مرا اميد وصال تو زنده مي‌دارد
و گر نه هر دمم از هجر توست بيم هلاک
کسی نمانده دگر تا به تیغ ِ ناز کُشی
مگر که زنده کنی مرده را و باز کُشی
مشاعرۀ سنّتی
- شروع کننده موضوع Matrix
- تاریخ شروع
کسی نمانده دگر تا به تیغ ِ ناز کُشی
مگر که زنده کنی مرده را و باز کُشی
يارب غم بي رحمي جانان به کي گويم؟
جان از غم او سوخت، غم جان به کي گويم؟
گويند طبيبان که بگو در خود، امــــــا
دردي که گذشته است ز درمان به کي گويم؟
,•’``’•,•’``’•,
•,`,
’`,•’
يارب غم بي رحمي جانان به کي گويم؟
جان از غم او سوخت، غم جان به کي گويم؟
گويند طبيبان که بگو در خود، امــــــا
دردي که گذشته است ز درمان به کي گويم؟
,•’``’•,•’``’•,
•,`,’`,•’
مباش در پی آزار و هر چه خواهی کن
که در شریعت ما غیر از این گناهی نیست
[FONT="]من ز بخت سیاهم اشکی چکیده به راهم[/FONT]
يارب غم بي رحمي جانان به کي گويم؟
جان از غم او سوخت، غم جان به کي گويم؟
گويند طبيبان که بگو در خود، امــــــا
دردي که گذشته است ز درمان به کي گويم؟
,•’``’•,•’``’•,
•,`,’`,•’
[FONT="]سوزم از آتش آهم نفرین بر این زندگی[/FONT]
[FONT="]در کویر حیاتم با بار سنگین این غم [/FONT]
[FONT="]آواره ای بی پناهم نفرین بر این زندگی[/FONT]
ياري كه داد بر باد آرام و طاقتم را
اي واي اگر نداند قدر محبتم را :|
اي عشــق نازمت كه ندا ميكني مــــــــــرا
قربانيت به رســــــــم وفا ميكني مـــــــــرا
تا قـــــــصد ميكــــــــنم كه روم اندكي كنار
با شـــعر عاشــــــقانه صدا ميكني مــــــرا
اي عشــق نازمت كه ندا ميكني مــــــــــراقربانيت به رســــــــم وفا ميكني مـــــــــراتا قـــــــصد ميكــــــــنم كه روم اندكي كناربا شـــعر عاشــــــقانه صدا ميكني مــــــرا
اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را
ب خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را
[FONT="]از دیده به جای اشک خون می آید[/FONT]
[FONT="]دل خون شده، از دیده برون می آید[/FONT]
[FONT="]دل خون شد از این غصه که از قصه عشق[/FONT]
[FONT="]می دید که آهنگ جنون می آید[/FONT]
من همين يك دانه دل دارم بفرما بشكنش
كوزه اي از آب و گل دارم بفرما بشكنش
تو سبوي آرزوهاي مرا بشكسته اي
هر چه باداباد ، اين هم دل بفرما ، بشكنش
شمع را باید از این خانه برون بردن و کشتن
تا که همسایه نداند که تو در خانه مایی
تا که همسایه نداند که تو در خانه مایی
[FONT="]از دیده به جای اشک خون می آید[/FONT]
[FONT="]دل خون شده، از دیده برون می آید[/FONT]
[FONT="]دل خون شد از این غصه که از قصه عشق[/FONT]
[FONT="]می دید که آهنگ جنون می آید[/FONT]
[FONT="]از حادثه ی جهان زاینده مترس[/FONT]
[FONT="]از هرچه رسد چونیست پاینده مترس[/FONT]
[FONT="]این یکدم عمر را غنیمت می دان[/FONT]
[FONT="]بر رفته میندیش و ز آینده مترس[/FONT]
دل غمین ب گوشه ای چرا نشسته ای؟
جان مگر تو عمر جاودان کنی؟؟
جان مگر تو عمر جاودان کنی؟؟
[FONT="]یک شبی مجنون نمازش را شکست[/FONT]
[FONT="]بی وضو در کوچه لیلا نشست[/FONT]
[FONT="]عشق آن شب مست مستش کرده بود[/FONT]
[FONT="]فارغ از جام الستش کرده بود[/FONT]
[FONT="]سجده ای زد بر لب درگاه او[/FONT]
[FONT="]پر زلیلا شد دل پر آه او[/FONT]
یک عمر همچو غنچه در این بوستان سرا
خون خورده ایم تا گرهِ دل گشاده ایم
من آن گلبرگ مغرورم ک میمیرم ز بی آبیوفاي اشک را نازم که درشبهاي تنهايي
گشايد بغض هايي را که پنهان در گلو دارم
ولی با خفت و خواری پی شبنم نمیگردم
[FONT="]من چیستم؟[/FONT]
یک عمر همچو غنچه در این بوستان سرا
خون خورده ایم تا گرهِ دل گشاده ایم
[/CENTER]
[FONT="]افسانه‌اى خموش در آغوش صد فریب[/FONT]
[FONT="]گرد فریب خورده‌اى از عشوه نسیم[/FONT]
[FONT="]خشمى که خفته در پس هر زهر خنده‌اى[/FONT]
[FONT="]رازى نهفته در دل شبهاى جنگلى[/FONT]
سرعت نتم پایینه ببخشید دوستان
یک عمر همچو غنچه در این بوستان سرا
خون خورده ایم تا گرهِ دل گشاده ایم
[/CENTER]
وفاي اشک را نازم که درشبهاي تنهايي
گشايد بغض هايي را که پنهان در گلو دارم
ماهیان روی خاک و ماهیان روی آب
وقت مردن ساحل و دریاچه فرقی میکند
در اين ديار نداند کسي زبان مرا
کجاست آنکه شناسد غم نهان مرا
به شکر نعمت ديدار جان برافشانم
اگـر به من برســانند همزبان مرا
کجاست آنکه شناسد غم نهان مرا
به شکر نعمت ديدار جان برافشانم
اگـر به من برســانند همزبان مرا
وفاي اشک را نازم که درشبهاي تنهايي
گشايد بغض هايي را که پنهان در گلو دارم
[FONT="]من مات که با این همه تعجلیل چه باید[/FONT]
[FONT="]پاسخ بدهم ؟ پیک به تاخیر رسیده[/FONT]
[FONT="]نه بال و پری با من ازآن روح پرنده[/FONT]
[FONT="]نه جاذبه ای با من از این جسم تکیده[/FONT]
در اين ديار نداند کسي زبان مرا
کجاست آنکه شناسد غم نهان مرا
به شکر نعمت ديدار جان برافشانم
اگـر به من برســانند همزبان مرا
ای دل ریش مرا با لب تو حق نمک
حق نگه دار که من می‌روم الله معک
كاش دائم دل ما از تو بلرزد ، اي عشــق
آن دلي كز تو نلرزد به چه ارزد ، اي عشــق
[FONT="]قهر مکن ای فرشته روی دلارا[/FONT]
[FONT="]ناز مکن ای بنفشه موی فریبا[/FONT]
اگر خواهي غم دل با تو گويم جايي نمي يابم
اگر پيدا شود جايي تو را تنها نمي يابم
اگر يابم تو را تنها و جايي هم شود پيدا
ز شادي دست و پا گم ميکنم خود را نمي يابم
ƹ̵̡ӝ̵̨̄ʒ* * * * ** * * * *
* * * * ** * * *ƹ̵̡ӝ̵̨̄ʒ
ƹ̵̡ӝ̵̨̄ʒ* * * * ** * * * *
كاش دائم دل ما از تو بلرزد ، اي عشــق
آن دلي كز تو نلرزد به چه ارزد ، اي عشــق
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]
قطره ی اشکیم اما در درون دل نهان
گر به سوی دیده ره یابیم دریا می شویم[/FONT]
Similar threads
| Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
|---|---|---|---|---|
|
اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه | مشاعره | 109 | |
|
مشاعرۀ شاعران | مشاعره | 11 |