سخنان بزرگان، جملات کوتاه و زیبا

kiana1362

عضو جدید
10 گفتار از مولاي متقيان امام علي(ع)

اگر كفيل روزي خداست غصه چرا؟
اگرروزي تقسيم شده است حرص چرا؟
اگردنيا فريبنده است اعتماد به آن چرا؟
اگربهشت حق است تظاهر به ايمان چرا؟
اگر قبر حق است ساختمان مجلل چرا؟
اگرجهنم حق است اينهمه ناحق كردن چرا؟
اگر حساب حق است جمع مال حرام چرا؟
اگر قيامتي هم هست خيانت به مال مردم چرا؟
اگر دشمن انسان شيطان است پيروي از اوچرا؟
اگر پاداش از خداست پس سستي چرا؟
 

kiana1362

عضو جدید
بخشش

و کدامین ثروت است که محفوظ بدارید تا ابد؟

آنچه امروز شما راست ، یک روز به دیگری

سپرده شود.پس امروز به دست خویش

عطا کنید ، باشد که شهدگوارای سخاوت ،

نصیب شما گردد ، نه مرده ریگی وارثانتان.​


(جبران خلیل جبران)

 

kiana1362

عضو جدید
مگر نه چیزی که امروز در تسلط توست ناچار

روزی از دست تو خواهد رفت ؟ پس ،


اکنون از ثروت خویش ببخش و بگذار فصل عطا

یکی از فصلهای درخشان زندگی تو باشد .

(جبران خلیل جبران)

+++++++++++++++++++++++++++

دهش (بخشش )، آنگاه که از ثروت است

و از مکنت ، هر چه بسیار ، باز اندک باشد ،

که واقعیت بخشش ، ایثار از خویشتن است.

(جبران خلیل جبران)
 

پدرام تاج ابادی

عضو جدید
کاربر ممتاز
در پشت هیچ در بسته ای ننشینید تا روزی باز شود . راه کار دیگری جستجو کنید و اگر نیافتید همان در را بشکنید.ارد بزرگ
 

kiana1362

عضو جدید
رسول گرامی(ص) فرمودند: قبر دائم پنج سخن فریاد می زند:

1- ای پسر آدم، اینک بر پشت من راه می‌روی، در صورتی که عاقبت در شکم من منزل می‌کنی.

2- بر پشت من شادی، و در شکم من غمگینی.

3- ای پسر آدم، بر پشت من گناه می‌کنی، و در شکم من عذاب می شوی.

4- ای پسر آدم، بر پشت من خندانی و در شکم من گریانی.

5- بر پشت من حرام می‌خوری، و در شکم من خوراک کرم ها می‌شوی.
 

kiana1362

عضو جدید
پيامبر اکرم(ص) فرمودند:
هر مردی از امت من که از چهار چيز سالم بماند اهل بهشت است:


1- فرو نرفتن در دنيا، يعني به دنيا علاقه‌مند شديد نباشد، که دين خود را از دست بدهد.
2- هوا‌پرسـتي، يعني هر آن به چيز غير لازم فکر کردن، يا به دنبال زمان حرام رفتن.

3- شکم‌پرستي، يعني به خاطر شکم دست به هر کار زشتي بزند که شکم خود را احياء کند.
4- شهوت راني، که به خاطر شهوات دين خود را از دست بدهد.

و هر يک از زنان امت من هم بر چهار چيز مراقبت کنند، اهل بهشتند:

1- حفظ عفت و حفظ زبان، که با زبان هر گناهی مي توان انجام داد.
2- اطاعت سلامت ديني از شوهر.
3- به نماز های پنج گانه اهميت بدهد.
4- به نماز و روزه اهميت بدهد.
 

kiana1362

عضو جدید
پيامبر گرامى اسلام:

علامت صابر در سه چيز است:اوّل: آن كه كسل نشود،دوّم: آن كه آزرده خاطر نگردد،سوّم: آن كه از خداوند عزّوجلّ شكوه نكند،زيرا وقتى كه كسل شود، حقّ را ضايع مي كند،و چون آزرده خاطر گردد شكر را به جا نمي آورد،و چون از پروردگارش شكايت كند در واقع او را نافرمانى نموده است.
 

kiana1362

عضو جدید
خدای عظیم الشأن چون بهشت را آفرید سه مرتبه فرمود خوشا به حال مومنان، ملائکه شنیدند و سه بار گفتند خوشا به حال مومنان، سپس خطاب شد هر که شش صفت خوب داشته باشد از مومنان است:

1- راستگویی در تمام حالات.


2- وفای به عهد و پیمان، اگر کسی قولی داد ان شاء الله به آن وفادار باشد.


3- ادای امانت ها، که رسول الله (ص) فرمودند: اگر به شما یک نخ و سوزن امانت دادند به صاحبش برگردانيد. آقا امام صادق (ع) هم فرمودند: حتی اگر آن خنجری که با آن شمر سر جدم حسین (ع) را برید به من امانت بدهد من سالم به او برمی گردانم.


4- نیکی به پدر و مادر، که بهترین پدر و مادر ما آقا رسول الله (ص) و خانم فاطمه (س) است و وظیفه ما این است که به آنها اذیتی نرسانیم.


5- صله رحم با خوبان که اهل دین باشند.


6- عذرخواهی از گناه و کردار زشت، چه از مردم چه از خدای عظیم الشأن.
 

kiana1362

عضو جدید
چشم و زبان، دو سلاح بزرگ در نزد تو هستند
چگونه از آنها استفاده میكنی؟ مانند تیری زهرآلود یا آفتابی جهانتاب، زندگی گیر یا زندگی بخش؟

 

kiana1362

عضو جدید
هفت پند مولانا

...در بخشیدن خطای دیگران مانند شب باش
...در فروتنی مانند زمین باش
...در مهر و دوستی مانند خورشید باش
...هنگام خشم و غضب مانند کوه باش
...در سخاوت و کمک بهدیگران مانند رود باش
... در هماهنگی و کنار آمدن با دیگران مانند دریا باش
...خودت باش همانگونه که می نمایی
 

kiana1362

عضو جدید
متن وداع گابریل گارسیا مارکز نویسنده معاصر

بعد از اعلان رسمی و تأیید سرطان وی




اگر خداوند برای لحظه ای فراموش می کرد که من

عروسکی کهنه ام و قطعه کوچکی زندگی به من

ارزانی می‌داشت،شایدهمه آنچه را که به ذهنم

می رسید را بیان نمی‌‌داشتم، بلکه به

همه چیزهائی که بیان می‌کردم فکر می کردم.

اعتبار همه چیزدر نظرمن، نه در ارزش آنهاکه

در معنای آنهانهفته است.

کمتر می‌خوابیدم و دیوانه‌وار رویا می دیدم،

چرا که می‌دانستم هر دقیقه‌ای که

چشمهایمان را برهم می‌گذاریم شصت ثانیه

نوررا از کف می‌دهیم، شصت ثانیه روشنایی
هنگامی که دیگران می‌ایستند٬ من قدم برمی‌داشتم

و هنگامی که دیگران می‌خوابیدند بیدار می ماندم.

هنگامی که دیگران لب به سخن می‌گشودند٬

گوش فرا می‌دادم و بعد هم از خوردن یک بستنی

شکلاتی چه حظّی که نمی بردم . اگر خداوند

ذره‌ای زندگی به من عطا می‌کرد٬ جامه‌ای ساده

به تن می کردم. نخست به خورشید خیره می شدم

و کالبدم و سپس روحم را عریان می‌ساختم.

خداوندا٬اگر دل در سینه ام همچنان می تپید

تمامی تنفرم را بر تکه یخی می‌نگاشتم و سپس

طلوع خورشیدت را انتظار می کشیدم

. روی ستارگان با رویاهای "وان گوگ" وار ٬ را

نقاشی می کردم و با صدای دلنشین "سرات"

(خواننده ای معروف اهل اسپانیا) ترانه عاشقانه‌ای

به ماه پیشکش می‌کردم . با اشکهایم گلهای سرخ

را آبیاری می کردم تا زخم خارهایشان و بوسه

گلبرگ ها‌یشان دراعماق جانم ریشه زند.

خدواوندا ٬اگر تکه‌ای زندگی می‌داشتم ٬ نمی‌گذاشتم

حتی یک روز از آن سپری شود بی‌آنکه به مردمانی

که دوستشان دارم ٬ نگویم که "عاشقتتان هستم

آن گونه که به همه مردان و زنان می‌باوراندم

که قلبم در اسارت آنهاست. اگر خداوند

فقط و فقط تکه‌ای زندگی در دستان من میگذارد٬

در سایه‌سار عشق می‌آرمیدم. به انسانها

نشان می دادم که در اشتباهند که گمان کنند

وقتی پیرشدند دیگر نمی توانند دلدادگی کنند

و عاشق باشند.آه خدایا!آنها نمی دانند

زمانی پیر خواهند شد که دیگر نتوانند عاشق شوند.

به هر کودکی دو بال هدیه می دادم٬ رهایشان

می کردم تا خود بال گشودن و پرواز را بیاموزند.

به پیران می‌آموزاندم که مرگ نه با سالخوردگی

که با نسیان از راه می‌رسد. آه انسانها، از شما

چه بسیار چیزها که آموخته‌ام. من یاد گرفته‌ام

که همه می‌خواهند درقله کوه زندگی کنند٬

بی آنکه به خوشبختی آرمیده در کف دست

خود نگاهی انداخته باشند. چه نیک آموخته‌ام

که وقتی نوزاد برای نخستین بار مشت کوچکش

را به دورانگشت زمخت پدر میفشارد او را

برای همیشه به دام خود انداخته است.

دریافته ام که یک انسان تنها زمانی حق دارد

به انسانی دیگر از بالا به پائین چشم بدوزد که

ناگزیر است او را یاری رساند تا روی پای خود بایستد.

من از شما بسی چیزها آموخته ام و اما

چه حاصل٬ که وقتی اینها را در چمدانم می‌گذارم

که در بستر مرگ خواهم بود
 

kiana1362

عضو جدید
یک نفر دلش شکسته بود
توی ایستگاه استجابت دعا
منتظر نشسته بود
منتتظر،ولی دعای او
دیر کرده بود
او خبر نداشت که دعای کوچکش
توی چار راه آسمان
پشت یک چراغ قرمز شلوغ گیر کرده بود


*
او نشست و باز هم نشست
روزها یکی یکی
از کنار او گذشت

*
روی هیچ چیز و هیچ جا
از دعای او اثر نبود
هیچ کس
از مسیر رفت و آمد دعای او
با خبر نبود

*
با خودش فکر کرد
پس دعای من کجاست؟
او چرا نمی رسد؟
شاید این دعا
راه را اشتباه رفته است!
پس بلند شد
رفت تا به آن دعا
راه را نشان دهد
رفت تا که پیش از آمدن برای او
دست دوستی تکان دهد
رفت
پس چراغ چار راه آسمان سبز شد
رفت و با صدای رفتنش
کوچه های خاکی زمین
جاده های کهکشان
سبز شد

*
او از این طرف، دعا از آن طرف
در میان راه
باهم آن دو رو به رو شدند
دست توی دست هم گذاشتند
از صمیم قلب گرم گفت و گو شدند
وای که چقدر حرف داشتند

*
برفها
کم کم آب می شود
شب
ذره ذره آفتاب می شود
و دعای هر کسی
رفته رفته توی راه
مستجاب می شود

[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]
[/FONT]
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
SaDaF7 جملات زیبا و انرژی بخش از بزرگان... راز موفقیت 0
Setayesh >>>بزرگان موفقیت<<< راز موفقیت 25

Similar threads

بالا