هر کی سوتی داده تعریف کنه!

Savalancivil

کاربر بیش فعال
بچه چند سال پیش دوستم یه برگه ای بهم داده بود که توش نماز هفت بانو رو نوشته بود ( این نماز برا گشایش بخت دخترخانوما و آقا پسراس) من به لطف خدا این برگه رو گمش کردم و هیچ وقت قسمتم نشد این نمازو بخونم .چند روز پیش یکی از همکارام که کتاب ازم خواست منم کتابه رو بهشون دادم امروز اول صبح میدونین تو ایمیلم چی دیدم. اسکن شده همون برگ گم شدمو که پاورقی اون برگه دوستم کلی چرت پرت نوشته بوده و من خبر نداشتم . امروز از خجالت آب شدم پیش همکارم
حالا بختت تا به امروز وا شد؟...:D
 

mech.shima

دستیار مدیر مهندسی مکانیک
کاربر ممتاز
دوستمو و همسر گرامش رو توی کافی شاپ دیدم

بعدش که منو دوستم میخواستیم بیایم بیرون رفتم خیر سرم ازشون خداحافظی کنم درنهایت بهشون گفتم بااجازه تون خوش اومدین:)یعنی تو ذهنم تصور کرده بودم که انگار اومدن خونه ما:confused:
 
آخرین ویرایش:

mahdis.

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوستمو و همسر گرامش رو توی کافی شاپ دیدم

بعدش که منو دوستم میخواستیم بیایم بیرون رفتم خیر سرم ازشون خداحافظی کنم درنهایت بهشون گفتم بااجازه تون خوش اومدین:)یعنی تو ذهنم تصور کرده بودم که انگار اومدن خونه ما:confused:


پیش میاد...:D

امروز یه سوتی دادم بیا و ببین.
تو بانک داشتم فیشمو پر میکردم یه آقایی اومد گفت من سواد ندارم این چک منو پشت نویسی کن.گفتم باشه.چک گروفتم گفتم خب نام:گفت عبدالله گفتم نام پدر گفت: ظریف
پاسپورتش دستش بود گفتم کارت ملیتو بده کد ملی بنویسم.پاسپورتو نشون داد گفت اینه کارت ملیم.من::confused:حالا هی میگردم دنبال شماره ملی...به ذهنم خطور کرد ایرانی نباشه...اما خب....
آخرش مسئول باجه گفت اتباع خارجی کد ملی ندارن که!
(نتیجه اخلاقی : از یه غیر ایرانی کد ملی نخواهید):redface:

:D...
 

mech.shima

دستیار مدیر مهندسی مکانیک
کاربر ممتاز
پیش میاد...:D

امروز یه سوتی دادم بیا و ببین.
تو بانک داشتم فیشمو پر میکردم یه آقایی اومد گفت من سواد ندارم این چک منو پشت نویسی کن.گفتم باشه.چک گروفتم گفتم خب نام:گفت عبدالله گفتم نام پدر گفت: ظریف
پاسپورتش دستش بود گفتم کارت ملیتو بده کد ملی بنویسم.پاسپورتو نشون داد گفت اینه کارت ملیم.من::confused:حالا هی میگردم دنبال شماره ملی...به ذهنم خطور کرد ایرانی نباشه...اما خب....
آخرش مسئول باجه گفت اتباع خارجی کد ملی ندارن که!
(نتیجه اخلاقی : از یه غیر ایرانی کد ملی نخواهید):redface:

:D...

:biggrin:واقعا نتیجه اخلاقی داشت
 

yamaha R6

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
جمعه تو جمع موتور سوارا وسط کل کل دو تا از بچه های قدیمی و قهرمان موتور سواری کشور ( شاخ های مشهد ) یهو گفتم:

این که چیزی نیست هر کدومتون 3 تایی با هم مسابقه می دیم اگه تو نستید منو بگیرد اون کارش درسته :D

قیافه هاشون اولش دیدینی بود بعد که جمع زدن زیر خنده کلی خندیدیم


البته منم تو مسابقه باهاشون کم نمیارم :D
 

دختر شاه پریون

عضو جدید
کاربر ممتاز
خالم داره جوراباشو در میاره وضو بگیره مامانم با یه لحن مسخّر بهش میگه چرا پاهاتو خط خطی کردی؟
بعد فهمیدیم خاله ی گرام شلوار کرمی با خطوط کوبیسمی پاش بوده:ی
 

ghxzy

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
امروز دکتره داره صحبت میکنه :مصرف مایعات وسط غذا خطر ابتلا به سو هاضمه رو زیاد میکنه.
یکی مپرسه سوءهاضمه چیه مامانم خیلی جدی جواب میده فراموشیه !!!!
عزیزم ازایمرو با سوءهاضمه اشتباه گرفته
 

Eshgh Khoodayi

عضو جدید
کاربر ممتاز
حالا دوست مارو داشته باشی
دو درس با یه استاد داریم
صبح باهاش کلاس داشتیم بعد ظهر همون روز اومد سر کلاس استاد گفت خودکار یکی از بچه ها پیشم جا موند بود داد بهش یکی از بچه ها گفت اشکال نداره استاد این خودش از باقی بچه ها کش میره
یهو یکی از بچه گفت دزد که از دزد بزنه شاه دزد:biggrin:
 

mahdis.

عضو جدید
کاربر ممتاز
حالا دوست مارو داشته باشی
دو درس با یه استاد داریم
صبح باهاش کلاس داشتیم بعد ظهر همون روز اومد سر کلاس استاد گفت خودکار یکی از بچه ها پیشم جا موند بود داد بهش یکی از بچه ها گفت اشکال نداره استاد این خودش از باقی بچه ها کش میره
یهو یکی از بچه گفت دزد که از دزد بزنه شاه دزد:biggrin:
ای واااااااااااااااااااااااااااایییییییییییییییی:biggrin:
اون دوستت اگه این ترم اون درسو پاس کرد بگو یه نذری بده.:biggrin:
 

Takesh

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ای واااااااااااااااااااااااااااایییییییییییییییی:biggrin:
اون دوستت اگه این ترم اون درسو پاس کرد بگو یه نذری بده.:biggrin:


منم یه درس تخصصی دارم استادش داشت میگفت من ارزشم فلانه و.... مام پریدیم وسط جم گفتیم خودتونو به مزایده بزارید ! اینم دیه قاطی کرد :cry:
تازشم همینجوری باهام لجه اسممو کلا حفظه وختی نمیام کلاس حاضر غایب میکنه وختی میام برمیگرده میگه خوب میبینم همه هستن دیگه نیازی به حضور غیاب نیس حالا چی نسف کلاس خالیه :(

منم نظر کردم :دی شمام دعا کنید :D
 

mahdis.

عضو جدید
کاربر ممتاز
منم یه درس تخصصی دارم استادش داشت میگفت من ارزشم فلانه و.... مام پریدیم وسط جم گفتیم خودتونو به مزایده بزارید ! اینم دیه قاطی کرد :cry:
تازشم همینجوری باهام لجه اسممو کلا حفظه وختی نمیام کلاس حاضر غایب میکنه وختی میام برمیگرده میگه خوب میبینم همه هستن دیگه نیازی به حضور غیاب نیس حالا چی نسف کلاس خالیه :(

منم نظر کردم :دی شمام دعا کنید :D
دوست عزیز شما نیمه پر لیوانو ببین.اون استاد با شما لج نیست که! زیادی دوستت داره.از اون ور بام افتاده.:D
دیگه استادو در حد آهن پاره فرض کردی...چه انتظاری داری؟!
شوما گفتی مزایده ای...اون یکی گفته دزد...دانشوجه داریم!:biggrin:
حالا شوما ناراحند نباش.کارو باید خدا درست کنه.
 

میلیشیا

عضو جدید
کاربر ممتاز
یه سری بابام داشت تو خونه یه چیزیو تعمیر میکرد هی داد میزد یکی :یکی یه انبر دست بیاااااره.. هی هیشکی اعتنا نمی کرد یهو عصبانی شد رفت تو اشپزخونه دید داداشم وایساده داره نگاش میکنه بابام داد زد گفت:من دارم اونجا خودمو پاره میکنم تو اینجا وایسادی با شرت؟؟؟؟(محض اطلاع داداشم تو خونه با شلوارک میگرده)!!!

:biggrin::biggrin::biggrin: خیلی باحالی خدا وکیلی، مردم از خنده ، من یکی که شخصا عاشق این خاطراتت شدم;)
باباتم خیلی باحاله دمش گرم;)
 
آخرین ویرایش:

دختر شاه پریون

عضو جدید
کاربر ممتاز
خواهرم اورتودنسی کرده
بچه خاهرم یه نگا بش کرده میگه
:
مامانن این چرا دستبند تو دهنش کرده؟
:cool:
:surprised:
:D
 

میلیشیا

عضو جدید
کاربر ممتاز
یه سوتی بگم از داداشم
یه بار داداشم زمان دانشجوییش میره سلف (پر از دختر ) یه آب جوش با تی بگ میگیره، میره وایمیسه کنار سطل آشغال که بعد از اتمام کار تی بگو بندازه سطل آشغال منتها در کمال خونسردی تی بگ تو دستش میمونه و لیوان چای زاررررررت..... کف سطل آشغال
قیافه داداشم:sweatdrop:
افراد تو سلف:biggrin:
 

میلیشیا

عضو جدید
کاربر ممتاز
یه خاطره از داییم
آقا من یه بار خونه داییمینا مونده بودم شب که شد منو دختر داییم جلو tv داراز کش داشتیم برنامه میدیدیم برقا هم خاموش، داییمم یه لیوان بزرگ نوشابه واسه خودش ریخته بود رفته بود تو بحر تلویزیون تو یه دستشم مسواک بود ( داییمم از اونایی که بره تو تلویزیون باهاش حرفم بزنی نمیشنوه) من یه لحظه توجه کردم دیدم داییم مسواکشو میزنه تو نوشابه بعد دندوناشو مسواک میکنه آخر سرم نوشابرو تا ته خورد......
یعنی منو دختر داییم:eek::surprised::biggrin::biggrin:
داییم اصن نگفت واسه چی میخندین
فرداش دختر داییم میگه بابا دیشب چی کار میکردی با نوشابه دندوناتو مسواک میزدی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
داییم میگه آره نوشابه واسه دندون خوبه!!!!!!!!!!!
آخه دایی من پس فردا خدای نکرده دندونات میریزه نکن اینکارارو...........
 

etnn

عضو جدید
کاربر ممتاز
من سر یه قضیه ای با یکی از دوستام کل کل داشتم...... امروز دوستم داشت راجع به یه دختره بازیگر کره ای حرف میزد که من اش متنفر بودم ..... بعد گفت قدشم 178ئه .....
منم نه گذاشتم نه ورداشتم گفتم اووووه 178 ...دختره ی دیلاق :w15: یهو دیدم چهره اش تغییر کرد ... دیدم خاک بر سرم اونم قدش همون حدوده :w15: اصن نتونستم جمعش کنم دیگه! لالمونی گرفتم :w15:
 

hajarhm

عضو جدید
یه بارم اومدم بهمهمونا شیرینی تعارف کنم گفتم:
بفرمایید دهنتونو سرویس کنید:redface::redface:

نفهمیدم کلمه سرویس از کجا اومد:whistle:
 

self.f_t_m990

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
آقا چند وقت پیش یه بنده خدایی با خواهر مادرش اومده بودن خونمون واسه امر خیر ..
بعد من چای گذاشتم دم بکشه .... هرچی منتظر شدم مامان اینا ندا نمیدادن که بیا ..منم چاییا رو ورداشتم گذاشتم رو بخاری گفتم حالاحالاها ندا نمیدن ..کم کم دم بکشه:d خودمم نشستم کلاه قرمزی ببینم :ی

یهو مامانم ندا دادوردار بیار این چاییا رو اینا یه کم عجله دارن ( خیلی نشسته بودن آخه :D) ... آقا چشمتون روز بد نبینه ....چاییا رو ریختم ، ینی چایی به این ضایعی تو عمرم درست نکرده بودم .. یَک رنگ ضایعی داشت مثه چی بگم! :w15::w15: دیگه به هیچ عنوان فرصت برگشت هم نبود :d
ورداشتیم بردیم گذاشتیم جلو مهمونا :biggrin: خودمم رفتم مبل روبرو نشستم ، نور افتاده بود تو چاییا همون یه ذره رنگشونم رفته بود ....آب جوش شده بود ازون زاویه:w15: داشتم از خنده می مردم خیلی خودمو نیگر داشتم خدایی ... داشتم تو دلم میگفتم مامان اینا یه چی نگن من ضایع شم ...یهو بابای عزیزتر از جونم که همون زاویه منو از چایی داشت :D اومد درستش کرد گفت : ما همیشه چایی کم رنگ میخوریم واس همین دخترم طبق عادتش عمل کرده :D
بعد مامان طرف خیلی جدی گفت : آره ما هم همیشه کم رنگ میخوریم ..دختر خانومتون میدونسته سلیقه ما رو ..چاییش عالیه:w15: بعد یهو همه برگشتن یه نیگاه معنی داری بهم انداختن ..ینی من داشتم میپکیدماااااااااااا:w15:

چایی به کنار .. آدم انقد خونسرد نشستی کلاه قرمزی دیدی تو اون شرایط :w15::w15::w15::w15::w15::w15::w15:
 

etnn

عضو جدید
کاربر ممتاز
چایی به کنار .. آدم انقد خونسرد نشستی کلاه قرمزی دیدی تو اون شرایط :w15::w15::w15::w15::w15::w15::w15:

خب خودشون یهو بیخبر اومدن ..منم اصن استرس نگرفتتم :D

همین کارارو کرده که تا حالا مونده دیگه :w15::w15::w15::w15:

حالا نه که خودت ...:biggrin: لا اله الا الله :D

اخه دلش پیش یکی از عروسکهای کلاه قرمزی گیره....:biggrin:


زدی تو خال :biggrin:..بین خودمون باشه من عاشق کلاه قرمزیم ...این عشق هم ریشه اش برمیگرده به کودکی..ازین عشقای آبکی نیس :D
 

سجی

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ﻌﺪ ﺍﺯ ﮐﻼﺱ ﺑﻪ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﮔﻔﺘﻢ ﺟﺰﻭﻩ
ﺗﻮﻥ ﺭﻭ ﺑﺪﯾﺪ
ﮐﭙﯽ ﮐﻨﻢ , ﮐﭙﯽ ﺑﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ .
ﺑﻬﺶ ﮔﻔﺘﻢ ﻣﻦ ﻭﺳﯿﻠﻪ
ﺩﺍﺭﻡ ﺗﻮ ﺷﻬﺮ ﻣﯿﺮﻡ , ﺷﻤﺎﻡ ﺑﯿﺎﯾﺪ ﮐﻪ
ﺟﺰﻭﻩ ﺭﻭ ﮐﭙﯽ
ﮐﻨﻢ , ﺍﻭﻧﻢ ﮔﻔﺖ ﻣﯿﺸﻪ ﺩﻭﺳﺘﺎﻡ ﻫﻢ
ﺑﯿﺎﻥ؟
ﻣﻦ
ﮔﻔﺘﻢ ﺷﺮﻣﻨﺪﻩ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﻣﻦ ﺩﻭ ﺩﺭ
ﻫﺴﺘﺶ ﻓﻘﻂ
ﻭﺍﺳﻪ ۲ ﻧﻔﺮ ﺟﺎ ﺩﺍﺭﻩ !
ﯾﻬﻮ ﯾﻪ ﻧﯿﺶ ﺧﻨﺪ ﺯﺩ ﺑﻌﺪ
ﺭﻓﺖ ﭘﯿﺶ ﺩﻭﺳﺘﺎﺷﻮ ﭘﭻ ﭘﭻ ﮐﺮﺩ
ﺍﻭﻣﺪ ﮐﻪ ﺑﺮﯾﻡ .
ﺗﻮ ﺭﺍﻩ ﻫﯽ ﺳﻮﺍﻝ ﻣﯿﭙﺮﺳﯿﺪ ﮐﻪ
ﺍﺳﻤﺘﻮﻥ ﭼﯿﻪ ﻭ …
ﺩﻭﺳﺘﺎﺵ ﺑﻪ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﭼﻨﺪ ﻗﺪﻡ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ
ﻣﺎ ﻣﯿﻮﻣﺪﻥ
ﺗﺎ ﺭﺳﯿﺪﯾﻢ ﺩﺭﺏ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﻭﺭﻓﺘﯿﻢ
ﻧﺰﺩﯾﮏ ﻣﺎﺷﯿﻦ
ﻭﻗﺘﯽ ﺩﺭ ﻧﯿﺴﺎﻧﻤﻮ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩﻡ ﻗﯿﺎﻓﺶ
ﻋﻮﺽ ﺷﺪ !!!
ﯾﻬﻮ ﺩﻭﺳﺘﺎﺵ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩﻥ ﺑﻪ
ﺧﻨﺪﯾﺪﻥ ﺍﻭﻧﻢ
ﭼﻨﺪﺗﺎ ﻓﺡﺶ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺭﻓﺖ !
ﺟﺰﻭﺷﻢ ﻧﺪﺍﺩ!!! ﻣﻠﺖ ﺑﺎ
ﺧﻮﺩﺷﻮﻥ ﺩﺭﮔﯿﺮﻧﺎ، ﺁﺧﺮﻡ ﻧﻔﻬﻤﯿﺪﻡ
ﭼﺮﺍ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ
ﺷﺪ ....
ﻣﮕﻪ ﻧﯿﺴﺎﻥ ﺩﻭ ﺩﺭ ﻧﯿﺴﺖ ???
 

baran 2012

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خب خودشون یهو بیخبر اومدن ..منم اصن استرس نگرفتتم :D



حالا نه که خودت ...:biggrin: لا اله الا الله :D




زدی تو خال :biggrin:..بین خودمون باشه من عاشق کلاه قرمزیم ...این عشق هم ریشه اش برمیگرده به کودکی..ازین عشقای آبکی نیس :D

:biggrin:
فکر کردم پسر خاله رو میخوای بهت بیشتر میاد....
 

baran 2012

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ﻌﺪ ﺍﺯ ﮐﻼﺱ ﺑﻪ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﮔﻔﺘﻢ ﺟﺰﻭﻩ
ﺗﻮﻥ ﺭﻭ ﺑﺪﯾﺪ
ﮐﭙﯽ ﮐﻨﻢ , ﮐﭙﯽ ﺑﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ .
ﺑﻬﺶ ﮔﻔﺘﻢ ﻣﻦ ﻭﺳﯿﻠﻪ
ﺩﺍﺭﻡ ﺗﻮ ﺷﻬﺮ ﻣﯿﺮﻡ , ﺷﻤﺎﻡ ﺑﯿﺎﯾﺪ ﮐﻪ
ﺟﺰﻭﻩ ﺭﻭ ﮐﭙﯽ
ﮐﻨﻢ , ﺍﻭﻧﻢ ﮔﻔﺖ ﻣﯿﺸﻪ ﺩﻭﺳﺘﺎﻡ ﻫﻢ
ﺑﯿﺎﻥ؟
ﻣﻦ
ﮔﻔﺘﻢ ﺷﺮﻣﻨﺪﻩ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﻣﻦ ﺩﻭ ﺩﺭ
ﻫﺴﺘﺶ ﻓﻘﻂ
ﻭﺍﺳﻪ ۲ ﻧﻔﺮ ﺟﺎ ﺩﺍﺭﻩ !
ﯾﻬﻮ ﯾﻪ ﻧﯿﺶ ﺧﻨﺪ ﺯﺩ ﺑﻌﺪ
ﺭﻓﺖ ﭘﯿﺶ ﺩﻭﺳﺘﺎﺷﻮ ﭘﭻ ﭘﭻ ﮐﺮﺩ
ﺍﻭﻣﺪ ﮐﻪ ﺑﺮﯾﻡ .
ﺗﻮ ﺭﺍﻩ ﻫﯽ ﺳﻮﺍﻝ ﻣﯿﭙﺮﺳﯿﺪ ﮐﻪ
ﺍﺳﻤﺘﻮﻥ ﭼﯿﻪ ﻭ …
ﺩﻭﺳﺘﺎﺵ ﺑﻪ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﭼﻨﺪ ﻗﺪﻡ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ
ﻣﺎ ﻣﯿﻮﻣﺪﻥ
ﺗﺎ ﺭﺳﯿﺪﯾﻢ ﺩﺭﺏ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﻭﺭﻓﺘﯿﻢ
ﻧﺰﺩﯾﮏ ﻣﺎﺷﯿﻦ
ﻭﻗﺘﯽ ﺩﺭ ﻧﯿﺴﺎﻧﻤﻮ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩﻡ ﻗﯿﺎﻓﺶ
ﻋﻮﺽ ﺷﺪ !!!
ﯾﻬﻮ ﺩﻭﺳﺘﺎﺵ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩﻥ ﺑﻪ
ﺧﻨﺪﯾﺪﻥ ﺍﻭﻧﻢ
ﭼﻨﺪﺗﺎ ﻓﺡﺶ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺭﻓﺖ !
ﺟﺰﻭﺷﻢ ﻧﺪﺍﺩ!!! ﻣﻠﺖ ﺑﺎ
ﺧﻮﺩﺷﻮﻥ ﺩﺭﮔﯿﺮﻧﺎ، ﺁﺧﺮﻡ ﻧﻔﻬﻤﯿﺪﻡ
ﭼﺮﺍ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ
ﺷﺪ ....
ﻣﮕﻪ ﻧﯿﺴﺎﻥ ﺩﻭ ﺩﺭ ﻧﯿﺴﺖ ???

تو خودشو ناراحت نکن
:biggrin:
 

₪آمیتریس₪

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اخه دلش پیش یکی از عروسکهای کلاه قرمزی گیره....:biggrin:

از اولشم میدونستم یکیو میخواد ولی فک نمیکردم طرف عروسک باشه :دی

حالا نه که خودت ...:biggrin: لا اله الا الله :D

من نصف توئم ننجون :d

:biggrin:
فکر کردم پسر خاله رو میخوای بهت بیشتر میاد....

جیگر هم بد نیس واسش :biggrin:
 

Similar threads

بالا