مشاعرۀ سنّتی

[امیدی]

نخواب
در غروب من
تا طلوع
بمان سر قرارمان
'ميدان پاتوق '
بيا هم صدایم باش
شامش را هم
در خانه' عليم الدوله '
خواهيم خورد


ب. امیدی

نخواب
در غروب من
تا طلوع
بمان سر قرارمان
'ميدان پاتوق '
بيا هم صدایم باش
شامش را هم
در خانه' عليم الدوله '
خواهيم خورد

 

[s_aa]

خواب
در غروب من
تا طلوع
بمان سر قرارمان
'ميدان پاتوق '
بيا هم صدایم باش
شامش را هم
در خانه' عليم الدوله '
خواهيم خورد


ب. امیدی

.
.
.
.
دراین دیاربی کسی کسی به درنمیزند
به دشت پرملال ما پرنده پرنمیزند

 

[Nove]

خواب
در غروب من
تا طلوع
بمان سر قرارمان
'ميدان پاتوق '
بيا هم صدایم باش
شامش را هم
در خانه' عليم الدوله '
خواهيم خورد


ب. امیدی

دانی ای شاعر چه باشد درد من...
ندانی قانون ، این بود هم درد من...
رو به پیج یک و یک بار کن نگاه...
خواهشا بعدا مکش از دل آه...

 

[امیدی]

دانی ای شاعر چه باشد درد من...
ندانی قانون ، این بود هم درد من...
رو به پیج یک و یک بار کن نگاه...
خواهشا بعدا مکش از دل آه...

هر شب و
این بغلِ بيچاره ی من
که عاشق زانوهایم شده است

ب.امیدی

 

[Nove]

هر شب و
این بغلِ بيچاره ی من
که عاشق زانوهایم شده است

ب.امیدی

تو را نمیدانم ولی...
من ندانستم که این....
عشق را با دل بود...
یا از دو دست باشد این؟؟؟

 

[امیدی]

تو را نمیدانم ولی...
من ندانستم که این....
عشق را با دل بود...
یا از دو دست باشد این؟؟؟

نيست با منت
گل من
جز غزا و غدرم
تُف بر این بخت من و
قضا و قدرم
(غزا و غدر =جنگ و بی وفایی)

ب.امیدی

 

[Nove]

نيست با منت
گل من
جز غزا و غدرم
تُف بر این بخت من و
قضا و قدرم
(غزا و غدر =جنگ و بی وفایی)

ب.امیدی

مرگ اگر بودش برایم به ز این گفتار بود...
آنکه در دل عشق تو دارد میتوان کفتار بود؟؟؟

 

[امیدی]

مرگ اگر بودش برایم به ز این گفتار بود...
آنکه در دل عشق تو دارد میتوان کفتار بود؟؟؟

دردا...
معشوقه ام
استاد زبان است و
زبانم را نمی فهمد

ب.امیدی

 

[hossein00104]

در پستوی احساسم با داسم قدم زنان می تازم

 

[امیدی]

در پستوی احساسم با داسم قدم زنان می تازم

می و مستی
به چه کارم
چو بنوشم
من از آن
سينه ی سينایی تو

ب.امیدی

 

[رجایی اشکان]

می و مستی
به چه کارم
چو بنوشم
من از آن
سينه ی سينایی تو

ب.امیدی

[FONT=&quot]و نخندیم دگر به تَرَک‌های دل هر گلدان[/FONT]
[FONT=&quot]و به انگشت نخی خواهیم بست[/FONT]
[FONT=&quot]تا فراموش نگردد فردا[/FONT][FONT=&quot]

[/FONT][FONT=&quot] زندگی شیرین است[/FONT]
[FONT=&quot]زندگی باید کرد[/FONT][FONT=&quot]

[/FONT][FONT=&quot][/FONT]

 

[امیدی]

و نخندیم دگر به تَرَک‌های دل هر گلدان
و به انگشت نخی خواهیم بست
تا فراموش نگردد فردا

 زندگی شیرین است
زندگی باید کرد



دفتر مشقمو برگ ميزدم
خاطرات بچگی
دفتر نقاشيمو ورق زدم
خط های سياه سفيد
یادم اومد
شبای سرد
بی اميد
اشکامو پاک می کردم و
فقط با دوتا مداد رنگی
نقاشی هامو رنگ ميزدم

ب.امیدی

 

[*FARZAN*]

دفتر مشقمو برگ ميزدم
خاطرات بچگی
دفتر نقاشيمو ورق زدم
خط های سياه سفيد
یادم اومد
شبای سرد
بی اميد
اشکامو پاک می کردم و
فقط با دوتا مداد رنگی
نقاشی هامو رنگ ميزدم

ب.امیدی

من چرا دل ب تو دادم ک دلم میشکنی
یا چ کردم که نگه باز ب من می نکنی

دل و جانم ب تو مشغول و نظر بر چپ و راست
تا نگویند حریفان که تو منظور منی

 

[baran 2012]

من چرا دل ب تو دادم ک دلم میشکنی
یا چ کردم که نگه باز ب من می نکنی

دل و جانم ب تو مشغول و نظر بر چپ و راست
تا نگویند حریفان که تو منظور منی

ياد ايامي که در گلشن فغاني داشتم​

در ميان لاله و گل آشياني داشتم
​

 

[IRANIAN VOCAL]

ياد ايامي که در گلشن فغاني داشتم​

در ميان لاله و گل آشياني داشتم
​

مغبچه ای می گذشت راهزن دین و دل .......................... وز پی آن آشنا از همه بیگانه شد

 

[*FARZAN*]

مغبچه ای می گذشت راهزن دین و دل .......................... وز پی آن آشنا از همه بیگانه شد

درون ما ز تو یک دم نمی‌شود خالی
کنون که شهر گرفتی روا مدار خراب

 

[s_aa]

درون ما ز تو یک دم نمی‌شود خالی
کنون که شهر گرفتی روا مدار خراب

بی تو مهتاب شبی بازاز آن کوچه گذشتم
همه تن چشم شدم خیره به دنبال ِ تو گشتم...

 

[رجایی اشکان]

بی تو مهتاب شبی بازاز آن کوچه گذشتم
همه تن چشم شدم خیره به دنبال ِ تو گشتم...

[FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]من خیره به آینه و او گوش به من داشت[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]گفتم که چه سان حل کنی این مشکل ما را[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]بشکست و فغان کرد که از شرح غم خویش[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]ای زن چه بگویم که شکستی دل ما را[/FONT][FONT=&quot][FONT=&quot]
[/FONT][/FONT]

 

[*FARZAN*]

[FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]من خیره به آینه و او گوش به من داشت[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]گفتم که چه سان حل کنی این مشکل ما را[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]بشکست و فغان کرد که از شرح غم خویش[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]ای زن چه بگویم که شکستی دل ما را[/FONT][FONT=&quot][FONT=&quot]
[/FONT][/FONT]

آنست آدمی که در او حسن سیرتی
یا لطف صورتیست دگر حشو عالمست

 

["زهرا"]

تو کمان کشیده و در کمین ..که زنی به تیرم و من غمین
همه ی غمم بود از همین ..که خدانکرده خطاکنی .....

 

[رجایی اشکان]

آنست آدمی که در او حسن سیرتی
یا لطف صورتیست دگر حشو عالمست

[FONT=&quot]ترسم که اشک در غم ما پرده در شود[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]وین راز سر به مهر به عالم ثمر شود[/FONT]

 

[*FARZAN*]

[FONT=&quot]ترسم که اشک در غم ما پرده در شود[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]وین راز سر به مهر به عالم ثمر شود[/FONT]

دنیا خوشست و مال عزیزست و تن شریف
لیکن رفیق بر همه چیزی مقدمست

 

[رجایی اشکان]

دنیا خوشست و مال عزیزست و تن شریف
لیکن رفیق بر همه چیزی مقدمست

[FONT=&quot]تنها نه عشق و زندگی و آرزوی من[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]او هستی من است که آینده دست اوست[/FONT][FONT=&quot][/FONT]

 

[*FARZAN*]

[FONT=&quot]تنها نه عشق و زندگی و آرزوی من[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]او هستی من است که آینده دست اوست[/FONT][FONT=&quot][/FONT]

تورا در آینه دیدن جمال طلعت خویش
بیان کند که چه بودست ناشکیبا را

بیا که وقت بهارست تا من و تو به هم
به دیگران بگذاریم باغ و صحرا را

 

[رجایی اشکان]

تورا در آینه دیدن جمال طلعت خویش
بیان کند که چه بودست ناشکیبا را

[FONT=&quot]آری ، مگر خدا به دل اندازدش که من[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]زین آه و ناله راه به جایی نمی برم[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]جز ناله های تلخ نریزد ز ساز من[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]از حال دل اگر سخنی بر لب آورم[/FONT][FONT=&quot][/FONT]

 

[*FARZAN*]

[FONT=&quot]آری ، مگر خدا به دل اندازدش که من[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]زین آه و ناله راه به جایی نمی برم[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]جز ناله های تلخ نریزد ز ساز من[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]از حال دل اگر سخنی بر لب آورم[/FONT][FONT=&quot][/FONT]

مرا ب هیچ بدادی و من هنوز برآنم
که از وجود تو مویی ب عالمی نفروشم

 

[رجایی اشکان]

مرا ب هیچ بدادی و من هنوز برآنم
که از وجود تو مویی ب عالمی نفروشم

[FONT=&quot]منم آن شاعر دلخون که فقط خرج تو کرد
غزل و عاطفه و روح هنرمندش را
از رقیبان کمین کرده عقب می ماند
هر که تبلیغ کند خوبی ِ دلبندش را

[/FONT]

 

[*FARZAN*]

[FONT=&quot]منم آن شاعر دلخون که فقط خرج تو کرد
غزل و عاطفه و روح هنرمندش را
از رقیبان کمین کرده عقب می ماند
هر که تبلیغ کند خوبی ِ دلبندش را

[/FONT]

آری آری زندگی زیباست
زندگی اتشگهی دیرینه پا برجاست
گر بیفروزیش رقص شعله اش در هر کران پیداست
ور نه خاموش ست و خاموشی گناه ماست....

 

[رجایی اشکان]

آری آری زندگی زیباست
زندگی اتشگهی دیرینه پا برجاست
گر بیفروزیش رقص شعله اش در هر کران پیداست
ور نه خاموش ست و خاموشی گناه ماست....

[FONT=&quot]تو رهرو دیرینه سر منزل عشقی[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]بنگر که ز خون تو به هر گام نشانسیت[/FONT]
شبتون خوش دوست خوش ذوقم و ممنون از همراهیتون

 

[*FARZAN*]

[FONT=&quot]تو رهرو دیرینه سر منزل عشقی[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]بنگر که ز خون تو به هر گام نشانسیت[/FONT]
شبتون خوش دوست خوش ذوقم و ممنون از همراهیتون

تو آن درخت گلی کاعتدال قامت تو
ببرد قیمت سرو بلندبالا را

دگر ب هر چه تو گویی مخالفت نکنم
که بی تو عیش میسر نمی‌شود ما را

شب شما هم خوش دوست عزیزم