مشاعرۀ سنّتی

d_vasegh

عضو جدید
هر کسی اندر جهان مجنون لیلی شدند
عارفان لیلی خویش و دم به دم مجنون خویش
 

sisah

عضو جدید
ناخوانده به هرجا که روی غم باشی
ور خوانده روی تو محرم آن دم باشی

تا کافر را خدا نخواند نرود
شرمت بادا ز کافری کم باشی
 

seeemesooo

عضو جدید
ي

ي

ییلاق غمت تمت، قشلاق عشق کوچی
گر مانی بر ماتم، غرقه به ته پوچی
***my own***
 

khoshhal

عضو جدید
یه توپ دارم قلقلیه
سرخو سفید و آبیه
میزن زمین هوا میره
نمیدونی تا کجا میره
 

seeemesooo

عضو جدید
داشتم يه توپ قلقلي
دورش پره گل منگلي
يه دست زدم جدا شدش
ميدونم كه رها شدش
 
آخرین ویرایش:

R@mtin.eng

عضو جدید
کاربر ممتاز
تا شدم حلقه به گوش در میخانه عشق ...... هر دم آید غمی از نو به مبارکبادم
 

d_vasegh

عضو جدید
من به خیال زاهدی گوشه نشین و طرفه آنک
مغ بچه‌ای ز هر طرف میزندم به چنگ و دف
 

R@mtin.eng

عضو جدید
کاربر ممتاز
فاش میگویم و از گفته خود دلشادم ...... بنده عشقم و از هر دو جهان آزادم
 

R@mtin.eng

عضو جدید
کاربر ممتاز
دانی که چنگ و عود چه تقریر میکنند ..... پنهان خورید باده که تعزیر میکنند

ناموس عشق و رونق عشاق میبرند ....... عیب جوان و سرزنش پیر میکنند
 

mohammadjavaad

عضو جدید
0

0

من در این کلبه خوشم
تو در ان اوج که هستی خوش باش
من به عشق تو خوشم
تو به عشق هرکه هستی خوش باش
 

sina1

عضو جدید
شب است و سکوت است و اشک است و آه است و من

شب و مثنوی های ناگفته ام شب و آخرین سوز مستانه ام
 

d_vasegh

عضو جدید
من که شب ها ره تقوا زده‌ام با دف و چنگ
این زمان سر به ره آرم چه حکایت باشد
 

marmoz

عضو جدید
شهر یاران بود خاک مهربانان این دیار
مهربانی کی سر آمد ؟ شهر یاران را چه شد ؟
کوی توفیق و کرامت در میان افکنده ای
کس به میدان در نمی آید سواران را چه شد ؟
 

mohammadjavaad

عضو جدید
4

4

در این بازار نامردی به دنبال چه میگردی
نمی یابی نشان هرگز تو از عشق و جوانمردی
برو بگذر از این مرداب
ازاین مستی و طنازی
اگر چون کوه هم باشی
در این بازی تو میبازی
 

sina1

عضو جدید
یارب آیا تا کدامین لحظه باید سوخت
تا به کی چون شمع لرزان شعله ها افروخت
 

سرمد حیدری

مدیر تالارهای مهندسی شیمی و نفت
مدیر تالار
یارب این نو گل خندان که سپردی به منش........میسپارم به تو از چشم حسود چمنش
گرچه از کوی وفا گشت بصد مرحله دور.............دور باد آفت دور فلک از جان و تنش
 

sina1

عضو جدید
شبی در حال مستی تکیه بر جای خدا کردم

در آن یک شب خداییی من عجایب کارها کردم
 

d_vasegh

عضو جدید
من که باشم که بر آن خاطر عاطر گذرم
لطف ها میکنی ای خاک درت تاج سرم
 

mohx

عضو جدید
:gol:من نه آنم که توانم که از این پرده گریخت
تا خیال تو بود سرو روان در سر من:gol:
 

d_vasegh

عضو جدید
نه من خام طمع عشق تو می‌ورزم و بس
که چو من سوخته در خیل تو بسیاری هست
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا