بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

**sama

عضو جدید
میگما این چیه یعنی؟:w12::w01:







 

فانوس تنهایی

مدیر بازنشسته
چوپان و فرشته

چوپان و فرشته

پيرمردى بود که يک پسر رنجور و ضعيف داشت. هرکس به او مى‌رسيد آزارش مى‌داد و اذيتش مى‌کرد. چون ناتوان بود، زورش به کسى نمى‌رسيد. بعد از مدتى پدر مرد و چون چيزى نداشتند، پسر خودش گله گوسفندان را به صحرا مى‌برد.
چيزى نگذشت که چوپان‌هاى ديگر او را از زمين‌هاى پر علف بيرون کردند و او ناچار شد گلهٔ کوچک خود را در جاهاى دور، در کوه‌ها يا در جنگل‌ها بچراند. يک روز در جنگل انبوهى مشغول چراندن گوسفندان بود. ناگهان چشم‌اش به زنى زيبا افتاد که زير درخت بزرگى خوابيده بود.
زنى بود که در ميان زنان ده هرگز نديده بود. لباس عالى و قيمتى بر تن، کفش‌هاى گران‌قيمت تيماج بر پا داشت و گيسوان مشکى و بلندش هم افشان شده بود و چون سايه درخت برگشته بود، آفتاب نيمروز بى‌رحمانه گونهٔ قشنگ او را مى‌سوزاند.
پسرک مبهوت زيبائى زن شده بود و دلش سوخت و شاخه‌هائى از درخت‌ها که برگ داشتند بريد و آهسته سايبانى بالاى سر آن زن درست کرد، اما چيزى نگذشت که زن فرشته صورت از خواب بيدار شد و سايبان را ديد و وقتى که اطراف خودش را جستجو کرد، پسر را ديد و گفت: ”چطور شد که به فکر آسايش من افتادي؟
 

فانوس تنهایی

مدیر بازنشسته
ادامه

ادامه

پسر گفت: ”چون ديدم اهل اينجا نيستى فهميدم راه گم کرده‌اى و خسته هستي، دلم سوخت و حيف‌ام آمد صورت قشنگ شما را آفتاب بسوزاند.“
آن زن که فرشته بود، از اين جوان و مهربانى‌اش خوش‌اش آمد، گفت: ”معلوم مى‌شود که آدم خوبى هستى حال عوض اين خوبى که به من کردى هر چه ميل دار از من بخواه!“ جوان گفت: ”من احتياج به چيزى ندارم، ولى اگر اى فرشته خوب و قشنگ مى‌خواهى به من کمک بکنى مرا نيرومند کن، تا گوسفندان خود را هرجا دلم بخواهد بچرانم و کسى نتواند اذيتم کند.“ فرشته گفت: ”خوب هر چه خواستى شد. حالا زور خود را آزمايش کن.“ جوان رفت نزديک درختى که تا اندازه‌اى کلفت بود و آن را گرفت و با يک زور از ريشه کند. بعد فرشته گفت: ”حالا برو آن سنگى را که روى تپهٔ بالاى ده قرار دارد زور بده.“ جوان رفت و به تخته سنگى که فرشته نشان داده بود زور آورد و تخته سنگ از جا تکان خورد. فرشته فرياد زد: ”چه مى‌کني؟ مواظب باش اگر بيشتر فشار بياورى و سنگ از جاى کنده شود ده خراب خواهد شد و به مردم آزار خواهد رسيد مواظب باش که از زورت در موقع لازم و به منفعت مردم در کارهاى نيک استفاده کني، کسى را نيازار و با کسانى که به مردم ظلم مى‌کنند جنگ کن.“
فرشته اين را گفت و ناپديد شد. جوان از آن روز پهلوان پرزورى شد و پند فرشته را هرگز فراموش نکرد و تا زنده بود از زورش در کارهاى مردم و آسايش اهالى ده استفاده کرد و نمى‌گذاشت کسى اشخاص ضعيف را آزار و اذيت کند.
 

Ali 1900

عضو جدید
بچه ها من برم دیگه
مرسی از همتون شب خوبی بود
فردا رو به احتمال 1درصد میام .(فامیلا جمیم.شاید نشه)
خوابای خوشگل ببینید
حمید نیست بازم من به جاش میگم
:tooth::tooth::tooth::tooth::tooth:
من تو کرسی به جز دلهای پاک چیزی ندیدم
ایشالا سال جدید واسه همتون یه سال پر برکت باشه
فردا شب مراقب خودتون باشید (با شکم نپرید تو آتیش)
آقا وحید شما گلی (گربه رو بیخیال)
همتون گلید
تنهایی مرسی از دعوت فردا اگه شد میام
شب شمام بخیر باشه :gol:
ایشالله که فردا ببینیمت اگه ندیدیمت پیشاپیش عیدت مبارک باشه و سال پربرکت و خوبی داشته باشی :gol:
 

ARAMESH

مدیر راهنمای سایت
مدیر تالار
بچه ها من برم دیگه
مرسی از همتون شب خوبی بود
فردا رو به احتمال 1درصد میام .(فامیلا جمیم.شاید نشه)
خوابای خوشگل ببینید
حمید نیست بازم من به جاش میگم
:tooth::tooth::tooth::tooth::tooth:
من تو کرسی به جز دلهای پاک چیزی ندیدم
ایشالا سال جدید واسه همتون یه سال پر برکت باشه
فردا شب مراقب خودتون باشید (با شکم نپرید تو آتیش)
آقا وحید شما گلی (گربه رو بیخیال)
همتون گلید
تنهایی مرسی از دعوت فردا اگه شد میام
اناهیتا خیلی خوب کردی اومدی.خیلی خوشحال شدم.:gol: شبت بخیر باشه:gol:
 

ARAMESH

مدیر راهنمای سایت
مدیر تالار
خب الان کجایین ؟ :w05:
آخی خسته شدی از منور بودن؟:D:gol:
سلام بر کرسی نشینان که آخرین شب رو زیر کرسی هستین و بودین!

سلام سپهر جان

حالا گویا یه دوشب دیگه مونده

من دارم رو طرح بهاری هم فک میکنم البته باید تغییرات کلی بدیم
نه بابا دوشب چیه؟فردا شب شب آخره
 

ARAMESH

مدیر راهنمای سایت
مدیر تالار
بله حتما برای شما همینطور بوده.;)
راستی سپهر جان هنوز خونه تکونی تموم نشد؟


ارامش جونم چه خبر از خونه؟;)
هی بابا!!سوت و کوره!!خواهرم اس داده درسته من نیستم ولی دلیل نمیشه بشینی پاشو میدونم پشت کامپیوتری پا شو بخواب!!:biggrin:
 

sepehrkhosrowdad

مدیر بازنشسته
خونه تکونی خونه ی خودمون تموم شد، اما واسه مادر بزرگم اینا هنوز تموم نشده! :D
کمرم درد گرفته! :(
کلاً مشکل کمر درد دارم این هم روی اونها!
 

**sama

عضو جدید
هی بابا!!سوت و کوره!!خواهرم اس داده درسته من نیستم ولی دلیل نمیشه بشینی پاشو میدونم پشت کامپیوتری پا شو بخواب!!

ای جان:biggrin:
ی دنیا مراقب خودت باش خانومیم.

خونه تکونی خونه ی خودمون تموم شد، اما واسه مادر بزرگم اینا هنوز تموم نشده! :D
کمرم درد گرفته! :(
کلاً مشکل کمر درد دارم این هم روی اونها!

ای بابا ایشالا همش زود حل بشه.;)
حتمااونا تموم بشه مال باشگاهم تموم میشه دیگه به امید خدا(اواتارو میگم);)):w21:
 

Similar threads

بالا