فلسفه ای رو در اون پست قبلیتون که قرمز رنگ هست توضیح بدین؟

متاسفانه شما هم هرچی بیشتر پست میذارین من به عمق تعصب و تحجر در شما پی میبرم.
تعربف من اشتباه نیست، دایره المعارف های شما سانسور شده و قدیمی هستند.

اما گفتم خدمتت، استارتر خواست بحث از مساله تاثیر دعا بر ازدواج منحرف نشه و منم به درخواستش احترام گذاشتم.
اگر در تالار فلسفه درباره جبر و اختیار یا مادی و غیر مادی لینک بدین بهتر هست.
اگر هم میخواهید صرفا متلک بندازین و تو بیسوادی و باسوادی کنین، بگین تا من هم متحجر و دگم و... کنم.
پس منتظر لینکتون در تالار فلسفه هستم. :gol:
 
آخرین ویرایش:

olel_albab

مدیر تالار ریاضی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
متاسفانه شما هم هرچی بیشتر پست میذارین من به عمق تعصب و تحجر در شما پی میبرم.
تعربف من اشتباه نیست، دایره المعارف های شما سانسور شده و قدیمی هستند.

اما گفتم خدمتت، استارتر خواست بحث از مساله تاثیر دعا بر ازدواج منحرف نشه و منم به درخواستش احترام گذاشتم.
اگر در تالار فلسفه درباره جبر و اختیار یا مادی و غیر مادی لینک بدین بهتر هست.
اگر هم میخواهید صرفا متلک بندازین و تو بیسوادی و باسوادی کنین، بگین تا من هم متحجر و دگم و... کنم.
پس منتظر لینکتون هستم. :gol:
جهت اطلاعتون فلسفه علم شاخه ای از فلسفه هست که هدفش تبیین و تعریف مبانی و اصول اون علم خاص هست، مثلا فلسفه تاریخ به تبیین اصطلاحات تاریخی، ماهیت استدلال تاریخی و ... میکنه، کار سختی نیست اگر این عبارت رو سرچ می کردین:
https://www.google.com/search?sclient=psy-ab&q=فلسفه+علم&btnG=
این دیگه قرون وسطی و غیر وسطی نداره، توی ایران هم فلسفه علم تدریس میشه فلسفه به صورت عام هم تدریس میشه
 

هاشمیان20

عضو جدید
جهت اطلاعتون فلسفه علم شاخه ای از فلسفه هست که هدفش تبیین و تعریف مبانی و اصول اون علم خاص هست، مثلا فلسفه تاریخ به تبیین اصطلاحات تاریخی، ماهیت استدلال تاریخی و ... میکنه، کار سختی نیست اگر این عبارت رو سرچ می کردین:
https://www.google.com/search?sclient=psy-ab&q=فلسفه+علم&btnG=
این دیگه قرون وسطی و غیر وسطی نداره، توی ایران هم فلسفه علم تدریس میشه فلسفه به صورت عام هم تدریس میشه

فکر کنم گفتم لینک تالار فلسفه رو بدین که بحث های ما آف تاپیک این بنده خدا نباشه.
ولی باز شما یک فرمایشی میکنید، باز من مجبور میشم جوابی بنویسم !!!

من فلسفه علم رو اینطور میشناسم :

در جهان فعلی که علم، با وجود ابهام در مفهوم و مصداق هایش، در حوزه های مختلف اعم از اقتصاد، تجارت، سیاست، و محافل دانشگاهی جایگاهی رفیع دارد و هر کس در پی آن است که به ادعاهایش نسبت «علمی» بدهد، چگونه می توان ادعای علمی را از ادعای غیرعلمی تمیز داد؟
آیا چنین چیزی ممکن است؟ اگر آری، چگونه؟

فلسفه علم سعی دارد به این پرسش ها پاسخ دهد.

ادامه بحث لطفا در تالار فلسفه !!!!
من آشنا نیستم ولی دیدم شما اونجا فعال هستین، لینک پلیز.
 

olel_albab

مدیر تالار ریاضی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
فکر کنم گفتم لینک تالار فلسفه رو بدین که بحث های ما آف تاپیک این بنده خدا نباشه.
ولی باز شما یک فرمایشی میکنید، باز من مجبور میشم جوابی بنویسم !!!

من فلسفه علم رو اینطور میشناسم :

در جهان فعلی که علم، با وجود ابهام در مفهوم و مصداق هایش، در حوزه های مختلف اعم از اقتصاد، تجارت، سیاست، و محافل دانشگاهی جایگاهی رفیع دارد و هر کس در پی آن است که به ادعاهایش نسبت «علمی» بدهد، چگونه می توان ادعای علمی را از ادعای غیرعلمی تمیز داد؟
آیا چنین چیزی ممکن است؟ اگر آری، چگونه؟

فلسفه علم سعی دارد به این پرسش ها پاسخ دهد.

ادامه بحث لطفا در تالار فلسفه !!!!
من آشنا نیستم ولی دیدم شما اونجا فعال هستین، لینک پلیز.
فقط لینک دوم که از شریف هست رو کپی نکنین گرچه در اون هم واضحه که اشتباه برداشت کردین. باز هم سرچ کنین، ساده ترینش همون اولی هست ویکی پدیا رو نگاه کنین!!!
 

pouyan68

عضو جدید
من اگر کاتالوگی برای کار کردن با یک روبات نوشتم، اون کاتالوگ مرحله به مرحله نتایجش دیده میشه.
اما این که شما دین رو داری به کاتالوگ تشبیه میکنی قیاس مع الفارق (میشه این لغت رو توضیح بدین؟؟؟؟) هست، چون نتیجه ها دیده نمیشه و صرفا یکسری ادعا هست. چشم دل باز کن تا آن بینی آنچه نادیدنی نیست آن بینی
شما نمیبینی دلیل نمیشه که همه نبینن. اینجا مشت نمونه خروار نیست. من خودم نتایجش رو تو زندگیم دیدم و میشناسم کسایی رو که اونام دیدن و کسایی رو که مثل شما ندیدن


این تصاویری که شما دارین از یک خدا ارائه میدین، صرفا حاصل ذهن یکسری انسان ها در گذشته هست و برای شما هم جذاب به نظر اومده.
من به حقیقت جهان نگاه میکنم نه نظمی میبینم نه قانون مشخصی و نه تدبیری. دوستم این حقیقت جهان رو میشه برا من بازش کنی؟ من بحثم رو با شما عوض میکنم رو قدم اول تکیه دارم. چرا خدا نمیبینی؟ شما هوش داری؟ نشون من بده که هوش داری. قابل دیدن نیست.
یک جزئ محدود هیچ وقت نمیتونه یک خالق نامحدود رو در خودش جای بده

چطور من و شما که یک بنده ی محدود فانی هستیم میتونیم کارهامون رو بر اساس نظم و تدبیر پیش ببریم ولی خالق ما نه؟ دوستم این ازون حرفا بودا

در یک جای زمین در ثانیه میلیون ها کودک در اثر سیل و زلزله و... از بین میرن بدون اینکه خودشان مقصر باشند. قانون طبیعت رو بلدی یعنی چی؟
ممکنه بگین اینا درس عبرت برای سایرین هست. نه اصلا چون بر اساس قوانین طبیعت پیش میره
یعنی انسان هایی قربانی بشن تا انسان های دیگه چشماشون باز بشه !!! نه چنین حرفی رو من نمیپذیرم چون خلاف عقلانیت و عدل خداست
شما ممکنه عدل خدا رو بخای زیر سوال ببری .من میگم که یه تعریف دقیق از عدل بخن. عدل نه اینکه همه چیز مساوی باشه عدل یعنی هر چیز سر جای خودش باشه یه جا سیل بیاد یه جا خشکسالی چون حکمت خدا این رو اقتضا میکنه

پس اینکه قبل از اینکه کاتولوگ برسه بزنی روبات رو منفجر کنی بگی بیخیال مهم نیست یعنی نقص !!! کاتالوگ رسیده 1400 سال پیش و حتی قبل از اون تو زمان کوروش خودمون و خیلی وقت ها پیش. مسله این جاس که من و شما چشممون رو بستیم و کاتالوگ رو نمیبینیم و یا زبان آشنایی با کاتالگ رو بلد نیستیم بخونیمش. هر کاتالوگ زبان خاص خودشا داره. ی مثال ساده یه موبایل میخری کاتالگش به زبون انگلیسی نوشته. اگه من و شما با زبون انگلیسی اشنا نیستیم مشکل از ماس نه سازنده باید از یه زبان بلد سوال کنیم. زبان بلدان دین خدا همون اهل بیت هستن

از یک طرف هدف عجیب و غریب رسیدن انسان به کمال رو مطرح میکنید، از یک طرف میلیاردها آدمی که قبل از بلوغ و اختیار میمیرند رو میگین تکلیفی بر اونها نیست. دوستم شما چنتا مسئله مجزا رو با هم قاطی کردین
خوب تکلیفی نیست، پس داستان رسیدن به کمال چی میشه. رسیدن به کمال هدفه برا رسیدن به این هدف یه برنامه و مسیر لازمه بدون برنامه نمیشه به هدف رسید. شما برنامتون چیه؟میشه با بی اعتنایی به اصول وحدانیت اصول انسانیت اصول دین ... به این هدف رسید؟؟؟؟ شما درس نخونده دانشگا قبول میشین؟
اونایی که بر اثر جبر طبیعی (جبر طبیعی معنا نداره بگین بر اساس قوانین طبیعت) تو چین میمیرند و مثل شیعیان این سعادت داشتن بهترین کاتالوگ عالم و گریه و شیون در راه واسطه ها (گریه و شیون باعث نجات انسان نمیشه چیزی که انسان رو نجات میده اعمل انسانه و الا اهل بیت ما هیچ هیچ هیچ نیازی به گریه و شیون ما ندارن) و... رو نداشتن، چطور کمال برسن. انسان ها دو دسته ان. یا جاهل قاصرن یا جاهل مقصر. باید دید جز کدوم دسته اند.
ی سوال فنی جوابمو بده : چطور از 1400 سال پیش که مردم برا شناخت دین خدا ماه ها در سفر بودن تو سختی بودن ولی الان با این همه گستردگی فناوری با یه نت ساده که میشه راجع به هر موضوع تحقیق کرد کوتاهی میشه؟
فرض که مردم جاهل قاصر باشن. هرکسی تو دنیا به یه سری عقایدی پایبنده به همون عقایدش عمل کنه بسشه. منی که میدونم دروغ بده نباس دروغ بگم آیا جز این است؟
برا رسیدن به کمال هزارن راه هست.تو فیلم مارمولک یه جملکه دیالوگ اقای پرستویی بود.هن.ز تو ذهنمه ایشون گفتن به تعداد انسانها راه هست برا رسیدن به خدا.ومن تکمیلش کنم به تعداد انسانها هزاران برابر راه وجود داره برا رسیدن به کمال.چون تعریف کمال برا هر فردی منحصر به فرده

انسان موجودی هست مانند سایر موجودات. دقیقا منتها فرقش داشتن عقل و اختیاره که موجودات دیگر ندارن
هیچ فرقی با دیگر موجودات نداره جز اینکه قدرت تفکر بالاتری داره که اونم به خاطر جرم بیشتر مغزش هست. شرمنده این رو میگم ولی فکرت فوق العاده بستس بستس.فیل از لحاظ جرم مغز خیلی مغز بزرگتری داره. مرغ مینا شاید کل وزن مغزش یک دهم فیل هم نباشه ولی میتونه حرف یزنه. پیشنهاد میکنم مطالعت رو ببری بالا
برای همین انسان های عقب افتاده مغزشون مشکل داره، مشکل روحی ندارن. انسان های عقب افتاده مغزشن مشکل نداره انسان هایی که مغزشون مشکل داره عقب افتاده اند این دوتا خیلی فرق داره دوستم. مشکل روحی ندارن چون درکی از محیط شرایط ... ندارن

حالا این انسان از مرگ ترسیده (انسان کامل و عاقل مرگ رو مثل یه سفر میبینه و هیچ ترسی از اون نداره چون میدونه باید مرگ پیش بیاد تا به وصال برسه) مثل سایر همه موجودات، نشسته برای خودش قصه هایی سر هم کرده که من خیلی خاصم و جاودانم و در معرض حکمت و.. هستم تا این حرص به جاودانگیشو ارضا کنه (نظرات شخصی خودته فقط). متاسفم برا ی این طرز تفکرت. مرگ پلی است که انسان رو از یک محیط فانی به یک محیط جاودان میرسونه
اینایی که شما فرمودین نه استدلال هست نه علم، صرفا ادعاهای الهیاتی انسان های باستان هستند و هیچ کدام با هیچ منطق و علمی هم قابل اثبات نیستند.

با منطق شما سازگار نیستن. شما یه نفری نماینده ی هیچ گروهی نیستی پس نمیتونی مدعی باشی که با عقل و منطق سازگار نیست



حرفای دوستمن با رنگ مشکی وقرمز، وجوابای من با رنگ آبی هستش.
دوستم من به عقیده ی شما نظر شما کاملا احترام میذارم و برام محترم هستین . من با افراد زیادی بحث کردم باهر نوع تفکر و عقیده ای
من ادمی خشکه مقدس اصلا نیستم کاملا فکرم باز هست با دید باز حرفامو بیان کردم.سعی کردم جوری جاب بدم که با عقل سلیم قابل فهم و باور باشه
شما داری اساس وجود نظم و تدبیر (قسمت های قرمز رنگ) و ... رو کلا انکار میکنی
لیبل روشن فکر رو بخودت نزن که اصلا نیستی. شام دوست خوبم نمیدونم تو چه محیطی قرار داری ولی به شدت تفکراتت محدوده
بهت پیشنهاد میکن فقط بخاطر خودت چنتا کتاب خوب بخون.کتابایی که نویسنده هاش غربی باشن. نمیگم کتاب مذهبی یا کتاب داخلی چون با این طرز تفکر شما میدونم اصلا قبولشون ندارین....
این همه دانشمند تو دنیا همه و همه یه جور وجود خدا نظامن مند بودن آفرینش وووو رو اثبات کردن من نمیدونم شما با چه استدلالی همشو بردی زیر سوال؟
من که اصلا بارش برام مقدور نیست.



دوستان حرفایی که بارنگ قرمز مشخص کردم رو با تامل بخونین بقیه بحث رو رها کنین و فقط این دوستمون رو در مورد حرفای خودش توجیه کنین

دوستم از حزفای من ناراحت نشو من رک حرفمو میزنم ولی با رعایت احترام
موفق و پایدار باشی
 
آخرین ویرایش:

pouyan68

عضو جدید
متاسفانه شما هم هرچی بیشتر پست میذارین من به عمق تعصب و تحجر در شما پی میبرم.
تعربف من اشتباه نیست، دایره المعارف های شما سانسور شده و قدیمی هستند.

اما گفتم خدمتت، استارتر خواست بحث از مساله تاثیر دعا بر ازدواج منحرف نشه و منم به درخواستش احترام گذاشتم.
اگر در تالار فلسفه درباره جبر و اختیار یا مادی و غیر مادی لینک بدین بهتر هست.
اگر هم میخواهید صرفا متلک بندازین و تو بیسوادی و باسوادی کنین، بگین تا من هم متحجر و دگم و... کنم.
پس منتظر لینکتون در تالار فلسفه هستم. :gol:


این همه ادم با سطح سواد مختلف دارن شما رو به اشتباهتون اشنا میکنن لی شما بجای انتقاد پذیری لیبل تحجر و بی سوادی رو به ایشون نسبت میدین؟
فکر میکنم دوستان خودشون مطلب دستشون اومده
شما نیاز به مطالعه ی بیشتر داری
 

omid20110

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
من در مورد جبر و اختیاری که شما بحث کردی گفتم مربوط به الهیات میشود !!!
هر جبر و اختیاری که توش صحبت از خدا و در طول اراده خدا و... بشه مربوط به الهیات است و صحبت از فلسفه کردن وقتی هیچ علمی در کار نیست معنی نمیده.

جبر و اختیاری که علم از آن صحبت میکنه در واقع تکامل و ویژگی های به ارث رسیده و ژنتیک هست و زمین تا آسمان با این دید شما به جبر و اختبار فرق داره.
حتما یک تاپیک فلسفی ایجاد کنید شما که علامه فلسفه هستید، من ببینم غیر از علم و الهیات چطوری میشه به مسئله جبر و اختبار پرداخت و این فلسفه ای که مستقل از این دو هست رو از شما یاد بگیرم.

اینکه میگین من عقل میشناسم و دلیل عقلی، نشون میده حتی ساده ترین تعریف عقل رو نمیدونین !!!
منظورتون از استدلال عقلی چیست؟
با گزاره های ریاضی استدلال های عقلی تون رو بیان میکنید یا با آزمایشات تجربی یا استدلال هایی که صرفا از نظر شما عقلانی است؟
وقتی میگین استدلال من کاملا عقلی بود، باید تعریفتون رو از عقل بگین.
چون من هیچ استدلال عقلی از شما ندیدم، اینکه این جهان یک خدایی دارد و او باید واسطه تعیین کند و واسطه ها از آینده خبر دارن، معلوم نیست استدلال عقلی از چه جنسی هست !!! صرفا یک استدلال کلامی هست و برای باورمندان به ان کلام هم ارزش دارد.

اون فلسفه قدیم رو گویا شما هنوز در آن غرق هستی.
فلسفه غالب امروز فلسفه علم هست و همه چیز رو هم در غالب ماده میتونه تشریح کنه و هیچ چیزی غیر مادی وجود نداره.
شما مطالعاتتون قدیمی هست و هنوز در قرن های 17 و 18 و 19 و باورهای یکسری فیلسوفی که از علم تجربی بهره خاصی نداشتند، سیر میکنید. به فلسفه نوین علم قدم بگذارید تا ببینید همه این چیزها کاملا رد شده و زیر سئوال هست.
و امروز فلسفه علم به طور کامل خودش رو از الهیات جدا کرده. و الهیات مانده و فیلسوف های پیش از دوران نوین علم پس از انیشتن.

شما که علامه دهر هستین و علم گرا هستین و فکر میکنید همه چیز رو میدونید یه مساله علمی میخواین بهتون بدم که بفهمین که مغز شما چقد محدوده که نمیتونه حتی یه مسئله علمی رو حل کنه چه برسه به این حرفا!!!!!
 

omid20110

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
ترجیح میدم بیش از این بحث به سمت جبر و اختیار مذهبی نره، چون مسیر تاپیک این بنده خدا هم کاملا منحرف شد.

دعا کردن در مجموع تاثیری در موفق شدن یا نشدن ازدواج نداره.
حرف من هم این بود که دعا یک پدیده کاملا رندُم هست.
شما میتونی تضمین کنی هرکس تحقیق و بررسی کرد و دعا هم کرد صد در صد ازدواجش موفقه؟
اگر میتونی این رو تضمین کنی، میتونی بگی دعا تاثیر داره.

اما اگر بخواهی بگی ممکنه حکمت خدا یک چیز دیگه باشه و ... این میشه همون شیر یا خط انداختن.
من با دور کردن از یک مشاور خوب، خودم رو روشن فکر جلوه نمیدم.
این انسان هست که به بن بست رسیده و توهم برش داشته که جهان خدایی داره که در جز جز زندگیش دخالت میکنه و دعا کنه بهش کمک میکنه.

انسان روی زمین هیچ یار و مددی نداره و این دعا و توسل و... فقط یک دلخوشی برای انسان های ضعیف هست که همه درهای موفقیت رو بسته میبینند.
و با این کارا میخوان به آرامش برسن، اگر باور داشته باشن در اثر تلقین به آرامش میرسن، اگر باور نداشته باشن در اثر تلقین به آرامش نمیرسن.

انسان در طول تاریخ خودش اخلاق رو خلق کرده، خودش دین رو خلق کرده، خودش رو از بلایای طبیعی حذف کرده و هرکاری کرده خودش کرده.
شما نمیتونین این رو درک کنین چون به عنوان یک بنده از همه نظر نیاز به یک ارباب رو در خودتون و زندگیتون حس میکنین، من تونستم با این جهان بینی کاملا کنار بیام و خوشحال هستم که بنده هیچ موجودی نیستم تا برای خم و راست نشدن جلوی اون ارباب روزی حساب پس بدم.

آقای جهان بین که خدارو باور ندارین ممکنه بپرسم شما چطور به وجود اومدین؟حتما میگین به خاطر وجود پدر و مادرم،خب اونا از کجا به وجود اومدن؟ کی خلقتون کرده؟؟؟؟ لطفا این سوال بنده رو کاملا با علم گرایی و جهان بینیتون توضیح بدین بدون در نظر گرفتن خدا؟
 

omid20110

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
متاسفانه شما هم هرچی بیشتر پست میذارین من به عمق تعصب و تحجر در شما پی میبرم.
تعربف من اشتباه نیست، دایره المعارف های شما سانسور شده و قدیمی هستند.

اما گفتم خدمتت، استارتر خواست بحث از مساله تاثیر دعا بر ازدواج منحرف نشه و منم به درخواستش احترام گذاشتم.
اگر در تالار فلسفه درباره جبر و اختیار یا مادی و غیر مادی لینک بدین بهتر هست.
اگر هم میخواهید صرفا متلک بندازین و تو بیسوادی و باسوادی کنین، بگین تا من هم متحجر و دگم و... کنم.
پس منتظر لینکتون در تالار فلسفه هستم. :gol:

من همیشه طرفدار حرف حقم و با این بخش از حرف شما که از مسیر تاپیک منحرف نشیم موافقم.
ولی حالا که اینهمه بحث کردیم و بحث به اینجا کشیده لطفا جواب سوالهای منو بدین،چه معلوم شاید من اشتباه میکنم، قانعم کنید.
 

omid20110

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
در حقیقت بذارین یه چیزی واستون تعریف کنم آقای هاشمیان و کسانیکه با ایشون هم عقیده هستین،حرفام مستند هم دارن پس خوب گوش کنید:
من در مدینه به طور اتفاقی با یک جوان 22 ساله آمریکایی هم سن خودم اشنا شدم که 2 سال بود مسلمون شده بود،راستش واسم جالب بود که چطور شده کسیکه در آمریکا به قول بعضی از روشن فکرا که مهد همه جور آزادی هستش،زندگی میکنه و هیچ چیزیم محدودش نکرده و هرکاری بخواد میتونه انجام بده مخصوصا تو این سن که خیلی سن حساسی هستش و هوای نفس درپی به گناه انداختن انسان به هر نحوی هستش،چرا این آدم اومده و اسلام رو قبول کرده و خودش رو تو قید و بند وارد کرده؟!
اون موقع از خودم پرسیدم چرا این آدم خودشو مقید کرده در حالیکه تو کشور من کم کم حتی کسانیکه یه روز اعتقاد داشتن،دارن به اسم روشن فکری دین و ایمانشون رو از دست میدن!!!
جوابیکه داد خیلی منو به فکر فرو برد، اون گفت تو 19 سالگی من نشستم با خودم فکر کردم که با این شیوه زندگی من به کجا رهسپارم و آخرش که چی و... میگفت حتی بخاطر این مساله یه مدت به شدت افسرده شدم،ولی بعد به فکر افتادم که جواب سوالامو پیدا کنم که بعد اینکه یکی یکی جواب سوالاتمو پیدا کردم به دین اسلام رسیدم و فهمیدم که تنها دین اسلامه که جواب همه سوالای مارو داده!
شاید یکی از دلایل اینکه شما اینطوری حرف میزنید،بخاطر معیوب بودن مسلمونی ماست،!
من اون زمان صحبتهای اون امریکایی رو ضبط کردم،شما هم اگه حرفای بنده رو باور ندارین میتونم فایل صوتیشو واستون بفرستم تا خودتون بشنوید.
 

pouyan68

عضو جدید
در حقیقت بذارین یه چیزی واستون تعریف کنم آقای هاشمیان و کسانیکه با ایشون هم عقیده هستین،حرفام مستند هم دارن پس خوب گوش کنید:
من در مدینه به طور اتفاقی با یک جوان 22 ساله آمریکایی هم سن خودم اشنا شدم که 2 سال بود مسلمون شده بود،راستش واسم جالب بود که چطور شده کسیکه در آمریکا به قول بعضی از روشن فکرا که مهد همه جور آزادی هستش،زندگی میکنه و هیچ چیزیم محدودش نکرده و هرکاری بخواد میتونه انجام بده مخصوصا تو این سن که خیلی سن حساسی هستش و هوای نفس درپی به گناه انداختن انسان به هر نحوی هستش،چرا این آدم اومده و اسلام رو قبول کرده و خودش رو تو قید و بند وارد کرده؟!
اون موقع از خودم پرسیدم چرا این آدم خودشو مقید کرده در حالیکه تو کشور من کم کم حتی کسانیکه یه روز اعتقاد داشتن،دارن به اسم روشن فکری دین و ایمانشون رو از دست میدن!!!
جوابیکه داد خیلی منو به فکر فرو برد، اون گفت تو 19 سالگی من نشستم با خودم فکر کردم که با این شیوه زندگی من به کجا رهسپارم و آخرش که چی و... میگفت حتی بخاطر این مساله یه مدت به شدت افسرده شدم،ولی بعد به فکر افتادم که جواب سوالامو پیدا کنم که بعد اینکه یکی یکی جواب سوالاتمو پیدا کردم به دین اسلام رسیدم و فهمیدم که تنها دین اسلامه که جواب همه سوالای مارو داده!
شاید یکی از دلایل اینکه شما اینطوری حرف میزنید،بخاطر معیوب بودن مسلمونی ماست،!
من اون زمان صحبتهای اون امریکایی رو ضبط کردم،شما هم اگه حرفای بنده رو باور ندارین میتونم فایل صوتیشو واستون بفرستم تا خودتون بشنوید.


لایک داداشم
هر عیبی باشه از مسلمونی ماس وگرنه اسلام بخودی خود بی نقصه
تو کتاب تاریخ معاصر سم دبیرستان فکر کنم از قول سید جمالدین اسد ابادی نقل شده که اسلام رو در ایران ببینین و مسلمون رو در اروپا
یا بقول دکتر شریعتی اگ خاستین اسلام رو به دیگران معرفی کنین اول ثابت کنین که مامسلمون نیستیم ...
عیب از مسلمنی ماس که با وجود دانسته هامون عمل به دانسته هامون صفره ولی حرفشو خوب برا دیگران میزنیم خودمو میگم بکسی برنخوره
تو عمل میلنگم ولی پای حرف ک سط میاد میشم علامه دهر
عیب از مسلمانی ماس

ترجیح میدم اتین بحث رو همین جا تموم کنم.
برسیم به بحث اصلی

چرا دعا تو ازدواج کردن ما بی تاثیره؟
جواب : عیب از مسلمانی ماس ورنه دعا به خودی خود بی عیبه
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
سلام
وقت همگی بخیر
با توجه به انتقال تاپیک به تالار اسلام ، به جهت بررسی و مطالعه تمامی ارسالها فعلا گفتگو قفل میشود .


-----------------------------------------------------------------

ارسالهای گفتگو و احوالپرسی وتشکر و...!!!!! پاک شد

لطفابحث در ارتباط با موضوع تاپیک پیگیری بشه (فلسفه؟!!)

متشکرم
 
آخرین ویرایش:

omid20110

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
چه عجب بلاخره بعد از مدتها تاپیک از قفل بودن در اومد.
البته جا داره از همه دوستان مخصوصا خانوم آگاهدخت بخاطر زحماتشون تشکر کنم.
 
بالا