مشاعرۀ سنّتی

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

قطره ی اشکیم اما در درون دل نهان
گر به سوی دیده ره یابیم دریا می شویم

[FONT=&quot]می روم خسته و افسرده و زار[/FONT]
[FONT=&quot]سوی منزلگه ویرانه خویش[/FONT]
[FONT=&quot]به خدا می برم از شهر شما[/FONT]
[FONT=&quot]دل شوریده و دیوانه خویش[/FONT]
 

*zahedan

عضو جدید
کاربر ممتاز

قطره ی اشکیم اما در درون دل نهان
گر به سوی دیده ره یابیم دریا می شویم

من چنان عاشق رویت که ز خود بیخبرم
تو چنان فتنه ی خویشی که ز ما بیخبری
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من چنان عاشق رویت که ز خود بیخبرم
تو چنان فتنه ی خویشی که ز ما بیخبری
[FONT=&quot]یادمان باشد فردا حتما[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]ناز گل را بکشیم[/FONT][FONT=&quot]

[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]حق به شب بو بدهیم[/FONT][FONT=&quot]

[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]و نخندیم دگر به تَرَک‌های دل هر گلدان[/FONT]
[FONT=&quot]و به انگشت نخی خواهیم بست[/FONT]
[FONT=&quot]تا فراموش نگردد فردا[/FONT][FONT=&quot]

[/FONT][FONT=&quot] زندگی شیرین است[/FONT]
[FONT=&quot]زندگی باید کرد[/FONT][FONT=&quot]

[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
 

vinca

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
شادی ندارد انکه ندارد به دل غمی
آن را که نیست عالم غم نیست عالمی

یاران به سماع نای و نی جامه‌دران
ما، دیده به جایی متحیر نگران

عشق آن منست و لهو از آن دگران
من چشم برین کنم شما گوش بر آن
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یاران به سماع نای و نی جامه‌دران
ما، دیده به جایی متحیر نگران

عشق آن منست و لهو از آن دگران
من چشم برین کنم شما گوش بر آن
[FONT=&quot]نه تو ميماني نه اندوه نه هيچ يك از مردم اين ابادي[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]به حباب نگران لب يك رود قسم[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]و به كوتاهي ان لحظه شادي كه گذشت[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]غصه هم ميگذرد[/FONT][FONT=&quot]...

[/FONT]
 

modir banoo

عضو جدید
کاربر ممتاز
نه تو ميماني نه اندوه نه هيچ يك از مردم اين ابادي
به حباب نگران لب يك رود قسم
و به كوتاهي ان لحظه شادي كه گذشت
غصه هم ميگذرد...



در گوشه ي چشم تو چه گيري كردم
طوري كه تمام هستي ام نخ كش شد
 

baran 2012

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یاران به سماع نای و نی جامه‌دران
ما، دیده به جایی متحیر نگران

عشق آن منست و لهو از آن دگران
من چشم برین کنم شما گوش بر آن

نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد

عالم پیر دگر باره جوان خواهد شد

دوستان نتم ضعیفه ببخشید
 

*zahedan

عضو جدید
کاربر ممتاز

نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد

عالم پیر دگر باره جوان خواهد شد

دوستان نتم ضعیفه ببخشید
در اين زيبا بهار عاشقانه
تو را خواهم تسلي زمانه
بدون تو دلم غرق جنون است
ز رود چشم من همواره خون است


 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
در اين زيبا بهار عاشقانه
تو را خواهم تسلي زمانه
بدون تو دلم غرق جنون است
ز رود چشم من همواره خون است



[FONT=&quot]تا بر گذشته مي نگرم، عشق خويش را[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]چون آفتاب گمشده مي آورم بياد[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]مي نالم از دلي كه بخون غرقه گشته است[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]اين شعر، غير رنجش يارم بمن چه داد[/FONT]
 

baran 2012

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
در اين زيبا بهار عاشقانه
تو را خواهم تسلي زمانه
بدون تو دلم غرق جنون است
ز رود چشم من همواره خون است



تو ای تنها تر از تنها به دنبال تو می گردم

توای پیدا و ناپیدا به دنبال تو می گردم
 

*zahedan

عضو جدید
کاربر ممتاز
تا بر گذشته مي نگرم، عشق خويش را
چون آفتاب گمشده مي آورم بياد
مي نالم از دلي كه بخون غرقه گشته است
اين شعر، غير رنجش يارم بمن چه داد
دل چو نالد سوز و آهش عرش را لرزان کند
خشم و نفرت در نگاهي عشق را ويران کند
سوختيم از بسکه لرزانديم عرش کبريا
ساقيا جامي ده . اين هردرد را ، درمان کند

 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دل چو نالد سوز و آهش عرش را لرزان کند
خشم و نفرت در نگاهي عشق را ويران کند
سوختيم از بسکه لرزانديم عرش کبريا
ساقيا جامي ده . اين هردرد را ، درمان کند

[FONT=&quot]دلا خو کن ب تنهایی ک از تن ها بلا خیزد[/FONT]
[FONT=&quot]سعادت آن کسی دارد ک از تن ها بپرهیزد..[/FONT]
 

baran 2012

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
در دایره ی قشمت ما نقطه ی تسلیمیم
لطف آن چه تو اندیشی حکم آن چه تو فرمایی

یک دم از خیال من، نمی‌روی ای غزال من
دگر چه پرسی ز حال من
تا هستم من، اسیر کوی توام، به آرزوی توام
اگر تو را جویم، حدیث دل گویم، بگو کجایی؟
 

modir banoo

عضو جدید
کاربر ممتاز
یک دم از خیال من، نمی‌روی ای غزال من
دگر چه پرسی ز حال من
تا هستم من، اسیر کوی توام، به آرزوی توام
اگر تو را جویم، حدیث دل گویم، بگو کجایی؟

چه جالب
الان دارم دقیقا همین آهنگو گوش می کنم



ﯾﮏ ﻏﺰﻝ ﻣﻬﻤﺎﻥ ﻣﻦ ﺑﺎﺵ ﻭ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﻥ ! ﺷﺐ ﺑﺨﯿﺮ
ﻧﺮﻡ ﻧﺮﻣﮏ ﺩﺳﺘﯽ ﺍﻓﺸﺎﻥ ، ﭘﺎﯼ ﮐﻮﺑﺎﻥ ! ﺷﺐ ﺑﺨﯿﺮ
ﻭﺳﻌﺖ ﻏﻢﻫﺎﯼ ﻣﺎ ﺭﺍ ﻧﯿﺴﺖ ﻣﺮﺯﯼ ﺁﺷﮑﺎﺭ
ﺯﯾﻦ ﺳﺒﺐ ﻟﺨﺘﯽ ﻗﻠﻢ ﺑﺮ ﻣﺎ ﺑﮕﺮﯾﺎﻥ ! ﺷﺐ ﺑﺨﯿﺮ
 

baran 2012

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
چه جالب
الان دارم دقیقا همین آهنگو گوش می کنم



ﯾﮏ ﻏﺰﻝ ﻣﻬﻤﺎﻥ ﻣﻦ ﺑﺎﺵ ﻭ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﻥ ! ﺷﺐ ﺑﺨﯿﺮ
ﻧﺮﻡ ﻧﺮﻣﮏ ﺩﺳﺘﯽ ﺍﻓﺸﺎﻥ ، ﭘﺎﯼ ﮐﻮﺑﺎﻥ ! ﺷﺐ ﺑﺨﯿﺮ
ﻭﺳﻌﺖ ﻏﻢﻫﺎﯼ ﻣﺎ ﺭﺍ ﻧﯿﺴﺖ ﻣﺮﺯﯼ ﺁﺷﮑﺎﺭ
ﺯﯾﻦ ﺳﺒﺐ ﻟﺨﺘﯽ ﻗﻠﻢ ﺑﺮ ﻣﺎ ﺑﮕﺮﯾﺎﻥ ! ﺷﺐ ﺑﺨﯿﺮ

جالب بود

رفتم رفتم تا شویم دست از رسوایی
نفرین نفرین بر مستی داد از تنهایی


شب بخیر
 

vinca

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یاد از آن روزی که بودی زهره یار من ............................... دور از چشم رقیبان در کنار من

نایی بر من به خانه‌ای شورانگیز
وانگه که بیایی به هزاران پرهیز

چون بنشینی خوی بدت گوید خیز
ناآمده بهتری تو چون دولت تیز
 

salvador

کاربر فعال ادبیات
کاربر ممتاز
روزگاری من و دل ساکن کویی بودیم

ساکن کوی بت عربده‌جویی بودیم


عقل و دین باخته، دیوانهٔ رویی بودیم

بستهٔ سلسلهٔ سلسله مویی بودیم


- وحشی بافقی
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
روزگاری من و دل ساکن کویی بودیم

ساکن کوی بت عربده‌جویی بودیم


عقل و دین باخته، دیوانهٔ رویی بودیم

بستهٔ سلسلهٔ سلسله مویی بودیم


- وحشی بافقی

ما شهریارا بلبلان دیدیم بر طرف چمن

شورافکن و شیرین سخن اما تو غوغا میکنی
 

vinca

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ما شهریارا بلبلان دیدیم بر طرف چمن
شورافکن و شیرین سخن اما تو غوغا میکنی


یک جرعه هر آنکه از می ما نو شد
عیب و هنر تمام عٰالم پوشد

ما صاف دلان کینه نداریم ز مهر
خون در دل ما ز مهر دشمن، جوشد
 

MaRaL.arch

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
یک جرعه هر آنکه از می ما نو شد
عیب و هنر تمام عٰالم پوشد

ما صاف دلان کینه نداریم ز مهر
خون در دل ما ز مهر دشمن، جوشد
در گلستان چشمم ز چه رو همیشه باز است
به امید آنکه شاید تو به چشم من در آیی

سر برگ گل ندارم ز چه رو روم به گلشن
که شنیده ام ز گلها همه بوی بی وفایی
 

modir banoo

عضو جدید
کاربر ممتاز
یک جرعه هر آنکه از می ما نو شد
عیب و هنر تمام عٰالم پوشد

ما صاف دلان کینه نداریم ز مهر
خون در دل ما ز مهر دشمن، جوشد


ﺩﺭ ﻧﮕﺎﻫﺖ ﺷﻮﺭ ﻭ ﻣﺴﺘﯽ ﻣﯽ ﺗﺮﺍﻭﺩ ﭼﻮﻥ ﺷﺮﺍﺏ
ﺷﻮﺭ ﻭ ﻣﺴﺘﯽ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻣﺴﺘﺎﻥ ﺗﻮ ﻧﺴﺘﺎﻥ ﺷﺐ ﺑﺨﯿﺮ
ﻟﺤﻈﻪ ﺍﯼ ﺩﯾﮕﺮ ﺑﻤﺎﻥ ﺍﯼ ﻋﺎﺷﻖ ﺷﻌﺮ ﻭ ﻏﺰﻝ
ﻣﯿﺰﺑﺎﻥ ﺍﮐﻨﻮﻥ ﺗﻮﯾﯽ ﻣﺎ ﻧﯿﺰ ﻣﻬﻤﺎﻥ ﺷﺐ ﺑﺨﯿﺮ
 

pearan

عضو جدید
کاربر ممتاز
ﺩﺭ ﻧﮕﺎﻫﺖ ﺷﻮﺭ ﻭ ﻣﺴﺘﯽ ﻣﯽ ﺗﺮﺍﻭﺩ ﭼﻮﻥ ﺷﺮﺍﺏ
ﺷﻮﺭ ﻭ ﻣﺴﺘﯽ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻣﺴﺘﺎﻥ ﺗﻮ ﻧﺴﺘﺎﻥ ﺷﺐ ﺑﺨﯿﺮ
ﻟﺤﻈﻪ ﺍﯼ ﺩﯾﮕﺮ ﺑﻤﺎﻥ ﺍﯼ ﻋﺎﺷﻖ ﺷﻌﺮ ﻭ ﻏﺰﻝ
ﻣﯿﺰﺑﺎﻥ ﺍﮐﻨﻮﻥ ﺗﻮﯾﯽ ﻣﺎ ﻧﯿﺰ ﻣﻬﻤﺎﻥ ﺷﺐ ﺑﺨﯿﺮ

راه دل عشاق زد آن چشم خماری
پیداست از این شیوه که مست است شرابت

تیری که زدی بر دلم از غمزه خطا رفت
تا باز چه اندیشه کند رای صوابت
 

modir banoo

عضو جدید
کاربر ممتاز
راه دل عشاق زد آن چشم خماری
پیداست از این شیوه که مست است شرابت

تیری که زدی بر دلم از غمزه خطا رفت
تا باز چه اندیشه کند رای صوابت



تو عروس کسی اگر بشوی
نگذارم که دست روی دست
من محمدعلیِ قاجارم
مجلست را به توپ خواهم بست
 

vinca

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تو را تیشه دادم که هیزم کنی
ندادم که بر فرق مردم زنی

یاران همه مخمور و قدح پر می نابست
ما جمله جگر تشنه و عالم همه آبست

مرغ دل من در شکن زلف دلارام
یا رب چه تذرویست که در چنگ عقابست
 

pearan

عضو جدید
کاربر ممتاز
یاران همه مخمور و قدح پر می نابست
ما جمله جگر تشنه و عالم همه آبست

مرغ دل من در شکن زلف دلارام
یا رب چه تذرویست که در چنگ عقابست

تن بدخواه ز تو لقمه همی خواهد
چه همی یاد دهی حکمت لقمانش

پست اندیشه بزرگی نکند هرگز
گر چه یک عمر دهی جای بزرگانش
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا