در روایتی داریم که عبدالله بن زیاد نزد حضرت صادق علیهالسلام میآیند. حضرت به او شیوه تبلیغی بسیار خوبی را میگویند که ما از این روش بهره میگیریم.
عبد الله بن زیاد ظاهرا در محیطی بوده که عدهای از مخالفین در آنجا حضور داشته و از نظر عقاید با عبدالله بن زیاد که از شیعیان بوده، مخالفتهایی داشتند. حضرت صادق علیهالسلام به عبدالله بن زیاد نمیگوید که برو با آنها بحث و مناظره کن و یا به اعتقاداتشان بی احترامی کن و یا عقاید آنها را به چالش بکش. بلکه حضرت صادق علیهالسلام میفرماید: «علیکم بالتقوی» برو و تقوا را رعایت کن. «صدق الحدیث» راست بگو. «اداء الأمانة» امانتدار باش.
سپس ایشان میفرماید: برو در مساجد آن مخالفین نماز بخوان. اگر یکی از آنان مریض شد، به عیادتش برو گرچه با تو مخالفند و اگر کسی از آنها از دنیا رفت، در تشییع جنازهاش شرکت کن و به آنها تسلیت بگو.
در ادامه حضرت صادق علیهالسلام میفرمایند: پدرم امام باقر فرمود: «إن شیعتنا اهل البیت کانوا خیار من کانو منهم» شیعیان ما اهل بیت اگر در جمعی هستند، بهترین آن جمع هستند. «إن کان فقیه کان منهم» اگر یک نفر دانشمند است، او از شیعیان ماست. «إن کان موذن کان منهم» اگر فرد خوش صدا و اذان گویی است، از شیعیان ماست.
«إن کان صاحب أمانة کان منهم» اگر انسان امانتداری است که همه به امانتداری قبولش دارند، او از شیعیان ماست. «إن کان امام کان منهم» اگر یک نفر هست که همه به بزرگی و پیشوایی قبولش دارند، او از شیعیان ماست.
حدیث، طولانی است و ادامه دارد تا جایی که در انتهای حدیث، حضرت نکتهای را میفرمایند و آن این است که این طوری محبت ما را در دل مردم قرار بدهید و طوری نباشد که در کلام و صحبت چیزهایی را بگویید که مردم در عمل چیز دیگری از شما ببینند و به این صورت بغض ما اهل بیت را پیدا کنند.
حضرت تأکید میکنند تبلیغ دین و انتقال محبت اهل بیت علیهمالسلام به مردم با عمل توام باشد. همه نکاتی که ایشان میفرمایند، نکات عملی است. هیچ کدام مربوط به صحبت و مناظره کردن نیست. نمیبینیم ایشان در جایی به عبدالله بن زیاد بگویند برو اینگونه مناظره کن. بلکه همه تأکید حضرت به رفتار یک مبلغ بر میگردد. تبلیغ عملی و اینکه مردم اعتقادات ما را در عملمان ببینند، بسیار تأثیرگذارتر است.
http://forum.hammihan.com/thread100337.html
عبد الله بن زیاد ظاهرا در محیطی بوده که عدهای از مخالفین در آنجا حضور داشته و از نظر عقاید با عبدالله بن زیاد که از شیعیان بوده، مخالفتهایی داشتند. حضرت صادق علیهالسلام به عبدالله بن زیاد نمیگوید که برو با آنها بحث و مناظره کن و یا به اعتقاداتشان بی احترامی کن و یا عقاید آنها را به چالش بکش. بلکه حضرت صادق علیهالسلام میفرماید: «علیکم بالتقوی» برو و تقوا را رعایت کن. «صدق الحدیث» راست بگو. «اداء الأمانة» امانتدار باش.
سپس ایشان میفرماید: برو در مساجد آن مخالفین نماز بخوان. اگر یکی از آنان مریض شد، به عیادتش برو گرچه با تو مخالفند و اگر کسی از آنها از دنیا رفت، در تشییع جنازهاش شرکت کن و به آنها تسلیت بگو.
در ادامه حضرت صادق علیهالسلام میفرمایند: پدرم امام باقر فرمود: «إن شیعتنا اهل البیت کانوا خیار من کانو منهم» شیعیان ما اهل بیت اگر در جمعی هستند، بهترین آن جمع هستند. «إن کان فقیه کان منهم» اگر یک نفر دانشمند است، او از شیعیان ماست. «إن کان موذن کان منهم» اگر فرد خوش صدا و اذان گویی است، از شیعیان ماست.
«إن کان صاحب أمانة کان منهم» اگر انسان امانتداری است که همه به امانتداری قبولش دارند، او از شیعیان ماست. «إن کان امام کان منهم» اگر یک نفر هست که همه به بزرگی و پیشوایی قبولش دارند، او از شیعیان ماست.
حدیث، طولانی است و ادامه دارد تا جایی که در انتهای حدیث، حضرت نکتهای را میفرمایند و آن این است که این طوری محبت ما را در دل مردم قرار بدهید و طوری نباشد که در کلام و صحبت چیزهایی را بگویید که مردم در عمل چیز دیگری از شما ببینند و به این صورت بغض ما اهل بیت را پیدا کنند.
حضرت تأکید میکنند تبلیغ دین و انتقال محبت اهل بیت علیهمالسلام به مردم با عمل توام باشد. همه نکاتی که ایشان میفرمایند، نکات عملی است. هیچ کدام مربوط به صحبت و مناظره کردن نیست. نمیبینیم ایشان در جایی به عبدالله بن زیاد بگویند برو اینگونه مناظره کن. بلکه همه تأکید حضرت به رفتار یک مبلغ بر میگردد. تبلیغ عملی و اینکه مردم اعتقادات ما را در عملمان ببینند، بسیار تأثیرگذارتر است.
http://forum.hammihan.com/thread100337.html