مشاعرۀ سنّتی

salvador

کاربر فعال ادبیات
کاربر ممتاز
ممکن ز تو چون نیست که بردارم دل

آن به که به سودای تو بسپارم دل


گر من به غم تو نسپارم دل

دل را چکنم بهر چه میدارم دل


- مولوی




 

سیامک ترکاشون

متخصص مباحث اجرایی عمران
کاربر ممتاز
یار بی پرده از در ودیوار
در تجلی است یا اولی الابصار
شمع جویی وافتاب بلند
روز بس روشن وتو در شب تار

images (28).jpg


 

mehdi.chem

مدیر تالار شیمی
مدیر تالار
کاربر ممتاز

SHM.IT

عضو جدید
کاربر ممتاز
دردم از یار است و درمان نیز هم
دل فدای او شد و جان نیز هم
 

*FARZAN*

دستیار مدیر کتابخانه الکترونیکی
کاربر ممتاز
یار بی پرده از در ودیوار
در تجلی است یا اولی الابصار
شمع جویی وافتاب بلند
روز بس روشن وتو در شب تار

مشاهده پیوست 243894



رو سر بنه ب بالین تنها مرا رها کن
ترک من خراب شب گرد مبتلا کن


ماییم و موج سودا شب تا ب روز تنها
خواهی بیا ببخشا خواهی برو جفا کن





 

SHM.IT

عضو جدید
کاربر ممتاز
ترسم که اشک در غم ما پرده در شود
وین راز سر به مهر به عالم سمر شود
 

سیامک ترکاشون

متخصص مباحث اجرایی عمران
کاربر ممتاز

یک جرعه می زملک کاووس به است
از تخت قباد وملکت طوس به است
هر ناله که رندی به سحرگاه زند
از طاعت زاهدان سالوس به است.
دانلود (29).jpg
 

Sahar Gh

عضو جدید
کاربر ممتاز

vinca

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سلام بر جناب ترکاشون.


تا توانی دفع غم از خاطری غمنااک کن
در جهان گریاندن اسان است! اشکی پاک کن..


نهالی کن سر از باغی برآرد
ببارش هر کسی دستی برآرد

برآرد باغبان از بیخ و از بن
اگر بر جای میوه گوهر آرد
 

سیامک ترکاشون

متخصص مباحث اجرایی عمران
کاربر ممتاز
سلام بر جناب ترکاشون.


تا توانی دفع غم از خاطری غمنااک کن
در جهان گریاندن اسان است! اشکی پاک کن..

سلام سارای عزیز -خوبی ؟.
ناوک غمزه بیاروزره زلف که من
جنگها بادل مجروح بلاکش دارم







در نهانخانه عشرت صنمی خوش دارم
گر سر زلف ورخش نعل در اتش دارم
عاشق ورندم ومیخواره به اواز بلند
وین همه منصب از ان حور پری وش دارم.

images (35).jpg
 
آخرین ویرایش:

سیامک ترکاشون

متخصص مباحث اجرایی عمران
کاربر ممتاز

نهالی کن سر از باغی برآرد
ببارش هر کسی دستی برآرد

برآرد باغبان از بیخ و از بن
اگر بر جای میوه گوهر آرد

دیشب به سیل اشک ره خواب می زدم
نقشی به یاد خط تو براب می زدم
15306.jpg
 

*zahedan

عضو جدید
کاربر ممتاز
دیشب به سیل اشک ره خواب می زدم
نقشی به یاد خط تو براب می زدم
مشاهده پیوست 243924
ما زنده به عشقيم ولي عشق تب دوست
ما طالب مرگيم ولي د ر طلب دوست

 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تشنهٔ خون من زار نمی‌باید بود
تا به این مرتبه خونخوار نمی‌باید بود

[FONT=&quot]دارد به جانم لرز می افتد ، رفیق ؛ انگار پاییزم[/FONT]
[FONT=&quot]دارم شبیه برگ های زرد و خشک از شاخه می ریزم[/FONT]
 

vinca

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اگر از خوبترها حلقه سازند
تو در آن حلقه ، میدانم نگینی

یار مفروش به دنیا که بسی سود نکرد
آن که یوسف به زر ناسره بفروخته بود

گفت و خوش گفت برو خرقه بسوزان حافظ
یا رب این قلب شناسی ز که آموخته بود
 

memarmemar

عضو جدید
کاربر ممتاز
یار مفروش به دنیا که بسی سود نکرد
آن که یوسف به زر ناسره بفروخته بود

گفت و خوش گفت برو خرقه بسوزان حافظ
یا رب این قلب شناسی ز که آموخته بود

دیگری جز تو مرا اینهمه آزار نکرد
جز تو کس در نظر خلق مرا خوارنکرد
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دیگری جز تو مرا اینهمه آزار نکرد
جز تو کس در نظر خلق مرا خوارنکرد


[FONT=&quot]دیگر نه راه پیش و نه پس مانده بر دلم[/FONT]
[FONT=&quot]پلها دوسو خراب....مهم نیست...بگذریم[/FONT]
[FONT=&quot]خندیده ام به ریش دلم با صدای تو[/FONT]
[FONT=&quot]آن شور و آب و تاب...مهم نیست بگذریم[/FONT]
 

memarmemar

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=&quot]دیگر نه راه پیش و نه پس مانده بر دلم[/FONT]
[FONT=&quot]پلها دوسو خراب....مهم نیست...بگذریم[/FONT]
[FONT=&quot]خندیده ام به ریش دلم با صدای تو[/FONT]
[FONT=&quot]آن شور و آب و تاب...مهم نیست بگذریم[/FONT]

مدتی شد که در آزارم و می‌دانی تو
به کمند تو گرفتارم و می‌دانی تو
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا