تفسیر و حفظ روزانه یک آیه از قرآن کریم

sabahat

عضو جدید
کاربر ممتاز
آیات مبارکه 1و2و3

آیات مبارکه 1و2و3

بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ


اقْرَأْ بِاسمِ رَبِّك الَّذِى خَلَقَ(1)

1 - بخوان به نام پروردگارت كه جهان را آفريد.

خَلَقَ الانسنَ من علق (2)

2 - همان كس كه انسان را از خون بسته اى خلق كرد.


اِقْرَأْ وَ رَبُّكَ الأَكْرَمُ (3)

3- بخوان كه پروردگارت (از همه) والاتر است.
 

sabahat

عضو جدید
کاربر ممتاز
آیات 4و5و6

آیات 4و5و6

بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

الَّذي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ (4)
همان كسى كه بوسيله قلم تعليم نمود،


عَلَّمَ الإِنْسانَ ما لَمْ يَعْلَمْ (5)
و به انسان آنچه را نمى دانست آموخت.

كَلاّ إِنَّ الإِنْسانَ لَيَطْغى (6)
چنين نيست (كه شما مى پنداريد) ، به يقين انسان طغيان مى كند.
 

محمدیان

عضو جدید
کاربر ممتاز
مرور بر آیات 7 و 8 و 9

مرور بر آیات 7 و 8 و 9

http://persian.makarem.ir/quran/tafsir.php?id=6209&sw=&ww=1 أَنْ رَآهُ اسْتَغْنى (7)
از اين كه خود را بى نياز ببيند.
http://persian.makarem.ir/quran/tafsir.php?id=6210&sw=&ww=1 إِنَّ إِلى رَبِّكَ الرُّجْعى (8)
و به يقين بازگشت (همه) به سوى پروردگار توست.
http://persian.makarem.ir/quran/tafsir.php?id=6211&sw=&ww=1 أَ رَأَيْتَ الَّذي يَنْهى (9)
به من خبر ده كسى كه نهى مى كند،
 

sabahat

عضو جدید
کاربر ممتاز
ایات 10و11و12

ایات 10و11و12

بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ


عَبْداً إِذا صَلّى (10)

10 - بنده اى را هنگامى كه نماز مى خواند (آيا مستحق عذاب الهى نيست)

أَ رَأَيْتَ إِنْ كانَ عَلَى الْهُدى (11)

11- به من خبر ده اگر اين بنده بر طريق هدايت باشد


أَوْ أَمَرَ بِالتَّقْوى (12)

12- يا (مردم را) به تقوا فرمان دهد (آيا نهى او سزاوار است)؟!
 

sabahat

عضو جدید
کاربر ممتاز
آیات مبارکه 13و14و15

آیات مبارکه 13و14و15

بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

أَ رَأَيْتَ إِنْ كَذَّبَ وَ تَوَلّى (13)
13- به من خبر ده اگر (اين طغيانگر) حق را انكار كند و از آن روى گردان شود (آيا مستحق مجازات الهى نيست)؟!

أَ لَمْ يَعْلَمْ بِأَنَّ اللّهَ يَرى (14)
14- آيا او ندانست كه خداوند (همه اعمالش را) مى بيند؟!

كَلاّ لَئِنْ لَمْ يَنْتَهِ لَنَسْفَعاً بِالنّاصِيَةِ (15)
15-چنان نيست (كه او مى پندارد)، اگر دست از كار خود برندارد، ناصيه اش (= موى پيش سرش) را گرفته، (و به سوى عذاب) مى كشانيم.
 

محمدیان

عضو جدید
کاربر ممتاز
آیه 16

آیه 16

ناصِيَة كاذِبَة خاطِئَة (16)
همان ناصيه دروغگوى خطاكار را!

تفسیر نمونه جلد 27

).«لَنَسْفَعاً» از ماده «سفع» (بر وزن عفو) به گفته بعضى از مفسران، معانى مختلفى دارد: گرفتن و به شدت كشيدن، سيلى به صورت زدن، چهره را سياه كردن (آن سه قطعه سنگى را كه به هنگام گذاردن ديگ بر روى آتش پايه هاى ديگ را تشكيل مى دهد نيز «سفع» مى نامند; چرا كه سياه و دود آلوده است) و بالاخره، علامت گذاردن و خوار كردن.(1)
و از همه مناسب تر در اينجا همان معنى اول است، هر چند در آيه مورد بحث، معانى ديگر نيز احتمال دارد.
به هر حال، آيا منظور اين است كه اين ماجرا در قيامت واقع مى شود، كه موى پيش سر امثال «ابو جهل» را مى گيرند و به سوى آتش دوزخ مى كشانند، يا در دنيا تحقق مى يابد، و يا هر دو؟!
بعيد نيست هر دو باشد، و شاهدش روايت زير است.
در روايتى مى خوانيم: هنگامى كه سوره «الرحمن» نازل شد، پيغمبر(صلى الله عليه وآله) به يارانش فرمود: چه كسى از شما اين سوره را بر رؤساى قريش مى خواند؟
حاضران در پاسخ كمى سكوت كردند; چرا كه از آزار سران قريش بيمناك بودند.
«عبداللّه بن مسعود» برخاست و گفت: اى رسول خدا! من اين كار را مى كنم...

«ابن مسعود» جثه اى كوچك داشت و از نظر جسمانى ضعيف بود، برخاست و نزد سران قريش آمد، آنها را در گرد كعبه جمع ديد، تلاوت سوره «الرحمن» را آغاز كرد.
«ابو جهل» برخاست و چنان سيلى به صورت او زد كه گوش او پاره شد، و خون جارى گشت!
«ابن مسعود» گريان به خدمت پيامبر(صلى الله عليه وآله) آمد، هنگامى كه چشم پيامبر(صلى الله عليه وآله) بر او افتاد، ناراحت شد، سر را به زير انداخت و در غم و اندوه عميقى فرو رفت.
ناگهان «جبرئيل» نازل شد، در حالى كه خندان و مسرور بود، فرمود: اى جبرئيل! چرا مى خندى؟ در حالى كه «ابن مسعود» گريان است؟
عرض كرد: به زودى دليل آن را خواهى دانست.
اين ماجرا گذشت، هنگامى كه مسلمانان روز جنگ «بدر» پيروز شدند، «ابن مسعود» در ميان كشته هاى مشركان گردش مى كرد، چشمش به «ابو جهل» افتاد، در حالى كه آخرين نفس هاى خود را مى كشيد.
«ابن مسعود» روى سينه او قرار گرفت، هنگامى كه چشمش به او افتاد، گفت: اى چوپان ناچيز! بر جايگاه بلندى قرار گرفته اى!
«ابن مسعود» گفت: اَلإِسْلامُ يَعْلُو وَ لا يُعْلى عَلَيْهِ: «اسلام برترى مى گيرد و چيزى بر اسلام برترى نخواهد گرفت».
«ابو جهل» به او گفت: به دوستت محمّد بگو: احدى در زندگى در نظر من از او مبغوض تر نبود و حتى در حال مرگم!
هنگامى كه اين سخن به گوش پيغمبر(صلى الله عليه وآله) رسيد، فرمود: فرعون زمان من، از فرعون موسى(عليه السلام) بدتر بود; چرا كه او در واپسين لحظات عمر گفت: من ايمان آوردم، ولى، اين طغيانش بيشتر شد!

سپس «ابو جهل» رو به «ابن مسعود» كرده، گفت: سر مرا با اين شمشير قطع كن كه تيزتر است.
هنگامى كه «ابن مسعود» سرش را جدا كرد، نمى توانست آن را بردارد و به خدمت رسول خدا آورد (موى پيش سر او را گرفت، روى زمين كشيد و خدمت پيامبر آورد، و مضمون آيه در اين دنيا نيز تحقق يافت).(2)
«ناصِيَة» موى پيش سر است، و گرفتن «ناصيه» در جائى گفته مى شود، كه بخواهند كسى را با ذلت و خوارى به سوى كارى برند; زيرا هنگامى كه موى پيش سر كسى را مى گيرند، قدرت هر گونه حركت از او سلب مى شود، و چاره اى جز تسليم ندارد.
البته، كلمه «ناصِيَه» هم در مورد افراد، و هم اشياء نفيس، به كار مى رود، همان گونه كه در فارسى تعبير به «پيشانى جمعيت» يا «پيشانى ساختمان» مى كنيم.
تعبير به «ناصِيَة كاذِبَة خاطِئَة» اشاره به شخصى است كه صاحب اين «ناصيه» است كه هم دروغگو بود و هم خطا كار، همچون «ابو جهل».

1ـ تفسير «فخر رازى»، جلد 32، صفحه 23.
2 ـ تفسير «فخر رازى»، جلد 32، صفحه 23 (با تلخيص).


المیزان

[تهديد آنكه مانع نماز گزاردن پيامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم) مى‏شده‏] " كَلَّا لَئِنْ لَمْ يَنْتَهِ لَنَسْفَعاً بِالنَّاصِيَةِ ناصِيَةٍ كاذِبَةٍ خاطِئَةٍ" در مجمع البيان مى‏گويد: كلمه" سفع" به معناى جذب شديد است، وقتى گفته مى‏شود:" شفعت الشي‏ء" معنايش اين است كه: من آن چيز را به شدت جذب كردم و گرفتم «1». و در اين آيه" ناصيه" (موى جلو پيشانى) را به صفت" كاذبه" و" خاطئه" توصيف كرده، با اينكه اين دو صفت، صفت صاحب پيشانى است، و اين طور نسبت دادن از باب مجاز است. و در اين كلام ردعى شديد و تهديدى بالغ است، و مى‏فرمايد: مساله آن طور نيست كه او پنداشته و خواسته است، و يا او نمى‏تواند چنين كند، سوگند مى‏خورم كه اگر دست از اين بازداريش از نماز برندارد، و منصرف نگشته هم چنان بنده ما را از نماز نهى كند، به طور مسلم ناصيه او را به شدت خواهيم گرفت، و به وضعى ذلت بار او را به سوى عذاب جذب مى‏كنيم، آرى ناصيه‏اى را كه صاحبش كاذب است و به خطا سخن مى‏گويد و عمل مى‏كند، به شدت جذب خواهيم كرد

1- (1) مجمع البيان، ج 10، ص 515.
 

پیوست ها

  • PR096016.zip
    10.2 کیلوبایت · بازدیدها: 0

محمدیان

عضو جدید
کاربر ممتاز
آیه 17

آیه 17

فَلْيَدْعُ نادِيَهُ (17)
سپس يارانش را صدا زند (تا ياريش كنند).

تفسیر نمونه

در روايتى از «ابن عباس» آمده است: روزى «ابو جهل» نزد رسول خدا(صلى الله عليه وآله) آمد، در حالى كه حضرت نزديك مقام ابراهيم(عليه السلام) مشغول نماز بود، صدا زد: مگر من تو را از اين كار نهى نكردم؟ حضرت(صلى الله عليه وآله) بر او بانگ زد و او را از خود راند.
«ابو جهل» گفت: اى محمّد! بر من بانگ مى زنى، و مرا مى رانى؟ تو نمى دانى قوم و عشيره من در اين سرزمين از همه بيشتر است.(1)
در اينجا اين آيه نازل شد: «بگذار اين جاهل مغرور تمام قوم و عشيره خود را صدا زند و از آنها يارى بطلبد» (فَلْيَدْعُ نادِيَهُ).

1 ـ «فى ظلال القرآن»، جلد 8، صفحه 624.
 

پیوست ها

  • PR096017.zip
    6.1 کیلوبایت · بازدیدها: 0

محمدیان

عضو جدید
کاربر ممتاز
آیه 18

آیه 18

سَنَدْعُ الزَّبانِيَةَ (18)
ما هم بزودى مأموران دوزخ را صدا مى زنيم (تا او را به دوزخ افكنند)!


تفسیر نمونه

ما هم مأموران دوزخ را صدا مى زنيم» (سَنَدْعُ الزَّبانِيَةَ).تا معلوم شود كارى از اين غافل بى خبر، ساخته نيست، و در چنگال مأموران عذاب، همچون پر كاهى در وسط يك طوفان سهمگين است!
«نادِى» از ماده «ندا» (صدا زدن) به معنى مجلس عمومى است، و گاه به مركز تفريح نيز «نادِىْ» گفته مى شود، چون در آنجا افراد يكديگر را صدا مى زنند و ندا مى كنند.
بعضى گفته اند: از «ندا» به معنى بخشش گرفته شده، چون در آنجا از يكديگر پذيرائى مى كنند.
«دار النّدوة» كه به مجلس مشورتى معروف «قريش» گفته مى شد نيز، از همين معنى گرفته شده.
ولى، در اينجا منظور از «نادى» جماعتى است كه در آن مجلس جمع مى شوند، يا به تعبير ديگر، قوم و عشيره و دوستانى است كه امثال «ابو جهل» در كارهاى خود، بر نيروى آنها تكيه مى كردند.
«زَبانِيَة» جمع «زِبنيه» (به كسر زا) در اصل، به معنى مأمورين انتظامى، از ماده «زَبْن» (بر وزن متن) به معنى دفع كردن، صدمه زدن و دور ساختن است، و در اينجا به معنى فرشتگان عذاب و مأموران دوزخ است.
 

پیوست ها

  • PR096018.zip
    6.6 کیلوبایت · بازدیدها: 0

محمدیان

عضو جدید
کاربر ممتاز
توجه : درباره آیه 19 سوره علق

توجه : درباره آیه 19 سوره علق

طبق روايات اهل بيت عصمت(عليهم السلام) چهار سجده واجب در قرآن داريم «الم سجده» (آيه 15)، «فصلت» (آيه 37)، «النجم» (آيه 62) و در اينجا (سوره علق، آيه 19) و بقيه سجده هاى قرآن مستحب است

منظور اين است: هر كدام از آيات سجده دار اين چهار سوره را كه قرائت نموديم و يا از ديگرى شنيديم مى بايست به سجد رويم، درست مانند سجده نماز، اصل اين عمل واجب است و خواندن ذكر مستحب، معمولاً در سجده واجب قرآن اين ذكر خوانده مى شود: «لا اِلهَ اِلاَّ اللُّه حَقّاً حَقّاً، لا اِلهَ اِلاَّ اللُّه اِيْماناً وَ تَصْدِيْقاً، لا اِلهَ اِلاَّ اللُّه عُبُودِيَّةً وَ رِقّاً، سَجَدْتُ لَكَ يا رَبِّ تَعَبُّداً وَ رِقّاً، لا مُسْتَنْكِفاً وَ لا مُسْتَكْبِراً، بَلْ أَنَا عَبْدٌ ضَعِيْفٌ ذَلِيْلٌ، خائِفٌ مُسْتَجِيْرٌ».
 

محمدیان

عضو جدید
کاربر ممتاز
آیه 19

آیه 19

كَلاّ لا تُطِعْهُ وَ اسْجُدْ وَ اقْتَرِبْ (19)
چنين نيست (كه او مى پندارد) او را اطاعت مكن، و سجده نما و به قرب (خداوند) درآى!


تفسیر نمونه جلد 27

در آخرين آيه اين سوره كه آيه سجده است مى فرمايد: «چنان نيست كه او مى پندارد و اصرار بر ترك سجده تو دارد» (كَلاّ).«هرگز او را اطاعت مكن و به درگاه پروردگارت سجده كن و به او تقرب جوى» (لا تُطِعْهُ وَ اسْجُدْ وَ اقْتَرِبْ).
ابو جهل ها كوچك تر از آنند كه بتوانند مانع سجده تو شوند، و يا در راه پيشرفت آئينت، سنگ بيندازند و مانع ايجاد كنند، تو با توكل بر پروردگار و نيايش و عبادت و سجده، در اين مسير گام بردار و هر روز به خداى خود نزديك و نزديك تر شو.
ضمناً، از اين آيه، به خوبى استفاده مى شود كه «سجده» باعث قرب انسان در درگاه خدا است، و لذا در حديثى از رسول خدا(صلى الله عليه وآله) مى خوانيم: أَقْرَبُ ما يَكُونُ الْعَبْدُ مِنَ اللّه إِذا كانَ ساجِداً: «نزديك ترين حالت بنده به خداوند زمانى است كه در سجده باشد».(1)
البته، مى دانيم: طبق روايات اهل بيت عصمت(عليهم السلام) چهار سجده واجب در قرآن داريم رد «الم سجده» (آيه 15)، «فصلت» (آيه 37)، «النجم» (آيه 62) و در اينجا (سوره علق، آيه 19) و بقيه سجده هاى قرآن مستحب است.(2)
* * *​


نكته:

طغيان و احساس بى نيازى

غالب مفاسد دنيا از قشرهاى مرفه و مستكبر سرچشمه مى گيرد، و هميشه در صف اول مبارزه در مقابل انبياء آنها بوده اند، همان ها كه گاه، قرآن از آنان به «مَلأ» تعبير كرده(6) گاه، به «مترفين»(7) و گاه، به «مستكبرين»(8) كه اولى اشاره به جمعيت اشرافى است كه ظاهرشان چشم ها را پر مى كند و درونشان تهى و خالى است، دومى اشاره به كسانى است كه در ناز و نعمت به سر مى برند و مست و مغرورند و از درد و رنج ديگران بى خبر، و سومى به آنها كه بر مركب كبر و غرور سوار و از خدا و خلق دورند.
و سرچشمه همه اينها، احساس بى نيازى و غنا است، و اين از ويژگى هاى افراد كم ظرفيت است، كه وقتى به نعمت، مال و مقامى مى رسند، چنان مست مى شوند و احساس بى نيازى مى كنند، كه خدا را هم به دست فراموشى مى سپارند.
در حالى كه مى دانيم: از نسيمى، دفتر ايام بر هم مى خورد و تمام اموال انسان در كمتر از يك ساعت، ممكن است نابود شود، يا سيل و زلزله و صاعقه اى همه را بر باد دهد، و سلامت او نيز با گلوگير شدن يك جرعه آب، چنان به خطر بيفتد كه، مرگ را با چشم خود ببيند.
اين، چه غفلتى است كه دامن گروهى را مى گيرد، خود را بى نياز مى پندارند، و بر مركب سركش غرور سوار شده، صحنه اجتماع را جولانگاه خود قرار مى دهند.

پناه بر خدا از اين جهل و نادانى! و از اين بى خبرى و خيره سرى!
براى از ميان رفتن چنين حالتى، كافى است انسان كمى به ضعف بى حساب خود، و قدرت عظيم پروردگار، بينديشد، كمى تاريخ گذشتگان را ورق بزند و سرگذشت اقوامى را كه از او قوى تر و نيرومندتر بودند ببيند، تا از مركب غرور پياده شود.
* * *​
خداوندا! ما را از كبر و غرور كه عامل اصلى دورى از تو است حفظ كن!
پروردگارا! لحظه اى در دنيا و آخرت ما را به خودمان وامگذار!
بارالها! به ما چنان قدرتى مرحمت كن كه بينى اين مستكبران مغرور كه سد راه تواند بر خاك بماليم و نقشه هايشان را نقش بر آب كنيم!

آمِيْنَ يا رَبَّ الْعالَمِيْنَ​


1 ـ «بحار الانوار»، جلد 79، صفحه 161.
2ـ منظور اين است: هر كدام از آيات سجده اين چهار سوره را كه قرائت نموديم و يا از ديگرى شنيديم مى بايست به سجد رويم، درست مانند سجده نماز، اصل اين عمل واجب است و خواندن ذكر مستحب، معمولاً در سجده واجب قرآن اين ذكر خوانده مى شود: «لا اِلهَ اِلاَّ اللُّه حَقّاً حَقّاً، لا اِلهَ اِلاَّ اللُّه اِيْماناً وَ تَصْدِيْقاً، لا اِلهَ اِلاَّ اللُّه عُبُودِيَّةً وَ رِقّاً، سَجَدْتُ لَكَ يا رَبِّ تَعَبُّداً وَ رِقّاً، لا مُسْتَنْكِفاً وَ لا مُسْتَكْبِراً، بَلْ أَنَا عَبْدٌ ضَعِيْفٌ ذَلِيْلٌ، خائِفٌ مُسْتَجِيْرٌ».
 

پیوست ها

  • PR096019.zip
    103.7 کیلوبایت · بازدیدها: 0
آخرین ویرایش:

كربلايي حسام

اخراجی موقت
سلام
جا داره از خواهر محمديان تشكر ويژه‌ كنم
انشالله زيارت خوونه خدا و مدينه و كربلا و نجف و كاظمين و سامرا و دمشق نصيبش بشه
واقعا تاپيك عايل است

من مدتي نبودم
ولي به اين تاپيك سر ميزدم و ايه‌ها رو ميخوندم
انشالله زين پس جدي تر بيام
ممنونم
ياعلي
 

محمدیان

عضو جدید
کاربر ممتاز
با عرض سلام و ادب خدمت دوستان همیشه همراه

جناب کربلایی حسام از دعای زیباتون و همراهی دل گرم کننده تون واقعا سپاس گذارم

با عنایت خدا و صاحب الزمان حفظ سوره علق به اتمام رسید .

واقعا خسته نباشید بی شک اجرتون نزد حضرت حق محفوظه :

پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ فرمودند: درجات بهشت به تعدد آيه‎هاي قرآن است. وقتي كه صاحب قرآن وارد بهشت شود، به وي مي‎گويند بخوان و بالا برو، كه هر آيه‎اي را درجه‎اي است. پس برتر از درجة حافظ قرآن درجه‎اي نيست.

امیدوارم حظ معنوی کافی رو هم در کنارش برده باشیم :gol:


برای ادامه ، من و چند نفر از دوستان سوره مبارکه واقعه رو انتخاب کردیم ، باز هم گفتم نظر همراهان عزیز رو هم جویا بشم که ان شا الله به امید خدا از شنبه شروع کنیم به حفظ سوره بعدی ....


اگه کسی پیشنهادی یا نقدی داره ممنون می شم که سرافرازمون کنه :gol:


متشکرم
 

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار
سلام به همگي دوستان عزيز!
خيلي خيلي خيلي خوشحالم كه اين تاپيك به لطف دوستان بزرگوارم سرپاست، با تمام وجودم اميدوارم همين طور اين تاپيك به لطف خود قرآن پابرجا باشه!:child:
خيلي شرمنده ام كه اين چند مدته نبودم، و وظيفه ام رو به خوبي انجام نداده ام،:sweatdrop: ولي از اين به بعد قول ميدم هميشه همراه اين تاپيك باشم( البته اگه توفيق داشته باشم:redface:)
از تمام دوستان كه زحمت كشيدن، باز هم صميمانه تشكر ميكنم، اميدوارم هر چي از خدا ميخوان و به صلاحشونه نصيبشون بشه.:child:
در مورد سوره بعدي فكر كنم داشتيد صحبت ميكرديد،‌من جسارت نمي كنم رو حرف بزرگان حرف بزنم، ولي به نظرتون بهتر نيست يه نظمي داشته باشه اين تاپيك؟:) مثلا از اول شروع كنيم، يا به تفكيك سوره هاي مدني و مكي و يا بر اساس تعداد آيه ؟ اينجوري ديگه سردرگم نميشيم براي سوره بعدي!من نظرم اين بود از جزء 30 شروع كنيم كه پستهاي كمتري احتياج داره! ولي باز هز چي بزرگترا بگن!:redface:
موفق و مؤيد باشيد;)
ياحق:gol:
 

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار
خب تفسير آيات 15-19 از تفسير نور موند:
تقديم به دوستان:

آيه


كَلَّا لَئِن لَّمْ يَنتَهِ لَنَسْفَعاً بِالنَّاصِيَةِ
نَاصِيَةٍ كَاذِبَةٍ خَاطِئَةٍ
فَلْيَدْعُ نَادِيَهُ
سَنَدْعُ الزَّبَانِيَةَ
كَلَّا لَا تُطِعْهُ وَاسْجُدْ وَاقْتَرِب‏

ترجمه


چنين نيست (كه او مى‏پندارد.) اگر از كار خلافش دست باز ندارد موى پيشانى او را سخت بگيريم.
موى پيشانى دورغگوى خطاكار را.
پس او اهل محفلش را (به يارى) بخواند.
ما هم بزودى مأموران دوزخ را فرامى‏خوانيم.
حاشا از او پيروى مكن و سجده كن و (به خدا) تقرّب جوى.

نکته ها


«نسفعاً» فعل است و نون تأكيد آخر آن به صورت تنوين نگاشته شده است. اين كلمه از ريشه «نسفع» به معناى گرفتن، به شدت كشيدن و سيلى به صورت زدن است. «ناصية» به معناى موى جلوى پيشانى است كه براى تحقير، آن را گرفته و مى‏كشند.
هنگامى كه سوره الرحمن نازل شد پيامبر اكرم‏صلى الله عليه وآله پرسيد: چه كسى آن را براى رؤساى قريش مى‏خواند؟ اصحاب به خاطر برخورد تند و خشن رؤساى قريش ساكت شدند، ولى عبداللّه بن مسعود كه جثّه‏اى ضعيف داشت قبول كرد. همين كه نزد كعبه سران را ديد، آيات را تلاوت كرد. ابوجهل چنان سيلى به او زد كه از گوش او خون جارى گشت. او گريان نزد پيامبر آمد و حضرت غمناك شد. در جنگ بدر، عبداللّه بن مسعود در ميان كشته‏هاى مشركان ابوجهل را در آخرين لحظات ديد و روى سينه او نشست. ابوجهل گفت مى‏دانى كجا نشسته‏اى؟! گفت «الاسلام يعلو و لا يُعلى عليه» ابوجهل گفت به پيامبر بگو: حتى در اين حال، او مبغوض‏ترين فرد نزد من است. حضرت فرمود: فرعونِ موسى در آخرين لحظه ايمان آورد ولى فرعونِ من حتى در آخرين لحظه ايمان نياورد. ابن مسعود سر ابوجهل را از تن جدا و موى سر او را گرفته و نزد پيامبر مى‏كشيد و آيه «لنسفعاً بالنّاصية» در همين دنيا عملى شد.(27)
كلمه «نادى» به مجلس عمومى يا تفريح گفته مى‏شود.
«زبانية» جمع «زبينة» به معناى مأمور است.
امام على‏عليه السلام مى‏فرمايد: ثمره علم بندگى خداست. آغاز اين سوره فرمان قرائت و تعليم با قلم بود و پايانش سجده و تقرّب است. يعنى علم مفيد، علمى است كه ما را به خدا برساند. البته راه قرب به خداوند شامل تمام كارهايى است كه با قصد قربت انجام مى‏شود، ليكن سجده بهترين راه قرب است.
در اين سوره كوچك سه بار كلمه «كلاّ» آمده است. يعنى بايد از توهمات و پندارهاى بى اساس پرهيز نمود.
امام رضاعليه السلام به استناد آيه «و اسجد و اقترب» فرمودند: نزديك‏ترين حالات انسان نسبت به خداوند حالت سجده است.(28)27) تفسير نمونه به نقل از تفسير كبير.
28) تفسير نورالثقلين.


پيام ها


1- راه توبه براى همه باز است ولى اگر توبه نكردند و دست بر نداشتند، گرفتار كيفر مى‏شوند. «لئن لم ينته لنسفعاً»
2- در برابر ستمگران تهديد لازم است.«لنسفعًا بالناصية»
3- دروغ و دروغ‏گويى ريشه ديگر خطاها و خلاف‏كارى است. «كاذبة خاطبة»
4- پشتوانه عملهاى ايذايى مخالفان، جلسات مخفيانه است. «ينهى عبدا اذا صلى - فليدع ناديه»
5 - با اينكه مخالفان پيامبر، متشكل و سازمان يافته بودند، ولى كارى از پيش نبردند. «فليدع ناديه»
6- كلوخ انداز را پاداش سنگ است.«فليدع ناديه - سندع الزّبانية»
7- قدرت خداوند بر همه توطئه‏ها غالب است. «سندع الزبانية»
8 - در برابر نهى و منع ديگران، شما اصرار بر انجام كارهاى عبادى داشته باشيد. «ينهى عبدًا اذا صلّى - واسجد»
9- اول برائت، بعد عبادت. «لاتطعه واسجد» (از ابوجهل‏هائى كه از نماز نهى مى‏كنند پيروى نكن و به عبادت و سجده بپرداز.)
10- سجده بهترين وسيله قرب به خداست. «واسجد واقترب»
 

محمدیان

عضو جدید
کاربر ممتاز
از جناب به خاطر قرار دادن تفسیر و همراهی شون سپاسگذارم .

ممنونم که به تاپیک اهمیت داده و طرحتون رو مطرح کردید ، حقیقتش نظر بنده اینه که هر چه طول آیات کوتاهتر باشه حفظ روزانه آیات راحتتره و دوستانی که در این طرح شرکت می کنن کار براشون راحتتر خواهد بود . :gol:
 

محمدیان

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]سوره ی واقعه [/FONT]
56
تعداد : آیات 96- کلمات 37- حروف 1756
سوره مکی جز آیات 81 و 82
( بعد از سوره ی " طه " نازل شده است "
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif][/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]نامگذاری :[/FONT]
به مناسبت ذکر کلمه ی " واقعه " (پیشامد ، حادثه ) که یکی از نامهای قیامت بوده و حادثه ای که بی شک واقع خواهد شد و در آغاز این سوره مبارکه از وقوع و مشخصات و آثارش خبر می دهد و تا پایان از حالات بهشتیان و دوزخیان در آخرت سخن می گوید بدین اسم " واقعه " نامگذاری شده است .( کتاب شکوفه های سور قرآن نوشته سید علی لواسانی )


فضائل و خواص

[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]در باره تلاوت اين سوره روايات زيادى در منابع اسلامى ذكر شده است، از جمله در حديثى از رسول خدا مى‏خوانيم:"[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif][/FONT][FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]«من قرأ سورة الواقعه كتب ليس من الغافلين‏»[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]" كسى كه سوره واقعه را بخواند نوشته مى‏شود كه اين فرد از غافلان نيست" .(مجمع البیان) [/FONT]

[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]چرا كه آيات سوره آن قدر تكان‏دهنده و بيدار كننده است كه جايى براى غفلت انسان باقى نمى‏گذارد.[/FONT]

از زيد شحّام روايت شده است كه امام باقر ـ عليه السّلام ـ فرمود: هر كس در هر شب پيش از خواب سوره واقعه را قرائت كند محشور مي شود در حالي كه چهره‌اش چون ماه شب چهارده تابان باشد.(ثواب الاعمال ص263)


و نیز از امام جعفر صادق(ع) نقل شده که هر كه مشتاق بهشت و اوصاف آن است سوره واقعه را سوره واقعه بخواند ... ( تفسیر نور الثقلین ، ثواب الاعمال صفحه 264 )

و باز هم از آن حضرت مروی است که سورة الواقعة از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه : هر كه در هر شب جمعه سوره واقعه را بخواند خدا او را دوست دارد، و مردم را دوست او گرداند، و در دنيا بدحالى و فقر و احتياج نبيند، و به هيچ آفتى و بلائى مبتلا نشود، و از رفقاى حضرت اميرالمومنين عليه السلام باشد، و اين سوره مخصوص آن حضرت است و در آن كسى شريك نمى باشد. (ثواب الاعمال صفحه 263 ، تفسیر اطیب البیان )

چنانکه در روایت ابن مسعود آمده است اگر کسی سوره مبارکه را پیوسته هر شب تلاوت کند از فقر و تنگدستی رهایی یافته و باعث قبولی و توفیق ، و زیاد شدن مال خواهد بود . ( مجمع البیان )

همچنین حضرتش فرمود منافعی که از این سوره عاید انسان می شود قابل شمارش نیست ، از جمله هر گاه بر میّتی خوانده شود خداوند وی را بیامرزد و چنانچه بر محتضر تلاوت شود قبض روح او به یاری خدا آسان گردد ( خواص الایات ص 128 )

و نیز نقل است عبدالله بن مسعود؛ که از اصحاب بزرگ پیغمبر اكرم (ص )بود، وقتى مریض ‍ شد كه در همان مریضى رحلت كرد، عثمان بن عفان بر او وارد شد كه از او عیادت كند.
عثمان از او پرسید: شكایت تو چیست ؟
گفت : گناهان من .
گفت : رحمت رب خودم را.
گفت : آیا طبیب را دعوت نمى كنى ؟
گفت : طبیب مریضم كرد.
گفت : آیا امر ندهیم كه تو را عطایى كنند ؟
گفت : آن وقت كه بدان محتاج بودم ، مرا از آهن بازداشتى و الان به من عطا مى كنى كه از آن مستغنى ام ؟
گفت : عطا براى دخترانت باشد.
گفت : آنان را حاجت به عطا نیست ؛ چه این كه من آنان را امر كرده ام كه سوره واقعه بخوانند؛ فانى سمعت رسول الله (ص )یقول : من قراء سوره الواقعه ، كل لیله ، لم تصبه فاقه ابدا.
رسول الله (ص )فرمود: هر كس سوره واقعه را هر شب بخواند، هیچ گاه تنگدستى به او روى نمى آورد.(مجمع البیان )
 

محمدیان

عضو جدید
کاربر ممتاز
آیه 1

آیه 1

إِذا وَقَعَتِ الْواقِعَةُ (1)

هنگامى كه واقعه عظيم (قيامت) واقع شود،



تفسیر نمونه :

واقعه عظيم!

مسائل مربوط به قيامت، در قرآن مجيد معمولاً با ذكر حوادث عظيم و انقلابى و كوبنده در آغاز آن توأم است، و اين در بسيارى از سوره هاى قرآن كه بحث از قيامت مى كند، كاملاً به چشم مى خورد، در اين سوره كه بر محور معاد دور مى زند نيز، همين معنى كاملاً در نخستين آياتش، مشهود است.
در آغاز مى فرمايد: «هنگامى كه واقعه عظيم قيامت بر پا شود» (إِذا وَقَعَتِ الْواقِعَةُ).(1)



(1) ـ «إِذا» منصوب به «ظرفيت» است، و ناصب آن «ليس» است كه در آيه دوم آمده، مثل اين كه مى گوئيم: «يَوْمَ الْجُمْعَةِ لَيْسَ لِي شُغْلٌ»، اين احتمال نيز داده شده كه، ناصب آن «أُذْكُر» مقدر بوده باشد، و يا جمله «كان كذا و كذا» («كشاف»، ذيل آيه مورد بحث) ولى احتمال اول از همه مناسبتر است.
 

پیوست ها

  • PR056001.zip
    6.7 کیلوبایت · بازدیدها: 0

N. fotros

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوست خوبم سلام . من سعادت نداشتم شما رو همراهی کنم و سوره علق رو حفظ کنم انشاالله خدا توفیق بده سوره واقعه رو با شما بخونم و حفظ کنم واقعا ازتون ممنونم خدا اجرتون بده ...
 

sabahat

عضو جدید
کاربر ممتاز
دست گل عزیزان محمدیان و صباحت درد نکنه اجرتون با خود خدا:gol::gol:
ونوس عزیزم مرسی که همیشه ما روهمراهی می کنی.... همیشه پیروز باشی

دوست خوبم سلام . من سعادت نداشتم شما رو همراهی کنم و سوره علق رو حفظ کنم انشاالله خدا توفیق بده سوره واقعه رو با شما بخونم و حفظ کنم واقعا ازتون ممنونم خدا اجرتون بده ...

سلام این مایه افتخار ماست که شما به جمعمون پیوستین... ان شاءالله که تا پایان سوره با هم باشیم...

ممنون از همه بخصوص ، محمدیان و صباحت:gol::gol::gol::gol::gol::gol:

از لطفتون خیلی ممنون...

مرسی از همراهیتون:gol:
 

nazanin jamshidi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
- قرآن کريم : اگر تقوي پيشه کنيد خداوند به شما قوه تشخيص خوب از بد مي بخشد و از جايي که گمان نمي بريد روزي مي دهد.
ممنونم دوست خوبم.امیدوارم بتونم جبران کنم :gol:
خیلی دوست دارم که همراه شما عزیزان این توفیق نصیبم بشه و
چند آیه از قران را حفظ کنم
امیدوارم همه شما عزیزانی که بانی این کار خیر شدید در سایه الطاف بی پایان خداوند به همه آرزوهای قلبیتون برسید:gol:
 

kaghaz rangi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سلام محمدیان جان..
خسته نباشید....
ممنونم از دعوتتون... کار خیلی جالبیه...
ببخشید اگه اسپم میشه... خواستم تو پروفایلتون بپرسم گویا پروفایلتون و پیام خصوصیتون بسته س...
واسه همکاری با اینجا چه کارهایی باید کرد؟؟؟ (پستهای قبلی رو وقت نکردم بخونم)... فقط خوندن و حفظ کردن کافیه یا کار خاصی باید انجام داد؟؟؟
بینهایت سپاسگذارم
 

میقات

عضو جدید
إِذا وَقَعَتِ الْواقِعَةُ (1)

هنگامى كه واقعه عظيم (قيامت) واقع شود،



تفسیر نمونه :

واقعه عظيم!

مسائل مربوط به قيامت، در قرآن مجيد معمولاً با ذكر حوادث عظيم و انقلابى و كوبنده در آغاز آن توأم است، و اين در بسيارى از سوره هاى قرآن كه بحث از قيامت مى كند، كاملاً به چشم مى خورد، در اين سوره كه بر محور معاد دور مى زند نيز، همين معنى كاملاً در نخستين آياتش، مشهود است.
در آغاز مى فرمايد: «هنگامى كه واقعه عظيم قيامت بر پا شود» (إِذا وَقَعَتِ الْواقِعَةُ).(1)



(1) ـ «إِذا» منصوب به «ظرفيت» است، و ناصب آن «ليس» است كه در آيه دوم آمده، مثل اين كه مى گوئيم: «يَوْمَ الْجُمْعَةِ لَيْسَ لِي شُغْلٌ»، اين احتمال نيز داده شده كه، ناصب آن «أُذْكُر» مقدر بوده باشد، و يا جمله «كان كذا و كذا» («كشاف»، ذيل آيه مورد بحث) ولى احتمال اول از همه مناسبتر است.

سلام.خانم محمدیان
من روش رو اینجا نمی دونم. آیا فعلا قصد بر این هست که از یک تفسیر خاص استفاده شه و یا اینکه هر کس میتواند تفسیر های مختلف را برای آیه مد نظر گرد آوری کنه و بگذاره؟
 

محمدیان

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام دوستان ممنون که به تاپیک سر زدید ان شا الله سعادت داشته باشم همراهی تون رو تا آخر داشته باشم که بسیار باعث دلگرمیه :gol:

درباره برنامه تاپیک پرسیده بودید ، باید عرض کنم ، ما هر روز یک آیه به همراه ترجمه و تفسیر ( تفسیر نمونه ) و تلاوت اون یک آیه رو قرار می دیم . این آیه در واقع آیه اون روز خاص هست و ما سعی می کنیم اون آیه رو بررسی کنیم و حفظ کنیم . منتهی در حال حاضر تمرکز بر روی آیات سوره مبارکه واقعه هست . به عنوان مثال امروز آیه یک رو بهمراه تفسیر و تلاوت قرار دادم ، امروز این یک آیه رو باهم حفظ می کنیم .

البته یکی از دوستان ( m4material ) زحمت می کشن همراه ما تفسیر نور رو هم قرار می دن ...

اگه پیشنهادی برای بهتر شدن برنامه حفظ و تفسیر روزانه دارید با کمال میل می شنوم :gol:
 

sabahat

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام محمدیان جان..
خسته نباشید....
ممنونم از دعوتتون... کار خیلی جالبیه...
ببخشید اگه اسپم میشه... خواستم تو پروفایلتون بپرسم گویا پروفایلتون و پیام خصوصیتون بسته س...
واسه همکاری با اینجا چه کارهایی باید کرد؟؟؟ (پستهای قبلی رو وقت نکردم بخونم)... فقط خوندن و حفظ کردن کافیه یا کار خاصی باید انجام داد؟؟؟
بینهایت سپاسگذارم


سلام... زهرا جون...:heart:

خیلی خوشحالم که اینجا می بینمت...

خوش اومدی و یه دنیا واست آرزوی خوب دارم....:gol:
 

Similar threads

بالا