اشعار و نوشته هاي عاشقانه

تاریک وتنها

عضو جدید
کاربر ممتاز
ﻭﻗﺘﯽ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻢ
ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ
ﺍﺯ ﺭﻭﯼ ﻋﺎﺩﺕ ﻧﯿﺴﺖ
ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺑﺪﺍﻧﯽ
ﺗﻮ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺍﺗّﻔﺎﻗﯽ ﻫﺴﺘﯽ
ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻦ ﺍﻓﺘﺎﺩﯼ
ﺗﻮ ﻟﺤﻈﻪ ﻫﺎﯼ ﻣﺮﺍ
ﺩﺭ ﻣﻨﻈﺮﮤ ﺑﻮﺳﻪ ﻭُ ﺑﺎﺭﺍﻥ
ﺑﺮ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﺩﻟﻢ ﻗﺎﺏ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﯼ
ﺗﻮ
ﻣﻌﺠﺰﮤ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻣﻦ ﻫﺴﺘﯽ ...
 

تاریک وتنها

عضو جدید
کاربر ممتاز
گاهي كسي مي شود تكيه گاه دلت..
همين كه نباشد...
همين كه با محبت نگاهت نكند..
دنيا انگار برعليه توست..
دنيا انگار ديگر دنيا نيست..
تنهاترين مي شوي....
 

تاریک وتنها

عضو جدید
کاربر ممتاز
ﻋﺎﺷـﻖِ ﺗﻠﺨـﯽِ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯿـــﺸـﻮﻡ؛
ﻭﻗﺘﯽ ﺯﻧـﺪﮔﯽ ﺗـﻮ ﺑﺎﺷﯽ
ﻭ ﺗﻠﺨﯽ ، ﻃﻌـﻢِ ﻋﻄـﺮِ ﺭﻭﯼِ ﮔﺮﺩﻧـﺖ !
 

تاریک وتنها

عضو جدید
کاربر ممتاز
ﺗﻮ ﺑﺎﺷﯽ
ﻭ ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﺗﻮ
ﻭ ﯾﮏ ﻏﺮﻭﺏ ﺑﺎ ﺗﻮ
ﻭ ﺁﻏﻮﺷﯽ ﺍﺯ ﺟﻨﺲ ﺣﻀﻮﺭﺕ
ﻭ ﺩﯾﮕﺮ ﻫﯿﭻ
.
.
.
.
.
.
.
 

narges_F

عضو جدید
کاربر ممتاز
هر لحظه بهانه تو را میگیرم

هر ثانیه با نبودنت درگیرم

حتی تو اگر به خاطرم تب نکنی

من یکطرفه برای تو میمیرم…
 

narges_F

عضو جدید
کاربر ممتاز

صدای پایش آرام آرام به گوشم می رسد

چیک چیک گونه ام را بوسید
نم نم از گوشه چشمم چکید
باز هم خاطراتم زنده شد
“من و تو به یاد باران یا شاید به یاد تو ، من و باران”
فرقی نمی کند
چه در کنارم باشی چه در کنارش باشی
زیر باران یاد تو مرا خیس میکند !

 

seashell

عضو جدید
وقتی که دیگر نبود
من به بودنش نیازمند شدم
وقتی که دیگر رفت
من به انتظار آمدنش نشستم
وقتی که دیگر نمی توانست مرا دوست بدارد
من او را دوست داشتم
وقتی او تمام کرد من شروع کردم
وقتی او تمام شد من آغاز شدم
و چه سخت است

تنها متولد شدن
مثل تنها زندگی کردن است
مثل تنها مردن
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
وقتی لبخند میزند
دلم میلرزد
وقتی میگرید
دلم میلرزد
کسی نمیداند
دلم چقدر
میلرزد
اخر چرا نگفته بودی
میشوی
زلزله دلم
تا حداقل محکم تو را
در اغوش بگیرم
تا دیگر اینچنین با دیدن هر لرزه ات من
نلرزم و ارام بگیرم
 

70arezu

عضو جدید
جاگذاشته ام دلی

هرکه یافت


مژدگانی اش تمام “زندگی ام”
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد





دست به دامن خدا که میشوم

چیزی آهسته درون من به صدا میاید که: نترس!
از باختن تا ساختن دوباره …
فاصله ای نیست


 

fariba-y

عضو جدید
روز میلادم گذشت
متفاوت تر از همیشه...
صفحه ای از زندگی ام را آغاز کرده ام...
بی روح... بی احساس... خالی از عشق و خاموش
رنگ و بویی تازه می خواهم... آرزوی تازه می خواهم
 

seashell

عضو جدید
من مادرِ تمام کسانی هستم که آسمانی دارند بی ستاره
برایتان خواهم گفت
از بیدادِ شبهای تاریکِ تاریکِ تاریکِ آدم کش
از ستارههای بی عشق
ستارههای بی دوام
بی وجدان
از تنها یی های ماندگار
من همیشه میدانستم

ستاره ها میآیند
ستاره ها میروند
و گاهی بیش از یک شب نمی مانند
من راز خفتن در آغوش بی کسی را
کمی قبل از تولد شما کشف کرده بودم
من سرِ چراغهای شکسته ی این شهر
با مهتاب شرط کرده بودم
برایتان خواهم گفت
چرا آفتاب را ، دوست نداشتم
چرا با شب ، عهد بسته بودم
هـــیــــشـــــشـــــــــ ـــــــش
امشب در آغوش من بخواب
فردا باز برایت ستاره میکشم
فردا باز برایت قصه میگویم
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
مینویسم برایت بدان
ادمها
همچون ستاره هایی میمانند
میایندو میروند
بعضیهایشان همچون ستارگان به درون سیاه چاله میروند
و فراموش میشوند
بعضیها
دور میشوند
ولی در یادت باقی میمانند
بعضیها هم تا ابد کنارت خواهند ماند
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
هیـــــچوقت کســی رو پــس نــزن کــه


دوستــ ــت داره ... مراقــــــبته ...


و نگرانــــــــــــت میشــه ...!


چـــون یــک روز بیــدار میشـــی و میبینــی ...


مـــــــــاه
رو از دســــت دادی ...


وقتــی که داشــتی ســـــــتاره ها رو میشـــمردی ......!
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
از تبار سنگ بودن کار ساده ایست
شیشه ماندن سخت شده
هر کسی
با تیله اش پرتاب میکند تکه سنگی
انگاه توقع دارند
محکم و استوار باقی بمانی
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
وقتی میبینی کسی نگرانت
مراقبت
هوات داره
با تمام وجود دوستت داره
عوض اینکه بهش کم محلی کنی
محکم بغلش کن
و از تشکر کن
و تا همیشه کنارش بمون
 

*sasa*

عضو جدید
دلم برای کسی تنگ است
که همچون کودک معصومی،
دلش برای تمام دلم می سوخت
و مهربانی را نثار من می کرد...
دلم برای کسی تنگ است که تا شمال ترین شمال
و در جنوب ترین جنوب همیشه،
در همه جا
_آه با که بتوان گفت_
که بود با من و پیوسته نیز بی من بود...
و کار من ز فراقش
فغان و شیون بود...
کسی که بی من ماند...
کسی که بی من نیست...
کسی که...
دگر کافیست.
 

ریحانه...

عضو جدید
کاش........
کاش بودی تا دلم تنها نبود
کاش بودی تا غم فردا نبود
کاش بودی تا فقط باود کنی
بی تو هرگز زندگی زیبا نبود
 

ریحانه...

عضو جدید
رفت........بی آنکه توجهی به دلم و التماسهایم غرق در نگاهم بکند
گفت میرود تا فرصت خوشبخت زیستن را از من نگیرد
و این تلخ ترین چیزی بود که تجسم خوشبخت بودن را نیز از من می گرفت .....نماند
و من هیچ گاه نفهمیدم او راست میگفت یا فقط بازی خورده بودم
 

pari-20a

عضو جدید
زن نیستم اگر زنانه پای عشقم نایستم!

من از قبیله ی زلــــــیخا آمده ام...

آنــــقدر عشــــــقت را جار می زنم تا خــــــدا برایم کف بزند!

فرقی نمیکنــــــد فرشته باشی یا آدمــــــ...

یوسفــــــ باشی یا سلیمان!

قالیچه دلــــ من بدون اسم رمز (نــــــام تــــو) پرواز نمیکند

زنــــانه پای این عشقــــــ می ایستم...

مــــــــردانه دوستم داشته باش...
 

delbaar

کاربر فعال
حالا دلتنگ چه هستی ؟
این که روزهاست او را ندیده ای ؟
یا خیال بی مهری اش دارد دیوانه ات می کند ؟
یا هنوز گرفتار سکوتی و از دلت گریخته ای ؟
یا خسته از تمام فاصله ها و نرسیدن هایی ؟ ...
این ها غصه های تکراری همه ی عاشق های دنیاست ..
.وقتی گرفتار یکی از این ها می شوی
یادت می رود که عشق یعنی
همین ها !


تو داری صیقل می خوری که زیبا شوی
باور کن خدا دل زیبا را به هرکسی نمی دهد .
خوب بوده ای..لیاقت داشته ای که عاشق شده ای !
 

Similar threads

بالا