خودتو با یه شعر وصف کن...!

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[FONT=&quot]آرام نشسته ام کنج خیالم..[/FONT]
[FONT=&quot]خیالم بیشتر از مردم شهر مرا فهمید..[/FONT]
[FONT=&quot]آنقدر که دانست زخمی ام،[/FONT]
[FONT=&quot]خود را برایم شیرین تر بافت[/FONT]
 

sfk123

اخراجی موقت
نه بر اشتری سوارم، نه چو خر به زیر بارم/ نه خداوند رعیت، نه غلام شهریارم

غم موجود و پریشانی معدوم ندارم /نفسی می زنم آسوده و عمری به سر آرم


سعدی

 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[FONT=&quot]چقدر دوستت داشتم . . .[/FONT]
[FONT=&quot]چقدر نفهمیدی . . .[/FONT]
[FONT=&quot]نمی گویم زیباترین اما . . .[/FONT]
[FONT=&quot]تو ، مهربان ترین آدم زندگیت را از دست داده ای . . .[/FONT]
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
می بافم برایت..

شالی از جنس دل..


 

MaRaL.arch

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
ن بسته ام ب کس دل .... ن بسته کس ب من دل
چو تخته پاره بر موج .... رها! رها! رها من! : )
 
آخرین ویرایش:

شبگرد23

عضو فعال شعر نو
کاربر ممتاز
به طعنه گفت به من روزگار جانکاه است
به من! که هر نفسم آه در پی آه است

در آسمان خبری از ستاره ی من نیست
که هر چه بخت بلند است عمر کوتاه است

به جای سرزنش من به او نگاه کنید
دلیل سر به هوا بودن زمین ماه است
 

f.babaei

عضو جدید
کار را بلبل کرد و برگ گل را باد برد..........................بیستون را عشق کندو شهرتش فرهاد برد

دوست عزیز این بیت به صورت زیر درست است:

رنج گل بلبل کشید و برگ گل را باد برد... بیستون را عشق کند و شهرتش فرهاد برد.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

zahra.71

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تنهایی
بی آغوشی
امیدهای واهی
شب های طولانی
تمام اینها به من میگوید که تو چیزی جز یک خواب نبودی
یک رویا
یک آرزو
یک خیالِ خوب که هنوز گرمم میکند
یک صدایِ آشنا که با عشق صدایم میزند
خوابِ من پر از مهربانی است
پر از نوازش
پر از حرف های خوب
دیوانه نیستم
دوستت دارم
باورم کن
زیباست ، لحظه های خوشِ دوست داشتن کسی که حتی نیست


...
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دور افتاده ام
دور از کسی که دوستش دارم
هیچ وقت فاصله ها را نمی بخشم
از این روز ها که بی تو میگذرند ، نمیگــذرم . . .
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تصویر سیاه از حس گمشده من
در انتهای خطی کشیده شده از ردپای ذغالی نیم سوخته
بر تن دیوار کوچه رسوایی من .

زخمی به جا مانده از آرزوهایت
بر تن نحیف و صورت افسرده ات ،
این چنین است عاقبت یک احساس پوچ .

 

bar☻☻n

عضو جدید


زندگی در اعماق امن است

اما زیبا نیست!
ماهیانی كه در اعماق زندگی می‌كنند
صید نمی‌شوند
اما طلوع آفتاب را هم نمی‌بینند
كشتی‌ها را نمی‌بینند
حالا اسبی زیبا
پا به دریا می گذارد
او را نیز نخواهند دید
بله، زندگی در اعماق غم‌انگیز است


normal_Avazak_ir-Love11433.jpg
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
بیـــا برای یکــبار هــم که شـــده…

دست به خلاف بزنیـم…!

من اندوه تـــو را مـــی دزدم…!

تو تنهـایـی مـرا…!!
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
برایم مهم نیست از بیرون چگونه به نظر می آیم...

کسانی که درونم را می بینند برایم کافیند...


برای آن هایی که از روی ظاهرم قضاوت میکنند حرفی ندارم...


با خود می گویم بگذار همان بیرون بمانند.
 

vinca

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تنها دل من است گرفتار در غمان
یا خود در این زمانه دل شادمان کم است

خواهی چو روز روشن دانی تو حال من
از تیره شب بپرس که او نیز محرم است
 

شبگرد23

عضو فعال شعر نو
کاربر ممتاز
رفتم از یاد توهم یار دبستانی من. ..

رفتم از یاد توهم یار دبستانی من. ..

خداحافظی یعنی ...

زمان را به دقیقه ای پیش از ابتدای آشنایی ببری

و دستِ آشنایی ات را

پیش از دراز کردن،

در جیب هایت فرو کنی

و رد شوی از کنار این سلام خانمان سوز

خداحافظی

" خداحافظ " نمی خواهد ...!!!
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مـــــــــــــن را بـبـیــ ـــــن !
هـمـچـنــــــــان ایستــــــــــــاده ام.
آن مردی کـ ـه فـکـــــــر مــی کـردی
"مـ ـی ـشکنــ ـد" بـ ـی تــــو !
هـــــــه ؛
چــــه خیــــــــالات خامــــی!
امـــــا اکنــــــــــــون بـبـیــــــن ...
"مـ ـی ـشکـ ـند"
امثالــی مثـــل تـــ ـو را
 

مرتضی ساعی

کاربر فعال دفاع مقدس
کاربر ممتاز
بـــه كمنـــــــــد ســر زلف تو، گرفتار شـدم

بـــه كمنـــــــــد ســر زلف تو، گرفتار شـدم

بـــه كمنـــــــــد ســر زلف تو، گرفتار شـدم

شهــــره شهر به هر كوچه و بازار شدم



گــــــر بـــــــرانـــــــى ز درم، از در ديگـر آيم

گــر برون راندى‏ام، از خانه ز ديوار شدم



مستى علم و عمل رخت ببست از سر من

تـــا كـــه از ساغر لبريز تو، هشيار شدم



پيش مــــــن هيچ به از لذّت بيمارى نيست

تـــا ز بيمــــــارى چشمان تو بيمار شدم



نشــــود بــــــر ســـر كـــــوى تو بيابم راهى

از دم پيــــــر در اين راه، مــــددكار شدم


دامـــــن از آنچــــه كــــه انباشتــه‏ ام، برچيدم

تا كـــه خجلت زده در خدمت خمّار شدم




امام خمینی(ره)


 

pearan

عضو جدید
کاربر ممتاز
نه بسته ام به کس دل
نه بسته دل به من کس
چو تخته پاره بر موج
رها...رها...رها... من


چشم گریان مرا حال بگفتم به طبیب
گفت یک بار ببوس آن دهن خندان را

گفتم آیا که در این درد بخواهم مردن
که محالست که حاصل کنم این درمان را
 

Coraline

مدیر تالار پزشکی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
به دیوار تکیه کن،
ولی به مردها ،نه ...!
که دیوار اگر پشتت را خالی کرد،سنگ است و گچ،نهایت سرت میشکند...!
ولی اگر مردی رهایت کرد،دلت میشکند،
روح و تمام زندگیت میشکند،
و زنی که بشکند ،
سنگ میشود
سرد و سخت،
که نه میخندد و نه میگرید..!
و این یعنی فاجعه..!
فاجعه زنی ست که از دلدادگی ترسیده ...!
 

Similar threads

بالا