dar nazar bazye ma bikhabaran heyranand
man choninam ke nemudam degar ishan danand
به زبان بلاد کفر کتابت نمایی؟
پارسی نویس عزیز جان!
dar nazar bazye ma bikhabaran heyranand
man choninam ke nemudam degar ishan danand
دلا بی وصل تو شادی مبیناد/به غیرت محنت آزاری مبیناد
در جوانی جان گرگت را بگیر / وای اگر این گرگ گردد با تو پیر
اشتباه کتابت نمایی عزیز!
دلم بی وصل ته شادی مبیناد//زدرد و محنت آزادی مبیناد
در بهای بوسهای جانی طلب//میکنند این دلستانان الغیاث
ثواب روزه و حج قبول آن کس برد..........که خاک میکده عشق را زیارت کرد
ثواب روزه و حج قبول آن کس برد..........که خاک میکده عشق را زیارت کرد
ده روز مهر گردون افسانه است و افسون//نیکی به جای یاران فرست شمار یارا
ای نبخشوده گناه پدرم آدم را.......ب گناهانِ نبخشوده قسم دلتنگم
می روم خسته و افسرده و زار
سوی منزلگه ویرانه خویش
به خدا می برم از شهر شما
دل شوریده و دیوانه خویش
........ منظور همان رفت است دیگر!!!!!!!!!!!!
ای بابا
شعراتون ته کشیده!؟
حس و حالمان ته کشیده!!!
حس مشاعرمان نمی آید امشب!
آها!
پـ واس همین چند جا شعراتون تکراری بود!
تکراری؟؟
من و تکرار!!!!!!!!!!!!!!!!!
شیخ و تکرار ابیات این چه حکایت باشد....
ای بابا
خواستیم ب روتون نیاریما
دیدیم الان خلوته و....
تازشم جواب سوالمو تو تاپیک کامپیوتر بدین دیگـــــــه...
نه دیگر مامهمچنان خواهم راند
نه به آبی ها دل خواهم بست
نه به دریا -پریانی که سر از آب بدر می آرند
ودرآن تابش تنهایی ماهی گیران
می فشانند فسون از سر گیسوهاشان
نه دیگر مام
نه شهر آرام
دگر هر آشنا بیگانه شد با آشنای خویش
و من بی مام تنها مانده در دشواری ایام
من نگویم که مرا از قفس ازاد کنید
قفسم برده به باغی و دلم شاد کنید......
روز صحرا و سماعست و لب جوی و تماشا / در همه شهر دلی نیست که دیگر بربایی
یاد باد انکه سر کوی توام منزل بودسعدی آن نیست که هرگز ز کمندت بگریزد / که بدانست که دربند تو خوشتر که رهایی
از ثبات خودم این نکته خوش امد که بجوردعوي درست نيست گر از دست نازنين/چون شربت شکر نخوري زهر ناب را
سلام
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه | مشاعره | 109 | ||
مشاعرۀ شاعران | مشاعره | 11 |