مشاعرۀ سنّتی

[secret_f]

دل گفت وصالش به دعا باز توان یافت​

عمریست که عمرم همه در کار دعا رفت

 

[massom11111]

تو با خدای خود انداز کارو دل خوش دار
که رحم اگر نکند مدعی خدا بکند

 

[magsod]

دخترك افسانه می خواند
نيمه شب در كنج تنهائی:


بی گمان روزی ز راهی دور
می رسد شهزاده ای مغرور
می خورد بر سنگفرش كوچه های شهر
ضربه سم ستور بادپيمايش

 

[seeemesooo]

شباب عمر را نشايد ابدي
مستقر بر دم نشمارد عددي
مست لحظه شو غرقه بي غم
تا گزندي نيابي از هر احدي
***my own***
​

 

[sina1]

یارب تو کاری کن مارا تو یاری کن

دلهای ما را مهربان و با صفاتر کن

 

[madonna]

نصیحت گوش کن جانا که از جان دوستتر دارند
جوانان سعادتمند پند پیر دانارا
حافظ

 

[industrial-eng]

ارزو می کردم
دشت سرشار ز سرسبزی رویاهارا

من چه می دانستم
سبزه می پژمرد از بی ابی....
سبزه یخ می زند از سردی دی...

من چه می دانستم دل هر کس دل نیست.

 

[امیر Amir]

تنم لرزانو
صدایم لرزانو
پایم لرزان...

لرزه ان موقع افتاد که چشمان معصومت..نگاه زیبایت در نگاهم دوخته شد

( از خودم)

 

[ie student]

در دياري كه در آن نيست كسي يار كسي

كاش يارب كه نيفتد به كسي كار كسي

 

[hami_life]

یاری که مرا کرده فراموش تویی تو
با مدعیان کشته هم اغوش تویی تو

 

[abfa]

وقت سحر است خیز ای مایه ناز
نرمک نرمک باده خور و چنگ نواز

 

[d_vasegh]

ز روز نیک کسان گفت تا تو غم نخوری
بسا کسا که به روز تو آرزومندند

 

[massom11111]

درویش را نباشد برگ سرای سلطان
ماییم و کهنه دلقی کاتش در ان توان زد

 

[d_vasegh]

دیدی دلا که آخر پیری و زهد و علم
با من چه کرد دیده معشوق باز من

 

[canopus]

نه عاشق است مسلم.نه عشق نی معشوق
زدآتش آنکه به پروانه.شمع را هم سوخت...

 

[ghisoo_tala]

تحفه اي يافت نكردم كه فداي تو كنم ،
يك سبد عاطفه دارم همه ارزاني تو

 

[secret_f]

وان گه که به تیرم زنی اول خبرم ده
تا پیشترت بوسه دهم دست و کمان را
سعدی ز فراق تو نه آن رنج کشیدست
کز شادی وصل تو فرامش کند آن را

 

[mohammadjavaad]

شعر

شعر

ای سنگدل ما هم نگاری داشتیم
اینچنین خار نبودیم اعتباری داشتیم
ای که دیدی ما را در فصل خزان با پشت خم
این زمستان را نبین ما هم بهاری داشتیم.

 

[sisah]

ما چاره‌ی عالمیم و بیچاره‌ی تو
ما ناظر روح و روح نظاره‌ی تو

خورشید بگرد خاک سیاره‌ی تو
مه پاره شده ز عشق مه پاره‌ی تو

 

[d_vasegh]

وقتی دل سودایی میرفت به بستان ها
بی خویشتنم کرد این بوی گل و ریحان ها

 

[کافر خداپرست]

اي شط پرشوکت هرچه زيبايي پاک!
اي شط زيباي پرشوکت من!
اي رفته تا دوردستان!
آن‌جا بگو تا کدامين ستاره‌ست
روشن‌ترين هم‌نشين شب غربت تو؟
اي هم‌نشين قديم شب غربت من!

"اخوان"

 

[magsod]

نخواهم بی تو یک دم زندگانی
که بخل و دوستی با هم نباشد

 

[sina1]

دعایی گرنمی گویی به دشنامی عزیزم کن
که گر تلخ است شیرین است از ان لب هر چه فرمایی

 

[shanli]

یکی چو باده پرستان،صراحی اندر دست *** یکی چو ساقی ِ مستان،بکف گرفته ز باغ
نشاط و عیش و جوانی چو گل غنیمت دان *** که حافظ نبود بر رسول غیر بلاغ

 

[seeemesooo]

غم نم به رخ زد آه آه
كو كو چه شد آن شاه راه
***my own***
​

 

[secret_f]

هر کسی کو دور ماند ز اصل خویش باز جوید روزگار وصل خویش

 

[sina1]

شب که به خانه می رسم شکسته بال و خسته جان

در غم فردای دگر باز به خواب می روم

 

[abfa]

این قافله ی عمر عجب می گذرد
دریاب دمی که با طرب می گذرد

 

[abfa]

شب که به خانه می رسم شکسته بال و خسته جان

در غم فردای دگر باز به خواب می روم

من هیچ ندانم که مرا آنکه سرشت
از اهل بهشت کرد یا دوزخ زشت

 

[sina1]

ترسم که سر کوی تورا سیل بگیرد
ای بی خبر از گریهء مستانه ام امشب