دل نامه یا نامه دل

وضعیت
موضوع بسته شده است.

naight

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif] [/FONT]​
[FONT=courier new, courier, mono]دفتری بود که گاهی من و تو
می نوشتیم در آن
از غم و شادی و رویاهامان
از گلایه هایی که ز دنیا داشتیم
من نوشتم از تو:
که اگر با تو قرارم باشد
تا ابد خواب به چشم من بی خواب نخواهد آمد
که اگر دل به دلم بسپاری
و اگر همسفر من گردی
من تو را خواهم برد تا فراسوی خیال
تا بدانجا که تو باشی و من و عشق و خدا!!!
تو نوشتی از من:
من که تنها بودم با تو شاعر گشتم
با تو گریه کردم
با تو خندیدم و رفتم تا عشق
نازنیم ای یار
من نوشتم هر بار
با تو خوشبخترین انسانم…
ولی افسوس
مدتی هست که دیگر نه قلم دست تو مانده است و نه من!!!
[/FONT]
 

***##***

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز


کاش زندگی هم وقت استراحت داشت
میرفتی یک جای دور
یک نفس عمیق میکشیدی
و باز دوباره شروع میشد
اینطور پشت سر هم بازی کردن
آدم را جان به لب میکند ....
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
ببین عزیز من
مردها هرچقدر هم که ادعا کنند عاشقت هستند اینو بدون که میتونن بدون تو هم
سـر کنن ، زنـدگـی کننـد عاشـقِ یکی دیگه
بشوند و ...

اما هرگز نمیتونن حسی رو که با تو تجربه کردن با کسی دیگه تجربه کنن
چـون هـر زنـی یه حـسِ خـاص داره
کـه زنِ دیگـه نـداره

وقتی مردی آزارت میده ، وقتی میره
اصلا لازم نیست هیچ کاری انجام بدی
نـه دنبالـش بــرو
نه تویِ خـودت دنبالِ عیب و ایراد بگـرد
همیـن که دیگه حسی که با تو داشته رو تو آغوشِ زنِ دیگه ای پیدا نمیکنه و میره سراغِ بعــدی
ولی باز نمیـرسه به حسِ تــو ...
و هـی بعـدی و بعــدی ها ...
و بالاخره تو زندگیش به یه جایی میرسه
که حالِش از خـودش بهم میخـوره

از آغوشش که واسِ هزارتا زن باز شده ولی هیچکـدومشون تــو نشدن ... کافیــه
همین کافیه براش عزیز دلم
کافیه که روزی هزار بار بمیره و زنده بشه
این بهترین انتقامیِ که روزگار ازش میگیــره
فقط به خــودت و آرامشِ آغوشت ایمـان داشته باش

اونی که رفته گورِ آرامشِ
خــودشُ با دستاش کنـده

#فاطمه_صابری_نیا
 

***##***

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
کنــارت هستند ؛ تا کـــی !؟

تا وقتـــی که به تو احتــیاج دارند

از پیشــت میروند یک روز ؛ کدام روز ؟!

وقتی کســی جایت آمد

دوستت دارند ؛ تا چه موقع !؟

تا موقعی که کسی دیگر را برای دوســت داشـتن پیــدا کنـند

میگویــند : عاشــقت هســتند برای همیشه نه

فقط تا وقتی که نوبت بــــــازی با تو تمام بشود !

و این است بازی باهــم بودن !
.
آره بازی !!!بازی با دلهای ساده و بی ریا
 

toghrol1

کاربر بیش فعال
دل دریایی من گریه ات از بهر چه بود... که ز آوای خوشش بوی خوشی می اید
گفتمت صبر کن این گونه مرو درپی او...گفت خاموش چو او از پی ما می آید
"آشنای دور"

596805_889.jpg
 

ماه آسمونی

عضو جدید
کاربر ممتاز
כلم میخواهد سینه ام رابشکافم ..
این قلب تکه پاره را به همه نشان بــ ـ ـ ـ ــכهم ..
تا انقدر نپرسنـ ــ ـ ـכ چرا گرفته اے
 

ماه آسمونی

عضو جدید
کاربر ممتاز
برآے خودم مردے شده ام . . .
ایـטּ روزهـآ درسکــوت سـرسخـت . . .
بے صدآ گـریـه میـکنـم . . .
ولے !!!
دنیــآ مـوآظبـم بـآش . . .
قـلبـم هـنــوز دختـــرانه میــزند
 

ماه آسمونی

عضو جدید
کاربر ممتاز
تمام تنم میلرزد ...
از زخـ ـ ـم هایی که خورده ام ...!!!
من از دست رفته ام ...شـ ـ ـکسته ام
می فهمی ؟؟؟
به انـ ـ ـتهای بودنم رسیده ام
اما ...!
اشـ ـ ـک نمیریزم
پنهان شده ام پشت
لـ ـ ـبخندی که درد میکند ...!!!
 

ماه آسمونی

عضو جدید
کاربر ممتاز
این روزها
اگر نباشی
خیلی ساده جایت را دیگری خواهد گرفت
این روزها
عشق سیری چند
محبت سیری چند
باید نامرد باشی
بی احساس باشی
دروغ بگی
فریب بدی
تا کنارت بمونند
وگرنه اگه
وفادار
باشی
جات به یکی دیگه میدن
و اصلا شکستن تو براشون ارزشی نداره

آیناز
 

ماه آسمونی

عضو جدید
کاربر ممتاز
تا حالا شده در اتاقتو ببندی
چراغا رو هم خاموش کنی
پتو رو بکشی رو سرت
چشاتو اون زیر باز کنی
صدای نفسهاتو بشنوی
تیک تیک ساعت پتک بشه تو مغزت
سیاهی ببینی،تنهایی ببینی،یاد گذشتت بیفتی
گریت بگیره
ضجه بزنی،هق هق هاتو قورت بدی تا کسی نشنوه صداشو
بعد بفهمی چقد تنهایی
بعد بفمی چقد بیکسی
 

***##***

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
فڪرڪردن بہ تو
پنهآنےترین ڪآرِ زندگے منـ است!
و توپنهآنےترین دلتنگے منـ هستے!
پنهآنےترین لبخندۍ در صورتم!
و پنهآنےترین مسببِ حآلت روزآنہ ام!
و روزهآۍ زیآدۍست ڪہ سـآڪتم
 

lilium.y

عضو جدید
کاربر ممتاز
بر می گردم
به عصری که هنوز
واژه ها را
به خانه نیاورده بودیم

ما بجای سلام

نگاه می کردیم

به جای دوستت دارم

نگاه

به جای خداحافظی

نگاه.....​
 

***##***

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دیدی بچه ای که مادرش دیر کرده و
هنوز نیامده دنبالش
چطور یک گوشه از مهد
ساکت و آرام می نشیند؟
دیدی هر چه تعارفش می کنند
چطور شانه بالا می برد و
نُچ می گوید؟
غم انتظارش را دیدی؟
همانطور چشم به راهت نشسته ام

رسول ادهمی
 

***##***

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
امشـــب
بہ دلم یادِ نڪَاریســــت
ڪہ نیست
در سر هــــوس
وصالِ یاریست ڪہ نیست
چندیست
ڪہ ایڹ درختِ پاییــزےِ دڸ
در شوق
ِرسیدنِ بهاریســــت ڪہ نیست
 

ایلین1366

عضو جدید
کاربر ممتاز
باید بروم
وقتی که جواب ها
با سوال ها
همدست اند
وقتی که تو
غم انگیزترین سوالی ..

علیرضا قاسمیان
 

ایلین1366

عضو جدید
کاربر ممتاز
[h=2][/h]
گاهي وقتا دلم ميخواد يکي ازم اجازه بخواد ؛

که بياد تو تنهاييم ….

و من اجازه ندم !

و اون بي تفاوت به مخالفتم بياد تو و آروم بغلم کنه و بگه :

مگه من مردم که تنها بموني … !
 

***##***

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز


اگر كسی‌ مرا خواست ...!

بگوييد ،
رفته باران‌ها را تماشا كند ...!

و اگر ، اصرار كرد ...!

بگوييد ،
برای‌ ديدنِ طوفان‌ها رفته است ...!

و اگر ،
باز هم سِماجَت كرد ...!

بگوييد ،
رفته است تا ديگر باز نگردد ...!!!
 

کلبه تنهایی من

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
چه چیز دراین جهان غریبانه تر از زنی است که خودش را وتنهایی اش رو بغل می کند ومی پوسد اما حاضر نیست دیگر کسی اورا دوست بدارد...
 

***##***

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
حـــــــــرف هایم تمام شده است
از بس ســـــــرودم و تــــو نیامدی
از بس نوشتــــم وباز هم نیامدی
آنقدر نیامدی که ســـرد شدم ، پاییز شدم ،
زرد شدم...
آنقدر نیامدی که زنگ خراب شد!
خانه بند شد
اتاق سلولم
نیامدی تا پیش تمام شـــعـــرهايم شرمنده بمانم!
همان ها که برای آمدنت سروده بودم...
همان ها که برای روز دیدارت آماده کرده بودم!
و میدانم آنقدر نمی آیی تا من بی شعرترين شاعر زمين باشم
آنقدر که روی سنگ مزارم بنویسند
"یک عمر منتظر امدنت بودم هرچند میدانستم نمی آیی!
 

toghrol1

کاربر بیش فعال
گفتی که برو تا که فراموش کنی...من را و تمام دلتنگی را
گفتم برم تا که فراموش کنم...در کوچه دل راه اقاقی ها را
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بــا من لج نــکن بغــض نفهــم...!

این کــه خودتــ را گــوشه گلـــو قایــم کنی

چیــزی را عوض نمیــکند

بــالاخـره یـا اشکـ میشوی در چشــمانــم...

یــا عقــده در دلـــم!

پس انتظــار نــداشــته باش خنــده ام واقــعی باشــد

ایـن روزهــا فقطــ زنــده ام همیــن
 

***##***

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
هر بار که استخاره کردم،
خوب نیامدی!
بهتر بگویم؛
اصلاً نیامدی...!!!
حالا تو را در تک تکِ دانه های تسبیح
جستجو میکنم...
این بار برای داشتنت،
پای خدا را وسط کشیده ام!
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
یک سری از آدم ها را نباید بخشیـد...
آدم هایی که باعث شدن طوری زمین بخوری
که قادر به بلند شدن نباشی
یا اینکه برای سرِپا شدنِ دوباره ات
محتاج به کمکِ چندین نفر شدی
یک سری ها را نباید بخشیـد...

کسانی را که نزاشتند جوانی کنی
و در اوج جوانی کاری کردن که دلت پیر شود
یک سری ها را نباید بخشیـد!
همان هایی که باعث شدند
چشمانت از اشک ، کبود و قرمز شود...

نه اینکه کـینه ای باشی نه...
اما یک سری از آدم ها را
باید همیشه در خاطرت نگه داری،
تا دیگر از اَمثال آنها زخــم نخوری...!

#المیرا_دهنوی
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Similar threads

بالا