میشه سوتیهای چیز دار تعریف کرد!!!؟؟؟![]()
چیزشو بذار اولش تعریف کن خوفه

میشه سوتیهای چیز دار تعریف کرد!!!؟؟؟![]()
یه سوتی از بچگیام که حدود 7-8 سالم بود یادم اومده :
یه شب خالم رو دعوت کرده بودیم خونمون وقتی آخر شب میخواست بره من کلی گریه کردم که بمونه!!! اونم مثلا میخواست منو بپیچونه گفت خونتون جا نیست باید برم خونمون! منم فوری گفتم چرا جا هست! من و مامان پیش هم میخوابیم و تو و بابا روی تخت!
بعدش نفهمیدم چرا کلی خندیدن بهم!!!
یه سوتی از بچگیام که حدود 7-8 سالم بود یادم اومده :
یه شب خالم رو دعوت کرده بودیم خونمون وقتی آخر شب میخواست بره من کلی گریه کردم که بمونه!!! اونم مثلا میخواست منو بپیچونه گفت خونتون جا نیست باید برم خونمون! منم فوری گفتم چرا جا هست! من و مامان پیش هم میخوابیم و تو و بابا روی تخت!
بعدش نفهمیدم چرا کلی خندیدن بهم!!!
از اون بچگي سوتي بودي هایه سوتی از بچگیام که حدود 7-8 سالم بود یادم اومده :
یه شب خالم رو دعوت کرده بودیم خونمون وقتی آخر شب میخواست بره من کلی گریه کردم که بمونه!!! اونم مثلا میخواست منو بپیچونه گفت خونتون جا نیست باید برم خونمون! منم فوری گفتم چرا جا هست! من و مامان پیش هم میخوابیم و تو و بابا روی تخت!
بعدش نفهمیدم چرا کلی خندیدن بهم!!!![]()
خدا میخواسته ادبت کنه !!با اجازه بزرگترا
یه شب منو داداشم تو خونه نشسته بودیم یهو برق رفت منم جو گیر شدمو با سرو صدا (که بقیه رو بترسونم)بلند شدمو تو تاریکی بدو بدو به سمت آشپزخونه رفتم که کبریت بیارم . آقا چشمت روز بد نبینه![]()
![]()
![]()
در آشپزخونه بسته بود.![]()
![]()
با اجازه بزرگترا
یه شب منو داداشم تو خونه نشسته بودیم یهو برق رفت منم جو گیر شدمو با سرو صدا (که بقیه رو بترسونم)بلند شدمو تو تاریکی بدو بدو به سمت آشپزخونه رفتم که کبریت بیارم . آقا چشمت روز بد نبینه![]()
![]()
![]()
در آشپزخونه بسته بود.![]()
دیروز تو کارگاه معماری بودیم استاد استراحت داد.یکی از پسرای کلاس سیگارشو در آورد و تندی دویید بیرون. بعد من به بغل دستیم گفتم: اه kevin ببین این Ian چقدر سیگار می کشه. من که خفه می شم هر دفعه میاد اینجا می شینه. کلی هم از ضرر های سیگار براش توضیح دادم.دیدم اینم سرشو اینداخته پایین و هیچ چی نمی گه.
یه نیم ساعت بعد با ترانه شروع کردیم به حرف زدن. گفتم اااااااه نیگا هی این پسره این سیگار می کشه بو گندش خفم می کنه به کوین گفتم نصیحتش کنه!
گفت: مهناز تو چی گفتی؟ دختر اون خودش سیگاریه !!!!!!![]()
به. اینجا از اونجام بدتره عزیز خبر نداری.![]()
از نظر سیگار. اینجا از هر ده پسر 6 نفر سیگاری هستند. دخترا رو نمی دونم ولی بین اونهام خیلی هست (به شکل یواشکی).از نظر سیگار یا سوتی؟
از این سوتیا اونقدر برا من اتفاق افتاده . . ..شماره تاکسی و پیتزاییمون همیشه کنار تلفنه...
یه دفعه که خیلی گشنم بود بدو بدو رفتم سمت تلفنو شماره گرفتم و گفتم سلام اقا به اشتراک1313 یه پیتزا و یه نوشابه لطفا بفرستید...
طرف که از خنده ریسه رفته بود گفت خانم جدی شما تاکسی رعد رو گرفتید!!!
اخه بد بختی اشترا ک تاکسی ام گفته بودم!!!!![]()
يه بار سر كلاس شديدا خوابم گرفته بود طوري كه ديگه نميتونستم خودم رو نگه دارم ،استاده هم ول كن نبود،پشت سر هم ور ميزد خلاصه بعد از كلي وراجي يه سوال كرد و يكي از بچه ها شروع كرد به جواب دادن.ديگه تا اون موقع مغزم كلا خوابيده بود ولي چشمام باز بود.يك دفه به خودم اومدم ديدم به جاي طرفي كه داشته حرف ميزده،من داشتم به بغل دستيش نگاه ميكردم،حالا اون كي بود؟؟يكي از بچه هامون بود كه تا حالا به روشهاي مختلف سعي ميكرد به من ابراز علاقه كنه ( اه ه ه ه ،چندشم شد،ببخشيد!!)
معلوم نيست توي اين مدت كه نميدونم چند دقيقه بود،اون با خودش چه فكرايي ميكرده!!!!!
حالا به جز اون، مردم چي ميگن؟؟؟؟!!!!!
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
![]() |
بسلامتی هر کی تاپیکو میخونه | زنگ تفريح | 1 | |
Д | هر کی اسپم انگلیسی بلده بیاد کل کل کنه.................... | زنگ تفريح | 4 | |
![]() |
هر کی دلش تنگه بیاد...!!! | زنگ تفريح | 42 | |
![]() |
هر کی دلش تنگه بیاد...!!! | زنگ تفريح | 1 | |
![]() |
هر کی آخر پست بده برندس!!!! | زنگ تفريح | 7 |