بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

secret_f

عضو جدید
کاربر ممتاز


به دنبال خدا نگرد .....


خدا در بیابان های خالی از انسان نیست ......

خدا در جاده های تنهای بی انتها نیست .....

خدا در مسیری که به تنهایی آن را سپری می کنی نیست ....

خدا آنجا نیست ....

به دنبالش نگرد!

خدا در نگاه منتظر کسی است که به دنبال خبری از توست.

در قلبی ست که برای تو می تپد ....

خدا در لبخندی است که با نگاه مهربان تو جانی دوباره می گیرد ...

خدا آنجاست .......

خدا در خانه ای است که تنهایی در آنجا نیست،

در جمع عزیزترین هایت است ...

خدا در دستی است که به یاری می گیری ...

در قلبی است که شاد می کنی،

در لبخندی است که به لب می نشانی .........

خدا در دیر و بتکده و مسجد نیست ....

لابلای کتاب های کهنه نیست ....

این قدر نگرد ....

گشتنت زمانیست که هدر می دهی ...

زمانی که می تواند بهترین ثانیه ها باشد ....

خدا در عطر خوش نان است ،

آنجاست که زندگی می کنی و زندگی می بخشی

خدا در جشن و سروریست که به پا می کنی ...

آنجاست که عهد می بندی و عمل می کنی ....

خدا را در کوچه پس کوچه های درویشی و دوری از انسانها نگرد ...

آنجا نیست ....

او جایی است که همه شادند،

جایی است که قلب های شکسته ای نمانده ...

در نگاه پرافتخار مادریست به فرزندش،

و در نگاه عاشقانه زنی به همسرش،

و در اندیشه کودکی که می پندارد پدرش قهرمانیست در دنیا ....

قویترین است و کاملترین ...

همه چیز را می داند.

آخر او پدر من است ....

خدا را در غم جستجو نکن،

در کنج خاک گرفته آنچه که سال ها روایت کرده اند نگرد ...

آنجا نیست ...

خدا را جای دگر باید جستجو کنی ....

جوانمردهایی که با پای پیاده میروند به جستجوی خدا او را نخواهند یافت ...

خدا نزدیک تر از آنست که فکر می کنیم

در فاصله نفس های من و توست که به هم آمیخته ....
در قلبی ست که برای تو می تپد ....

در میان گرمای دستان ماست که که به هم پیچیده.....

خدا اینجاست مهربان من

اینجا ....

 

ARAMESH

مدیر راهنمای سایت
مدیر تالار
قراره هر کی یه پست آخر بده!!تا کرسی بعدش قفل بشه تـــــــــــــــــــا پاییز سال دیگه انشالا!!
معلوم نیست کی سال دیگه باشه کی قفلی رو که میزنیم باز کنه ولی امیدوارم خودم سال دیگه اینقفل رو باز کنم.توی این مدت کرسی بهترین تاپیک بود برام تو باشگاه.مثل خوننه بود برام.دوست دارم از تنهایی تشکر کنم که زحمت کشید و این تاپیک رو زد.:gol:
از تک تک بچه ها هم ممنونم که اومدن و با هم زیر کرسی رفتیم.خیلی خاطره دارم بیشترین و بهترین دوستام رو اینجا پیدا کردم.ممنون کرسی که ما رو زیر خودت جای دادی و به اندازه ی همه مون جا داشتی.:gol: ببخشید اگه با شیرجه هام کج و کوله شدی.
جای ملودی هم ازت تشکر میکنم.جای محمدحسین هم ممنونم.جای نسیم هم ممنون.جای بارون ممنون.جای فریبا ممنون.جای گنجشک ممنون.جای همه ی اونایی که امشب نیستن تا باهات خداحافظی کنن ممنونم.:gol:
همیشه گرم باشی:gol::D
 

sepehrkhosrowdad

مدیر بازنشسته
خداحافظ کرسی 87

خداحافظ کرسی 87

:w40: به امید دیدار! :w40:
شب های خوبی بود!
از روز آشناییم با کرسی توسط خانم معمار آتشین، اکثر شب ها به امید کرسی ساعت 12 میومدم!
امیدوارم این جمع و شوخی و خنده ها همچنان پایدار باشه!

:crying2::crying2::crying2:
تا بعد​
 

**sama

عضو جدید
اگر وقتی گذر کردی ودیدی این خاکسترهارا
بدان بودند بهترین ها اندر اینجا

این تنها تایپیکی بود که من توش زیاد پست دادم و از لحظه لحظش لذت بردم
تنهایی جون واقعا دستت با برکت بود اینجا سرشار از دوستی و مهربونی بود.
از اشنایی همهی شما خرسندم امید سلامتی شادی و سربلندی پایدار براتون دارم ووووووووووووووووامیدوارم تایپیک بعدی مثل اینجا پر رونق باشه

تا سال دیگه که اگه خدا خاست دوباره بیایم
دوستون دارم شاد باشین
 

buddy

کاربر بیش فعال
منم با اينكه مدت كوتاهي بود ولي همه ي عشق وحالم كرسي بود

از خواب و كارم ميزدم كه بتونم بيام زير كرسي

از فردا هم كه ديگه تو باشگاه كاري ندارم

بچه همتون دوست دارم وبراتون آرزوي موفقيت وخوشبختي ميكنم
 

sepehrkhosrowdad

مدیر بازنشسته
ای وای، یادم رفت از دست اندر کاران تاپیک تشکر کنم و از مدیر بیچاره ی مربوطه، که به عنوان 1همنوع می دونم چقدر کارش سخته تا رسیدگی کنه، خدایی نکرده 1تماشاگر نما:D خرابکاری نکنه!
راستی، تا اطلاع ثانوی می تونید به تاپیک گفتگو در تالار عمران تشریف بیارین که لینکش در امضام هست! :thumbsup2:
 

mohammad sadegh

عضو جدید
کاربر ممتاز
حرف آخر

حرف آخر

سلامی دوباره به همه دوستان عزیز :gol:
مثل اینکه قراره این پست، آخرین پست در این تایپیک باشه، تایپیکی به نام کرسی که میتونم بگم حداقل من تمام پاییز و زمستون رو در کنار جمعی صمیمی و دوست داشتنی، در کنار دوستانی که نمیشه هیچ وقت اونا رو فراموش کرد و خاطره هاشونو از یاد برد گذروندم و خیلی چیزا ازشون یاد گرفتم.
راستش همیشه با خودم میگفتم که بالاخره یه روزی که قراره زمستون تموم بشه، آیا این کرسی هم تعطیل میشه، اگه بشه بچه ها دیگه کجا دور هم جمع میشن، به چه اسمی، و خیلی سوالای دیگه، ولی امشب میبینم که این جمع بازم قراره که در سال جدید بازم دور هم جمع بشه و ادامه داشته باشه و بازم این دوستیادر کمال محبت در کنار هم ادامه داشته باشه.
در ابتدا تشکر میکنم از داداش تنهایی خودم که باعث ایجاد این کرسی و همچنین تایپیک جدید شد و همچنین تشکر مخصوصی دارم از تمام بچه های عزیز این کرسی که با حضور گرمشون و با قصه ها و حرفای قشنگشون گرمای این کرسی رو هرچه بیشتر کردن و همچنین تشکر مخصوصی رو دارم از تمام مدیران عزیز اللخصوص آرامش عزیز و گلابتون عزیز که با مدیریت کارآمدشون باعث ایجاد نظم و ترتیب در خصوص اینجور تایپیک ها هستند.
خب دوستان، پیشاپیش عیدتون مبارک
و امیدوارم که سال خوبی رو در پیش رو داشته باشید و لحظات شاد و پرباری رو پیش رو داشته باشید، و باز هم امیدوارم که در سال جدید به تمام آرزوها و موفقیتهایی که دارید برسید.
امیدوارم که پاییز و زمستون آینده هم همتونو شاد و سرحال توی همین تایپیک ببینم و باز هم توی کرسیه سال آینده درکنار هم باشیم. :gol:
 

Ali 1900

عضو جدید
ااااااااااااام
چی بگم!!!
بزار فک کنم...
فقط همینو بگم که اینجا بهترین دوستامو پیداکردم و خیلی هم ازشون چیزای خوبی یاد گرفتم دست تک تکتونو میبوسم البته فقط آقایون. دست همه آبجی های گلمم درد نکنه. :D
ببخشید من وقتم محدود بود الان. بعدا بهتون میگم
ایشالله سال پربرکت و خوب، نه ، عالی داشته باشین همراه با موفقیت و بهترینها.
خداحافظ همگی :gol::gol::gol:
 

فانوس تنهایی

مدیر بازنشسته
خب
دلم گرفته
یادمه وقتی تاپیکو زدم فکر نمیکردم که انقدر شلوغ بشه و انقدر دوستای خوب خوب پیدا کنم
خدا رو هزار مرتبه شکر
هر وقت دلم میگرفت
مثل بقیه بچه ها میومدم زیر کرسی و باهاشون میخندیدمو از غمام فرار میکردم
اینجا شده بود خونه ای من
یه خونه ای که واقعا گرم بود
همه دلاشون با هم بود
هر شبش واسه من یه خاطره است
چایی خوردناشو قصه گفتناش
جنگ و دعواهای کی آخر خنده بود
شوخی هایی که هیچ کس ناراحت نمیشد
اخه میدونید چرا
چون همه دلاشون با هم بود و هست و انشالله خواهد بود
شب آخری چند تا از بچه ها نیستند
جاشون خالیه
ملودی که چند روزه ازش خبری نیست و همه رو دلنگرون کرده
محمد حسین سردار خودم که الان رفته به پابوس امام رضا و زیارتگوی هممون هست
نسیمی که رفته سوریه کنار حرم حضرت زینب و حضرت رقیه که وقتی میخواست بره میگفت سال تحویل یاد همتون هستم جاش واقعا خالیه
آبجی باران که امشب زود رفت
آبجی نگار که مثل همیشه خوابش گرفته بود
آبجی گلابتون که دلم واسه چای درست کردناش تنگ شده بود
محسن عزیز که همیشه با شعراش باعث دلگریمی بچه ها بود
شوالیه عزیز که امشب نتونست بیاد
اون یکی حمید که نمیدونم چرا امشب نیومد امیدوارم که از دست من ناراحت نباشه
خلاصه خیلیا هستند که اسمشون نبردم
از همشون تشکر میکنم
که این خونه ای زیبا رو واسه من ساختند
امیدوارم که همیشه تو زندگیشون موفق و پیروز باشند
و عاقبت به خیر باشند
خطاب به آقایون
علی وار فکر کنید
علی وار عمل کنید
علی وار زندگی کنید
و علی وار از فرش به عرش پرواز کنید
و خطاب به خانوما
فاطمه وار فکر کنید
فاطمه وار عمل کنید
فاطمه وار زندگی کنید
و فاطمه وار از فرش به عرش پرواز کنید
همتونو دوست دارم
بیش از همیشه
خب دیگه کرسی و خاطراتشتو تو اتاق میذاریمو در رو میبندیم تا پائیز سال دیگه
اگه سال دیگه نبودم
یادم باشید
به امید دیدار
یا علی
تنهایی
ساعت سه بامداد
87/12/28
 

فانوس تنهایی

مدیر بازنشسته
هوراااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
برید کنار
خودم اولین میام زیر کرسی
هورااااااااااااااا
تق
ها
کرسی شکست
ها
چه گرد و خاکی
وای وای وای
آبجی سایه جونم کجایی
اقا محسن بدو بیا فال بگیر
حمید جان شعرات کجاست
سکرتی
نوشی جونم بیا با اون عکسای خوشگلت
آبجی نگار جونم کجایی
راسلی بیا دیگه
حمید بیا داستانی ترسناک بگو
آرام بدو بیا اینجا رو تمیز کن
ابجی باران
بدو برو تنقلات رو بردار بیار
آقا سردار کجایی
نسیمی
کجایی
آبجی فریبا
داداش صاادق
دادا علی
کاکا جون
سمیرااااااااااا
آبجی سما
ملودی
یاسمن کجایی بابا
سودابه بیا
آبجی پرنده نقراه ای
کجایین بابا
بیاین زیر کرسی
وای که چقدر دلم تنگ شده بود
 
آخرین ویرایش:

محـسن ز

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
معشوقه به سامان شد تا باد چنین بادا
کفرش همه ایمان شد تا باد چنین بادا
ملکی که پریشان شد از شومی شیطان شد
باز آن سلیمان شد تا باد چنین بادا
یاری که دلم خستی در بر رخ ما بستی
غمخواره یاران شد تا باد چنین بادا
هم باده جدا خوردی هم عیش جدا کردی
نک سرده مهمان شد تا باد چنین بادا
زان طلعت شاهانه زان مشعله خانه
هر گوشه چو میدان شد تا باد چنین بادا
زان خشم دروغینش زان شیوه شیرینش
عالم شکرستان شد تا باد چنین بادا
شب رفت صبوح آمد غم رفت فتوح آمد
خورشید درخشان شد تا باد چنین بادا
از دولت محزونان وز همت مجنونان
آن سلسله جنبان شد تا باد چنین بادا
عید آمد و عید آمد یاری که رمید آمد
عیدانه فراوان شد تا باد چنین بادا
ای مطرب صاحب دل در زیر مکن منزل
کان زهره به میزان شد تا باد چنین بادا

درویش فریدون شد هم کیسه قارون شد
همکاسه سلطان شد تا باد چنین بادا

آن باد هوا را بین ز افسون لب شیرین
با نای در افغان شد تا باد چنین بادا
فرعون بدان سختی با آن همه بدبختی
نک موسی عمران شد تا باد چنین بادا
 

mahroo

عضو جدید
هوراااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
برید کنار
خودم اولین میام زیر کرسی
هورااااااااااااااا
تق
ها
کرسی شکست
ها
چه گرد و خاکی
وای وای وای
آبجی سایه جونم کجایی
اقا محسن بدو بیا فال بگیر
حمید جان شعرات کجاست
سکرتی
نوشی جونم بیا با اون عکسای خوشگلت
آبجی نگار جونم کجایی
راسلی بیا دیگه
حمید بیا داستانی ترسناک بگو
آرام بدو بیا اینجا رو تمیز کن
ابجی باران
بدو برو تنقلات رو بردار بیار
آقا سردار کجایی
نسیمی
کجایی
آبجی فریبا
داداش صاادق
دادا علی
کاکا جون
سمیرااااااااااا
آبجی سما
ملودی
یاسمن کجایی بابا
سودابه بیا
آبجی پرنده نقراه ای
کجایین بابا
بیاین زیر کرسی
وای که چقدر دلم تنگ شده بود


یعنی تاپیکتون دوباره راه افتاده؟منم راه میدین؟خیلی قصه دوست دارم
 

nasim khanom

عضو جدید
کاربر ممتاز
واي سلام دوباره كرسيه خودمون :w42:
دلم براي كرسي و بچه هاش تنگ شده بودا
تنهايي جان مرسي كه دوباره بازش كردي ، بالاخره اينم از مضاياي رفيق مدير داشتنه ديگه :D
 

pme

عضو جدید
کاربر ممتاز
آخجون كرسي!:w40::w40::w40:
من خيلي سردم بود! آخه امروز توي سيل يه نيم ساعتي قدم زدم و موش آب كشيده شدم!
پس اين بود اين كرسيي كه اين همه تعريفشو مي كردين!:w02:
راستي سلام!:redface:
ممنون كه منم صدا كردي!:w27:
 

**sama

عضو جدید
وای خدایا باورم نمیشه:eek::eek:

:w42::w42::w42:هورااااااااااااااااااااااااااااااااا
:w32::w32
سسسسسسسسسسسسسلام به کرسی قشنگمون
وای خدایا چقدر دلم براش تنگیده بود

سلام به همهی دوستای عزیزم
تبریک برای باز شدن تایپیک و دیدن دوبارهی همهی شما عزیزان اینجا

ّّ
 

Similar threads

بالا