مشاعرۀ سنّتی

*zahedan

عضو جدید
کاربر ممتاز
از غمت سر به گریبانم و تدبیری نیست
خون دل رفته به دامانم و تدبیری نیست
تنها اگر به خلوتِ رويا نشسته ام
شادم که با خيالِ تو تنها نشسته ام
 

vinca

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تا بوده چشم عاشق در راه يار بوده
بي انکه وعده باشه ، چشم انتظار بوده

هر کس که سرش نه در گریبان فناست
تا گردنش از فرق همه زخم جفاست

زآنروی که تا فوق گریبان عدم
آمد شد سیل غم و سنگ بلاست
 

memarmemar

عضو جدید
کاربر ممتاز

vinca

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ترسم که اشک درغم ماپرده در شود
وین راز سر به مهربه عالم سمر شود

در نامه رقم ز خانه‌ای یافته‌ام
وز عنبر تر شمامه‌ای یافته‌ام

از شوق دمی هزار بارش خوانم
گویی تو که گنج نامه‌ای یافته‌ام
 

آرزوخانوم

عضو جدید
در نامه رقم ز خانه‌ای یافته‌ام
وز عنبر تر شمامه‌ای یافته‌ام

از شوق دمی هزار بارش خوانم
گویی تو که گنج نامه‌ای یافته‌ام
ما در پیاله عکس رخ یار دیده‌ایم

ای بی‌خبر ز لذت شرب مدام ما

هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق

ثبت است بر جریده عالم دوام ما
 

Sahar Gh

عضو جدید
کاربر ممتاز
ما در پیاله عکس رخ یار دیده‌ایم

ای بی‌خبر ز لذت شرب مدام ما

هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق



ثبت است بر جریده عالم دوام ما


آن کیست کز روی کرم با ما وفاداری کند
برجای بدکاری چومن یکدم نکوکاری کند
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
آن کیست کز روی کرم با ما وفاداری کند
برجای بدکاری چومن یکدم نکوکاری کند


[FONT=&quot]در فلق بود كه پرسيد سوار.آسمان مكثي كرد.[/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]رهگذر شاخه نوري كه به لب داشت به تاريكي شن‌ها بخشيد[/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]و به انگشت نشان داد سپيداري و گفت:[/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot] نرسيده به درخت،[/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]كوچه باغي است كه از خواب خدا سبزتر است[/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]و در آن عشق به اندازه پرهاي صداقت آبي است[/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]مي‌روي تا ته آن كوچه كه از پشت بلوغ، سر به در مي‌آرد،[/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]پس به سمت گل تنهايي مي‌پيچي،[/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]دو قدم مانده به گل،[/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]پاي فواره جاويد اساطير زمين مي‌ماني[/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]و تو را ترسي شفاف فرا مي‌گيرد.[/FONT]
 

Sahar Gh

عضو جدید
کاربر ممتاز
در فلق بود كه پرسيد سوار.آسمان مكثي كرد.

رهگذر شاخه نوري كه به لب داشت به تاريكي شن‌ها بخشيد

و به انگشت نشان داد سپيداري و گفت:

نرسيده به درخت،

كوچه باغي است كه از خواب خدا سبزتر است

و در آن عشق به اندازه پرهاي صداقت آبي است

مي‌روي تا ته آن كوچه كه از پشت بلوغ، سر به در مي‌آرد،

پس به سمت گل تنهايي مي‌پيچي،

دو قدم مانده به گل،

پاي فواره جاويد اساطير زمين مي‌ماني

و تو را ترسي شفاف فرا مي‌گيرد.


دست بردار ازین در وطن خویش غریب
قاصد تجربه های همه تلخ
با دلم می گوید
که دروغی تو دروغ..
که فریبی تو فریب
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دست بردار ازین در وطن خویش غریب
قاصد تجربه های همه تلخ
با دلم می گوید
که دروغی تو دروغ..
که فریبی تو فریب
[FONT=&quot]باز غم نامه به بیگانه چرا بنویسم[/FONT]
[FONT=&quot]تا به کی زیر چنین سقف سیاه و سنگین[/FONT]
[FONT=&quot]قصه ی درد به امید دوا بنویسم[/FONT]
[FONT=&quot]قلمم جوهرش از جوش و جراحت باقیست[/FONT]
[FONT=&quot]پست باشم که پی نان و نوا بنویسم[/FONT]
[FONT=&quot]بارها قصد خطر کردم و گفتی ننویس[/FONT]
[FONT=&quot]پس من این بغض فرو خورده کجا بنویسم[/FONT]
 

Sahar Gh

عضو جدید
کاربر ممتاز
باز غم نامه به بیگانه چرا بنویسم
تا به کی زیر چنین سقف سیاه و سنگین
قصه ی درد به امید دوا بنویسم
قلمم جوهرش از جوش و جراحت باقیست
پست باشم که پی نان و نوا بنویسم
بارها قصد خطر کردم و گفتی ننویس
پس من این بغض فرو خورده کجا بنویسم

مرا دیوانه می خواهی
ز خود بیگانه می خواهی
مرا دلباخته چون مجنون
زمن افسانه می خواهی
شدم بیگانه با هستی
زخود بیخود تر از مستیی
نگاهم کن!
نگاهم کن!
شدم هر آنچه می خواستی
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مرا دیوانه می خواهی
ز خود بیگانه می خواهی
مرا دلباخته چون مجنون
زمن افسانه می خواهی
شدم بیگانه با هستی
زخود بیخود تر از مستیی
نگاهم کن!
نگاهم کن!
شدم هر آنچه می خواستی

[FONT=&quot]ناگهان می‌آید و در سینه می‌لرزد دلم[/FONT]
[FONT=&quot]هرچه جز یاد تو را با خاک یکسان می‌کند[/FONT]
[FONT=&quot]با من از این هم دلت بی‌اعتناتر خواست، باش![/FONT]
[FONT=&quot]موج را برخورد صخره کِی پشیمان می‌کند؟[/FONT]
 

Sahar Gh

عضو جدید
کاربر ممتاز
ناگهان می‌آید و در سینه می‌لرزد دلم
هرچه جز یاد تو را با خاک یکسان می‌کند
با من از این هم دلت بی‌اعتناتر خواست، باش!
موج را برخورد صخره کِی پشیمان می‌کند؟


دلا طمع مبر از لطف بی نهایت دوست
چو لاف عشق زدی! سر بباز چابک و چست
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بیستون بر سر راه است مباد از شیرین
خبری گفته و غمگشن دل فرهاد کنید..


[FONT=&quot]در دلم ابر تو می بارد عشق[/FONT]
[FONT=&quot]سینه ام داغ تو را دارد عشق[/FONT]
[FONT=&quot]باورم نیست کسی زخم تو را[/FONT]
[FONT=&quot]بر دل خون شده نگذارد عشق[/FONT]
 

Sahar Gh

عضو جدید
کاربر ممتاز
در دلم ابر تو می بارد عشق
سینه ام داغ تو را دارد عشق
باورم نیست کسی زخم تو را
بر دل خون شده نگذارد عشق

قومی متفکراند اندر ره دین
قومی به گمان فتاده در راه یقین
می ترسم از انکه بانگ آید روزی
کای بی خبران راه نه آن است و نه این
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
قومی متفکراند اندر ره دین
قومی به گمان فتاده در راه یقین
می ترسم از انکه بانگ آید روزی
کای بی خبران راه نه آن است و نه این
[FONT=&quot]نه بال و پری با من ازآن روح پرنده[/FONT]
[FONT=&quot]نه جاذبه ای با من از این جسم تکیده[/FONT]
[FONT=&quot]با معجزه ی خواب هم این پیرزمانی ست[/FONT]
[FONT=&quot]از این همه گل رایحه ای نیز نچیده[/FONT]
 

Sahar Gh

عضو جدید
کاربر ممتاز
نه بال و پری با من ازآن روح پرنده
نه جاذبه ای با من از این جسم تکیده
با معجزه ی خواب هم این پیرزمانی ست
از این همه گل رایحه ای نیز نچیده

همه هست آرزویم که ببینم از تورویی
چه زیان تو را که من هم برسم به آرزویی
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
همه هست آرزویم که ببینم از تورویی
چه زیان تو را که من هم برسم به آرزویی


[FONT=&quot]یک دم ز گرد پیکر من بشکاف[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]بشکاف این حجاب سیاهی را[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]شاید درون سینه ی من بینی[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]این مایه ی گناه و تباهی را[/FONT]
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
هر حور وش که بر مه وخور حسن می فروخت
چون تودرامدی پی کار دگر گرفت
زین قصه هفت گنبد افلاک پر صداست
کوته نطر ببین که سخن مختصر گرفت


مشاهده پیوست 244039
تا بر گذشته مي نگرم، عشق خويش را
چون آفتاب گمشده مي آورم بياد
مي نالم از دلي كه بخون غرقه گشته است
اين شعر، غير رنجش يارم بمن چه داد:cry:
 

memarmemar

عضو جدید
کاربر ممتاز
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا