نظریه اول:
دعا اثر دارد؛امانباید فراموش کنیم که خداوند سبحان سنت هایی دارد؛که تغییر ناپذیرند و این سنت ها باعث تاخیر و یا تقدم در امور می شوند؛مثل شب و روز؛این سنتها برای همه یکسان است؛اماشرایط زمانی و مکانی متفاوتی دارد.
نظریه دوم:
ساده عرض کنم؛ما ازدواج راسخت کردیم و شرایط رو برای جوانان سخت گرفته ایم.بسیاری از جوانان از ازدواج به خاطر رویارویی بامشکلات ان ترس و واهمه دارند.البته عواملی چون مدرنیسم و توقعات بالاو تغییر فرهنگ ازواج آسان که پایه و اساس سنت نبوی و علوی است؛متاسفانه باهجمه فرهنگی عصر جدید؛از اهداف عالی خود دور مانده است. پیغمبر اکرم ص در زمان خود فرهنگ کمک رسانی همگانی به خانواده هایی؛که جوانان انان به دلیل مشکلات مادی و تفاوت سلایق و بعضی از مسایل از این دست که سد راه ازدواج بود را با همکاری همه مردم و کمک و یاری و مساعدت انان که تمکن مالی داشتند برداشت و سعی کرد ان را بسیار هموار و اسان کند و با ترویج ساده زیستی در امر ازدواج ان را توسعه دهد؛البته ایشان متناسب با فرهنگ ان زمان و مردم ان دوران عمل کرد؛شاید نسخه ان زمان برای دوران ما موثر نباشد اماانچه اهمیت دارد؛نگاه به ازدواج را امری مقدس ,اسمانی و برترین سنت خود قرار دادکه مربوط به همه زمان ها و مکان ها است؛و قوم و ملت خاصی را شامل نمی شودکه البته موفق بود.ودستوردادند تا همگان در تسهیل و انجام ان درنگ نکنند و انان که استطاعت مالی دارند؛دیگران را مساعدت کنند.
نظریه سوم:
با استناد به اموزه های دینی و قرآنی نباید فراموش کرد که قضا و قدر و تقدیر در خصوص همه مسایل؛بویژه امر ازدواج دخیل است و ما به دلیل اینکه قدرت درک و تشخیص ان را نداریم؛نباید موضع گیری کرده و آن را به کلی رد کنیم.
والبته سرنوشت هر کس در دست خود اوست.
نظریه چهارم:
موانع اجابت دعا را نیز باید در نظر گرفت.