چشم و گوش من بسته است اشکان
از این چیز هایی که میگویی ندیده ام اشکان
مرا اینگونه هوایی مکن اشکان
که گناه من گردن تو خواهد بود اشکان
کنار من بنشین و بگو چه چاره کنیم ای رحمتی
از برای تب و سردرد زهرای زند
به گمانم تب سردرد فراوان
از خوردن آه است نه از هوا ای رحمتی