مشاعره با نام کاربر قبلی

rahmati8829

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
عیدی ات نزد من نیست، ای گل پسر، ای رحمتی!
خود بگو که عیدی ات چیست، ای گل پسر، ای رحمتی؟

عیدی تو مجید هرچه که باشد نکوست
میگذارم در جیب خود همراه با سکوت
ولی تا میتوانی عیدیت گران باشد
اگر اینگونه باشد من ندارم هیچ شکایت
 

majid@bnd

عضو جدید
عیدی تو مجید هرچه که باشد نکوست
میگذارم در جیب خود همراه با سکوت
ولی تا میتوانی عیدیت گران باشد
اگر اینگونه باشد من ندارم هیچ شکایت

حال که دستی در شعر نو هم داری
بگذار تا قلک خود برشکنم
گر که پولی در آن موجود بود
عیدی ات گران خواهد بود
فقط مراقب باش از شدت شادی
آب را گل نکنی..
 

pearan

عضو جدید
کاربر ممتاز
حال که دستی در شعر نو هم داری
بگذار تا قلک خود برشکنم
گر که پولی در آن موجود بود
عیدی ات گران خواهد بود
فقط مراقب باش از شدت شادی
آب را گل نکنی..


مجید آقا سلام عیدت مبارک
به مشهد می روی ما را دعا کن

به مشهد می روی سوغاتی آور
دوتا خوبش برای ما سوا کن:gol:

 

essyh2003

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مجید آقا سلام عیدت مبارک
به مشهد می روی ما را دعا کن

به مشهد می روی سوغاتی آور
دوتا خوبش برای ما سوا کن:gol:


آب حیوان تیره گون شد خضر فرخ‌ پی کجاست
خون چکید از شاخ گل حاج اقا پیاران را چه شد:D
 

majid@bnd

عضو جدید
مجید آقا سلام عیدت مبارک
به مشهد می روی ما را دعا کن

به مشهد می روی سوغاتی آور
دوتا خوبش برای ما سوا کن:gol:


آب حیوان تیره گون شد خضر فرخ‌ پی کجاست
خون چکید از شاخ گل حاج اقا پیاران را چه شد:D

ای پیران تبریک من را بپذیرید، لطفا :gol:
سوغاتی هرچه خواهی روی چشمم، حتما
خار گل شاخ شد در شعر اسی ای فریاد
صد هزاران بیت و مصرع، همه رفتند بر باد
 

rahmati8829

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ای پیران تبریک من را بپذیرید، لطفا :gol:
سوغاتی هرچه خواهی روی چشمم، حتما
خار گل شاخ شد در شعر اسی ای فریاد
صد هزاران بیت و مصرع، همه رفتند بر باد
مجید باز امدی شاد کردی دل ما را
بدون اوردن سوغات برده ای دل مارا
 

Sahar Gh

عضو جدید
کاربر ممتاز
نمی دانم چه ربطیست میان کاج و رحمتی
همی دانم که ربطیست میان مجید و رحمتی
هر دو شعر های تر گویند درین محفل
مجیدو رحمتی،مجیدو رحمتی
:surprised:
 

rahmati8829

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نمی دانم چه ربطیست میان کاج و رحمتی
همی دانم که ربطیست میان مجید و رحمتی
هر دو شعر های تر گویند درین محفل
مجیدو رحمتی،مجیدو رحمتی
:surprised:

این دو بوند دوست با یکدگر سحر
خورده اند با هم نان و پنیر در وقت سحر
 

majid@bnd

عضو جدید
اصل نیت است وباقی همه بهانست مجید
همین که اینجا دور هم باشیم بس است مجید

نمی دانم چه ربطیست میان کاج و رحمتی
همی دانم که ربطیست میان مجید و رحمتی
هر دو شعر های تر گویند درین محفل
مجیدو رحمتی،مجیدو رحمتی
:surprised:


چه بگویم که شعر من تر نشود
سحر در محفل ما آخر نشود
رحمتی را چه کنم گر که ربطی دارد
احتمالا واکمنی یا که ضبطی دارد!
 

rahmati8829

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
چه بگویم که شعر من تر نشود
سحر در محفل ما آخر نشود
رحمتی را چه کنم گر که ربطی دارد
احتمالا واکمنی یا که ضبطی دارد!

اگر چشمت به ضبط من است مجیدبیامال تو
دست در جیبت نکن پیشکشی تقدیم به تو:D
 
آخرین ویرایش:

majid@bnd

عضو جدید
این دو بوند دوست با یکدگر سحر
خورده اند با هم نان و پنیر در وقت سحر

اگر چشمت به ضبط من است مجید با مال تو
دست در جیبت نکن پیشکشی تقدیم به تو:D

ای مرامت را سپاس، ای معرفت
به به، بازم نون و ماس، ای معرفت
رحمتی پنیر و نان را یاد باد
یاد باد آن روزگاران یاد باد!
 

majid@bnd

عضو جدید
دیدی ای یار نباشم چه شود؟
رحمتی جان همه جا یخ بشود
یخ بشود:منظور شاعر سوت و کور شدن می باشد.
سبیل را جای دیگر میخواهم گرو بگذارم
تو باران رحمی بکن بر این حال نذارم
برو ای رحمتی جان خود سیه کن
که من باشم خودم عند سیه کار
همه دعا میکنند که باران بیاید حالشان خوب شود
ای داد از زمانی که باران خود بی حال شود

منظور شاعر خود هویداست باران
سبیل رحمتی از دور چه پیداست باران!
حال که هر دو از سیاه کارانید
حرفهایتان برایم چه آشناست باران
از حال و بی حالی نگو کاندر محفل دل
چه سور و ساتی که برپاست باران
کاش هرگز نبارد نم نم عشق بر کویر دلم
گلی که فرستاد، خشکیده، همانجاست باران
 

Similar threads

بالا