معماری با مصالحی از جنس دل

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
وضعیت خوبی ندارم

مرا ببخش!​

دستم از اشیاء رد میشود​

رد میشود از تلفن​

فراموشت نکرده ام​

فقط کمی...

کمی مرده ام!
 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
آسمان این جا آبیست من بین غریبه ها نیستم...
همه آشنایند!
می دانی پوسیده است دلم بین همه آشنایان غریبه!
احساس حباب را حالا می فهمم...
وقتی روی آب نگران تركیدن است !!! ...
 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
فَقَط . . .
کاش وَقتي تَنهايی . . .
کَسی کِنارِ تَنهاییت قَدَم می گُذاشت و . . .
مِثلِ پِسَرخاله یِ کُلاه قِرمِزی . . . آرام بَرایَت زِمزِمه می کَرد :
نون بگيرم . . . ؟
نفت بگيرم . . . ؟
دلت گرفته . . . ؟
مَن هَم باز . . . آرام بَرایَش ميگفتم : (( آره ))
بَعد . . . فَقَط کِنارَم می نِشَست . . .
و . . . سُکوت ميکَرد . . .
 

hanane1

عضو جدید
کاربر ممتاز
 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
در این تکرار بارانی

دلم چتر می خواهد

و خیابانی به درازای
تنهاییم

که
بغضم را زیر آن قدم بزنم

شاید کسی بی چتر در انتهای خیابان

دلش گرفته باشد
 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
برای بعضـــی دردهـا نه میتوان گریــــــه کــرد

نه میتوان فریــــــآد زد
برای بعضـــی دردـها
فقـــط میتوان
نگــــاه کرد و
بی صـــــدا شکست...
 

hanane1

عضو جدید
کاربر ممتاز
من شعــر مینــویـسم .. تــو میخـــندی


مـن لحـــظه هـایم را بـا تـوام .. تــو باز هـم میخـــندی


مــن بــ زندگـی تلـخ بـی تو فکــر میکنــم .. تــو بــ خوشبختـــ شـدن مـن با دیگــری


تــو همچنــان میخـــندی .. و مــن از خنــده های تــو گریـه !!!
 

A.8

عضو جدید
کاربر ممتاز
مگه دیگه از این دل چیزی هم مونده که بخوام معماری هم راه بندازم
پس نوبتمون کی میشه
بخدا اگه بخاطر مامام نبود ی کارایی میکردم...تا لااقل دیگه بیشتر از اونچه که سهممه نصیبم نشه...
اینو میگن کم آوردن به قول محمد...
 

(رها)

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
ه خاطر خاطره هایت ، خاطرت در خاطرم ،
خاطره انگیز ترین خاطره هاست . . .
 
  • Like
واکنش ها: A.8

(رها)

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
رفــــته ای ...
و تنها خاطره ای که به جا مانده ...
دستــــهای من هستند !
نمــــــیتوانم دور بــــریزمشان !!


{ مهدي اشرفي }
 

(رها)

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
گفتم : خدایا از همه دلگیرم​
گفت : حتی از من؟​
گفتم : خدایا دلم را ربودند !​
گفت : پیش از من ؟​
گفتم : خدایا نگران روزیم​
گفت : آن با من​
گفتم : خدایا خیلی تنهام​
گفت : تنها تر از من ؟​
گفتم : خدایا درون قلبم خالیست​
گفت : پر کن از عشق من​
گفتم : خدایا دست نیاز دارم​
گفت : بگیر دست من​
گفتم : خدایا خیلی دوری​
گفت : تو یا من ؟​
گفتم : خدایا چگونه آرام گیرم ؟​
گفت : با ذکر و یاد من​
گفتم : خدایا با این همه مشکل چه کنم ؟​
گفت : توکل کن به من​
گفتم : خدایا هیچکس کنارم نمانده​
گفت : به جز من​
گفتم : خدایا دوستت دارم .​
گفت : بیش از من ؟​
گفتم : خدایا چرا آنقدر می گویی من ؟​
گفت : چون من از تو ام ، تو از من

 
  • Like
واکنش ها: A.8
بالا