صبر کن سهراب!
آری…
تو راست می گویی آسمان مال من است
پنجره،فکر،هوا،عشق،زمین،ما لِ من است!
اما سهراب تو قضاوت کن ،
بر دل سنگ زمین جای من است؟!
من نمی دانم که چرا این مردم ، دانه های دلشان پیدا نیست…
صبر کن سهراب!
قایقت جا دارد؟
من هم از همهمه ی داغ زمین بیزارم…
تصویر دلخراش غمی محض بودم و
مانند خواب های تو آخر نداشتم
گفتی : بیا از این قفس تنگ لعنتی
من را حلال کن به خدا پر نداشتم
می خواستم ادامه شوم شعر را ولی
حرفی برای گفتن دیگر نداشتم .