بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم
- شروع کننده موضوع فانوس تنهایی
- تاریخ شروع
فانوس تنهایی
مدیر بازنشسته
دانشمند وضو گرفت، سجادهٔ خود را پهن کرد و نماز گذارد. او پس از نماز، دعا کرد و گفت: ”خدايا من نمى‌توانم نجارى کنم و نه مى‌توانم خياطى کنم و نه جواهرسازي. اما از تو مى‌خواهم اين مجسمه چوبى را به يک دختر واقعى تبديل کني.“ تنديس، ناگهان از جا برخاست و به صحبت کردن پرداخت و به يک دختر زنده بدل گرديد.
وقتى هوا روشن شد، آن سه نفر از خواب بيدار شدند و ديدند که تکه چوب خشک به دخترى زنده تبديل شده است. لباس گِلى‌اش به جامه‌اى از مخمل سبز و سنگ‌ريزه‌هاى دور گردنش به گردن‌بند طلا تغيير يافته بود. آنها در مورد اين دختر، با هم به نزاع پرداختند. و هريک از آنان فرياد مى‌زد که دختر از آن اوست. کار آنها - تقريباً - به دعوا کشيد اما در نهايت تصميم گرفتند براى حل مسئله خود نزد قاضى بروند. وقتى ماجرا را براى قاضى شرع تعريف کردند، رو به آنان کرد و گفت: ”گرچه توِ نجار، اين دختر را از ساقه‌اى تراشيدى و توِ خياط لباس‌هايش را از گل ساختى و توِ جواهرساز به سنگ‌ريزه‌هاى بى‌مصرف جان دادى و زينت‌آلاتش را ساختى اما با اين‌همه، اگر اين دانشمند به درگاه آفريدگار خود دعا نمى‌کرد تا آن را زنده سازد، اين دختر هيچ‌گاه زنده نمى‌شد. از اين‌رو، دختر از آن دانشمند است و شما هيچ سهمى در آن نداريد.“
بدين سان جستجوگر يافت آنچه را که مى‌خواست
و عاشق ازدواج کرد با آنکه منتظرش بود
و انشاءالله هرکس که اينجا نشسته
همهٔ عمر شاد و خرم باشد.
وقتى هوا روشن شد، آن سه نفر از خواب بيدار شدند و ديدند که تکه چوب خشک به دخترى زنده تبديل شده است. لباس گِلى‌اش به جامه‌اى از مخمل سبز و سنگ‌ريزه‌هاى دور گردنش به گردن‌بند طلا تغيير يافته بود. آنها در مورد اين دختر، با هم به نزاع پرداختند. و هريک از آنان فرياد مى‌زد که دختر از آن اوست. کار آنها - تقريباً - به دعوا کشيد اما در نهايت تصميم گرفتند براى حل مسئله خود نزد قاضى بروند. وقتى ماجرا را براى قاضى شرع تعريف کردند، رو به آنان کرد و گفت: ”گرچه توِ نجار، اين دختر را از ساقه‌اى تراشيدى و توِ خياط لباس‌هايش را از گل ساختى و توِ جواهرساز به سنگ‌ريزه‌هاى بى‌مصرف جان دادى و زينت‌آلاتش را ساختى اما با اين‌همه، اگر اين دانشمند به درگاه آفريدگار خود دعا نمى‌کرد تا آن را زنده سازد، اين دختر هيچ‌گاه زنده نمى‌شد. از اين‌رو، دختر از آن دانشمند است و شما هيچ سهمى در آن نداريد.“
بدين سان جستجوگر يافت آنچه را که مى‌خواست
و عاشق ازدواج کرد با آنکه منتظرش بود
و انشاءالله هرکس که اينجا نشسته
همهٔ عمر شاد و خرم باشد.
donya_eng
عضو جدید
سلام بر هر دو
خوبین
به به!!شما صاحب خونه اید!!
با هم دوستیم!!!موساد جونم اینا!!!شبت بخیر باشه!!مرسی اوومدی شب آخری
سلام
ممنون ..خوبم!
لطف داري
چه خبر؟
sepehrkhosrowdad
مدیر بازنشسته
سلام، چرا با ماشین رفتیم 1دوری زدیم!سلام سپهر جان خوبی؟بالاخره نرفتی اتیش بازی؟
ماشالا امشب نیروی انتظامی همکاری می کرد، اما منکرات. . . ..
بارون هم کمک کرد به اینا که بساط خوشی رو به هم بزنند!
مثل تمام روزهای دیگه، ماشین سواری کردیم و برگشتیم!
به شما خوش گذشت!؟
archi_arch
مدیر بازنشسته
مرسی از مهمون نوازیتون!!
فقط بچه ها اینجا که امکانات خطرناک و پر سرو صدا ندارین دارین؟!!
فقط بچه ها اینجا که امکانات خطرناک و پر سرو صدا ندارین دارین؟!!
خب حالا فرقی نداره!!!به هرحال امشب شب آخره حمید جان!!میخندی خنده نداره
جالب بود ولی در مورد من 2 تا عکس گذاشته بودین
راستی به آرامشم بگو من زن ذلیل نیستم
زیاد به عمرت نموندهسلامتی!!خبر جدید رو شنیدی؟؟عید داره میاد!!سلام
ممنون ..خوبم!
لطف داري
چه خبر؟
فانوس تنهایی
مدیر بازنشسته
سلام آرچی نهمرسی از مهمون نوازیتون!!
فقط بچه ها اینجا که امکانات خطرناک و پر سرو صدا ندارین دارین؟!!
اینجا همه از صدا خفه کن استفاده میکنند
سلامسلام بچه گربه جون چطوره؟بدو برو اونور تا موهات کز نخورده
رو آب بخندی
سلام دنیا جانسلام
ممنون ..خوبم!
لطف داري
چه خبر؟
سلام آرچی جان خوبی؟مرسی از مهمون نوازیتون!!
فقط بچه ها اینجا که امکانات خطرناک و پر سرو صدا ندارین دارین؟!!
خوش اومدی
سلام آرامش جان
حمید جان
اسپارو جان
شبتون خوش
خب حالا فرقی نداره!!!به هرحال امشب شب آخره حمید جان!!
سلامتی!!خبر جدید رو شنیدی؟؟عید داره میاد!!
نههههههههههههههههههههههههه من میخوام زنده بمونم؟؟؟؟؟
خمپاره بسه؟؟مرسی از مهمون نوازیتون!!
فقط بچه ها اینجا که امکانات خطرناک و پر سرو صدا ندارین دارین؟!!
سلام تنهایی جان
جای محمد حسین ونسیم جونم خالی البته جای ما اونجا خالیه
دلم براشون تنگ شده ایشالا بهشون حسابی خوش بگدره و دست پر بیان
راستی کسی از ملودی خبر داره؟
سما جون خوبی؟؟؟
محمد حسین که اومده مشهد مامانی منم که سوریه واقعا خوش به حالش
فانوس تنهایی
مدیر بازنشسته
سلام وحیدی خوبی
sepehrkhosrowdad
مدیر بازنشسته
آرامش؟!
مسافرتتون چی شد پس؟!
مسافرتتون چی شد پس؟!
ملودی کجاس؟جای محمد حسین ونسیم جونم خالی البته جای ما اونجا خالیه
دلم براشون تنگ شده ایشالا بهشون حسابی خوش بگدره و دست پر بیان
راستی کسی از ملودی خبر داره؟
تنهایی جان اینکه الان گفتی کیه؟؟؟؟ نشنیدم تا به حال
**sama
عضو جدید
ای بابا .اینم از امل!!راستی سپهر جان شما ازاد میخونی یا دانشگاه شمالی؟سلام، چرا با ماشین رفتیم 1دوری زدیم!
ماشالا امشب نیروی انتظامی همکاری می کرد، اما منکرات. . . ..
بارون هم کمک کرد به اینا که بساط خوشی رو به هم بزنند!
مثل تمام روزهای دیگه، ماشین سواری کردیم و برگشتیم!
به شما خوش گذشت!؟
اره بد نبود ولی من ی کم خسته شدم چون باید مونظب کوچولوا بودم اخر پیچوندم دیگه.
مرسی از مهمون نوازیتون!!
فقط بچه ها اینجا که امکانات خطرناک و پر سرو صدا ندارین دارین؟!!
نه ارچی جان فقط ی کم باید گوشامونو بگیریم
donya_eng
عضو جدید
خب حالا فرقی نداره!!!به هرحال امشب شب آخره حمید جان!!
سلامتی!!خبر جدید رو شنیدی؟؟عید داره میاد!!
خب شد گفتي وگرنه جلو دوستام سوتي ميدادم.. اخه نمي دونستم!
سلام
رو آب بخندی
سلام دنیا جان
سلام آرچی جان خوبی؟
خوش اومدی
سلام آرامش جان
حمید جان
اسپارو جان
شبتون خوش
سلام
يه بار در مورد اواتارم بد گفتي يادت مياد!
نه والا آواتارت چی بود؟خب شد گفتي وگرنه جلو دوستام سوتي ميدادم.. اخه نمي دونستم!
سلام
يه بار در مورد اواتارم بد گفتي يادت مياد!
به هر حال معذرت می خوام
sepehrkhosrowdad
مدیر بازنشسته
عین فضولی ه ها!
اما کوچولو ها کی بودن؟!
من کاردانیم رو دانشگاه شمال بودم، الآن واسه کارشناسی نا پیوسته دانشگاه رفتم دانشگاه آزاد که مثل . . . . پشیمونم!
sepehrkhosrowdad
مدیر بازنشسته
سلام هم دانشگاهی عزیز خوبی؟؟؟؟؟
منم یخ زدم خیلی بارون شدیدی میاد خوش گذشت؟؟؟؟
کجا رفتی؟؟؟؟؟
sepehrkhosrowdad
مدیر بازنشسته
Similar threads
| Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
|---|---|---|---|---|
|
((تشکر از بچه های زیر کرسی و زیر آسمان باشگاه مهندسان )) | ادبیات | 16 | |
|
دلت برای قصه های بچگیت تنگ شده؟بیا تو کودک گذشته... | ادبیات | 2 | |
| P | آخرين قصه | ادبیات | 1 |
Similar threads
-
((تشکر از بچه های زیر کرسی و زیر آسمان باشگاه مهندسان ))
- شروع شده توسط فانوس تنهایی
- پاسخ ها: 16
-